تعهد در زندگی زناشویی، فراموش نشود
خانواده عبارت است از مجموعهای از افراد که براساس نقشها، قواعد، ارتباطات، مراودات و تعاملات برای ایفای وظایف خود تشکیل شده است.
روزی که میخواستید تشکیل خانواده بدهید را به یاد دارید؟ دوست داشتید بلند فریاد بزنید که من میخواهم همسرم را خوشبخت کنم... من میخواهم بهترین پدر یا مادر دنیا بشوم... من میخواهم که خوشبختترین خانواده دنیا باشیم و... روزگار گذشت و فرزندانی از شما و همسرتان متولد شدند که میخواستید خوشبخت و خوشحالشان کنید، آیا هستند؟ به مقصر کاری ندارم، همسرتان، مادرش، روزگار، وضعیت اقتصادی و... یادتان باشد که این آفتاب بر سر همه میتابد و این ماییم که میتوانیم از روشنیاش بهره بگیریم یا خود را در تاریکی فرو ببریم.
خانواده عبارت است از مجموعهای از افراد که براساس نقشها، قواعد، ارتباطات، مراودات و تعاملات برای ایفای وظایف خود تشکیل شده است. خانواده چیزی بیشتر از مجموعه افرادی است که با هم در یک فضای فیزیکی و روانشناختی خاصی به سر میبرند. خانواده یک نظام اجتماعی طبیعی است. نظامی که یک دسته قواعد، نقشها، یک ساختار قدرت، اشکال مراوده و ارتباط و روشهای گفتگو و حل مسئله را که انجام مؤثر وظایف گوناگون را ممکن میسازد، ایجاد میکند. در چنین نظامی افراد توسط پیوندهای نیرومند، پایدار، متقابل و وفاداری با همدیگر مرتبط میشوند.
کارکردهای خانواده
بنابراین خانواده عبارت است از: اشتراک زندگی زن و مرد که با پیوند ازدواج رسمیت مییابد و بهعنوان یک نهاد اجتماعی و برگرفته از نظام فوق، وظایف زیر را بر عهده دارد:
۱. تولید نسل و رفع نیازهای جنسی
۲. تعیین هویت اجتماعی فرزندان و اجتماعی کردن آنها
۳. حفظ و استحکام تعادل شخصیت بزرگسالان.
اما از نظر انسجام و سلامت، خانوادهها دو گونهاند:
خانوادههای گسیخته: منظور خانوادههایی هستند که بر اثر عواملی همچون فوت، طلاق، خیانت، اعتیاد، بیمسئولیتی، زندان، متواریبودن، ازکارافتادگی، جنون و... یکی از زوجین از خانواده، غیبت موقت یا دائم داشته باشد یا به دلایلی اثربخشی خود را از نظر هدایت و نظارت و اجرای نقشهای ضروری از دست داده باشد.
عمدتا خانوادهها در این شکل، به تک والدی، چه مرد یا زن، بیسرپرست و فاقد سرپرست موثر، علیرغم حضور فیزیکی آنان مثل اعتیاد والدین و جنون و... یافت میشود. غیبت یک یا هر دوی زوجین باعث میشود فرزندان نتوانند چه مستقیم و یا غیرمستقیم، الگوداری مناسب را انجام داده و لذا در برخورد با مسائل، نحوه مقابله با آن موضوع را ندانسته و به دلیل نبود سیستم نظارت و کنترل مناسب، زمینههای آسیبپذیری بیشتری را خواهند داشت.
براساس تئوری یادگیری اجتماعی، از آنجایی که هر امر مطلوب و غیرمطلوب، آموختنی است؛ لذا نبود افرادی بهعنوان الگوی رفتاری باعث میشود، خیلی از مسائل رفتاری، اعتقادی، ارزشی و فرهنگی به خوبی آموخته نشوند و سیستم خانواده از نظر ساختاری نیز، سازمان مناسبی نداشته باشد و در عرصه زندگی و چرخه آن، چالشهای فراوانی داشته و درصد احتمال تبعات ناشی از عدم مواجهه صحیح با چالشها افزایش یابد به همین منظور، معمولا آسیبپذیری در خانوادههای گسیخته، بسیار بیشتر از خانوادههای غیر گسیخته است.
نکته دیگر اینکه معمولا در خانوادههای تک والدین، والد حاضر ضمن ایفای نقش خود، مجبور است نقش والد غایب را نیز بازی کند که این امر، ضمن کمرنگکردن نقش اصلی خود، ایفای مطلوبی را در پی ندارد و فرزندان را دچار ابهام در نقشهای زندگی در آینده میکند؛ چراکه تشخیص تفکیک و نقشهای زنانه و مردانه و همچنین نقشهای لازم در سیستم زناشویی و رابطه پدر یا مادر با کودک را به دلیل خلا موجود دچار ابهام میسازد و لذا آموزش صحیحی اتفاق نمیافتد.
همچنین در خانوادههای با سرپرست غیرموثر مثل اعتیاد و زندانی... وجود رفتارهای غلط اجتماعی و فردی والدین و حاکمیت سیستم ارزشی، فرهنگی و هنجارهای آنها، باعث ایجاد الگوهای رفتاری غلط فرزندان میگردد و بر همین اساس وجود اعتیاد نزد فرزندان پدر معتاد یا مادر معتاد بیشتر از فرزندانی است که والدین آنها کشیدن سیگار را تجربه نکردهاند.
