موفقیت تحصیلی کودکان، چگونه کمکشان کنیم؟
اگر فرزندتان میخواهد یک ساعت بیشتر بیدار بماند تا تکالیف مدرسه را انجام دهد یا یک ساعت بیشتر درس بخواند، به او بگویید همه چیز باید در تعادل باشد.
اگر فرزندتان میخواهد یک ساعت بیشتر بیدار بماند تا تکالیف مدرسه را انجام دهد یا یک ساعت بیشتر درس بخواند، به او بگویید، همه چیز باید در تعادل باشد، یکساعت خواب بیشتر در تثبیت حافظه بیشتر نقش دارد تا یکساعت مطالعه بیشتر. کودکان از نخستین روزهای مهدکودک باید تشویق شوند از حق خود دفاع کنند؛ به بزرگسالان بگویند چه چیزی احتیاج دارند و در مقابل افرادی که با آنها رفتار مناسب ندارند، بایستند. دفاع از خود، بخش بسیار مهمی در شکل دادن به احساس خودباوری یا فهمیدن این نکته است که من [خودِ کودک]قدرت کنترلکردن یا تغییردادن رفتار، انگیزهها و محیط را دارم.
در دوران پرفشار مدرسه برای والدین سخت است بدانند چه راهبردهایی برای بهبود یادگیری فرزندانشان به کار گیرند. کارتهای آفرین یگانه شاخص برای تعیین میزان موفقیت فرزندانمان در مدرسه نیستند. ایدهآلترین حالت ممکن این است که فرزند شما چگونه آموختن را یاد بگیرد، اطلاعات کسب کند، تفکر مستقل داشته باشد، سؤال بپرسد و حس توانمندی در او ایجاد شود.
در ادامه راهبردهایی ارائه میشود که به کمک آنها هم میتوانید علاقه فرزندانتان را در کل سال تحصیلی به درس و کتاب و مدرسه حفظ کنید و هم اطمینان حاصل کنید، راه درست را طی میکنید.
ارزشهای مهم کدامند؟
خیلی موارد وجود دارد که در طی سال تحصیلی میتوان به آنها فکر کرد؛ اما این قوانین ساده میتوانند به شما کمک کنند روی مهمترین موفقیتهای مدرسه تمرکز کنید.
بایدها
- بر فرایند تمرکز کنید نه بر نتیجه.
- فرزندان را تشویق کنید تا حقوق خود را بشناسند و از آنها دفاع کنند.
- چشمانداز بلند-مدت داشته باشید.
- برنامه خواب سالم ترتیب داده و آن را حفظ کنید.
- به فرزندی که دارید عشق بورزید؛ نه فرزندی که آرزوی داشتنش را داشتهاید.
نبایدها
- چیدن برنامه شلوغ
- تشویق فرزند به کمک نخواستن
- مقایسه فرزند با فرزندان دیگران
- عشق ورزیدن به فرزند بر اساس عملکردش
۱-برای فرایند ارزش قائل شوید نه نتیجه
فرزندان در سنین کم بهطور طبیعی در حال یادگیری و اکتشاف هستند. آنها در آغازِ راهِ یک عمر جستجو برای فهم دنیا و به دست آوردن کنترل آن هستند. آنها با هر بار افتادن، بلند شدن و شروع مجدد احساس مهارت، توانمندی و خودکفایی به دست میآورند. اما جایی در ایام مهد، والدین و مربیان دیگر برای فرایند ارزشی قائل نمیشوند و آن را جایگزینِ تلاش دیوانهوار برای رسیدن به محصول نهایی میکنند.
ناگهان، مشوقهای طبیعیِ کنجکاوی، توانمندی و خودکفایی ارزش خود را در مقابل مشوقهای بیرونی مانند استیکرها، امتیازها و نمرات از دست میدهند. متأسفانه، محرکهای بیرونی در طولانی-مدت تمایل و اشتیاق فرزند به یادگیری را کم میکند.
آیا میخواهید فرزندان علاقه به مدرسه را از دست بدهد؟ پس، برای نمرات عالیای که گرفتهاند به آنها جایزه بدهید و نمراتشان را مانند یک بت ستایش کنید. اما اگر دوست دارید فرزندانتان کنجکاو و گرسنه یادگیری باقی بمانند؛ نکات زیر را در الویت قرار دهید.
