خانواده های تک فرزندی، نظام تربیتیشان فرق می کند؟
به نظر می رسد که با افزایش خانواده های تک فرزندی یکی از مهمترین مسایلی که والدین با آنها رو به رو هستند دختر یا پسر بودن فرزندانشان است.
به نظر می رسد که با افزایش خانواده های تک فرزندی یکی از مهمترین مسایلی که والدین با آنها روبهرو هستند دختر یا پسر بودن فرزندانشان است و متاسفانه به نظر می رسد که هنوز هم برخی از خانوادهها شوق و علاقه به داشتن فرزند از جنس خاص( بعضی ها پسر و بعضی ها دختر) بیشتر است.
البته در اسلام اصل بر کرامت انسان است و در این کرامت دختر و پسر مساوی هستند و تحقیر و اهانت هر کدام نارواست. نقل است هرگاه امام سجاد(ص) را به نوزادی مژده می دادند، ایشان اصلاً میپرسیدند که پسر است یا دختر؟ و تنها میپرسیدند که سالم است یا نه؟ و پس از شنیدن جواب، شکرگزاری میکردند.
دقت داشته باشید که وظیفه ی رشد و سازندگی فرزندان است . نظام تربیتی والدین باید به گونهای باشد که دختر به دختر بودنش و پسر به پسر بودنش راضی باشد.
دختر آرزوی آن را نداشته باشد که ای کاش پسر بودم و پسر هم آرزوی آن را نکند که ای کاش دختر بودم. این که دختر و پسر هر دو انسان اند و در امر تربیت حق مساوی دارند امری پذیرفته است اما به دلایل مختلف، از جمله تفاوت در جسم، روان و وظیفه شان، تربیت، دختر و پسر به یک طریق نیست.
این که دختران را مانند پسران تربیت کنیم، بیش یا کم، شدنی است ولی در آن صورت شخصیت او را حذف کرده ایم. همچنین اگر پسران و دختران با حداقل تمایز جنسی پرورش یابند و حالت میانه را بگیرند باز نتیجه خوبی نمی گیریم زیرا که آنها دو جنس مخالف اند پس دو گونه تربیت جداگانه باید اعمال گردد.
تربیت دخترانه و پسران
مساله ی هویت جنسی بچه ها، یک موضوع کاملا روانی است. به رغم این که بچه ها متوجه تفاوت اندام های جنسی در هول و حوش پنج سالگی می شوند و در میابند اندام جنسی آنها شبیه یا متفاوت از کودک دیگر است، اما هویت جنسی حمل کودک با توجه به کارهایی که ما از کودکی برای او انجام می دهیم، شکل میگیرد.
مقصود این است که وقتی ما برای کودک خود اسباب بازیهایی چون عروسک، قابلمه و کاسه و از این قبیل تهیه میکنیم و یا برای او تفنگ و ماشین و هواپیما و امثال آن می خریم، داریم هویت جنسی او را می سازیم.
اگر برای دختر ها رنگ های صورتی و دختران انتخاب کنیم، داریم او هویت جنسی می دهیم. علاوه بر اینها، رفتار ما با کودک دختر و پسرها در شکل گیری هویت جنسی او موثر است.
والدینی که با دختر خود همانند یک پسر رفت و آمد کنند یا کسانی که پسر خود را همچون دختر بچه ها می آرایند، دامن می پوشاند، موهایشان را بلند می کنند و دلشان میخواهد به قولی این پسر آخری را کمی دردانه و لوس کنند تا به آرامش برسند! و میگویند با پوشاندن لباس دخترانه به این پسر ۲،۳ ساله حس می کنیم دختر
دار شده ایم! آنها از این موضوع غافلند که دارند به شکلگیری هویت جنسی پسرشان صدمه وارد میکنند. همه این باورها و رفتارها یعنی این که ما هستیم که هویت جنسی بچه ها را می سازیم.
ما هستیم که با رفتارهای درست می توانیم به پسر مان بیاموزیم درست مانند یک مرد سالم و خوشحال زندگی کند، هیجان های خود را بروز دهد، احساسات خود را به روش صحیح ابراز کند و در برقراری رابطه با دوستان، همسر و اجتماع موفق شود.
اگر مادری دارای روحیه سرد، خشن و مردانه ای باشد و از لطافت های زنانه بیبهره باشد، دختر همچون مادرش رفتارها و منش های خشن و مردانه را می گیرد.