خانوادههای سالم یا منسجم: منظور خانوادههایی است که زوجین یا پدر و مادر در عرصه زندگی اجتماعی حاضر و ضمن حضور فیزیکی، مؤثر نیز میباشند معمولا پدر و مادر در این سیستم هرکدام نقش خود را بهخوبی ایفاء کرده و با ایجاد سیستم کنترل و نظارت و هدایت و ایجاد تمهیدات لازم رفتاری و آموزشی، به ایجاد الگوی مناسب جهت تربیت فرزندان اهتمام مینمایند. در این شکل از خانواده مشکلاتی که در بحث خانواده گسیخته، مطرح گردید، جایی ندارد و یک نوع تعادل و سلامت مشاهده میشود، این نوع خانواده میتواند زمینهای برای خانوادههای متعادل یا خوشبخت باشد.
خانواده عبارت است از مجموعهای از افراد که براساس نقشها، قواعد، ارتباطات، مراودات و تعاملات برای ایفای وظایف خود تشکیل شده است. خانواده چیزی بیشتر از مجموعه افرادی است که با هم در یک فضای فیزیکی و روانشناختی خاصی به سر میبرند. خانواده یک نظام اجتماعی طبیعی است. نظامی که یک دسته قواعد، نقشها، یک ساختار قدرت، اشکال مراوده و ارتباط و روشهای گفتگو و حل مسئله را که انجام مؤثر وظایف گوناگون را ممکن میسازد، ایجاد میکند. در چنین نظامی افراد توسط پیوندهای نیرومند، پایدار، متقابل و وفاداری با همدیگر مرتبط میشوند.
کارکردهای خانواده
بنابراین خانواده عبارت است از: اشتراک زندگی زن و مرد که با پیوند ازدواج رسمیت مییابد و بهعنوان یک نهاد اجتماعی و برگرفته از نظام فوق، وظایف زیر را بر عهده دارد:
۱. تولید نسل و رفع نیازهای جنسی
۲. تعیین هویت اجتماعی فرزندان و اجتماعی کردن آنها
۳. حفظ و استحکام تعادل شخصیت بزرگسالان.
اما از نظر انسجام و سلامت، خانوادهها دو گونهاند:
خانوادههای گسیخته: منظور خانوادههایی هستند که بر اثر عواملی همچون فوت، طلاق، خیانت، اعتیاد، بیمسئولیتی، زندان، متواریبودن، ازکارافتادگی، جنون و... یکی از زوجین از خانواده، غیبت موقت یا دائم داشته باشد یا به دلایلی اثربخشی خود را از نظر هدایت و نظارت و اجرای نقشهای ضروری از دست داده باشد.
عمدتا خانوادهها در این شکل، به تک والدی، چه مرد یا زن، بیسرپرست و فاقد سرپرست موثر، علیرغم حضور فیزیکی آنان مثل اعتیاد والدین و جنون و... یافت میشود. غیبت یک یا هر دوی زوجین باعث میشود فرزندان نتوانند چه مستقیم و یا غیرمستقیم، الگوداری مناسب را انجام داده و لذا در برخورد با مسائل، نحوه مقابله با آن موضوع را ندانسته و به دلیل نبود سیستم نظارت و کنترل مناسب، زمینههای آسیبپذیری بیشتری را خواهند داشت.
براساس تئوری یادگیری اجتماعی، از آنجایی که هر امر مطلوب و غیرمطلوب، آموختنی است؛ لذا نبود افرادی بهعنوان الگوی رفتاری باعث میشود، خیلی از مسائل رفتاری، اعتقادی، ارزشی و فرهنگی به خوبی آموخته نشوند و سیستم خانواده از نظر ساختاری نیز، سازمان مناسبی نداشته باشد و در عرصه زندگی و چرخه آن، چالشهای فراوانی داشته و درصد احتمال تبعات ناشی از عدم مواجهه صحیح با چالشها افزایش یابد به همین منظور، معمولا آسیبپذیری در خانوادههای گسیخته، بسیار بیشتر از خانوادههای غیر گسیخته است.
نکته دیگر اینکه معمولا در خانوادههای تک والدین، والد حاضر ضمن ایفای نقش خود، مجبور است نقش والد غایب را نیز بازی کند که این امر، ضمن کمرنگکردن نقش اصلی خود، ایفای مطلوبی را در پی ندارد و فرزندان را دچار ابهام در نقشهای زندگی در آینده میکند؛ چراکه تشخیص تفکیک و نقشهای زنانه و مردانه و همچنین نقشهای لازم در سیستم زناشویی و رابطه پدر یا مادر با کودک را به دلیل خلا موجود دچار ابهام میسازد و لذا آموزش صحیحی اتفاق نمیافتد.
همچنین در خانوادههای با سرپرست غیرموثر مثل اعتیاد و زندانی... وجود رفتارهای غلط اجتماعی و فردی والدین و حاکمیت سیستم ارزشی، فرهنگی و هنجارهای آنها، باعث ایجاد الگوهای رفتاری غلط فرزندان میگردد و بر همین اساس وجود اعتیاد نزد فرزندان پدر معتاد یا مادر معتاد بیشتر از فرزندانی است که والدین آنها کشیدن سیگار را تجربه نکردهاند.
خانوادههای سالم یا منسجم: منظور خانوادههایی است که زوجین یا پدر و مادر در عرصه زندگی اجتماعی حاضر و ضمن حضور فیزیکی، مؤثر نیز میباشند معمولا پدر و مادر در این سیستم هرکدام نقش خود را بهخوبی ایفاء کرده و با ایجاد سیستم کنترل و نظارت و هدایت و ایجاد تمهیدات لازم رفتاری و آموزشی، به ایجاد الگوی مناسب جهت تربیت فرزندان اهتمام مینمایند. در این شکل از خانواده مشکلاتی که در بحث خانواده گسیخته، مطرح گردید، جایی ندارد و یک نوع تعادل و سلامت مشاهده میشود، این نوع خانواده میتواند زمینهای برای خانوادههای متعادل یا خوشبخت باشد.
منبع:
شبکه آفتاب
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