- کارتهای تشویق را از روی یخچال و از صفحات اجتماعی بردارید. میتوانیم به فرزندانمان بگوییم برای یادگیری ارزش قائلیم؛ اما وقتی نمرات و امتیازات و کارتهای آفرین آنها را روی یخچال میچسبانیم، به آنها نشان میدهیم بیش از هر چیزی برای نمرات آنها ارزش قائلیم. نمرات ناقصاند و نمیتوانند معیارهای کاملی برای اندازهگیری میزان یادگیری فرزند باشند؛ اما برای اکثر پدر و مادرها مهماند. نمرات «مشوقهای بیرونی» خوانده میشوند که در بلند-مدت انگیزههای فرزند را کاهش میدهند، خلاقیت او را از بین میبرند و او را تشویق به تقلب میکنند.
برخی مدارس کارنامههای نمره-محور را حذف کرده و به جای آن گزارشهایی را ارائه میکنند که فرایند یادگیری فرزند را به اطلاع والدین میرساند. بهاینترتیب والدین و فرزندان بیشتر از آنکه به نمره فکر کنند بر یادگیری متمرکز میشوند. اصلاً مهم نیست فرزندان شما چه نوع گزارشهایی دریافت میکنند؛ صحبتکردن درباره آنها در شبکههای اجتماعی حس رقابت والدین با یکدیگر را تغذیه میکند، فشار را روی فرزندان افزایش میدهد و به آنها میآموزد که عشق و تأیید شما کاملاً به محتوای کارتهای آفرین آنها بستگی دارد.
- روی فرایندی تأکید کنید که آنها برای دریافت آن نمره طی کردهاند. هنگامیکه انرژی و احساسات خود را از روی نمره یا حرف الفبایی که در پایین صفحۀ فرزندمان نوشته شده برداریم، میتوانیم سؤالهایی ازاینقبیل بپرسیم: برای دریافت این نمره چه کار کردی؟ چه تکنیکهای مطالعهای برایت مفید بود و کدامها خوب نبود؟ دفعه بعدی میخواهی چه تفاوتی ایجاد کنی؟
- رو به جلو حرکت کنید نه رو به عقب. بهترین سؤالی که والدین میتوانند بعد از مواجه با نمره فرزندانشان - چه این نمره عالی باشید و چه فاجعه - بپرسند، این است که: چگونه میخواهی از این تجربه برای بهتر عمل کردن در دفعات بعدی استفادهکنی؟ این تکنیک بهخصوص برای فرزندانی که دچار اضطراب هستند یا کمالطلبیِ افراطی دارند، مناسب است؛ زیرا آنها معمولاً در یک چرخۀ بازخورد منفی گیر میکنند که شیفتگیشان را نسبت به نمره و اعداد افزایش میدهد. این کار به آنها کمک میکند روی فرایند تمرکز کنند، ابعادی از یادگیری را که میتوانند کنترل کنند در الویت قرار دهند و به این ترتیب اضطراب و نگرانیشان را تخفیف دهند.
- مدل: درباره شکستها و موفقیتهای خود با فرزندانتان صحبت کنید، به آنها نشان دهید که شما هم روی فرایند یادگیری تمرکز میکنید. اگر شما خودتان را به خاطر شکستهایتان سرزنش کنید، آنها هم همینطور عمل میکنند. اما اگر آنها ببنید شما شجاع هستید و از اشتباهات درس میگیرید تا دفعه بعدی بهتر عمل کنید، آنها هم همینطور عمل خواهند کرد.
۲-برای اهداف ارزش قائل شوید نه نمرات
یکی از راههای ساده برای سرمایهگذاری در فرایند، تعیین اهداف، هم در سطح فردی و هم در سطح خانوادگی است. سعی کنید این اهداف را در آغاز سال تحصیلی، اولین روز ماه یا در شروع یک فصل تعیین کنید. بحثها را سبک و با فشار کم ادامه دهید. این فرایند نباید درباره گرفتن نمرههای بهتر باشد؛ بلکه باید درباره حمایت خانواده از یادگیری باشد. همه (این به معنی والدین هم هست) باید ۳ هدف کوتاه-مدت و قابل دسترس و قابل کنترل در حوزه وظایف خود تعیین میکند. برای مثال، هدفی مثل اینکه «من میخواهم در این ترم تحصیلی در تمامی دروس نمره الف. بگیرم» یک هدف خیلی کلی است که کنترل آن بسیار سخت است.
