پرورش شخصیت کودکان، ده مورد طلایی
پرورش کودک با داشتن این حس که ارزشمند است ممکن است کاری دشوار به نظر برسد ولی داشتن این احساس، در آینده وقتی که کودک چیزهای جدید را میآموزد مؤثر و ارزنده خواهد بود، هر پدر و مادری میداند که احساس ارزشمند بودن یک حس ارزنده است.
1- نثار عشق بدون قید و شرط
2- توجه کردن
3- آموزش دادن محدودهها
4- اجازه انتخاب، یک قانون خوب
5- کنترل مواردی که سلامتی کودک را به خطر میاندازد
6- بگذارید «اشتباه کردن» اتفاق بیفتد
7- در راه موفقیت به او کمک کنید
8- جشن کوچک، تشویقهای ساده
9- خوب گوش کردن
10- همیشه آماده باشید
پرورش کودک با داشتن این حس که ارزشمند است ممکن است کاری دشوار به نظر برسد ولی داشتن این احساس، در آینده وقتی که کودک چیزهای جدید را میآموزد مؤثر و ارزنده خواهد بود، هر پدر و مادری میداند که احساس ارزشمند بودن یک حس ارزنده است.
همه ما گاهی در مورد خودمان احساس خوبی داریم ولی گاهی هم نداریم! چه، ما واقعاً سعی میکنیم به کودکانمان چهارچوب زندگی را بیاموزیم. روش تربیت والدین میتواند کودک را با حس ارزش و احترام بپروراند و میتواند باعث شود که درون خود کودک این باور به خوبی رشد کند که او موجودی با ارزش است و در نهایت توانایی مقابله با چالشهای زندگی را خواهد داشت برای یک کودک 2 ساله بازسازی خانهای که با سازههایش ساخته و واژگون شده همین معنی را میدهد در اینجا 10 روش و راهکار ساده برای کمک و پیشرفت کودکان در داشتن حس ارزشمند بودن پیشنهاد میشود:
1- نثار عشق بدون قید و شرط: حس با ارزش بودن در کودک با بهم پیوستن پشتیبانی و گفتن مدام "دوستت دارم"،رشد میکند و این به کودک توانایی رو به رو شدن با مشکلات را خواهد داد و تواناییهایی فطری او را تقویت میکند پس تا میتوانید در عشق ورزی به او اسراف کنید تا میتوانید او را در آغوش گرفته نوازش کنید و ببوسید، فراموش نکنید که همیشه به او بگویید چقدر دوستش دارید. هر گاه خواستید چیزی را به او تذکر بدهید برای او به طور شفاف توضیح دهید که ایراد از رفتار اوست نه خود او و خودش غیر قابل پذیرش نیست. مثلاً به جای اینکه بگویید «تو بچهی بد ذات و شیطونی هستی، چرا نمیتونی خوب باشی؟! » بگویید: «هل دادن دوستت خوب نیست ممکنه اذیت بشه لطفاً هل نده.»
2- توجه کردن: از توجه به کودک هرگز غافل نشوید که این کار میتواند برای او حس نگرانی ایجاد کند با توجه کردن به کودک، شما این پیام را به او میرسانید که «برایتان مهم و با ارزش است.» وقت زیادی از شما گرفته نخواهد شد اگر فقط یک لحظه نوشتن نامه را قطع کنید یا وقتی میخواهد با شما حرف بزند تلویزیون را خاموش کنید و به اندازه کافی جواب برای سؤالاتش داشته باشید با او رابطه چشمی برقرار کنید این کار برای او روشن خواهد کرد که شما واقعاً حرفش را میشنوید وقتی شما طبق زمان پیش میروید بگذارید کودکتان این را درک کند و البته بدون نادیده گرفتن نیازهای او. مثلاً بگویید، نقاشیات رو بهم نشون بده وقتی حرفهات تموم شد من میخوام برم شام درست کنم.
