۲۴۹۷۹۷

چرا اینفلوئنسرها می ترسند چهره واقعی خودشان را نشان بدهند؟

چرا اینفلوئنسرها می ترسند چهره واقعی خودشان را نشان بدهند؟

اینفلوئنسرها کلی ادعا دارند و گاهی اوقات حرف هایی به زبان می آورند که اصلا سواد و دانایی آن را ندارند.

به گزارش نی نی بان ، برای بسیاری از ما، زندگی در شبکه‌های اجتماعی به چند ثانیه اسکرول، یک لایک، یک کامنت و شاید یک خوش‌به‌حالت ساده ختم می‌شود. آهی از سر حسرت برای لبخندی بی‌نقص، خانه‌ای همیشه تمیز، یا رابطه‌ای رویایی که انگار هیچ‌گاه در آن اختلافی نبوده. اما آن‌طرف صفحه، زیر نور مه‌آلود رینگ‌لایت‌ها، زندگی طور دیگری می‌گذرد.

اینفلوئنسرها، ستاره‌های دنیای دیجیتال، در یک نمایش دائمی به‌سر می‌برند؛ نمایشی که در آن لبخند اجباری است، روزهای بد جایی ندارند و شکست باید پشت فیلترهای رنگی پنهان بماند. آن‌ها باید همیشه آماده، همیشه پرانرژی، و همیشه در اوج باشند. اما وقتی نورها خاموش می‌شوند و گوشی‌ها کنار می‌روند، چه می‌ماند؟ خستگی‌های کش‌دار، اضطراب‌هایی که آرام نمی‌گیرند، و گاه فروپاشی‌هایی که دیده نمی‌شوند. این گزارش، تلاشی است برای نگاه کردن از زاویه‌ای متفاوت. برای شنیدن صدای کسانی که پشت تمام آن لبخندها، زیر فشار «همیشه دیده‌شدن»، آرام آرام رنگ می‌بازند.

سلفی

رازهایی از دنیای اینفلوئنسرها

اینفلوئنسرها به عنوان افرادی که تولید محتوا می‌کنند و تاثیر زیادی بر افکار عمومی دارند، به‌طور طبیعی در معرض توجه مداوم و انتقادات شدید قرار دارند. به گفته‌ یکی از آن‌ها در یک مصاحبه‌ اینترنتی، «وقتی میلیون‌ها نفر از تو انتظار دارند که همیشه خوشحال و بی‌عیب و نقص باشی، این فشار روانی بسیار زیاد می‌شود.» این جملات، آغازگر یک درک عمیق‌تر از دنیای پرفشار این افراد است که گاه نمی‌توانند مرزی میان زندگی شخصی و عمومی خود قائل شوند.

یکی از اینفلوئنسرها در مصاحبه‌ای با رسانه‌ها اعتراف کرد که حتی شب‌ها هم نمی‌تواند از دنیای مجازی فاصله بگیرد: «من باید همیشه آنلاین باشم، اگر در مدت زمان کوتاهی نتوانم محتوا تولید کنم یا به سؤالات دنبال‌کنندگان پاسخ دهم، احساس می‌کنم از دایره توجه خارج می‌شوم.» این موضوع نشان‌دهنده‌ی وابستگی بیش‌از حد این افراد به تایید اجتماعی و معیارهای ذهنی دیگران است.

آسیب‌های روانی اینفلوئنسرها: از افسردگی تا اضطراب عملکرد

یکی از مهم‌ترین مسائلی که اینفلوئنسرها با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اضطراب عملکردی است. این پدیده به معنای نگرانی دائمی از عدم توانایی در ارائه محتواهای باکیفیت یا حفظ اعتبار خود است. مطالعات علمی نشان می‌دهد که این اضطراب می‌تواند مشکلات روانی جدی ایجاد کند. بر اساس تحقیقی که در سال ۲۰۲۳ در Journal of Social Media Studies منتشر شد، ۴۵ درصد از اینفلوئنسرهای مورد مطالعه از اضطراب و افسردگی مزمن رنج می‌برند.

اما چرا این اضطراب به این حد شدید است؟ دلیل اصلی، در وابستگی شدید این افراد به بازخوردهای کاربران در فضای مجازی پنهان شده است. طبق تحقیقی که توسط دانشگاه کالیفرنیا انجام شد، در هر بار دریافت لایک یا کامنت مثبت، مغز این افراد واکنش مشابهی با دریافت یک پاداش از بیرون نشان می‌دهد. این چرخه، درست مانند اعتیاد به مواد مخدر یا قمار، باعث می‌شود که افراد در جستجو لایک‌ها، خود را بیشتر در معرض خطر قرار دهند.