به جای آن میتوان این جملات را امتحان کرد: «میخواهم برای درس ریاضی بیشتر از قبل کمک بگیرم» یا «من یک جلسه اضافی در هفته میخواهم» یا «برای یادگیری جدول ضرب سه بار بیشتر در این ماه تمرین خواهم کرد.»
یکی از این ۳ هدف باید یک چالش باشند. ما نمیتوانیم فرزندانمان را متقاعد کنیم به لحاظ عاطفی و عقلی شجاع باشند؛ مگر آنکه خودمان این شجاعت را نشان دهیم؛ بنابراین اهدافی را تعیین کنید که شما را از محدودۀ امنتان خارج میکنند. کلاس موسیقی، ورزش یا یادگیری زبان اسپانیایی برای خودتان ترتیب دهید، یک فعالیت جدید را برای خودتان در نظر بگیرید که قبلاً انجام ندادهاید یا یک سرگرمی جدید انتخاب کنید.
از این طریق ما ظرفیتهای شناختی خود را ارتقاء میدهیم و ارتباطات بیشتری با مغز خود برقرار میکنیم که میتوانند به اینکه یادگیرندههای قویتر، شجاعتر و کارامدتری باشیم، کمک کنند.
قبل از تعیین اهداف، وقت بگذارید و ارزیابی کنید که اهداف قبلی در چه وضعیتی هستند. این اهداف را هر ماه یا هر ترم تحصیلی مرور کنید. اگر در دستیابی به اهدافتان موفق نبودهاید درباره چرایی آن و اینکه در آینده چه برنامهای خواهید داشت، صحبت کنید. اگر در تحقق آن اهداف موفق شدید، جشن بگیرید.
- مدل: اینکه فرزند شاهد پدر و مادری باشد که اهداف ترسناک و جاهطلبانه تعیین میکنند و درباره فرایند دستیابی به آن با هم صحبت میکنند، مستقیمترین روش برای آموزش این نکته به اوست که یادگیری و تلاش برای بهتر شدن، بهترین اهداف انسانی هستند، نه نمرات مدرسه.
۳-چشمانداز بلندمدت داشته باشید
- هرگز روی یک آزمون یا تکلیف خاص تأکید نکنید. به جایش به این فکر کنید که دوست دارید فرزندتان در یک یا ۵ سال آینده به لحاظ کسب توانمندی و پیشرفت در کجا ایستاده باشد. کدامیک از این موارد برای شما مهمتر است؟ اینکه تکالیف ریاضی فرزندتان را که فراموش کرده انجام دهد به او یادآوری کنید یا حتی کمکش کنید انجامشان دهد؛ یا اینکه به او بگویید یک راهبرد پیشنهاد دهد برای اینکه تکالیف ریاضی فردایش را فراموش نکند؟
- مدل: اگر چیزی در زندگیتان به مشکل بر میخورد، دربارهاش با فرزندتان صحبت کنید. تمرکز کنید که در آینده آن کار را بهتر انجام دهید و چشمانداز بلند-مدت داشته باشد. برای مثال اگر سر کار افتضاح به بار آوردهاید، بحث را در چارچوب پیشرفت و توسعه بلند-مدت قرار دهید. برای مثال: «خب، این پروژه آنطوری که من انتظار داشتم خوب پیش نرفت، اما همچنان به کاری که انجام میدهم عشق میورزم و میخواهم کاری مرتبط با آن طی ۵ سال آینده انجام دهم. من از این واقعه تجربه کسب کردم و بر اساس آن به این شکل برنامهریزی کردهام.»