3- آموزش دادن محدودهها: چشمپوشی و نادیده گرفتن کمی معقول به نظر میرسد! مثلاً اگر به کودک میگویید که باید غذایش را در آشپزخانه بخورد فردای آن روز اجازه ندهید با ظرف غذایش در خانه سرگردان باشد. دانستن اینکه قوانین خانه حتمی و تغییر ناپذیر است به او در داشتن حس امنیت کمک میکند ممکن است توضیح مدام قوانین برای شما خسته کننده و تکراری باشد ولی او به زودی زندگی رابا قوانین وضعی شما شروع میکند فقط واضح، راستگو و ثابت قدم باشید او از شما همین انتظار را دارد.
4- اجازهی انتخاب، یک قانون خوب: به کودک اجازه دهید بین 2 چیز انتخاب داشته باشد در رده سنی 2 تا 4 سال میتوان خیلی چیزها را محدود کرد مثلاً از او بپرسید دوست داری بلوز قرمزت رو بپوشی یا اون که راه راهه؟ یا میخوای امروز صبح نون و پنیر بخوری یا تخممرغ؟ او با این فرصتها میتواند عزم و ارادهاش را تقویت کند اجازه دهید تا بداند که به او انتخاب باور دارید و با این کار حس با ارزش بودن را در او تقویت کنید.
5- کنترل مواردی که سلامتی کودک را به خطر میاندازد: کودک را به کاوش چیزها جدید تشویق کنید مثلاً غذاهای مختلف، پیدا کردن دوست جدید یا حتی پایین رفتن از سراشیبی، فراموش نکنید که همیشه امکان خطر هست و بدون احتمال خطر فرصتهای موفقیت خیلی کم خواهد بود پس اجازه بدهید کودک در محیطی امن، تجربه کسب کنند و در این کسب تجربه اصرار به مداخله نکنید مثلاً اگر در حال بازی با اسباببازی جدیدش است سعی نکنید در آن کار دخالت کنید اگر در این تجربهها دخالت کنید و بگویید: بده به من تا برات درست کنم یا من برایت ... در آینده عدم استقلال و عدم اطمینان او را خواهید دید شما احساس ارزشمند بودن او را با هماهنگی میان نیازهای خودتان و نیازهای او ایجاد کنید، مطمئن باشید خیلی زود از عهده کارهایش بر میآید.
6- بگذارید اشتباه کردن اتفاق بیفتد :از طرف دیگر اجازه بدهید که کودک اشتباه کردن را هم تجربه کند پس آماده شوید: اگر در هوای گرم تابستان برای پارک رفتن خواست پالتوی زمستانی بپوشید اجازه بدهید (لباس مناسب برای او با خودتان ببرید) و وقتی که خودش قبول کرد که هوا خیلی گرم است و نباید آن را لباس را میپوشید، نباید با سرزنش بگویید «دیدی؟! من که گفتم!» فقط به آرامی لباس نامناسبش را عوض کنید و بگویید خوب تو هوای گرم، این لباس چطور بود؟» در این صورت او حس ارزشمندی خواهد داشت و متوجه میشود که اگر حتی اشتباه هم بکند باز هم بچهی خوب و دوست داشتنی شماست.
7- در راه موفقیت به او کمک کنید: در دستشویی چهار پایهای بگذارید تا خودش شستن دستها و مسواک زدن را تجربه کند، کتابها و اسباببازیاش را جایی در دسترس قرار دهید، با به خرج دادن ابتکار، در عین مراقبت از او بگذارید نیازهایش برآورده کند شما با دادن ابزار لازم، به پرورش استقلال او و قابلیتهای زیادش کمک خواهید کرد.
8- جشن کوچک: تشویقهای ساده: برچسب زدن به اشتباهات کودک خیلی ساده اما غلط است! همهی انسانها به تشویق نیاز دارند پس برای تمام چیزهایی که کودک هر روز به خوبی انجام میدهد او را تشویق کنید مثلاً در حضور خودش به پدرش بگویید، امروز خودش تنهایی همهی اسباببازیهاشو جمع کرد. او از تابش تحسین شما گرم خواهد شد یا بگویید از اینکه توی صف اتوبوس صبور بودی ممنونم. این کار حس خوب ارزشمند بودن را به او میدهد و بطور واضح متوجه کارهای درست میشود.
