مصاحبه با جلال مقامی، درباره کودکی اش مبگوید
صدایش آن قدر آشنا است که اگر چهره اش را نبینیم با صدای گرمش می توانیم او را بشناسیم. جلال مقامی هنرمندی است که سال ها پیش با اجرای برنامه دیدنی ها به شهرت زیادی رسید.
نی نی بان: صدایش آن قدر آشنا است که اگر چهره اش را نبینیم با صدای گرمش می توانیم او را بشناسیم. جلال مقامی هنرمندی است که سال ها پیش با اجرای برنامه دیدنی ها به شهرت زیادی رسید البته دوبله های زیبای او در خاطره ها نیز باقی مانده است از جلال مقامی خواستیم با ما و سوالاتمان همراه شود.
کودکی برای شما چه معنا و مفهومی دارد؟
امروز دیگر آن روزها برایم مثل یک رویا است.
اولین تصویرهای دوران کودکی؟
خانه پدرم و دورهمی های فامیل.
در کودکی تان چه چیزی را به جا گذاشتید؟
خیلی چیزها از خانواده ام گرفته تا دوستانم.
خانه پدری؟
امید من بود.
سفره هایی که مادرتان می چیدند را هنوز به خاطر دارید؟
بله دست پخت مادرم بی نظیر بود.
چقدر در خانه شما پدر سالاری وجود داشت؟
خیلی کم.
اولین روزی که مقابل میکروفن رفتید؟
شادی.
لحظه ای که پدر شدید؟
خوشحالی و شعف.
اولین باری که فرزندتان پدر صدایتان کرد؟
اشک در چشمانم جمع شد.
با آمدن فرزندتان چه تغییر مهمی در زندگی شما ایجاد شد؟
پدر شدم و این مسئولیت زیادی بود.
بعدها چقدر فرصت سر زدن به خودتان را پیدا کردید؟
نسبت به گذشته کمتر این فرصت را پیدا کردم.
دوست داشتید فرزندتان هم شغل شما را ادامه دهد؟
خودش رشته دیگری را انتخاب کرد که برای من هم قابل احترام بود.
برای خوشبختی او چه کردید؟
از خودش بپرسید اما در حد توانم انجام وظیفه کردم.
سلامت روان خانواده یتان چقدر برایتان اهمیت دارد؟
خیلی زیاد.
بزرگترین مشکل کودکان امروز؟
تنهایی.
چرا کودکان امروز بی خاطره شده اند؟
تقصیر ما است متاسفانه در این هیاهو رهایشان کرده ایم.
گردشگری چقدر در برنامه های خانوادگی تان سهم دارند؟
دخترم در خارج از ایران زندگی می کند برای همین خیلی کم یکدیگر را می بینیم و دور هم جمع می شویم.
آخرین باری که پای درد دل فرزندتان نشستید؟
همیشه.
اگر فرزندتان خطایی مرتکب شود او را به صورت خواهد بخشید یا نه؟
بله.
خدا را چگونه به فرزندتان معرفی کردید؟
خدا در قلب او بود.
آخرین باری که به آلبوم کودکی تان سر زدید؟
ماه گذشته.
از رویاهای دیروز و امروزتان بگویید؟
رویای دیروزم بازیگری و گویندگی بود که به حقیقت پیوسته و رویای امروزم این است که شرایط جامعه بهتر شود و آلودگی هوا نیز از بین برود و همه آسوده زندگی کنند.
یک پیام برای کودکان دنیا؟
مواظب خودتان و رویا هایتان باشید.
داشتن یک والدین ماشینی و پر استرس چه بلایی سر کودک می آورد؟
آینده او را نابود می کند.
یک پیشنهاد برای رفاقت بیشتر با کودک؟
هم بازی شان شوید و با آن ها کودکی کنید.
با چه غذاهایی در کودکی مشکل داشتید؟
بیشتر گوشت را دوست نداشتم.
وقتی از شما می پرسیدند که می خواهید در آینده چه کاره بشوید، چه می گفتید؟
معلم، بازیگر، مهندس
مهمترین ویژگی تربیتی مادر یا پدرتان چه بود؟
احترام گذاشتن و حرمت نگه داشتن را خیلی خوب به ما یاد دادند.
از چه کسی بیشتر حساب می بردید؟
بیشتر احترام می گذاشتیم و بحث حساب بردن نبود.
از دکتر و مریضی در کودکی چه خاطره ای دارید؟
زمان ما دکتر مثل امروز نبود و تنها یک طبیب مردم را مداوا می کرد.
چه کاری در مورد تربیت فرزندانتان انجام داده اید که فکر می کنید می توانید به والدین دیگر هم توصیه کنید؟
با بچه هایتان رفاقت کنید.
چقدر درس خوان بودید؟
درسم بد نبود.
چه چیزی در کودکیتان وجود داشت که دوست دارید دوباره تکرار بشود؟
نشستن در کنار خانواده ام بخصوص در شب های بلند یلدا.
بیشترین استرسی که تا به حال داشتید در چه موردی بود؟
بیماری دخترم که خدا را شکر خوب شد.
مهمترین سوالی که در کودکی ذهنتان را به خود مشغول کرده بود؟
این که ماهی ها چرا در زیر آب می مانند ولی خفه نمی شوند.
چقدر با فرزندتان کودکی کردید؟
خیلی زیاد چون به این کار خیلی معتقد بوده و هستم.