۴- به کودکان کمک کنید برنامههای روزمرۀ مؤثر ایجاد کنند
به کودکان بگویید برای انجام تکالیف مدرسه، کارهای خانه و .. برنامهریزی کنند. در یک موقعیت آرام و با خونسردی به فرزندتان بگویید: «تو میدانی صبحها بسیار شلوغ و پر از جنب و جوش است و برای اعضای خانواده گاهی سخت است که همه کارها را به موقع انجام دهند و بدون فراموش کردن انجام یکی از کارها از خانه خارج شوند؛ تو برای حل این مسئله و برای اینکه ما صبحهای شادتر و بهتری داشته باشیم، چه پیشنهادی داری؟
چطور به فرزندان کمک کنیم در مدرسه موفق باشند
فرزندان بیشتر احتمال دارد به برنامهای که خودشان ریختهاند پایبند بمانند. وقتی آنها دستی در ارائه راهبردها داشته باشند، خیلی بیشتر احتمال دارد که از این راهبردها حمایت کنند؛ و اغلب خیلی بهتر است که این استراتژیها کاربردی و کارامد باشند تا اینکه درست باشند.
از فرزندتان بپرسید، «روزمرگیهای ایدهآل صبح از نظر تو چه چیزهایی هستند؟ و سپس به آنها کمک کنید این چشماندازها را عملی کنند. به کودکان کمک کنید سیستمهایی را که ایجاد میکنند، عملی کنند. اگر آنها پیشنهاد میدهند یک جدول تهیه کنید، خیلی سریع کمک کنید عنوانهای این جدول نوشته شود. اگر پیشنهاد میدهند که روی یک تقویم مجازی زنگ هشدار بگذارند، این کار را امتحان کنید. در این فرایند نقش خود را مانند یک چرخ کمکی در دوچرخه فرزندتان ببینید. به محض اینکه فرزندانمان از استراتژیهایشان اطمینان حاصل کردند، میتوانیم این چرخهای کمکی را بالا ببریم، تا زمانیکه دیگر نیازی به آنها نداشته باشند.
- مدل: درباره سیستمهای خودتان، وقتی شکست میخورند، با آنها صحبت کنید. مثلا «هرچه بزرگتر میشوم، به این نتیجه میرسم برای اینکه برخی کارها را فراموش نکنم باید یادداشت کنم. وقتی این کار را انجام میدهم، دربارهاش با فرزندان خودم صحبت میکنم، و آنها حتی از طریق فرایند طوفان ذهنی به من کمک میکنند چیزها را قبل از آنکه فراموش کنم روی کاغذ یادداشت کنم.»
۵-عادات مطالعه خوب را تشویق کنید
- مطمئن شوید ساعاتی در خانه بسیار آرام و بیسروصداست. قابلیت انجام چند کار بهطور همزمان یک افسانه است؛ بهخصوص برای کودکان. تلویزیون را خاموش کنید؛ و اگر آنها دوست دارند موسیقی گوش کنند، باید بدانید تحقیقات ثابت کرده موسیقیِ با کلام تمرکز و میزان مولدبودن فرد را کاهش میدهد.
- از فرزندانتان بپرسید بهترین حالت انجام تکالیف روزمره از نظرشان چه شکلی است. به آنها کمک کنید این چشمانداز را ایجاد کنند. برخی بچهها ممکن است دوست داشته باشند بعد از مدرسه استراحت کنند تا انرژی دوباره بهدست آورند؛ عدهای دیگر ممکن است بخواهند اول تکالیفشان را انجام دهند تا فرصت برای بازی داشته باشند. اجازه دهید مکان را هم انتخاب کنند. فقط به این دلیل که شما در هنگام ساخت خانه یک اتاق مطالعه تعبیه کردهاید؛ به این معنی نیست که همه باید دلشان بخواهد در همان محیط مطالعه کنند.
- تلفنها را در طول انجام تکالیف محدود کنید. نتیجه یک مطالعه نشان میدهد، تلفن در اتاق، حتی در حالت خاموش، میتواند تمرکز افراد را بهم بزند. اگر تلفن تا این حد برای بزرگسالان، که مهارتهای عملکردی اجرایی دارند، عامل به هم خوردن تمرکز است، تمرکز بچهها را که لُبهای پیشانی (که خاستگاه مهارتهای عملکردی اجرایی است) در آنها تا نیمه دهه ۲۰ زندگی کامل نمیشود، بیشتر بهم میزند.
