با لجبازی دخترم چه کنم؟
در صورتی که پدر و مادرش کوچکترین تبعیضی بین او و خواهر و برادرش قائل شوند روی رفتار بچه تاثیر گذاشته و بلافاصله آن را به زبان می آورد.
سوال مخاطب نینیبان: سلام وقت تان به خیر دختر من ۵ ساله هست و گاهی اوقات بیش از حد لجباز می شود و هرکاری می کنم حرف من را گوش نمی کند. بعد که آرام شد بهش می گویم چرا این کار را می کنی می گوید تو به من مهربانی نمیکنی به من محبت نمیکنی در صورتی که من خیلی بهش توجه میکنم و همیشه با اسامی زیبا صدایش میکنم مثل دختر خوبم اصلا جرات ندارم در برابرش به بچه دیگری توجه نشان بدهم سریع می گوید تو او را بیشتر از من دوست داری هر چقدر هم می گویم نه تو برای من از همه عزیزتری گوش نمی دهد با تشکر از راهنمایی شما.
پاسخ علی بدیع چراغی، روانشناس:
یکی از شکایات بچه ها در این سن این است که می گویند پدر و مادرمان به ما توجه ندارند و این شکایت ها در حالی بیان می شود که اگر این بچه خواهر یا برادر بزرگتر از خود در خانه داشته باشد، در صورتی که پدر و مادرش کوچکترین تبعیضی بین او و خواهر و برادرش قائل شوند روی رفتار بچه تاثیر گذاشته و بلافاصله آن را به زبان می آورد. پدر و مادرها و از جمله این مخاطب محترم باید به این نکته توجه داشته باشند که توجه کلامی کردن به بچه و گفتن دختر گلم یا پسر گلم یا مثل همین خانم که دختر خوبم می گویند کافی نیست و بچه ها به جای کلام این رفتار است را که می بینند و به آن توجه می کنند. بهتر است به جای ادای کلمات، در فواصل زمانی مختلف به خصوص در زمانی که بچه رفتار مطلوب و خوبی از خود نشان می دهد او را در آغوش شان بگیرند و ببوسند. انجام چنین رفتارهایی روی بچه تاثیر گذار است. با این روال والدین هر کاری که انجام بدهند هر کلمه ای که بار عاطفی دارد خیلی معنای دوست داشتن را به بچه القاء نمی کند و در مقابل در آغوش گرفتن و بوسیدن را پیشه کنند و در واقع منظور ما این است که بچه را بیشتر لمس کنند. اما در مورد حساسیتی که این بچه در مورد محبت کردن مادرش به بچه های دیگر از خود نشان می دهد باید گفت که معمولا بچه ها در این سن نسبت به برادر یا خواهر خود یا هر فرد دیگر این حساسیت را از خود نشان می دهند و در واقع می توان گفت که این رفتار بچه ها در واقع همان رفتار حسادت آمیزی است که در رفتار بزرگسالان نیز مشاهده می شود. در چنین شرایطی همان طور که گفتم رفتار والدین تعیین کننده است و بهتر است به جای استفاده از کلمات محبت آمیز فرزند خود را در آغوش بگیرند. رفتار پدر و مادر در این شرایط در صورتی که درست نباشد ممکن است شرایط را از آن چه که هست بدتر کند. در هر صورت چون بچه به رفتار توجه دارد و نه کلام تفاوت سنی او با خواهر و برادرش هر چقدر هم که باشد، در صورتی که درست نباشد مشکل ایجاد می شود و اگر والدین قرار است توجه رفتاری به فرزندان خود داشته باشند این توجه به همه آن ها باید به یک میزان باشد که حس تبعیض در او به وجود نیاید. به طور مثال گاهی اوقات پیش می آید که بچه ها با هم دعوای شان می شود و در این شرایط پدر و مادر دخالت می کنند تا بچه ها را از هم سوا کنند. حتی نوع نگاه والدین به یکی از بچه ها ممکن است این حس را در بچه ایجاد کند که پدر و مادرش بین او