کودک دبستانی من، مشکل دارد چیکار کنم؟
با ورود به دبستان کودک با تجربهای مواجه میشود که با کودکستان و پیش دبستانی متفاوت است.
با ورود به دبستان کودک با تجربهای مواجه میشود که با کودکستان و پیش دبستانی متفاوت است. از او انتظارات و خواسته های دیگری دارند. والدین مشتاقانه منتظر رسیدن به زمان مدرسه رفتن فرزندشان هستند، زیرا این نشان دهنده رشد و بزرگ شدن اوست.
با این حال آنها خیلی نگران و مضطرب هستند زیرا ممکن است کودکشان حسرت روزهای خوب مهد را بخورد.
بعضی از کودکان بهتر می توانند از عهده تکالیف مدرسه بر آیند و بعضی کمتر، زیرا بعضی از آنها به لحاظ سنی هنوز رشد و آمادگی لازم را پیدا نکردند.
کودکانی که بلافاصله پی از اتمام شش سالگی و یا قبل از آن وارد مدرسه میشوند، نسبت به کودکانی که چند ماه از ورود آنها به هفت سالگی می گذرد، کمتر آمادگی پذیرش مدرسه و انتظارات آن را دارند.
علاوه بر سن کودک شرایط او در خانه نیز بر سازگاری او در مدرسه و عملکردش تاثیر می گذارد. متولد شدن ب یک نوزاد دیگر، نقل مکان، درگیری پدر و مادر و تعطیلات ناخوشایند همگی از جمله عواملی هستند که موجب میشوند کودک سال تحصیلی اش را با نگرانی آغاز کند و عملکردش تحت تاثیر قرار گیرد.
از سوی دیگر اگر کودکتان دوستان خوب و صمیمی در مدرسه پیدا کند و آموزگاری مهربان و دلسوز داشته باشد، راحت تر با کلاس اول و مدرسه کنار میآید. یک معلم خوب و دلسوز می دانند چگونه بچه هایی را که با مهارت های اجتماعی و آموزشی مختلف و با تجربیات گوناگون دور هم جمع شده اند، مدیریت کند و آن ها را در درس خواندن و غلبه بر ترس ها و نگرانی ها حمایت و تشویق کند.
اگر کودک از قبل با شرایط کلاس درس و مدرسه و آموزگارش آشنا شود، برایش راحت تر خواهد بود. در اکثر موارد باید پس از پایان پیش دبستانی و آغاز مدرسه، کودک را با کلاس درس و معلم اش آشنا کنید. در غیر این صورت خودتان در این مورد برایش توضیح دهید که و فضا را برایش توصیف کنید و سوال کردن را به او بیاموزید، به این ترتیب به او آمادگی لازم را می دهید.
به محض اینکه کلاس اول شروع می شود برخی از کودکان خیلی به مدرسه علاقه مند می شوند و با خوشحالی به مدرسه میروند. اما برخی دیگر به سختی با شرایط جدید کنار می آیند و هر روز برای رفتن به مدرسه مقاومت میکنند. اگر آنها در برخی دروس از دیگر کودکان ضعیف تر باشند در گروههای ضعیف تر قرار گیرند، احتمالاً احساس حقارت می کند. اکثر والدین در مقابل گله و شکایت های آنها از مدرسه رفتن احساس ناامیدی می کنند می اندیشند چرا کودکشان مثل دیگر بچهها نیست.
اگر احساس گناه کنید و نا شکیبا باشید رفتارهای کودک تان برای شما غیر قابل تحمل خواهد بود دائما او را برای گرفتن نمرات بالا تحت فشار میگذارید که فقط موجب بدتر شدن وضعیت می شود. او دوست دارد واقعا شما را خشنود و راضی ببیند اما با رفتارتان به راستی او نمی داند چطور؟ سعی کنید حداقل برای چند هفته اول او را درک کنید و به او کمک کنید بر نگرانی و ترسش غلبه کند.
روش های مختلفی وجود دارد که شما بتوانید به کودک خود در پذیرش شرایط جدید کمک کنید. اول از همه با آموزگار او صحبت کنید و جویای چگونگی عملکرد کودکتان شوید. شاید او هر صبح با نگرانی و ترس از خانه بیرون رود اما در مدرسه عملکرد خوبی داشته باشد. حتی مضطرب ترین دانش آموزان هم می توانند علیرغم احساس تنهایی و دلتنگی برای خانه، در کنار دوستان جدید خود روز خوبی را سپری کنند.