الگوریتم‌ها و فشاری که فراموش می‌شود

در کنار مشکلات روانی ناشی از تعامل مستقیم با مخاطبان، الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی نیز به شدت به این فشارها دامن می‌زنند. به‌طور خاص، الگوریتم‌های اینستاگرام، تیک‌تاک و یوتیوب با تشویق به تولید محتوای مستمر و جلب توجه بیشتر، باعث می‌شوند که اینفلوئنسرها همیشه در حالت تولید محتوا و تعامل با مخاطبان باشند.

تحقیقات نشان می‌دهد که این الگوریتم‌ها به‌طور مداوم افراد را به ایجاد محتوای جدید و جذاب برای جلب توجه بیشتر هل می‌دهند. به همین دلیل، اینفلوئنسرها با یک فشار مضاعف مواجه می‌شوند تا همیشه و بدون وقفه در خط تولید محتوا باقی بمانند. به گفته‌ یک متخصص علوم اجتماعی، «الگوریتم‌ها به‌طور مستقیم به افزایش اضطراب و فشارهای روانی اینفلوئنسرها کمک می‌کنند، زیرا این افراد برای حفظ محبوبیت خود، مجبورند همیشه در سطح بالایی از فعالیت و تعامل باقی بمانند.»

تأثیرات روانی بر فالوئرها

اما تأثیر این فضا تنها محدود به خود اینفلوئنسرها نمی‌شود. مطالعه‌ای که در نشریه آمریکایی روان‌شناسی منتشر شد، نشان می‌دهد که مصرف مداوم محتوای اینفلوئنسرها می‌تواند باعث ایجاد احساس ناکافی بودن و اضطراب در میان دنبال‌کنندگان شود. به‌ویژه، تصاویر و ویدئوهای دست‌کاری‌شده که به نمایش موفقیت‌های ظاهری و زندگی ایده‌آل می‌پردازند، می‌توانند موجب احساسات منفی در افراد کم‌سن و سال و حتی بزرگسالان شوند.

این فشار اجتماعی و فرهنگی، نوعی استانداردسازی زندگی ایده‌آل را ایجاد کرده است که برای بسیاری از مخاطبان غیرقابل دستیابی به نظر می‌آید. بر اساس گزارشی که در رسانه بریتانیایی گاردین منتشر شده، این مسئله به‌شدت بر سلامت روانی نسل‌های جدید تاثیر گذاشته و باعث بروز مشکلاتی مثل افسردگی و اضطراب‌های شدید در میان نوجوانان و جوانان شده است.

اضطراب از زوال: ترسِ کهنه شدن

شاید تلخ‌ترین جمله از این برنامه، این باشد: «ترسناکه کهنه بشی... پیجم جلوتر از من داره می‌دوه و من پشتش می‌دوم.» اینفلوئنسرها همواره باید با نسخه‌ دیروز خود رقابت کنند؛ با الگوریتم، با ترند، با دنبال‌کننده. مقاله‌ای در Psychology Today اشاره می‌کند افرادی که هویت یا معیشت‌شان به دیده‌شدن وابسته است، بیش از دیگران در معرض اختلال اضطراب عملکردی (Performance Anxiety) هستند. در چنین شرایطی، هر افت بازدید یا ریزش مخاطب، به معنای بی‌ارزشی تلقی می‌شود.

اعتیاد به توجه: دوپامینِ تمام‌نشدنی

یکی از اینفلوئنسرها در گفت‌وگو با یک برنامه اینترنتی، اعتراف کرد: «خوراک دوپامین من، ویو گرفتن است.» مغز انسان هنگام دریافت لایک، کامنت و بازخورد مثبت، درست مثل دریافت قند یا نیکوتین، پاداش عصبی دریافت می‌کند. مقاله‌ای از انتشارات سلامت دانشگاه هاروارد این پدیده را "Social Media-Induced Dopamine Loop" می‌نامد: چرخه‌ای بی‌پایان از انتظار، پاداش و سقوط.

اما وقتی شادی و اعتمادبه‌نفس وابسته به تأیید مخاطب شد، مرز میان «من واقعی» و «من دیجیتال» از بین می‌رود. در مصاحبه‌های اینفلوئنسرها، این جمله بارها تکرار می‌شد: «انگار خود واقعی‌ام را فراموش کرده‌ام.»

