عید نوروز و کودکان، فرصتی برای یادگیری رسوم
بسیاری از اعیاد ملی و مذهبی ما با آداب و رسوم خاصی برگزار می شوند. هر کدام از این مراسم و رفتارهای مرتبط با آن فلسفه خاصی دارند. برپایی این سنت ها با تشریفات، جشن ها و آیین های مربوط به خود برای کودکان نیز لذت بخش و خاطرهساز است.
انسان هایی که خاطراتی مطلوب از دوران کودکی دارند، اصولاً افرادی سازگارتر و به لحاظ روانی سالم ترند. بهعلاوه همیشه از داشتن آن خاطرات و مرور ذهنی آنها انبساط خاطر پیدا می کنند. برعکس کسانی که خاطرات بدی از دوران کودکی دارند، همیشه آنچه به ذهنشان خطور می کند، نامطلوب و نازیباست. آنها دچار حالاتی از قبیل خشم، تنفر و عصیان می شوند. یکی از خاطرات خوب و مثبتی که کودکان می توانند همیشه در ذهن داشته باشند، مراسم عید نوروز است. عطر شکوفهها و گل های بنفشه، جیک جیک پرندگان، سفره هفت سین با عطر سنبل و زیبایی تخم مرغ های رنگ شده، رفتن به خانه مادربزرگ و پدربزرگ و عیدی گرفتن از دست آنها و بسیاری از آداب دیگر رنگ تازهای به زندگی کودک می دهد. این قبیل مراسم نه تنها خاطرهای خوش در حافظه کودک برجا می گذارد، بلکه در رشد عاطفی و اجتماعی او تأثیر بسزایی دارد.
کودکان را تشویق کنیم تا در دید و بازدیدهای عید شرکت فعال داشته باشند. همچنین به نوجوانان که بعضاً از همراه بودن با والدین و پرداختن به دید و بازدید خودداری می کنند، بایستی این آموزش داده شود که برای این گونه مراسم حتماً وقت بگذارند؛ به دیدن بزرگترها بروند و با احترام و ادب عید را به آنها تبریک بگویند. دست بزرگترها را ببوسند و چنانچه عیدی دریافت کردند قدردانی و تشکر کنند.
والدین بهتر است سعی کنند تمام آداب و رسوم این عید ملی را به جا آورند و همراه با چیدن هفت سین سفره عید، برای یکدیگر هفت سین خوشبختی آرزو کنند که عبارت است از «سلامتی، سرافرازی، سربلندی، سرور، سَروَری، سعادت و سبزبختی».
به جا آوردن این سنت ها بر استحکام پیوند افراد با یکدیگر می افزاید. جشن های ملی، شادی های ملی و این که همه با یک هدف خوشحالاند، ارتباط افراد با یکدیگر را عمیق تر و وسیع تر می کنند.
معمولاً در چنین ایامی اعضای خانوادهها دور هم جمع می شوند؛ حتی اگر در مکان هایی با فاصله زیاد از یکدیگر زندگی کنند، از این فرصت استفاده می کنند و به دیدار هم می روند و چند روزی را با یکدیگر می گذرانند. همین دور هم جمع شدن، برای یکدیگر ارزش قائل شدن و به بزرگترها احترام گذاشتن از مسائل مهم برای کودکان محسوب می شود. آنها ضمن این که از این فضای گرم، صمیمی و شاد خانوادگی لذت می برند، به این معنای مهم در زندگی می رسند که افراد برای یکدیگر ارزش دارند و این ارزش ها را بایستی حفظ کرد. آنها می آموزند که برای بزرگترها احترام ویژهای قائل شوند، زیرا می بینند که والدینشان نیز این گونه عمل می کنند. بسیاری از مسائل تربیتی را می شود به صورت غیرمستقیم و به طور عملی توسط همین آداب و رسوم آموزش داد.
