این ۸ توصیه غلطی که از دیگران می شنوید را جدی نگیرید
دانشمندان می گویند افراد باهوش به توصیه ها و نصایح دیگران توجه چندانی ندارند. به علاوه، مردم به طور کلی بیشتر به عقیده و دیدگاه خود اعتماد دارند.
دانشمندان می گویند افراد باهوش به توصیه ها و نصایح دیگران توجه چندانی ندارند. به علاوه، مردم به طور کلی بیشتر به عقیده و دیدگاه خود اعتماد دارند. با این حال، ما دائماً جملاتی می شنویم که انگار در ذهن مان ثبت شده اند، مثل «عاقل باش» یا «برو دنبال رویاهایت».
در ادامه از توصیه های به اصطلاح «خیرخواهانه» ای خواهیم گفت که عمل به آن ها می تواند برایتان مشکل ساز شود.
بیشتر بخوانید: حرف شنوی کودک از والدین، چه روشی؟
۱- «تحت هر شرایطی حامی شوهرت باش»
کسانی که طرز فکر قدیمی ای دارند این توصیه را زیاد به جوان ها می کنند، بدون اینکه به عواقب آن فکر کنند. در یک زندگی مشترک وقتی یک نفر سخت کار می کند و حساب هر یک قران را می کند اما نفر دیگر همه ی پول های او را در کارهای نامطمن سرمایه گذاری می کند، سخت می شود زندگی مشترک آن ها را موفق دانست. یا مثلاً زمانی که یکی از شرکای زندگی وقت خود را دائماً به بیکاری می گذراند و سال ها است که در تلاش است تا «خودش را پیدا کند».
تصمیم گیری به تنهایی و بدون مشورت، مقصر دانستن شریک زندگی خود به خاطر مشکلاتی که خود به وجود آورده و بی اعتنایی به عقاید شریک زندگی خود، از نشانه های یک رابطه سمی است. تحمل چنین شرایطی به خاطر امری انتزاعی، تا به حال کسی را شاد و خوشبخت نکرده است.
۲- «کاری که دوست داری را انجام بده. دیگر یک روز هم کار نخواهی کرد»
کارشناسان حوزه ی کسب و کار با این توصیه به کلی مخالف اند. کار کردن راهی برای سرگرم کردن خود نیست، بلکه ابرازی برای پول درآوردن است. به علاوه، بین انجام کار مورد علاقه ی خود صرفاً برای خاطر خود با انجام آن کار برای شخصی دیگر و کسب درآمد تفاوت زیادی وجود دارد. لزوم سازگاری با خواسته های کارفرما، خلاقیت را تحت تأثیر قرار می دهد و از لذت آن می کاهد.
۳- «همیشه به ندای قلبت گوش بده و برو دنبال رویاهایت»
این توصیه بسیار رایج اما مضر است. روانشناسان می گویند بسیاری از افراد توانایی ارزیابی بدون سوگیری تجربیات گذشته ی خود را ندارند. در عین حال، تصمیم گیری با منطق برای اغلب افراد نتایج مثبتی دارد. بنابراین بهتر است احساسات را کنار بگذارید و با عقل خود تصمیم بگیرید.
۴- «الان ازدواج کن، عشق بعداً خودش به وجود می آید»
تا ابد می توان درباره ی اینکه چه چیزی برای روابط عاطفی از هم واجب تر و مهم تر است بحث کرد: عشق، رفاه یا چیزهای دیگر. اما ترس از ناامیدی والدین یا میل به ازدواج صرفاً به خاطر مسأله ی سن، به طور حتم انگیزه های خوبی برای تشکیل خانواده نیست. اگر هیچ عشقی در کار نباشد، هر دو طرف زندگی مشترک اذیت خواهند شد. و از همه غم انگیزتر این است که در بسیاری از موارد، هیچ کدام از آن ها جرأت پایان دادن به این رنج را ندارند چرا که حتی از فکر کردن به طلاق هم می ترسند.
۵- «ناراحتی؟ به چیزهای بد فکر نکن»
کسانی که دائماً از دیگران می شنوند که «آرام باش» یا «تو هیچ دلیلی برای ناراحتی نداری»، یاد می گیرند که احساسات خود را سرکوب کنند. چنین افرادی ترس، ناامیدی و غم را احساسات «بدی» می دانند و سعی می کنند از آن ها خلاص شوند. اما این کار نه تنها می تواند باعث وخیم تر شدن کیفیت زندگی شود، بلکه می تواند مشکلات جسمانی ای هم ایجاد کند.
وقتی احساس ناراحتی می کنید، گریه شاید گزینه ی مناسبی باشد. گریه کردن اضطراب را کاهش می دهد، درد را تسکین می بخشد و کمک می کند آرام شوید. یک توصیه ی رایج دیگر این است که می گویند «مثبت فکر کن». این توصیه را هم باید برای همیشه فراموش کرد، چرا که در اغلب موارد، مثبت اندیشی تنها تلاشی برای دوری از واقعیت و دروغ گفتن به خود است.
۶- «عاقل باش. اجازه نده رویت تأثیر بگذارد»
بچه ها اغلب اوقات سخت می توانند اعتراف کنند که قربانی زورگویی دیگران شده اند. اگر شجاعت در میان گذاشتن آن با والدین شان را پیدا کنند، یعنی واقعاً به حمایت نیاز دارند. و بدترین برخورد از سوی والدین، نادیده گرفتن صحبت های کودک است. پدر و مادرها باید به فرزند خود یاد دهند که از خود دفاع کند و اگر زورگویی جدی ای رخ داده بود، والدین باید مداخله کنند.
توصیه به سکوت کردن و واکنش نشان ندادن باعث ایجاد یک نگرش سازگارانه نسبت به ظلم در کودک می شود. این امر در آینده می تواند منجر به شکل گیری درماندگی آموخته شده در او شود. کودک به دلیل موقعیت های پراضطراب زیادی که از سر گذرانده، کم کم این باور را پیدا می کند که قدرت کنترل چیزی را ندارد و برای تغییر موقعیت حتی تلاش هم نمی کند.
۷- «هیچ چیزی مهم تر از خانواده نیست. آن را سفت بچسب»
خانواده صرفاً کسانی نیستند که باهم نسبت خونی دارند، بلکه خانواده یعنی کسانی که در شرایطی کنارتان می مانند که هیچکس دیگر حاضر به آن نیست. ممکن است در خانواده تان افراد سمی ای داشته باشد، مثل کسانی که دائماً از شما انتقاد می کنند، قضاوت تان می کنند و سعی می کنند کنترل تان کنند. در چنین موقعیتی کم کردن رابطه ی خود با این افراد که جز انرژی منفی چیز دیگری ندارند، شاید گزینه ی بهتری باشد.
۸- «طوری زندگی کن که انگار آخرین روز عمرت است»
این جمله را در فیلم ها زیاد می شنویم. با این حال، در زندگی واقعی، چنین رویکردی می تواند فاجعه بار باشد. این نگرش را تنها یک فرد در حال مرگ می تواند داشته باشد، چرا که مجبور نیست با عواقب اعمال خود رو به رو شود. اما شما باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