فشارهای نامرئی: بار احساسی پیام‌های مخاطب

بخش دیگری از آسیب‌ها به‌قدری زیرپوستی است که کمتر دیده می‌شود. برخی از اینفلوئنسرها از پیام‌هایی گفتند که از سوی مخاطبان دریافت می‌کنند: درد دل، اعتراف، طلب کمک، یا گاهی تهدید و هجمه. روان‌شناسان این وضعیت را «انتقال عاطفی آنلاین» (Online Emotional Transference) می‌نامند.

مطابق مقاله‌ای در The Conversation، وقتی مرز میان فرد و مخاطب از بین می‌رود، و فرد به منبع بی‌پایان همدلی، همدردی و امید تبدیل می‌شود، فرسودگی روانی به سراغش می‌آید. اینفلوئنسرها، بی‌آنکه متخصص سلامت روان باشند، ناخواسته در نقش مشاور ظاهر می‌شوند؛ نقشی که فشار روانی آن کم از روان‌درمانگران حرفه‌ای نیست.

سندرم خستگی از شهرت

در روانشناسی، مفهومی به نام Fame Fatigue یا «سندرم خستگی از شهرت» وجود دارد؛ وضعیتی که افراد مشهور به دلیل ماندگاری طولانی‌مدت در معرض دید عمومی دچار فرسودگی روانی، افسردگی مزمن و بحران هویت می‌شوند. روان‌شناس‌ها تأکید می‌کنند که تداوم نگاه‌های عمومی، احساس تعلق و ارزشمندی را ضعیف می‌کند، و فرد را در یک وضعیت شکننده و بی‌قرار رها می‌سازد.

از بحران شخصی تا بحران فرهنگی

این فشار تنها بر روان اینفلوئنسرها اثر نمی‌گذارد، بلکه ساختارهای اجتماعی را هم دستخوش تغییر می‌کند. مخاطبان نیز کم‌کم به استانداردهای غیرواقعی خو می‌گیرند؛ به لبخندهایی که پشتشان اشک است، به زندگی‌هایی که در واقعیت وجود ندارند. فرهنگ مقایسه دائمی، مصرف‌گرایی نمایشی، و زیبایی‌شناسی افراطی، همگی از دل همین نمایش مداوم بیرون می‌آیند. و شاید به همین دلیل است که اضطراب فقط سهم اینفلوئنسرها نیست، بلکه بخش عمده‌ای از مخاطبان هم در حال تجربه نوعی از «اضطراب تماشا» هستند.

راهکارهای بهبود وضعیت روانی اینفلوئنسرها

با توجه به مشکلات روانی فراوانی که اینفلوئنسرها با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند، ضروری است که راهکارهایی برای مقابله با این مشکلات ارائه شود. اولین قدم، آگاهی‌بخشی به این افراد و تأکید بر لزوم مراقبت از سلامت روان است. بسیاری از اینفلوئنسرها از فشارهای روانی و اضطراب‌های موجود در فضای مجازی به‌طور مستقیم آگاه نیستند و به همین دلیل، برای مقابله با آن‌ها اقدام نمی‌کنند.

دومین قدم، ارائه پشتیبانی روان‌شناختی و مشاوره است. بسیاری از اینفلوئنسرها به‌ویژه در کشورهایی که شبکه‌های اجتماعی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، به دلیل ترس از افت اعتبار، از جلب کمک‌های روان‌شناختی خودداری می‌کنند. این در حالی است که مشاوره‌های روان‌شناختی می‌تواند در کاهش اضطراب و افسردگی آن‌ها مؤثر باشد.

علاوه بر این، یکی از راهکارهای اصلی، ایجاد مرزهای سالم میان زندگی شخصی و آنلاین است. اینفلوئنسرها باید یاد بگیرند که چطور زمان‌هایی را برای استراحت و حضور در دنیای واقعی در نظر بگیرند و در عین حال خود را از انتظارات دایمی فضای مجازی رها کنند.

سلفی

نقابی برای دیده‌شدن!

این روزها، نور فیلترها شاید روشن‌تر از همیشه باشد، اما پشت این نورها، سایه‌هایی آرام آرام گسترده می‌شوند. سایه‌هایی از اضطراب، فرسودگی، ترس و تنهایی. در دنیایی که همه چیز برای دیده‌شدن است، شاید مهم‌ترین چیزی که دیده نمی‌شود، «خودِ واقعی» است. ما، به عنوان مخاطبان این محتواها، باید آگاهانه‌تر و مسئولانه‌تر به این فضا نگاه کنیم و شاید وقت آن رسیده باشد که در کنار بحث از «مسئولیت اجتماعی اینفلوئنسرها»، از «سلامت روانی آن‌ها» هم حرف بزنیم .

منبع: تبیان 

لینک هدیه

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

هم اکنون دیگران می خوانند