شهرزاد: «سیدمحمد مهاجرانی» از شاعرانی است که برای کودکان و نوجوانان شعر مذهبی میگوید، مثل شعری که دربارهی فداکاری ماه بنیهاشم حضرت عباس(ع) سروده و در نشریهی «قاصدک» منتشر شده است.
میرود به سوی آب
تکسوار قهرمان
قامت قشنگ او
نقش چشم کودکان
میرسد کنار آب
پر امید و پر شتاب...
«مهاجرانی» دربارهی شعرهای دیگری که به مناسبت همین ایام سروده به ما گفت: «شعری دارم در مجلهی «قاصدک» به اسم «کاشکی!» که آرزوهای چشمه، ابر، رود و غنچه را در ظهر گرم عاشورا بیان میکند. مجموعه شعری هم به نام «۱۴ شاخه گل» دارم که هر شعر آن به یکی از معصومان(ع) میپردازد. داستان پیرمردی را که به اشتباه وضو میگرفت و توسط امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به اشتباهش پی برد، خیلی از شما شنیدهاید. این داستان آموزنده با زبان شعر در این مجموعه آورده شده و کتاب توسط انتشارات «عروج اندیشه» به چاپ رسیده است.»
کاشکی!
چشمه میگفت:
کاشکی در آن روز عجیب!
جاری بودم رو خاک گرم کربلا
آب زلال میبخشیدم به بچّهها
ابر میگفت:
کاشکی در آن روز عجیب!
رفته بودم به آسمان کربلا
نقلهای باران میدادم به کودکان کربلا
رود میگفت:
کاشکی در آن روز عجیب!
مسیر من از دم خیمهها بود
آب خوشم قشنگترین هدیهی بچّهها بود
غنچه میگفت:
کاش با گلاب ناب من در آن روز!
دهان بچههای ناز تر میشد
لبهای خشکشان معطر میشد