شما چند سال برنامه «دیدنیها» را اجرا کردید؟
حدود 15 سال
دیدن دوباره «دیدنیها» چه خاطراتی را در ذهنتان زنده می کند؟
خاطره روزهایی که با چه مشقتی به منزل بر می گشتم و هر چه به خانه نزدیک تر می شدم، بیشتر به کرایه عقب افتاده خانه ام فکر می کردم. یادم می آید یک بار سر برنامه به من گفتند، می خواهیم به صورتت پودر بزنیم تا جلوی دوربین نور را بازتاب ندهد، ولی من قبول نکردم و گفتم من اهل صافکاری نیستم (می خندد)، گفتم به جای این کار بروید جای پروژکتورهایتان را عوض کنید.
کودکی برای شما چه معنا و مفهومی دارد؟
امروز دیگر آن روزها برایم مثل یک رویا است.
اولین تصویرهای دوران کودکی؟
خانه پدرم و دورهمی های فامیل.
در کودکی تان چه چیزی را به جا گذاشتید؟
خیلی چیزها از خانواده ام گرفته تا دوستانم.
خانه پدری؟
امید من بود.
سفره هایی که مادرتان می چیدند را هنوز به خاطر دارید؟
بله دست پخت مادرم بی نظیر بود.
چقدر در خانه شما پدر سالاری وجود داشت؟
خیلی کم.
اولین روزی که مقابل میکروفن رفتید؟
شادی.
لحظه ای که پدر شدید؟
خوشحالی و شعف.
اولین باری که فرزندتان پدر صدایتان کرد؟
اشک در چشمانم جمع شد.
با آمدن فرزندتان چه تغییر مهمی در زندگی شما ایجاد شد؟
پدر شدم و این مسئولیت زیادی بود.
بعدها چقدر فرصت سر زدن به خودتان را پیدا کردید؟
نسبت به گذشته کمتر این فرصت را پیدا کردم.
دوست داشتید فرزندتان هم شغل شما را ادامه دهد؟
خودش رشته دیگری را انتخاب کرد که برای من هم قابل احترام بود.
برای خوشبختی او چه کردید؟
از خودش بپرسید اما در حد توانم انجام وظیفه کردم.
سلامت روان خانواده یتان چقدر برایتان اهمیت دارد؟
خیلی زیاد.
بزرگترین مشکل کودکان امروز؟
تنهایی.
چرا کودکان امروز بی خاطره شده اند؟
تقصیر ما است متاسفانه در این هیاهو رهایشان کرده ایم.
گردشگری چقدر در برنامه های خانوادگی تان سهم دارند؟
دخترم در خارج از ایران زندگی می کند برای همین خیلی کم یکدیگر را می بینیم و دور هم جمع می شویم.
آخرین باری که پای درد دل فرزندتان نشستید؟
همیشه.
اگر فرزندتان خطایی مرتکب شود او را به صورت خواهد بخشید یا نه؟
بله.
خدا را چگونه به فرزندتان معرفی کردید؟
خدا در قلب او بود.
آخرین باری که به آلبوم کودکی تان سر زدید؟
ماه گذشته.
از رویاهای دیروز و امروزتان بگویید؟
رویای دیروزم بازیگری و گویندگی بود که به حقیقت پیوسته و رویای امروزم این است که شرایط جامعه بهتر شود و آلودگی هوا نیز از بین برود و همه آسوده زندگی کنند.
یک پیام برای کودکان دنیا؟
مواظب خودتان و رویا هایتان باشید.
داشتن یک والدین ماشینی و پر استرس چه بلایی سر کودک می آورد؟
آینده او را نابود می کند.
یک پیشنهاد برای رفاقت بیشتر با کودک؟
هم بازی شان شوید و با آن ها کودکی کنید.
با چه غذاهایی در کودکی مشکل داشتید؟
بیشتر گوشت را دوست نداشتم.
وقتی از شما می پرسیدند که می خواهید در آینده چه کاره بشوید، چه می گفتید؟
معلم، بازیگر، مهندس
مهمترین ویژگی تربیتی مادر یا پدرتان چه بود؟
احترام گذاشتن و حرمت نگه داشتن را خیلی خوب به ما یاد دادند.
از چه کسی بیشتر حساب می بردید؟
بیشتر احترام می گذاشتیم و بحث حساب بردن نبود.
از دکتر و مریضی در کودکی چه خاطره ای دارید؟
زمان ما دکتر مثل امروز نبود و تنها یک طبیب مردم را مداوا می کرد.
چه کاری در مورد تربیت فرزندانتان انجام داده اید که فکر می کنید می توانید به والدین دیگر هم توصیه کنید؟
با بچه هایتان رفاقت کنید.
چقدر درس خوان بودید؟
درسم بد نبود.
چه چیزی در کودکیتان وجود داشت که دوست دارید دوباره تکرار بشود؟
نشستن در کنار خانواده ام بخصوص در شب های بلند یلدا.
بیشترین استرسی که تا به حال داشتید در چه موردی بود؟
بیماری دخترم که خدا را شکر خوب شد.
مهمترین سوالی که در کودکی ذهنتان را به خود مشغول کرده بود؟
این که ماهی ها چرا در زیر آب می مانند ولی خفه نمی شوند.
چقدر با فرزندتان کودکی کردید؟
خیلی زیاد چون به این کار خیلی معتقد بوده و هستم.
شما چند سال برنامه «دیدنیها» را اجرا کردید؟
حدود 15 سال
دیدن دوباره «دیدنیها» چه خاطراتی را در ذهنتان زنده می کند؟
خاطره روزهایی که با چه مشقتی به منزل بر می گشتم و هر چه به خانه نزدیک تر می شدم، بیشتر به کرایه عقب افتاده خانه ام فکر می کردم. یادم می آید یک بار سر برنامه به من گفتند، می خواهیم به صورتت پودر بزنیم تا جلوی دوربین نور را بازتاب ندهد، ولی من قبول نکردم و گفتم من اهل صافکاری نیستم (می خندد)، گفتم به جای این کار بروید جای پروژکتورهایتان را عوض کنید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