- مدل: اجازه دهید کودکان ببیند شما چگونه محیط کار خود را از هر نوع عامل انحرافی پاکسازی و فقط تمرکز کردهاید. مانند همیشه، کودکان همان کارهایی را میکنند که ما میکنیم، نه کارهایی که ما میگوییم. پروژههای خود را با همان تمرکزی پیش ببرید که دوست دارید کودکانتان روی پروژههای خود تمرکز کنند.
۶-برای استفاده از تکنولوژی برنامهریزی کنید
برای استفاده خانواده از تکنولوژی برنامهریزی کنید. این برنامهریزی میتواند بر اساس زمان استفاده از تکنولوژی یا بر اساس محتوا و دادهها باشد. اگر میخواهید زمان صرف شام و انجام تکالیف، تکنولوژی در خانه وجود نداشته باشد، حتماً قبلاً دربارهاش صحبت کنید. سپس یک قرارداد در این باره امضا کنید. برخی کودکان به این نوع قراردادها که شفاف است خوب پاسخ میدهند.
- مدل: اگر شما از فرزندانتان انتظار دارید تلفن خود را در هنگام انجام تکالیف مدرسه خاموش کنند یا بیرون از اتاق بگذارند، حتماً خودتان هم باید این کار را انجام دهید. اگر میخواهید فرزندتان پشت میز غذا به دوستانش پیام ندهد، پس خودتان هم باید رعایت کنید. شما هرگز نمیتوانید از فرزندتان انتظار داشته باشید چیزهایی را قربانی کند، درحالیکه خودتان این کار را نمیکنید.
۷-ارتباط بین خانه و مدرسه را حفظ کنید
تحقیقات واضح است: در جریانِ امور بودنِ خانواده و ارتباط مثبت خانه و مدرسه با ارتقاء نمرات، رفتار مثبت، نگرش دانشآموز نسبت به یادگیری و افزایش مشارکت و حضور دانشآموز در مدرسه مرتبط است. از اینجا شروع کنید که معلم مدرسه دوست دارد چگونه با او در ارتباط باشید و به ترجیحات او در این زمینه احترام بگذارید.
اگر اتفاقی میفتد، اول به سراغ معلم بروید نه مدیر مدرسه. این کار نه برای معلم و نه مدیر منصفانه نیست. بعلاوه، مدیر مدرسه در کلاس درس حضور نداشته تا شاهد اتفاقات باشد؛ بنابراین او را در موقعیت بدی قرار میدهید. لحظات خوب را هم به خاطر داشته باشید. از معلمان به نیابت از فرزندانتان تشکر کنید. تشکر از معلمان به آنها این پیام را میدهد که شما برای تلاشهای آنها ارزش و احترام قائل هستید.
- مدل: هرگز از معلم مدرسه جلوی فرزندتان انتقاد نکرده و ارزش او را کم جلوه ندهید. بچهها آنچه شما درباره معلمانشان میگویید را به خاطر میسپرند. بچهها دچار سردرگمی میشوند، وقتیکه والدینشان از معلمانشان بدگویی میکنند. این بدگویی به بدی وقتی است که فرد از همسر پیشین خود بدگویی کند.
۸- دفاع از خود را تشویق کنید
کودکان از نخستین روزهای مهدکودک باید تشویق شوند از حق خود دفاع کنند؛ به بزرگسالان بگویند چه چیزی احتیاج دارند و در مقابل افرادی که با آنها رفتار مناسب ندارند، بایستند. دفاع از خود، بخش بسیار مهمی در شکل دادن به احساس خودباوری یا فهمیدن این نکته است که من [خودِ کودک]قدرت کنترلکردن یا تغییردادن رفتار، انگیزهها و محیط را دارم.
وقتی فرزندتان نزد شما میآید و از رفتار یک بچه دیگر یا معملش با شما صحبت میکند، از او بپرسید او در قبال این رفتار چه گفت: یا چه کرد (یا چه چیزی میخواهد بگوید یا چه رفتاری میخواهد انجام دهد)؛ بهاینترتیب، کودک شما احساس دیده و شنیدهشدن میکند.
