انتخاب اسم برای بچه به سبک خارجی ها!
در ایتالیا نام بسیاری از بچه ها را از روی نام قدیسان کاتولیک یا نام هایی با معانی مذهبی می گذارند. مثلا اسم آسانتا Assunta اشاره به بهشت رفتن مریم مقدس دارد.
سپیده دانایی : خانواده های چینی، معمولا روی بچه های خود نامی می گذارند که از دو بخش تشکیل شده است و هر یک معنای متفاوتی دارد. از آنجا که هزاران حرف و نشانه در زبان چینی وجود دارد، معمولا نمی توان دو فرد را یافت که هر دو بخش اسمشان یکسان باشد. با این حال برخی نشانه ها بیشتر از دیگران استفاده می شود. مثلا می Mei (به معنای «زیبا») برای دختران رایج است.
نام هایی که روی فرزندان چینی گذاشته می شود، ممکن است بیانگر دنیای طبیعی اطراف یا ابعادی از شخصیت او باشد، گاه نیز ممکن است معنای رازآمیزی داشته باشد؛ تا آنجا که معنای آن اسم بسیار شخصی است و فقط پدر و مادر نوزاد از آن خبر دارند.
نام گذاری در دیگر کشورها
یک جریان رایج در چین این است که هنگام انتخاب نام کودک پنج عنصر اصلی طبیعت (طلا، چوب، آتش، آب و خاک) درنظر گرفته شود. طبق آموزه های قدیمی چینی، بسته به اینکه کودک دقیقا در چه زمانی به دنیا بیاید، در عناصر ویژه ای قوی تر خواهدبود و این امر سرنوشت او را شکل خواهدداد.
نشانه ها یا حروف چینی نیز ویژگی های این پنج عنصر را در خود دارند، مثلا یک حرف ممکن است کیفیت عنصر چوب را در خود داشته باشد. بسیاری از پدر و مادرها معتقدند حروف و نشانه های موجود در اسم می توانند ضعف کودک در دیگر عناصر را جبران کنند. اگر کودکی به خاطر تاریخی که در آن به دنیا آمده است «کمبود آب» دارد، حرف یا نشانه ای که بیانگر عنصر آب در نام او باشد، می تواند این کمبود را جبران کند. معمولا والدین به متخصص این گونه نام گذاری، پول می دهند تا به آنها در انتخاب نام مناسب برای کودشان کمک کند.
اصلا خوش یمن نیست که نوزاد را پیش از به دنیا آمدنش نام گذاری کنند. ممکن است پیش از به دنیا آمدن نوزاد، به او اسمی الکی داده شود تا ارواح شیطانی را گیج کنند.
طبق آموزه های چنی باستان، اگر کودکی که هنوز متولد نشده، با نام یک حیوان یا با عنوانی زشت نامیده شود، ارواح شیطانی فکر می کنند او ارزش دزدیده شدن ندارد.
در برخی ماطق روستایی چین، بسیاری از نام های چینی دربردارنده «نامی نسلی» هستند، به این ترتیب که یک واژه یا بخش که برای همه افرادی که در یک نسل در خانواده متولد می شوند به کار برده می شود. مثلا ممکن است سه خواهر به اسم یان چون، یینگ چون، و کیسی چون نامیده شوند که به معنای «اولین بهار»، «بهار خوش آمد»، «بهار خجسته باد» است. البته با سیاست تک فرزندی که امروزه در چین وجود دارد، این سنت در مناطق روستایی در حال محوشدن است. اما برخی چینی هایی که در امریکا زندگی می کنند، این سنت را با آوردن یک بخش یکسان در نام تمامی فرزندانشان ادامه می دهند، مانند پیشوند «مار» در مارکو، مارسیا، مارلا، مارلین، مارشال، مارتا، و ماروین.
و در پایان، بسیاری از چینی ها، بعدها ممکن است در زندگی خود و درواقع در مرحله مهمی از زندگی خود، شاید هنگام ورود به دانشگاه یا ازدواج، نامی را برای خود انتخاب کنند که به نظر غربی برسد.
سوییس
در کشور سوییس، بسیاری معتقدند اعلام کردن اسمی که برای کودک خود انتخاب کرده اید، پیش از اینکه به دنیا بیاید خوش یمن نیست.
ژاپن
در پایان اسم بسیاری از دختران در ژاپن پسوند «کو» ko می آید که به معنی «کودک» است. نام دختران اغلب بیانگر رفتار پرهیزکارانه است. بنابراین مثلا کی یکو Kiyiko به معنای «کودک پاکیزه» است. نایاکو Nayako، به معنای «کودک مطیع» است، و یوشیکو Yoshiko به معنای «کودک خوب» است.