و بقیه بچه ها تبعیض قائل شده اند و می گوید که مامان یا بابا به خواهر یا برادرم بیشتر نگاه کرد. حتی زمانی که سر میز غذا هم نشسته اند والدین نگاه شان را به طور مساوی بین بچه ها تقسیم کنند و بنابراین توصیه ما به این مادر محترم این است که مراقب رفتارها و نگاه های شان باشند و در عین حال به جای استفاده صرف از کلماتی که بار عاطفی دارند، فرزندشان را در آغوش بگیرند و ببوسند و در واقع تماس بدنی بین او و فرزندشان ایجاد شود. اما در مورد این که دخترشان به حرف شان گوش نمی کند باید گفت این مساله اصلا تقصیر بچه ها نیست و اشکال در رفتار بزرگتر ها است که رفتار یا خواسته ای از فرزندشان دارند. بسیاری از پدر و مادرها زمانی که خواسته ای از فرزندشان دارند این مساله را به صورت امر و نهی مطرح می کنند و این مساله برای بچه اصلا قابل قبول نیست و برای همین در برابر خواسته پدر یا مادرشان جبهه می گیرند. معمولا انتظاراتی که ما از کودک داریم باید به نحوی باشد که آن انتظارات حس آزادی عمل را به بچه منتقل کند و به او اجازه انتخاب را بدهد و در واقع با انجام این کار ما حس انتخاب و آزادی را به بچه ها منتقل کنیم و بگوییم که پسرم یا دخترم تو می توانی این کار را انجام بدهی؟ به طور مثال می خواهی تلویزیون تماشا کنی؟ می خواهی به پارک بروی؟ یا دوستت را ببینی؟ یا چه زمانی می خواهی تلویزیون تماشا کنی؟ در واقع از زبان خودش بگوید که من این ساعت دوست دارم که پیش دوستم باشم یا تلویزیون تماشا کنم یا به پارک بروم. زمانی که به زبان خودش صحبت کند، اعتقادش هم برای انجام آن کار بیشتر می شود. اگر من پدر و مادر دستور بدهم که برو فلان کار را انجام بده چون با حالت دستوری با کودک صبحت شده است ، به مقدار زیادی حس اختیار را از بچه سلب کرده ام. البته باید به این نکته هم اشاره داشته باشیم که بعضی از بچه ها به دلیل شخصیت های خاصی که دارند لجبازی کرده و یک مقدار با خواسته های پدر و مادرشان مخالفت می کنند.
پاسخ علی بدیع چراغی، روانشناس:
یکی از شکایات بچه ها در این سن این است که می گویند پدر و مادرمان به ما توجه ندارند و این شکایت ها در حالی بیان می شود که اگر این بچه خواهر یا برادر بزرگتر از خود در خانه داشته باشد، در صورتی که پدر و مادرش کوچکترین تبعیضی بین او و خواهر و برادرش قائل شوند روی رفتار بچه تاثیر گذاشته و بلافاصله آن را به زبان می آورد. پدر و مادرها و از جمله این مخاطب محترم باید به این نکته توجه داشته باشند که توجه کلامی کردن به بچه و گفتن دختر گلم یا پسر گلم یا مثل همین خانم که دختر خوبم می گویند کافی نیست و بچه ها به جای کلام این رفتار است را که می بینند و به آن توجه می کنند. بهتر است به جای ادای کلمات، در فواصل زمانی مختلف به خصوص در زمانی که بچه رفتار مطلوب و خوبی از خود نشان می دهد او را در آغوش شان بگیرند و ببوسند. انجام چنین رفتارهایی روی بچه تاثیر گذار است. با این روال والدین هر کاری که انجام بدهند هر کلمه ای که بار عاطفی دارد خیلی معنای دوست داشتن را به بچه القاء نمی کند و در مقابل در آغوش گرفتن و بوسیدن را پیشه کنند و در واقع منظور ما این است که بچه را بیشتر لمس کنند. اما در مورد حساسیتی که این بچه در مورد محبت کردن مادرش