۴۳۷۳۰
۴۲۷۵
۴۲۷۵

گفتگو با هنرمندان ایرانی، درباره عید

شاید برای شما هم جالب باشد که از زبان آن‌هایی که دوست دارید بشنوید عید برای‌شان چه حال و هوایی دارد. برای همین به سراغ چهره‌های محبوب بچه‌ها رفتیم و از آن‌ها ۳سوال پرسیدیم.

شاید فکر کنید که دنیای هنرمندان با ما خیلی فرق دارد یا بچگی آن‌ها خیلی خلاصه بوده، اما وقتی کنارشان می‌نشینی و با آن‌ها هم‌صحبت می‌شوی متوجه می‌شوی چقدر ساده و صمیمی بودند و کودکی‌شان با همه خنده‌ها، گریه‌ها، خوشحالی‌ها و غصه‌هایی که ما در زندگی حس کردیم، همراه بوده است. شاید برای شما هم جالب باشد که از زبان آن‌هایی که دوست دارید، بشنوید عید برای‌شان چه حال و هوایی دارد. برای همین به سراغ چهره‌های محبوب بچه‌ها رفتیم و از آن‌ها ۳سوال پرسیدیم.

اول این‌که به کدام سین سفره هفت‌سین علاقه دارند؟ دوم این‌که از نوروزهایی که از بچگی تا الان گذرانده‌اند چه خاطره‌ای بیشتر در ذهن‌شان مانده است و سوال آخر این‌که دوست دارند در سال جدید برای بچه‌ها چه دعایی بکنن

مریم وطن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پور (خاله قاصدک): بالاخره من هم خاله واقعی شدم

۱. از خوردنی‌های سفره هفت‌سین سمنو را از همه بیشتر دوست دارم، به نظرم سمنو خیلی مفید است و من هم در طول سال اگر از جایی رد شوم که سمنو می‌فروشند حتما می‌خرم. پسرم مانی هم که ۸ سالش است عاشق سبزه است چون بزرگ شدن و رشد سبزه را در طول یکی دو هفته می‌بیند.

۲. وقتی بچه بودم خیلی عید را دوست نداشتم چون در عید دوستان صمیمی‌ام را نمی‌دیدم و دلم برایشان تنگ می‌شد اما حالا با اشتیاق منتظر عید و عاشق تزئین و چیدن سفره هفت سین هستم. ضمن این‌که من یک سال است که خاله واقعی شده‌ام و با به دنیا آمدن ترنم، خواهرزاده عزیزم از این‌که در عید بیشتر می‌بینم‌اش، خوشحال‌تر هستم.

۳.دوست دارم به بچه‌ها بگویم که شاد باشند و از بازی کردن و شادی‌های عید لذت ببرند و در ضمن سعی کنند سر تحویل سال بیدار باشند و خواب نمانند.

گفتگو با هنرمندان ایرانی، درباره عید

سوسن کرامتی (تهیه‌کننده برنامه‌های تابستان شاد، بچه‌ها مدرسه و یک لقمه خنده): نرم نرمک می‌رسد اینک بهار...

۱.سیب را از همه بیشتر دوست دارم. در خانواده من به سیب‌خور بودن معروف‌ام و به نظرم از همه هفت‌سین‌ها خوش خوراک‌تر است.

۲.سال گذشته برای اولین بار با برنامه‌ «نوروز ایرانی» برای ایام نوروز برنامه ساختم و حس خوبی از این بابت داشتم. ولی بدی‌اش این بود که خودم مدام در مهمانی و سفر بودم و نتوانستم برنامه‌ام را ببینم.

۳.من از بوی بهار بیشتر خوشم می‌آید. دقیقا آخرهای اسفند ماه که می‌شود بوی بهار را از لای خاک باغچه و نسیمی که می‌آید حس می‌کنم. وقتی این حس به سراغم می‌آید این شعر به خاطرم می‌آید: نرم نرمک می‌رسد اینک بهار... برای بچه‌ها شادی و سلامتی آرزو می‌کنم و دلم می‌خواهد با شیطنت‌های‌شان دل ما بزرگ‌تر‌ها را آب کنند.

گفتگو با هنرمندان ایرانی، درباره عید

مجتبی ظریفیان (عمو مهربون): مزه مسابقه با عیدی‌هایی که می‌گرفتیم

۱.اول ماهی را دوست دارم. چون تا روز سیزده‌بدر سرحال نگهش می‌دارم و بعد می‌برمش در دریاچه ‌یا حوض‌های بزرگ‌‌ رها می‌کنم. دوم هم سبزه را دوست دارم چون رشد کردن‌ آن را می‌بینم و حس می‌کنم مثل زندگی‌ام چقدر زود بزرگ می‌شود.

۲.بهترین خاطره من از نوروز مال بچگی‌هایم است که صبح خانه عمه جان، ظهر خانه این خاله، عصر خانه آن دایی و... می‌رفتیم و با پسرخاله‌ها و پسردایی‌هایم بازی‌ می‌کردیم. همان چند روز اول هم عیدی‌هایی را که جمع کرده بودیم، می‌بردیم مغازه اسباب‌بازی فروشی و همگی از یک نوع اسباب‌بازی می‌خریدیم تا با هم مسابقه بدهیم. اما ته همه این شادی‌ها این «پیک شادی» بود که روز آخرمان را تلخ می‌کرد و همه‌مان عزا می‌گرفتیم که چطوری این همه مشق را بنویسیم.