اسم پسرها به این صورت نیست، بلکه بیشتر بیانگر جایگاه آنها در خانواده است. ایچیرو Ichiro به معنای «پسر اول»، جیرو Jiro به معنای «پسر دوم» و سابورو Saburo به معنای «پسر سوم» است. درست مانند مردم چین و کره، ژاپنی ها نیز نام خانوادگی خود را پیش از نام کوچکشان می آورند.
ایتالیا
همان طور که در کشورهای اسپانیایی زبان رایج است، در ایتالیا نیز نام بسیاری از بچه ها را از روی نام قدیسان کاتولیک یا نام هایی با معانی مذهبی می گذارند. مثلا اسم آسانتا Assunta اشاره به بهشت رفتن مریم مقدس دارد، و زیتا zita نیز نام یک قدیسه اهل توسکان در قرن سیزدهم میلادی است.
در هر منطقه نام های مشخصی وجود دارد که محدود به همان منطقه می شود. رومولو Romolo اسم رایجی در رم است، در حالی که در جاهای دیگر، کمتر از این نام استفاده می شود و یا نام بریزیو Brizio تنها در اومبریا پیدا می شود.
تا همین اواخر، والدین بیشتر نام های ایتالیایی سنتی را به کار می بردند و خیلی کمتر از نام هایی که در زبان ها یا سنت های دیگر موجود است استفاده می کردند. اما زمان تغییر کرده و اکنون چندان عجیب نیست که پدر و مادرها نام شخصیت های مشهور یا ستاره ها را روی فرزند خود بگذارند.
یونان
خانواده های یونانی به طور سنتی فرزندان خود را بین هفت تا ده روز بعد از تولد نام گذاری می کنند.
آیین نام گذاری در یونان بسیار سخت گیرانه است، و مثلا این طور نیتس که والدین اسمی را تنها به خاطر خوش آهنگ بودن آن انتخاب کنند. برای نمونه، پسر بزرگ در خانواده، معمولا نام پدربزرگ پدری خود را می گیرد. و به طور مشابه، دختر بزرگ نیز نام مادربزرگ پدری خود را می گیرد. بچه هایی که پس از او به دنیا می آیند نیز ممکن است نام وابستگان دیگر را بگیرند.
کلیسای ارتودکس یونان، تاثیر فراوانی بر سنت نام گذاری ها دارد؛ به طوری که بیشتر نام قدّیسان بر کودکان گذاشته می شود و این به معنای این است که بچه ها روز مربوط به آن قدیس در تقویم را نیز علاوه بر جشن تولدشان جشن می گیرند.
هر جزیره یا بخشی از یونان، قدیس حامی خود را دارد و معمولا بچه ها به نام قدیس همان منطقه نام گذاری می شوند. مثلا پسرهای زیادی در کورفو، اسپیروس Spiros نامیده می شوند، چرا که نام قدیس حامی این منطقه، قدیس اسپیریدون Spiridon است.
مهاجران مسلمان
مهاجرانی که از خاورمیانه یا آسیای جنوبی به کشورهای غربی مهاجرت می کنند، به خاطر تاثیر عمیقی که از اسلام یا هندوییسم پذیرفته اند، معمولا نام های غربی را برای نام گذاری فرزند خود استفاده نمی کنند، بلکه اغلب سعی می کنند نام های مذهبی خود را که تلفظ آن برای غربی ها نیز آسان باشد برای فرزندانشان انتخاب کنند. مسلمانانی که در غرب زندگی می کنند، اسم هایی مانند علی، فاطمه، زینب و زیاد را بر می گزینند. هندی هایی که در غرب زندگی می کنند نیز نام هایی مانند آرین، دیا، میرا، و روحان را انتخاب می کنند.
بومیان امریکا
سیستم نام گذاری بسیاری از بومیان امریکا به این ترتیب است که نام کوچک فرد از نام قبیله او گرفته می شود. مثلا همه اعضای قبیله ای که خرس را به عنوان «توتم» خود می دانند، نام هایی در ارتباط با خرس دارند، مانند ردپای خرس سیاه، چشمان برّاق خرس سیاه.
یهودیان
نام های یهودی از جمله قدیمی ترین نام ها هستند. یک پسر یهودی به طور رسمی بعد از ختنه شدن در روز هشتم پس از تولدش نام گذاری می شود. دختران بلافاصله پس از تولد نام گذاری می شوند. به طور سنتی بر روی یک کودک یهودی اشکنزیک، نام فردی که مرده است گذاشته نمی شود؛ چرا که معتقدند به این ترتیب ممکن است فرشته مرگ طفل را با آن فردِ هم نام و فوت شده اشتباه بگیرد.