به فرزندتان بگویید از میان هم سرویسی هایش دوستی برای خود پیدا کند و راننده سرویس را در جریان بی رغبتی کودک خود به مدرسه قرار دهید. اگر خودتان او را به مدرسه می برید می توانید با والدین دیگر همراه شوید. گاه اگر کودکان ساعت قبل از مدرسه در کنار والدین خود نباشند بهتر میتوانند جدایی را تحمل کنند از این رو اگر او با دیگر والدین همراه کنید احتمالا برایش سرگرم کننده تر خواهد بود.
هرگاه او با میل و رغبت و بدون گریه و ناراحتی به مدرسه رفت شما می توانید با دادن جایزه و یادداشتی محبت آمیز به او، دل گرمش کنید. اگر او نمی تواند برای خود دوستی پیدا کند می توانید برخی از همکلاسی هایش را به خانه دعوت کنید یا راه های دیگر برقرار ارتباط را به او بیاموزید.
به علاوه حضور او در کلاس های خارج از مدرسه مثل کلاس های ورزشی و هنری موجب میشود او راحتتر بتواند دوست پیدا کند و بیشتر از محیط مدرسه خوشش می آید.
می توانید با او رد غالب یک بازی فضای کلاس را تداعی کنید. شما نقش دانشآموز و او نقش والدین را برعهده بگیرد. و شما به عنوان دانش آموز شروع به گریه کردن کنید و از او به عنوان والدین بپرسید باید چه کند؟ احتمالاً با راهکارهایی از جانب او مواجه می شوید که برایتان جای شگفتی خواهد داشت. مثلا می گوید:" خوب به دوستت زنگ بزن تا همراه تو به مدرسه بیاید" اینگونه بازی کردن میتواند به شما و او کمک کند تا مشکلاتش را با بینشی دیگر حل کنید.
اگر این روش نتیجه بخش بود این کار را به صورت مداوم و هفتگی انجام دهید و سعی کنید هر بار آن را حول موضوعاتی که با آنها در مدرسه ناسازگار دارد، انجام دهید.
اگر پس از گذشت چند هفته باز هم هیچ تغییری در او راه نداد، با مشاور یا مدیر مدرسه صحبت کنید تا او را در مدرسه زیر نظر داشته باشند و پیشنهاداتی به شما بدهند. به علاوه باید به آمادگی های او هم توجه داشته باشید.
آیا او به لحاظ رشد عاطفی و اجتماعی هم سن و سالانش عقب است؟ آیا برای مدرسه رفتن هنوز کوچک به نظر می آید؟ آیا فضای کلاس مناسب او است؟ آیا معلم اش از او انتظارات به جایی دارد؟ حتی اگر او آمادگی های لازم را ندارد شما و مدیر و معلم باید با صبر و حوصله از او حمایت کنید.
چگونه باید به کودکم در انجام تکالیفش کمک کنم؟
در دوران دبستان کودکان با تجربه انجام تکالیف در خانه مواجه میشوند. در دوران پیش دبستانی و کلاس اول این تکالیف کمتر هستند اما به تدریج هرچه کودک به کلاس های بالاتر می رود، تکالیف بیشتری هم خواهد داشت. این تکالیف را معمولاً معلم ها برای هر شب و آخر هفته معین می کنند، اما بچه ها از انجام آن ها سرباز می زنند و در این مورد با والدین خود درگیری پیدا می کنند.
والدین دائم می اندیشند چرا فرزندشان خودش درس هایش را نمی خواند و مشق هایش را نمی نویسد؟ چرا آنها باید همیشه به داد و فریاد متوسل شوند؟ چرا کودک شان همیشه تکالیفش را برای آخرین لحظه می گذارد؟ آنها دوست دارند کودکشان در نهایت مسئولیتپذیری و با دقت و سرعت تکالیفش را انجام دهد، نه با داد و فریاد و رشوه گرفتن یا تهدید.
برای سرباز زدن کودکان از انجام تکالیفشان چند دلیل وجود دارد:
اول که شاید تکالیف برایشان گیج کننده باشند، مثلاً آنها ندانند باید کدام صفحه را بنویسند یا چگونه مسئله ای را حل کند. بچه هایی که در مدرسه نمی توانند به درستی کارشان را تکمیل کنند در انجام تکالیف مدرسه هم عصبی میشوند و از انجام آنها سر باز میزنند. او میگوید:" من از اینها متنفرم! من هیچ تکلیفی ندارم!"