امروزه بسیاری از خانوادهها از این که فرزندانشان به لحاظ فرهنگی از آنها فاصله گرفته اند شکایت دارند. گرچه لازم است که در پارهای موارد، پدر و مادرها خود را به فرهنگ فرزندان نزدیک کنند تا بتوانند آنها را درک کنند و هم صحبت و راهنمای خوبی برای آنها باشند؛ اما بایستی به طور غیرمستقیم بچهها را نیز به فرهنگ والدین و نیز به فرهنگ ملی خود نزدیک کرد. اجرای مراسم گوناگون، برگزاری هرچه باشکوهتر آنها و اهمیت دادن به فلسفه وجودی سنت ها و رسوم به ما این امکان را می دهد که بتوانیم نقش خاص و مهم این آداب را در زندگی برای فرزندانمان روشن کنیم. با چیدن هفت سین سفره عید، برای یکدیگر هفت سین خوشبختی آرزو کنند که عبارت است از سلامتی، سرافرازی، سربلندی، سرور، سروری، سعادت و سبزبختی.
معمولاً پیش از شروع برگزاری چنین جشن ها و مراسمی، صحبت از افراد مستمند و مستحقی به میان می آید که نمی توانند از عهده مسائل مالی این رسوم و به طور کلی یک زندگی معمولی برآیند. شرکت در جشن هایی که هدف از آنها کمک به افراد مستحق است مثلاً «جشن عاطفهها» فرصت مناسبی است تا اهمیت و ضرورت کمک به دیگران را برای بچهها توضیح دهیم. لازم است آنها را با خود به جشن ببریم که از نزدیک مراسم را ببینند. شرکت فرزندان در چنین مجالسی باعث رشد عاطفی و اجتماعی آنها می شود؛ این که به غیر از خود به دیگران هم بیندیشند و روحیه تعاون و همکاری پیدا کنند. به علاوه آنها با این روش، نسبت به خداوند به خاطر نعمت هایی که به آنها عطا فرموده قدرشناس تر و سپاسگزارتر خواهند شد.
حفظ آداب و رسوم برای سلامت روانی و رشد فردی و اجتماعی فرزندان ضروری است؛ به اضافه این که از این طریق ما به حفظ هویت ملی خود نیز کمک می کنیم.
والدین خسته و پرکار و پر مشغله ممکن است نتوانند به درستی این گونه مراسم را برگزار کنند و حتی دیده می شود که از دید و بازدیدهای عید نوروز نیز عاجز می مانند و به علت خستگی مفرط ترجیح می دهند به مسافرت بروند یا به گونههای دیگر از شرکت در این مراسم بپرهیزند. این شرایط نوعی یادگیری غلط برای فرزندان محسوب می شود و آنها را با رشد اجتماعی ناکافی و ناقص همراه می سازد؛ زیرا بخش زیادی از رشد اجتماعی فرزندان تابعی از مشاهده و شرکت در مراسم جمعی است.
بنابراین حفظ آداب و رسوم برای سلامت روانی و رشد فردی و اجتماعی فرزندان ضروری است؛ به اضافه این که از این طریق ما به حفظ هویت ملی خود نیز کمک می کنیم.
کودکان را تشویق کنیم تا در دید و بازدیدهای عید شرکت فعال داشته باشند. همچنین به نوجوانان که بعضاً از همراه بودن با والدین و پرداختن به دید و بازدید خودداری می کنند، بایستی این آموزش داده شود که برای این گونه مراسم حتماً وقت بگذارند؛ به دیدن بزرگترها بروند و با احترام و ادب عید را به آنها تبریک بگویند. دست بزرگترها را ببوسند و چنانچه عیدی دریافت کردند قدردانی و تشکر کنند.
والدین بهتر است سعی کنند تمام آداب و رسوم این عید ملی را به جا آورند و همراه با چیدن هفت سین سفره عید، برای یکدیگر هفت سین خوشبختی آرزو کنند که عبارت است از «سلامتی، سرافرازی، سربلندی، سرور، سَروَری، سعادت و سبزبختی».
به جا آوردن این سنت ها بر استحکام پیوند افراد با یکدیگر می افزاید. جشن های ملی، شادی های ملی و این که همه با یک هدف خوشحالاند، ارتباط افراد با یکدیگر را عمیق تر و وسیع تر می کنند.