9- خوب گوش کردن: اگر کودک نیاز به حرف زدن دارد، بایستید و به آنچه میگوید گوش کنید، او به این نیاز دارد که افکار و نظرات احساسات و آرزوهایش شنیده شود کمک کنید تا برچسب زدن به هیجاناتش احساس راحتی کند مثلاً بگویید: میدونم ناراحتی ولی ما باید با خاله خداحافظی کنیم با پذیرش احساس او بدون داوری کردن شما احساس او را معتبر میکنید و به او نشان میدهید که همراه هستید و اگر شما هم در مورد حس خودتان صحبت کنید (مثلاً من از اینکه میخواهیم به گردش برویم خیلی خوشحالم) او از اینکه به شما اطمینان کرده و حس خود را بیان نموده بسیار سود خواهد برد.
10- همیشه آماده گوش کردن باشید: هر کودکی برای اینکه درک کند که پدر و مادر او باور دارند و او را دوست دارند به یک نوع روش نیاز دارد. معنی تشویق یعنی پیشرفت نه فقط پاداش یک کار بزرگ، از کودک برای جمعآوری کتابهایش تشکر کنید حتی اگر تعدادی از آنها در زیر تخت خوابش جا مانده بود با لبخند او را همراهی کنید چه وقتی لجبازی کرده غذایش را میریزد چه وقتی که طرز قاشق دست گرفتن را تمرین میکند و حتی وقتی که در حین یادگیری حروف الفبا و یا اعداد آنها را جا میاندازد و اشتباه میخواند دقت کنید که بین ستایش کردن و تشویق تفاوت هست، به جای یک جملهی معمولی جملات خاص به کار ببرید (به تو افتخار میکنم که ... به جای تو این کار رو تموم کردی!) وقتی که کودک کاری را انجام میدهد ستایش کردن میتواند این حس را به او بدهد که «توفقط خوبی» اما تشویق کردن مثل این نمونه «در مورد نقاشیات برام بگو، وای! تو رنگ بنفش را دوست داری میبینم ازش استفاده کردی» خیلی کمک کننده و مؤثرتر از این است که فقط بگویید «من دارم میبینم که این نقاشی خیلی قشنگه» یادمان باشد که ستایش کردن زیاد هم حس ارزشمند بودن را ضعیف میکند.
2- توجه کردن
3- آموزش دادن محدودهها
4- اجازه انتخاب، یک قانون خوب
5- کنترل مواردی که سلامتی کودک را به خطر میاندازد
6- بگذارید «اشتباه کردن» اتفاق بیفتد
7- در راه موفقیت به او کمک کنید
8- جشن کوچک، تشویقهای ساده
9- خوب گوش کردن
10- همیشه آماده باشید
پرورش کودک با داشتن این حس که ارزشمند است ممکن است کاری دشوار به نظر برسد ولی داشتن این احساس، در آینده وقتی که کودک چیزهای جدید را میآموزد مؤثر و ارزنده خواهد بود، هر پدر و مادری میداند که احساس ارزشمند بودن یک حس ارزنده است.
همه ما گاهی در مورد خودمان احساس خوبی داریم ولی گاهی هم نداریم! چه، ما واقعاً سعی میکنیم به کودکانمان چهارچوب زندگی را بیاموزیم. روش تربیت والدین میتواند کودک را با حس ارزش و احترام بپروراند و میتواند باعث شود که درون خود کودک این باور به خوبی رشد کند که او موجودی با ارزش است و در نهایت توانایی مقابله با چالشهای زندگی را خواهد داشت برای یک کودک 2 ساله بازسازی خانهای که با سازههایش ساخته و واژگون شده همین معنی را میدهد در اینجا 10 روش و راهکار ساده برای کمک و پیشرفت کودکان در داشتن حس ارزشمند بودن پیشنهاد میشود:
1- نثار عشق بدون قید و شرط: حس با ارزش بودن در کودک با بهم پیوستن پشتیبانی و گفتن مدام "دوستت دارم"،رشد میکند و این به کودک توانایی رو به رو شدن با مشکلات را خواهد داد و تواناییهایی فطری او را تقویت میکند پس تا میتوانید در عشق ورزی به او اسراف کنید تا میتوانید او را در آغوش گرفته نوازش کنید و ببوسید، فراموش نکنید که همیشه به او بگویید چقدر دوستش دارید. هر گاه خواستید چیزی را به او تذکر بدهید برای او به طور شفاف توضیح دهید که ایراد از رفتار اوست نه خود او و خودش غیر قابل پذیرش نیست. مثلاً به جای اینکه بگویید «تو بچهی بد ذات و شیطونی هستی، چرا نمیتونی خوب باشی؟! » بگویید: «هل دادن دوستت خوب نیست ممکنه اذیت بشه لطفاً هل نده.»