فقط پرسیدن سؤالی ساده مانند این کافیست تا کودک خودش موقعیت را بازبینی کند و تصمیم بگیرد برای تغییر ایجادکردن چه کاری دهد. از همان روزهای نخست مدرسه، از فرزندان خود انتظار داشته باشید بخشی از مجرای ارتباط بین خانه و مدرسه باشند؛ سپس به تدریج مشارکت فرزندان را افزایش دهید تا اینکه آنها به اصلیترین مجرای اطلاعاتی بین خانه و مدرسه تبدیل شوند. شما همیشه میتوانید نقش حامی را ایفا کنید؛ اما با ورود به دوران راهنمایی، فرزندان باید اصلیترین نقش را در برقراری ارتباط بین مدرسه و خانه ایفا کنند.
برای ارتقاء توانایی فرزندتان در وکیل مدافعِ خود بودن، از معلمان کمک بگیرید. به معلمان اطلاع دهید تصمیم گرفتهاید فرزندتان خودش امورات مربوط به مدرسه را انجام دهد. میتوانید برای کمکردن اضطراب فرزندتان در مواجه به معلمان و مربیان، در خانه نمایش بازی کنید و در آن خودتان نقش معلم را ایفا کنید و از فرزندتان بخواهید درخواستش را به شما بگوید.
اگر کودکان در نتیجه مورد آزار و قلدری واقعشدن در مدرسه، دچار استرس شده و به کمکِ تحصیلی و درمانهای روانی احتیاج دارند، با مشاوران مدرسه در این زمینه همکاری کنید.
- مدل: با فرزندتان درباره این موضوع صحبت کنید که چطور، حتی وقتی این کار عصبیتان میکند، در موقعیتی که فکر میکنید به کمک دیگران احتیاج دارید، از آنها درخواست کمک میکنید. به آنها درباره این موضوع توضیح دهید که چگونه اطمینان حاصل میکنید نیازهای شما شنیده و پاسخ داده میشوند. اگر نیاز دارید با رئیستان در مورد سوءتفاهمی که برایش پیش آمده صحبت کنید، چگونگی این کار را وقتی دور میز شام نشستهاید با فرزندتان در میان بگذارید. هرچهباشد، وقتی پای دفاع از حق به میان میآید، ما نخستین آموزگاران فرزندانمان هستیم.
۱۰-ارتباط بین خواب و یادگیری
خوابیدن بخشی جداییناپذیر از یادگیری و تقویت حافظه است؛ بنابراین، خواب را در الویت هر فعالیت دیگری قرار دهید. اگر فرزند شما انجام تکالیف مدرسه را به آخرین ساعات موکول میکند، فکر کنید کدام فعالیتها را میتوان با انجام تکالیف مدرسه جابهجا کرد. قبل از وارد کردن هر فعالیت جدیدی، برنامهریزی کنید.
چطور به فرزندان کمک کنیم در مدرسه موفق باشند
بچهها در سنین ابتدایی مدرسه به ۹ تا ۱۱ ساعت خواب شبانه احتیاج دارند تا سلامت روانی و جسمانیشان تضمین شود. نوجوانان به ۸ تا ۱۰ ساعت خواب احتیاج دارند. اما تحقیقات نشان میدهد آنها کمتر از این میزان میخوابند. بخشی از این کمخوابی به دو دلیل عمده صورت میگیرد:
- تأخیر در ورود به مرحله خواب: وقتی نوجوانان به شما میگویند شبها احساس خوابآلودگی ندارند، دروغ نمیگویند. به دلیل تغییر در ریتم شبانهروزی در دوران نوجوانی، آنها بسیار دیرتر از کودکان و بزرگسالان خسته میشوند. برای همین در آمریکا، توصیه میشود دبیرستانها زودتر از ساعت ۸ و نیم شروع نشوند تا تأخیر در ورود به مرحله خواب جبران شود و سلامت جسمی و روانی دانشآموزان حفظ شود.