افریقا
در خیلی از بخش های افریقا، روز نام گذاری نوزاد، حالت جشن «گونه» ای دارد که معمولا حدود یک هفته بعد از تولد او انجام می شود. دخترها زودتر از پسرها نام گذاری می شوند، البته فقط یکی دو روز زودتر، یک فرد بزرگتر یا ریش سفید خاندان، نام او را به کودک اعطا می کند؛ نخست با گفتن آن در گوش کودک، چرا که نوازد باید نامش را پیش از هر کسی بداند، و سپس با اعلام نام، همه میهمانان را از نام کودک خبردار می کند.
نام هایی که روی فرزندان چینی گذاشته می شود، ممکن است بیانگر دنیای طبیعی اطراف یا ابعادی از شخصیت او باشد، گاه نیز ممکن است معنای رازآمیزی داشته باشد؛ تا آنجا که معنای آن اسم بسیار شخصی است و فقط پدر و مادر نوزاد از آن خبر دارند.
نام گذاری در دیگر کشورها
یک جریان رایج در چین این است که هنگام انتخاب نام کودک پنج عنصر اصلی طبیعت (طلا، چوب، آتش، آب و خاک) درنظر گرفته شود. طبق آموزه های قدیمی چینی، بسته به اینکه کودک دقیقا در چه زمانی به دنیا بیاید، در عناصر ویژه ای قوی تر خواهدبود و این امر سرنوشت او را شکل خواهدداد.
نشانه ها یا حروف چینی نیز ویژگی های این پنج عنصر را در خود دارند، مثلا یک حرف ممکن است کیفیت عنصر چوب را در خود داشته باشد. بسیاری از پدر و مادرها معتقدند حروف و نشانه های موجود در اسم می توانند ضعف کودک در دیگر عناصر را جبران کنند. اگر کودکی به خاطر تاریخی که در آن به دنیا آمده است «کمبود آب» دارد، حرف یا نشانه ای که بیانگر عنصر آب در نام او باشد، می تواند این کمبود را جبران کند. معمولا والدین به متخصص این گونه نام گذاری، پول می دهند تا به آنها در انتخاب نام مناسب برای کودشان کمک کند.
اصلا خوش یمن نیست که نوزاد را پیش از به دنیا آمدنش نام گذاری کنند. ممکن است پیش از به دنیا آمدن نوزاد، به او اسمی الکی داده شود تا ارواح شیطانی را گیج کنند.
طبق آموزه های چنی باستان، اگر کودکی که هنوز متولد نشده، با نام یک حیوان یا با عنوانی زشت نامیده شود، ارواح شیطانی فکر می کنند او ارزش دزدیده شدن ندارد.
در برخی ماطق روستایی چین، بسیاری از نام های چینی دربردارنده «نامی نسلی» هستند، به این ترتیب که یک واژه یا بخش که برای همه افرادی که در یک نسل در خانواده متولد می شوند به کار برده می شود. مثلا ممکن است سه خواهر به اسم یان چون، یینگ چون، و کیسی چون نامیده شوند که به معنای «اولین بهار»، «بهار خوش آمد»، «بهار خجسته باد» است. البته با سیاست تک فرزندی که امروزه در چین وجود دارد، این سنت در مناطق روستایی در حال محوشدن است. اما برخی چینی هایی که در امریکا زندگی می کنند، این سنت را با آوردن یک بخش یکسان در نام تمامی فرزندانشان ادامه می دهند، مانند پیشوند «مار» در مارکو، مارسیا، مارلا، مارلین، مارشال، مارتا، و ماروین.
و در پایان، بسیاری از چینی ها، بعدها ممکن است در زندگی خود و درواقع در مرحله مهمی از زندگی خود، شاید هنگام ورود به دانشگاه یا ازدواج، نامی را برای خود انتخاب کنند که به نظر غربی برسد.
سوییس
در کشور سوییس، بسیاری معتقدند اعلام کردن اسمی که برای کودک خود انتخاب کرده اید، پیش از اینکه به دنیا بیاید خوش یمن نیست.
ژاپن
در پایان اسم بسیاری از دختران در ژاپن پسوند «کو» ko می آید که به معنی «کودک» است. نام دختران اغلب بیانگر رفتار پرهیزکارانه است. بنابراین مثلا کی یکو Kiyiko به معنای «کودک پاکیزه» است. نایاکو Nayako، به معنای «کودک مطیع» است، و یوشیکو Yoshiko به معنای «کودک خوب» است.
اسم پسرها به این صورت نیست، بلکه بیشتر بیانگر جایگاه آنها در خانواده است. ایچیرو Ichiro به معنای «پسر اول»، جیرو Jiro به معنای «پسر دوم» و سابورو Saburo به معنای «پسر سوم» است. درست مانند مردم چین و کره، ژاپنی ها نیز نام خانوادگی خود را پیش از نام کوچکشان می آورند.
