روانشناسی رفتار با کودک، صحبت با والدین خودشیفته
فرزندان والدین خودشیفته مدام و به شدت مورد اغفال و بدرفتاری والدین خود قرار می گیرند.
فرزندان والدین خودشیفته مدام و به شدت مورد اغفال و بدرفتاری والدین خود قرار می گیرند. به این ترتیب، آنها دچار وابستگیِ ناهنجار، شکلگیریِ هویتِ ناامن، عزت نفس ناپایدار و استرس تروماتیک و پیچیده میشوند. بدتر آنکه، اغلب، والدین، و شاید دیگران، در حضور یا غیابِ والدین کودکان، به هزاران طریق، به آنها میگویند که پدر و مادرشان آنها را بیش از حد توبیخ و سرزنش میکنند و این کودکان میبایست آنها را برای رفتاری که دریافت میکنند سرزنش کنند. معمولاً این نوع دستکاریِ روانی که ریشههای شک و تردید را در کودکانی که والدین خودشیفته دارند و والدین آنها شخصیتی بسیار موفق، کاریزماتیک، وارسته یا خیّر از خود به دیگران نشان میدهند، محسوستر میشود.
فرزندان والدین خودشیفته
مصیبت آنجاست که کودکان والدین خودشیفته در دوران بزرگسالی، درصدد جلب حمایت دیگران برمیآیند. دیگران قادر نیستند واقعیتِ بدرفتاری ناشی از خودشیفتگی والدین و اختلال استرسیِ پس از آسیبِ روانیِ ناشی از آن را درک کنند. به این ترتیب، این قبیل کودکان در سنین بزرگسالی ناتوانیهای بیشتری را تجربه میکنند. حتی افراد خیرخواه نیز ممکن است بواسطهی انکار یا نادیده گرفتن تجربهی فرد بازمانده و ارائهی توصیههایی ناکارآمد، اوضاع را وخیمتر کنند.
همهی پدر و مادرها بچه هایشان را دوست دارند
باورهای اساسی ما دربارهی خانواده و جامعه بر اساس ایدهآلهایی از عشقِ بیقیدوشرطِ والدین، و بویژه عشقِ مادرانه شکل میگیرد. به این ترتیب، ما این حقیقت را میپذیریم که اگر همهی پدر و مادرها بچههایشان را دوست نداشته باشند یا علایق آنها را حمایت نکنند، درکِ اساسیِ ما از مفهومِ نظم و ترتیب و امنیت در این جهان مورد تهدید قرار میگیرد. بنابراین، احساس میکنیم که میخواهیم واقعیتی که بدرفتاری را ممکن میکند و در پیِ آن، به قربانیان آسیب میزند را انکار کنیم.
فقط به پدر و مادرت بگو چه احساسی داری
محدود کردن احساساتمان و درمیان گذاشتن آنها فقط با کسانی که برایمان مهم هستند روشی قدرتمند برای ایجاد درک و صمیمیت است اما درصورتیکه والدینی خودشیفته داریم، روشی چندان امن به شمار نمیرود. معمولاً، پدر و مادرِ خودشیفته به دلیلِ مشغلهها و درگیریهای شدید خودشان، فقدانِ همدلی، شایستگیهای افراطی و نیازِ به بالا نگه داشتنِ خودشان به بهایِ دیگران، برچسبهایی از قبیلِ خودخواهانه، غیرمنطقی و خطرناک بر احساساتِ فرزندانشان میزنند- حتی در دورانِ نوزادیِ آنها. این قبیل پدر و مادرها، اغلب از احساساتِ کودکانشان علیهِ خود کودکان استفاده میکنند تا کودکان خود را به بازی بگیرند، از آنها بهرهبرداری یا آنها را تحقیر کنند.
بچه ها همیشه پدر و مادرشان را سرزنش می کنند
واقعیتِ روانشناسیِ انسانی این است که بچهها ایرادات و نقصهای والدین خود را انکار میکنند و خودشان را به خاطرِ کاستیهای والدینشان سرزنش میکنند تا تمامِ حمایتی که میتوانند داشته باشند را حفظ کنند و شانسِ بقای خودشان را افزایش دهند. درحقیقت، اضطرار برای انکار و سرزنشِ خود بهقدری شدید است که بازمانده سالها، تا دورانِ بزرگسالیاش، تلاش میکند تا ناتوانیِ دوست داشته شدن توسط پدر و مادرش را بپذیرد. در نتیجه او مدام بر درد و رنجهای خود میافزاید و روند بهبود و درمان خود را سختتر و پیچیدهتر میکند.
ولی پدر و مادرت که خیلی خوبن
مکانیزمِ دفاعیِ خودشیفتهها به ارائهی یک چهرهی عمومیِ کامل و ایدهآل از خود وابسته است تا به این ترتیب، شخصِ خودشیفته محبت دیگران را جلب نموده و خود را در برابرِ نقد شدن یا طرد شدن احتمالی از سوی دیگران مصون کند.
سایرین و حتی درمانگرها معمولاً در تشخیص شخصیت خشمگین، کنترلگر و فریبکارانهی خودشیفتهی پنهانشده زیر شخصیت جذاب و دلپسند این افراد شکست میخورند.
خودت رو بذار جای پدر و مادرت
یکی از ویژگیهای اصلی مرضِ خودشیفتگی و اختلالِ شخصیتِ خودشیفته عبارت است از نوعی علاقه و منفعت شخصی ظالمانه و امتناع از ارزش قائل شدن برای دیدگاههای دیگران و بویژه افراد خانواده. کودکانی که پدر و مادری خودشیفته دارند، هر روز، باید تمرین کنند، خود را به جای پدر و مادرشان بگذارند و همه چیز را از نگاهِ آنها تماشا کنند؛ بدونِ آنکه فرصتی یابند و ارزش یا اعتباری برای نیازها یا احساسات خودشان قائل شوند.
شاید بخواهید به کودکانی که مورد بدرفتاریهای ناشی از خودشیفتگی قرار گرفتهاند و حتی جوانان و بزرگسالانی که سالها بار بدرفتاریهای والدین خودشیفته را بر دوش کشیدهاند کمک کنید و مانع از آسیبهای روانی و انزوای بیشتر در آنها شوید. در این صورت، بهتر است قدری از باورهای ذهنی خودتان و شکلهای مختلف انکار چنین مسائلی فاصله بگیرید و واقعیتهای پیچیدهترِ موجود در خانوادهها و رابطهها را بپذیرید. وقتی شهامتِ روبرو شدن با حقایقِ ناخوشایند را به دست میآورید، به فردی پذیراتر و دلسوزتر تبدیل شده و با تجربهها و نیازهای اطرافیانِ خود همآهنگ میشوید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