برخی از تکالیف هم باری آنها خیلی خسته کننده و تکراری هستند. مثلاً میگویند:" من که هجی این کلمات را بلدم چرا باید دوباره این کار را انجام دهم؟" آنها مجبورند ورقه هایی را هر هفته حل کنند که نه تنها برای بچه ها بلکه برای والدین هم خسته کننده هستند.
بعضی از کودکان هم وقت خیلی کمی برای انجام تکالیف خود دارند. اغلب آنها پس از تعطیل شدن از مدرسه کلاس های فوق برنامه می روند یا به مهد می روند تا والدینشان از سرکار بازگردند. در این حالت آنها شب هنگام به خانه می رسند و فرصت شان برای انجام تکالیف، استراحت به و بودن در کنار خانواده خیلی کم است. معمولاً بچه ها شب هنگام و بعد از غروب برای انجام تکالیفشان خسته و آشفته هستند به همین دلیل درگیری آنها بیشتر میشود.
برای اینکه تکالیف بچه ها برای شب نماند والدین باید او را تشویق کنند همه یا بخشی از آن را بعد از تمام شدن مدرسه بنویسند. حتی در مراکز نگهداری از کودکان که والدینشان شاغل هستند محیط آرام برای انجام تکالیف مدرسه وجود دارد. برنامه ریزی والدین باید به گونه ای باشد که کودک هم برای انجام تکالیفش هم برای استراحت و بازی وقت داشته باشد، اینطوری که مجبور باشد اول با اکراه مشق هایش را بنویسد.
بای کمک به فرزند خود می توانید این گزینهها را به کار ببندید: به او بگویید هر روز تکالیفش را در دفترچه ای بنویسد و بعد از اینکه به خانه آمد شما بررسی کنید و ببینید چقدر از آنها انجام شده و چه مقدار مانده است. بدون شک به این شکل می توانید از اعصاب خوردی های آخر شب که به خاطر فراموش کردن یک تکلیف پیش میآید، جلوگیری کنید. در مواردی پیش آمده که کودک آخر شب یادش آمده باید فردا گزارش کاری تحویل دهند و طرحی را روی مقوا بکشید.
وقتی کودکتان تکالیفش را انجام میدهد در کنار او باشید. میتوانید اگر خودتان کارهایی دارید به او بگویید تکالیفش را روی میز آشپزخانه انجام دهد و شما هم به کار آشپزی خود و دیگر کارها به پردازید. هر از گاهی کمی به خود استراحت دهید و به او او در انجام تکالیفش کمک کنید.
البته پیش آمدن مشاجرات اجتناب ناپذیر هستند چراکه آنها معمولاً عصبانیت خود را به جای معلم ها سر والدین خالی میکنند. احتمال دارد کودکتان در مقابل پیشنهاد شما برای دقت کردن و مرتب نوشتن یا مرور برخی از دروس مقاومت کند چرا که از نظر او تکرار چیزهایی که بلد است خیلی احمقانه هست. وقتی مشکلی دارم که با آرامش و مهربانی با آنها صحبت کنید و او را تشویق کنید با آرامش و لحن خوبی مشکل است را بیان کند. در غیر این صورت به حرفش توجهی نکنید. اگر او از انجام برخی از تکالیفی که برایش تکراری هستند سر باز میزنند، در حل برخی از مسائل به او کمک کنید .
اگر او در درس خاصی مشکل دارد، هم خودتان می توانید به او کمک کنید و هم به او پیشنهاد دهید برای معلم خصوصی بگیرید. اگر مشاجرات او برای تکالیف خانه اش بی پایان و مداوم است، با آموزگارش صحبت کنید، شاید تکالیفش بیش از حد زیاد یا سخت هستند. شما باید پا به پای آموزگار او تلاش کنید تا فرزندتان از آموزش خوبی برخوردار شود و تکالیفش را به بهترین نحو انجام دهد.
اغلب فرزندتان برای انجام تکالیفش احتیاج به یادآوری و یا برخورد قاطعانه دارد. مثلا به او بگویید:" همین الان تکالیف را انجام بده!" با رسیدن بچه ها به کلاس سوم یا چهارم مسئولیت آنها در قبال تکالیفشان بیشتر میشود اما باز هم احتیاج به کمک دارند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