۳.امیدوارم امسال سال شادی و خنده برای بچه‌ها باشد و از همه مهم‌تر بچه‌ها الهی همه‌تان حسابی عیدی بگیرید و هر روز که مهمانی می‌روید با جیب پر پول از در بیایید بیرون.

گفتگو با هنرمندان ایرانی، درباره عید

فاطمه امینی (خانم‌گلی): مزه تلخ تنهایی در عید

۱. سنبل را از همه بیشتر دوست دارم. عاشق رنگ و شکل و قیافه‌اش هستم و بعد هم شیرینی را دوست دارم مخصوصا شیرینی‌های کوچک و ریز که تا در دهان می‌گذاری، آب می‌شود.

۲.من هیچ سالی عید را دوست نداشتم چون خیلی اقوام و فامیل نداشتیم و من همیشه خانه بودم. مادر و پدرم هم وقتی می‌رفتند عید دیدنی من را با خودشان نمی‌بردند و برای همین عید برای من مزه تنهایی می‌داد. عید که می‌آمد دلم می‌گرفت از این‌که می‌دیدم بقیه با بچه‌های فامیل‌شان بازی می‌کنند ولی هیچ بچه هم سن و سال من دورو برم نیست، تا این‌که 2 سال پیش من برنامه «بهاری شو» را اجرا کردم و آن‌قدر بچه‌ها به من محبت داشتند که جای خالی همه عید‌های تنهایم پر شد. از بس به همه بچه‌ها می‌گفتم بهار اومده و وای چه روزهای خوبی داریم و... برای خودم هم تلقین شده بود که واقعا عید‌ها به آدم‌ها خوش می‌گذرد. از آن سال به بعد به عید علاقه‌مند شدم.

۳.امیدوارم مثل سبزه دلتان سبز باشد و مثل سکه بدرخشد و مثل سیب سرحال باشد. بچه‌ها همه‌اش شادی کنید و بروید مهمانی و از عید و تعطیلات لذت ببرید.

گفتگو با هنرمندان ایرانی، درباره عید

مسعود روشن پژوه (مسابقه محله): چند روز مانده تا عید بیاید؟

۱. زمان بچگی‌ام عاشق سکه و ماهی بودم. اما حالا عاشق سنجد هستم و از طعم گس‌اش خوشم می‌آید. اما چند سالی‌است که از وقتی ماهی عیدمان مرد، دیگر ماهی نمی‌خرم و اگر به اصرار بچه‌ها بخرم، چند روز بعد از ترس این‌که نکند دوباره بمیرد، در استخر پارک‌ها‌‌ رها می‌کنم.

۲. وقتی محصل بودم یکی از لذت‌های من این بود که کنار دفترم می‌نوشتم ۳۰ روز مانده به نوروز و بعد همین‌طور هر روز ازش یکی کم می‌کردم تا این‌که می‌نوشتم امروز عیدنوروز است. اما وقتی عید می‌شد و بعدش به سیزده‌بدر می‌رسیدیم حس می‌کردم عید آن‌قدر زود تمام شده که خودم نفهمیدم کی آمد و کی رفت.

۳. آرزو می‌کنم وقتی بچه‌ها به لحظه‌هایی که منتظرش هستند می‌رسند حسابی ازش لذت ببرند و خوش باشند تا مثل بچگی من نگویند که اه چقدر زود تموم شد.

گفتگو با هنرمندان ایرانی، درباره عید

ملیکا زارعی (خاله شادونه): تمام تخم‌مرغ‌هایی که من برای هفت‌سین رنگ کردم

۱.من همه سین‌ها را دوست دارم ولی سبزه و سنبل را از همه بیشتر دوست دارم. برای من حس تازگی و زنده بودن را دارد و وقتی به آن‌ها نگاه می‌کنم انگار با موجودات زیبایی روبه‌رو هستم.

۲.مادرم همیشه روی چیدن سفره هفت‌سین حساس بود و از بچگی به ما یاد می‌داد که هر کدام از سین‌ها را چطوری تزئین کنیم. من هم عاشق رنگ کردن تخم‌مرغ بودم و وقتی هم خانواده دور سفره بودیم و در شادی هم شریک بودیم من حس می‌کردم خوشبخت‌ترین دختر هستم.

۳.برای بچه‌های گلم آرزو می‌کنم که به چیزهای قشنگ و خوب فکر کنند و از کودکی‌شان لذت ببرند. سالم و تندرست باشند و مهم‌تر از همه این‌که همیشه کنار خانواده‌شان سال را تحویل کنند.

گفتگو با هنرمندان ایرانی، درباره عید

شهرام لاسمی (قلقلی): بهار پر برف دیده‌اید؟ من دیده‌ام

۱.سیب را از همه بیشتر دوست دارم. از بو و رنگ سیب سر سفره هفت‌سین لذت می‌برم.

۲.یک سال عید روز اول فروردین لباس‌های نو را پوشیده بودم و با پدرو مادرم می‌خواستیم برویم عید دیدنی که برف شروع به باریدن کرد و من هم خوشحال بودم که برف بازی می‌کنم و هم تعجب می‌کردم. با خودم می‌گفتم الان که عید شده پس چرا بهار نیامده.

۳. دوست دارم بتوانم بیشتر برای بچه‌ها برنامه بسازم و با دنیای آن‌ها زندگی کنم و برای بچه‌ها سال خوبی را آرزو می‌کنم و از آن‌ها می‌خواهم که قدر پدر و مادرشان و این جمعی که در خانواده دارند را بدانند و با هم شاد باشند.

گفتگو با هنرمندان ایرانی، درباره عید

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.