- کمشدن آگاهی نسبت به خستگی: نوجوانان تأثیرات محرومیت از خواب را که میتواند منجر به خوابآلودگی در مدرسه یا پشت فرمان ماشین شود، احساس نمیکنند. به یاد داشته باشید، بیشتر خوابیدن در روزهای تعطیل بیخوابی آنها را «جبران نمیکند»، زیرا این کار فقط ریتم شبانهروزی آنها را دچار اختلال بیشتر میکند. بنیاد ملی خواب آمریکا به نوجوانان توصیه میکند برنامه خوابیدن خود را روی کاغذ یادداشت کنند؛ بهاینترتیب، میتوانند با مشاهده اعداد به عمق کمخوابی و خستگی خود پی ببرند.
اگر فرزندتان میخواهد یکساعت بیشتر بیدار بماند تا تکالیف مدرسه را انجام دهد یا یکساعت بیشتر درس بخواند، به او بگویید، همه چیز باید در تعادل باشد، یکساعت خواب بیشتر در تثبیت حافظه بیشتر نقش دارد تا یکساعت مطالعه بیشتر.
- مدل: اجازه دهید کودکان ارزشی را که شما برای خواب قائل هستید را ببینند. خانه باید یکساعت پیش از خواب آرام باشد. همه وسائل دیگر را کنار بگذارید، یک کتاب بردارید و خوب خوابیدن را به عادت خود تبدیل کنید.
مغز کودکان چگونه کار میکند؟
تا همین اواخر دانشمندان باور داشتند، از آنجایی که رشد مغز کودک تا ۱۰ سالگی ادامه پیدا میکند، مغز کودک تا ۱۰ سالگی هم بالغ میشود. اما چنین چیزی با حقیقت فاصله زیادی دارد. مغز فرد تا اواسط دهه ۲۰ زندگی در سطح سلولی در حال رشد است و تا این زمان کامل نمیشود.
رشد مغزی کودک منقطع صورت میگیرد؛ بهاینترتیب که دوره اول رشد و تکامل مغز کودک که بسیار چشمگیر است بین سنین ۱ تا ۳ سال رخ میدهد؛ دومین مرحله رشد در طی نوجوانی (از سن ۱۱ تا نهایتاً ۲۵ سالگی) رخ میدهد. در طی این دورهها تغییرات مغز در بالاترین سطح است و به اصطلاح گفته میشود مغز بسیار «پلاستیکی» است؛ بهاینمعنی که مغز در پاسخ به محیط خود را منطبق کرده و سریع رشد میکند.
افزایش خاصیت پلاستیکی مغز همچنین به معنی افزایش ظرفیت یادگیری است؛ زیرا سلولهای مغزی از شکل نابالغ، وضعیت «ماده خاکستریِ» غیرکارامد، به شکل بیشتر بالغ و کارامد خود، وضعیت «ماده سفید»، تغییر میابد؛ درحالیکه در هر ثانیه ۱۰۰۰۰ سیناپس جدید میسازد. سلولهای مغزی از طریق سیناپسها با هم مکالمه میکنند و این موقعیتی است که باید به موقع از آن استفاده کرد. هر چه سلولهای مغزیِ بیشتر از طریق اتصالات جدید با هم صحبت کنند، ظرفیت مغز برای پردازش و یادگیری افزایش میابد.
آخرین بخش مغز که بالغ میشود، لبهای پیشانی، جاییست که سازماندهی، مدیریت زمان و سایر مهارتهای عملکردی اجرایی در آن رخ میدهد؛ بنابراین صبور باشید. بچهها در سنین مدرسه و دبیرستان نمیتوانند تمام چالشهایی را که مدرسه و جامعه برای آنها ایجاد میکند، مدیریت کنند؛ بنابراین کودکان خود را وقتیکه تلاش میکنند، شکست میخورند و دوباره تلاش میکنند، حمایت کنید.
- مدل: قدرت مغز از طریق چالش و به اصطلاح «مشکلات مطلوب»، وظایفی که فقط قدری از سطح توانایی یا منطقه امن ما بالاتر هستند، افزایش میابد. هرچه فرزندانمان بیشتر ما را در موقعیتهایی بیابند که با چالشها دست و پنجه نرم میکنیم و از اشتباهاتمان درس میگیریم، بیشتر چنین کار را تکرار میکنند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