دا قبل از دو سالگی کودک هیچ برداشتی از دختر و پسر بودن ندارد وقتی به دو سالگی میرسد از وجود دخترها و پسرها آگاه میشود و تفاوت فیزیکی پدر و مادر را درک میکنند و رفته رفته می فهمند که لباس و رفتار مردانه و زنانه کدام است و به تدریج از نقشهای سنخی نیز آگاه می شوند به طور مثال اگر کسی کامیون براند و در تیم آتش نشانی باشد قطعاً مرد است اگر کسی زد بشوید و غذا بپزد قاعدتاً زن است.
در سه سالگی اسباب بازی های سنین جنسیتی( عروسک، ماشین) را انتخاب میکند و نقشهای سختی( پرستار و در برابر پزشک) را ایفا می کنند، در این سنین در انتخاب اسباببازی و نقش های مربوط با جنس، جابهجایی زیادی دیده میشود پسرها هم آنقدر با عروسک راحت بازی می کنند که دختر ها بازی می کنند.
با رسیدن به ۵ سالگی این موقعیت معمولا تغییر میکند پسری که دوست دارد لباس دخترانه به پوشش و لباس بر تن عروسک کند و دختری که دوست دارد لباس پسرانه بپوشد و با تفنگ بازی کند از سوی خانواده مورد انتقاد قرار میگیرد.
پسرها وانمود می کنند سوپرمن و هیولا هستند و دخترها پرنسس هستند. تفاوت جنسی در بازی نیز آشکار می شود، پسر ها نقشهای بیرون از خانه را بازی میکنند و از فضای فیزیکی بیشتری سود می برند در بازی های پر سر و صدا و ضد خود شرکت میکنند، دخترها در نقشهای که جنبه کمکی و پرورشی دارند مثل نظافت، بچه داری و… در این سن هنوز هم دو جنس در موقع بازی خیلی باهم مخلوط میشوند گرچه زجحان هم بازی ،هم جنس رفتهرفته آشکار میشود.
در سن هفت سالگی به احساس ثبات جنسیتی دست می یابند یعنی اینکه به کدام جنس تعلق دارند و جنس آنان در طول زندگی ثابت می ماند.
اما توان انعطاف پذیری نقش جنسی را دارند بین هویت جنسی و نقش پذیری جنسی تفاوت بسیاری است، هویت جنسی به برداشت شخص از زن یا مرد بودن خود است. ولی نقش جنسیتی فراگیری آن دسته از خصوصیات و رفتار هایی است که فرهنگ هر جامعه برای زنان و مردان مناسب میدانند بنابراین نقش آموزی جنسی ساخته فرهنگ هر جامعه است.
مادری که به دلیل شغلش یا محیط خانواده اش طوری تربیت شده که خلق و خوی مردانه در قالب است نمیتوان انتظار داشت که دخترش هویت جنسی کاملاً زنانه کسب کند و از آن لذت ببرد. لذا توصیه ی ما برای دخترانی که خود را پسر فرض کرده و نقش های پسرانه را می پسندند این است که ترجیح تا مدتی لوازم او راه، رنگ ها و اسباب بازی هایش را به طور اغراق آمیزی دخترانه کنید تا کم کم حس خوشایندی نسبت به دختر بودن پیدا کند. حتی بهتر است تا مدتی با دختر بچه ها بازی کند و مدام نقش های دخترانه مثل مادر و خاله را بازی کند که هویت جنسی اش را به دست آورد..
بچه ها از سه سالگی با والدین خود جنس خود همانند سازی می کنند و نقش جنسیتی والدین هم جنس خود را درونی می کنند، به این معنی که دختر ها با مادر و پسر ها با پدرشان همانند سازی می کنند.
اینجاست که اگر مادری دارای روحیه سرد، خشن و مردانه ای باشد و از لطافت های زنانه بی بهره باشد، دختر همچون مادرش رفتارها و منش های خشن و مردانه را میگیرد.
این حالت در مورد مردهایی که رفتار ها و شیوه برخورد زنانه دارند نیز صادق است. این مردان وقتی پدر میشوند باید بدانند اگر خود را اصلاح نکنند و کودکشان به ۳ سالگی برسد چون پدر، خود را با این حالت های زنانه میبیند امکان دارد پسری شود که همانند یک مرد بار نمی آید او و مردم به او هشدار خواهند داد که چرا مثل زن ها رفتار می کنی؟!
پس باید گفت پدر و مادرها باید آگاهانه عمل کنند. مادر باید طوری عمل کند که دخترش از اینکه او هم مانند مادر، یک جنس لطیف و زنانه دارد احساس رضایت کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