2- توجه کردن: از توجه به کودک هرگز غافل نشوید که این کار میتواند برای او حس نگرانی ایجاد کند با توجه کردن به کودک، شما این پیام را به او میرسانید که «برایتان مهم و با ارزش است.» وقت زیادی از شما گرفته نخواهد شد اگر فقط یک لحظه نوشتن نامه را قطع کنید یا وقتی میخواهد با شما حرف بزند تلویزیون را خاموش کنید و به اندازه کافی جواب برای سؤالاتش داشته باشید با او رابطه چشمی برقرار کنید این کار برای او روشن خواهد کرد که شما واقعاً حرفش را میشنوید وقتی شما طبق زمان پیش میروید بگذارید کودکتان این را درک کند و البته بدون نادیده گرفتن نیازهای او. مثلاً بگویید، نقاشیات رو بهم نشون بده وقتی حرفهات تموم شد من میخوام برم شام درست کنم.
3- آموزش دادن محدودهها: چشمپوشی و نادیده گرفتن کمی معقول به نظر میرسد! مثلاً اگر به کودک میگویید که باید غذایش را در آشپزخانه بخورد فردای آن روز اجازه ندهید با ظرف غذایش در خانه سرگردان باشد. دانستن اینکه قوانین خانه حتمی و تغییر ناپذیر است به او در داشتن حس امنیت کمک میکند ممکن است توضیح مدام قوانین برای شما خسته کننده و تکراری باشد ولی او به زودی زندگی رابا قوانین وضعی شما شروع میکند فقط واضح، راستگو و ثابت قدم باشید او از شما همین انتظار را دارد.
4- اجازهی انتخاب، یک قانون خوب: به کودک اجازه دهید بین 2 چیز انتخاب داشته باشد در رده سنی 2 تا 4 سال میتوان خیلی چیزها را محدود کرد مثلاً از او بپرسید دوست داری بلوز قرمزت رو بپوشی یا اون که راه راهه؟ یا میخوای امروز صبح نون و پنیر بخوری یا تخممرغ؟ او با این فرصتها میتواند عزم و ارادهاش را تقویت کند اجازه دهید تا بداند که به او انتخاب باور دارید و با این کار حس با ارزش بودن را در او تقویت کنید.
5- کنترل مواردی که سلامتی کودک را به خطر میاندازد: کودک را به کاوش چیزها جدید تشویق کنید مثلاً غذاهای مختلف، پیدا کردن دوست جدید یا حتی پایین رفتن از سراشیبی، فراموش نکنید که همیشه امکان خطر هست و بدون احتمال خطر فرصتهای موفقیت خیلی کم خواهد بود پس اجازه بدهید کودک در محیطی امن، تجربه کسب کنند و در این کسب تجربه اصرار به مداخله نکنید مثلاً اگر در حال بازی با اسباببازی جدیدش است سعی نکنید در آن کار دخالت کنید اگر در این تجربهها دخالت کنید و بگویید: بده به من تا برات درست کنم یا من برایت ... در آینده عدم استقلال و عدم اطمینان او را خواهید دید شما احساس ارزشمند بودن او را با هماهنگی میان نیازهای خودتان و نیازهای او ایجاد کنید، مطمئن باشید خیلی زود از عهده کارهایش بر میآید.