به بچه های دیگر از خود نشان می دهد باید گفت که معمولا بچه ها در این سن نسبت به برادر یا خواهر خود یا هر فرد دیگر این حساسیت را از خود نشان می دهند و در واقع می توان گفت که این رفتار بچه ها در واقع همان رفتار حسادت آمیزی است که در رفتار بزرگسالان نیز مشاهده می شود. در چنین شرایطی همان طور که گفتم رفتار والدین تعیین کننده است و بهتر است به جای استفاده از کلمات محبت آمیز فرزند خود را در آغوش بگیرند. رفتار پدر و مادر در این شرایط در صورتی که درست نباشد ممکن است شرایط را از آن چه که هست بدتر کند. در هر صورت چون بچه به رفتار توجه دارد و نه کلام تفاوت سنی او با خواهر و برادرش هر چقدر هم که باشد، در صورتی که درست نباشد مشکل ایجاد می شود و اگر والدین قرار است توجه رفتاری به فرزندان خود داشته باشند این توجه به همه آن ها باید به یک میزان باشد که حس تبعیض در او به وجود نیاید. به طور مثال گاهی اوقات پیش می آید که بچه ها با هم دعوای شان می شود و در این شرایط پدر و مادر دخالت می کنند تا بچه ها را از هم سوا کنند. حتی نوع نگاه والدین به یکی از بچه ها ممکن است این حس را در بچه ایجاد کند که پدر و مادرش بین او و بقیه بچه ها تبعیض قائل شده اند و می گوید که مامان یا بابا به خواهر یا برادرم بیشتر نگاه کرد. حتی زمانی که سر میز غذا هم نشسته اند والدین نگاه شان را به طور مساوی بین بچه ها تقسیم کنند و بنابراین توصیه ما به این مادر محترم این است که مراقب رفتارها و نگاه های شان باشند و در عین حال به جای استفاده صرف از کلماتی که بار عاطفی دارند، فرزندشان را در آغوش بگیرند و ببوسند و در واقع تماس بدنی بین او و فرزندشان ایجاد شود. اما در مورد این که دخترشان به حرف شان گوش نمی کند باید گفت این مساله اصلا تقصیر بچه ها نیست و اشکال در رفتار بزرگتر ها است که رفتار یا خواسته ای از فرزندشان دارند. بسیاری از پدر و مادرها زمانی که خواسته ای از فرزندشان دارند این مساله را به صورت امر و نهی مطرح می کنند و این مساله برای بچه اصلا قابل قبول نیست و برای همین در برابر خواسته پدر یا مادرشان جبهه می گیرند. معمولا انتظاراتی که ما از کودک داریم باید به نحوی باشد که آن انتظارات حس آزادی عمل را به بچه منتقل کند و به او اجازه انتخاب را بدهد و در واقع با انجام این کار ما حس انتخاب و آزادی را به بچه ها منتقل کنیم و بگوییم که پسرم یا دخترم تو می توانی این کار را انجام بدهی؟ به طور مثال می خواهی تلویزیون تماشا کنی؟ می خواهی به پارک بروی؟ یا دوستت را ببینی؟ یا چه زمانی می خواهی تلویزیون تماشا کنی؟ در واقع از زبان خودش بگوید که من این ساعت دوست دارم که پیش دوستم باشم یا تلویزیون تماشا کنم یا به پارک بروم. زمانی که به زبان خودش صحبت کند، اعتقادش هم برای انجام آن کار بیشتر می شود. اگر من پدر و مادر دستور بدهم که برو فلان کار را انجام بده چون با حالت دستوری با کودک صبحت شده است ، به مقدار زیادی حس اختیار را از بچه سلب کرده ام. البته باید به این نکته هم اشاره داشته باشیم که بعضی از بچه ها به دلیل شخصیت های خاصی که دارند لجبازی کرده و یک مقدار با خواسته های پدر و مادرشان مخالفت می کنند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