ایتالیا
همان طور که در کشورهای اسپانیایی زبان رایج است، در ایتالیا نیز نام بسیاری از بچه ها را از روی نام قدیسان کاتولیک یا نام هایی با معانی مذهبی می گذارند. مثلا اسم آسانتا Assunta اشاره به بهشت رفتن مریم مقدس دارد، و زیتا zita نیز نام یک قدیسه اهل توسکان در قرن سیزدهم میلادی است.
در هر منطقه نام های مشخصی وجود دارد که محدود به همان منطقه می شود. رومولو Romolo اسم رایجی در رم است، در حالی که در جاهای دیگر، کمتر از این نام استفاده می شود و یا نام بریزیو Brizio تنها در اومبریا پیدا می شود.
تا همین اواخر، والدین بیشتر نام های ایتالیایی سنتی را به کار می بردند و خیلی کمتر از نام هایی که در زبان ها یا سنت های دیگر موجود است استفاده می کردند. اما زمان تغییر کرده و اکنون چندان عجیب نیست که پدر و مادرها نام شخصیت های مشهور یا ستاره ها را روی فرزند خود بگذارند.
یونان
خانواده های یونانی به طور سنتی فرزندان خود را بین هفت تا ده روز بعد از تولد نام گذاری می کنند.
آیین نام گذاری در یونان بسیار سخت گیرانه است، و مثلا این طور نیتس که والدین اسمی را تنها به خاطر خوش آهنگ بودن آن انتخاب کنند. برای نمونه، پسر بزرگ در خانواده، معمولا نام پدربزرگ پدری خود را می گیرد. و به طور مشابه، دختر بزرگ نیز نام مادربزرگ پدری خود را می گیرد. بچه هایی که پس از او به دنیا می آیند نیز ممکن است نام وابستگان دیگر را بگیرند.
کلیسای ارتودکس یونان، تاثیر فراوانی بر سنت نام گذاری ها دارد؛ به طوری که بیشتر نام قدّیسان بر کودکان گذاشته می شود و این به معنای این است که بچه ها روز مربوط به آن قدیس در تقویم را نیز علاوه بر جشن تولدشان جشن می گیرند.
هر جزیره یا بخشی از یونان، قدیس حامی خود را دارد و معمولا بچه ها به نام قدیس همان منطقه نام گذاری می شوند. مثلا پسرهای زیادی در کورفو، اسپیروس Spiros نامیده می شوند، چرا که نام قدیس حامی این منطقه، قدیس اسپیریدون Spiridon است.
مهاجران مسلمان
مهاجرانی که از خاورمیانه یا آسیای جنوبی به کشورهای غربی مهاجرت می کنند، به خاطر تاثیر عمیقی که از اسلام یا هندوییسم پذیرفته اند، معمولا نام های غربی را برای نام گذاری فرزند خود استفاده نمی کنند، بلکه اغلب سعی می کنند نام های مذهبی خود را که تلفظ آن برای غربی ها نیز آسان باشد برای فرزندانشان انتخاب کنند. مسلمانانی که در غرب زندگی می کنند، اسم هایی مانند علی، فاطمه، زینب و زیاد را بر می گزینند. هندی هایی که در غرب زندگی می کنند نیز نام هایی مانند آرین، دیا، میرا، و روحان را انتخاب می کنند.
بومیان امریکا
سیستم نام گذاری بسیاری از بومیان امریکا به این ترتیب است که نام کوچک فرد از نام قبیله او گرفته می شود. مثلا همه اعضای قبیله ای که خرس را به عنوان «توتم» خود می دانند، نام هایی در ارتباط با خرس دارند، مانند ردپای خرس سیاه، چشمان برّاق خرس سیاه.
یهودیان
نام های یهودی از جمله قدیمی ترین نام ها هستند. یک پسر یهودی به طور رسمی بعد از ختنه شدن در روز هشتم پس از تولدش نام گذاری می شود. دختران بلافاصله پس از تولد نام گذاری می شوند. به طور سنتی بر روی یک کودک یهودی اشکنزیک، نام فردی که مرده است گذاشته نمی شود؛ چرا که معتقدند به این ترتیب ممکن است فرشته مرگ طفل را با آن فردِ هم نام و فوت شده اشتباه بگیرد.
افریقا
در خیلی از بخش های افریقا، روز نام گذاری نوزاد، حالت جشن «گونه» ای دارد که معمولا حدود یک هفته بعد از تولد او انجام می شود. دخترها زودتر از پسرها نام گذاری می شوند، البته فقط یکی دو روز زودتر، یک فرد بزرگتر یا ریش سفید خاندان، نام او را به کودک اعطا می کند؛ نخست با گفتن آن در گوش کودک، چرا که نوازد باید نامش را پیش از هر کسی بداند، و سپس با اعلام نام، همه میهمانان را از نام کودک خبردار می کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