6- بگذارید اشتباه کردن اتفاق بیفتد :از طرف دیگر اجازه بدهید که کودک اشتباه کردن را هم تجربه کند پس آماده شوید: اگر در هوای گرم تابستان برای پارک رفتن خواست پالتوی زمستانی بپوشید اجازه بدهید (لباس مناسب برای او با خودتان ببرید) و وقتی که خودش قبول کرد که هوا خیلی گرم است و نباید آن را لباس را میپوشید، نباید با سرزنش بگویید «دیدی؟! من که گفتم!» فقط به آرامی لباس نامناسبش را عوض کنید و بگویید خوب تو هوای گرم، این لباس چطور بود؟» در این صورت او حس ارزشمندی خواهد داشت و متوجه میشود که اگر حتی اشتباه هم بکند باز هم بچهی خوب و دوست داشتنی شماست.
7- در راه موفقیت به او کمک کنید: در دستشویی چهار پایهای بگذارید تا خودش شستن دستها و مسواک زدن را تجربه کند، کتابها و اسباببازیاش را جایی در دسترس قرار دهید، با به خرج دادن ابتکار، در عین مراقبت از او بگذارید نیازهایش برآورده کند شما با دادن ابزار لازم، به پرورش استقلال او و قابلیتهای زیادش کمک خواهید کرد.
8- جشن کوچک: تشویقهای ساده: برچسب زدن به اشتباهات کودک خیلی ساده اما غلط است! همهی انسانها به تشویق نیاز دارند پس برای تمام چیزهایی که کودک هر روز به خوبی انجام میدهد او را تشویق کنید مثلاً در حضور خودش به پدرش بگویید، امروز خودش تنهایی همهی اسباببازیهاشو جمع کرد. او از تابش تحسین شما گرم خواهد شد یا بگویید از اینکه توی صف اتوبوس صبور بودی ممنونم. این کار حس خوب ارزشمند بودن را به او میدهد و بطور واضح متوجه کارهای درست میشود.
9- خوب گوش کردن: اگر کودک نیاز به حرف زدن دارد، بایستید و به آنچه میگوید گوش کنید، او به این نیاز دارد که افکار و نظرات احساسات و آرزوهایش شنیده شود کمک کنید تا برچسب زدن به هیجاناتش احساس راحتی کند مثلاً بگویید: میدونم ناراحتی ولی ما باید با خاله خداحافظی کنیم با پذیرش احساس او بدون داوری کردن شما احساس او را معتبر میکنید و به او نشان میدهید که همراه هستید و اگر شما هم در مورد حس خودتان صحبت کنید (مثلاً من از اینکه میخواهیم به گردش برویم خیلی خوشحالم) او از اینکه به شما اطمینان کرده و حس خود را بیان نموده بسیار سود خواهد برد.
10- همیشه آماده گوش کردن باشید: هر کودکی برای اینکه درک کند که پدر و مادر او باور دارند و او را دوست دارند به یک نوع روش نیاز دارد. معنی تشویق یعنی پیشرفت نه فقط پاداش یک کار بزرگ، از کودک برای جمعآوری کتابهایش تشکر کنید حتی اگر تعدادی از آنها در زیر تخت خوابش جا مانده بود با لبخند او را همراهی کنید چه وقتی لجبازی کرده غذایش را میریزد چه وقتی که طرز قاشق دست گرفتن را تمرین میکند و حتی وقتی که در حین یادگیری حروف الفبا و یا اعداد آنها را جا میاندازد و اشتباه میخواند دقت کنید که بین ستایش کردن و تشویق تفاوت هست، به جای یک جملهی معمولی جملات خاص به کار ببرید (به تو افتخار میکنم که ... به جای تو این کار رو تموم کردی!) وقتی که کودک کاری را انجام میدهد ستایش کردن میتواند این حس را به او بدهد که «توفقط خوبی» اما تشویق کردن مثل این نمونه «در مورد نقاشیات برام بگو، وای! تو رنگ بنفش را دوست داری میبینم ازش استفاده کردی» خیلی کمک کننده و مؤثرتر از این است که فقط بگویید «من دارم میبینم که این نقاشی خیلی قشنگه» یادمان باشد که ستایش کردن زیاد هم حس ارزشمند بودن را ضعیف میکند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