معمولاً در چنین ایامی اعضای خانوادهها دور هم جمع می شوند؛ حتی اگر در مکان هایی با فاصله زیاد از یکدیگر زندگی کنند، از این فرصت استفاده می کنند و به دیدار هم می روند و چند روزی را با یکدیگر می گذرانند. همین دور هم جمع شدن، برای یکدیگر ارزش قائل شدن و به بزرگترها احترام گذاشتن از مسائل مهم برای کودکان محسوب می شود. آنها ضمن این که از این فضای گرم، صمیمی و شاد خانوادگی لذت می برند، به این معنای مهم در زندگی می رسند که افراد برای یکدیگر ارزش دارند و این ارزش ها را بایستی حفظ کرد. آنها می آموزند که برای بزرگترها احترام ویژهای قائل شوند، زیرا می بینند که والدینشان نیز این گونه عمل می کنند. بسیاری از مسائل تربیتی را می شود به صورت غیرمستقیم و به طور عملی توسط همین آداب و رسوم آموزش داد.
امروزه بسیاری از خانوادهها از این که فرزندانشان به لحاظ فرهنگی از آنها فاصله گرفته اند شکایت دارند. گرچه لازم است که در پارهای موارد، پدر و مادرها خود را به فرهنگ فرزندان نزدیک کنند تا بتوانند آنها را درک کنند و هم صحبت و راهنمای خوبی برای آنها باشند؛ اما بایستی به طور غیرمستقیم بچهها را نیز به فرهنگ والدین و نیز به فرهنگ ملی خود نزدیک کرد. اجرای مراسم گوناگون، برگزاری هرچه باشکوهتر آنها و اهمیت دادن به فلسفه وجودی سنت ها و رسوم به ما این امکان را می دهد که بتوانیم نقش خاص و مهم این آداب را در زندگی برای فرزندانمان روشن کنیم. با چیدن هفت سین سفره عید، برای یکدیگر هفت سین خوشبختی آرزو کنند که عبارت است از سلامتی، سرافرازی، سربلندی، سرور، سروری، سعادت و سبزبختی.
معمولاً پیش از شروع برگزاری چنین جشن ها و مراسمی، صحبت از افراد مستمند و مستحقی به میان می آید که نمی توانند از عهده مسائل مالی این رسوم و به طور کلی یک زندگی معمولی برآیند. شرکت در جشن هایی که هدف از آنها کمک به افراد مستحق است مثلاً «جشن عاطفهها» فرصت مناسبی است تا اهمیت و ضرورت کمک به دیگران را برای بچهها توضیح دهیم. لازم است آنها را با خود به جشن ببریم که از نزدیک مراسم را ببینند. شرکت فرزندان در چنین مجالسی باعث رشد عاطفی و اجتماعی آنها می شود؛ این که به غیر از خود به دیگران هم بیندیشند و روحیه تعاون و همکاری پیدا کنند. به علاوه آنها با این روش، نسبت به خداوند به خاطر نعمت هایی که به آنها عطا فرموده قدرشناس تر و سپاسگزارتر خواهند شد.
حفظ آداب و رسوم برای سلامت روانی و رشد فردی و اجتماعی فرزندان ضروری است؛ به اضافه این که از این طریق ما به حفظ هویت ملی خود نیز کمک می کنیم.
والدین خسته و پرکار و پر مشغله ممکن است نتوانند به درستی این گونه مراسم را برگزار کنند و حتی دیده می شود که از دید و بازدیدهای عید نوروز نیز عاجز می مانند و به علت خستگی مفرط ترجیح می دهند به مسافرت بروند یا به گونههای دیگر از شرکت در این مراسم بپرهیزند. این شرایط نوعی یادگیری غلط برای فرزندان محسوب می شود و آنها را با رشد اجتماعی ناکافی و ناقص همراه می سازد؛ زیرا بخش زیادی از رشد اجتماعی فرزندان تابعی از مشاهده و شرکت در مراسم جمعی است.
بنابراین حفظ آداب و رسوم برای سلامت روانی و رشد فردی و اجتماعی فرزندان ضروری است؛ به اضافه این که از این طریق ما به حفظ هویت ملی خود نیز کمک می کنیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