علت ترس در کودکان چیست؟
وقتی صحبت از ترس کودکان میشود، نخست باید ترس مادر یا پدر را بررسی کرد! چون کودک بیگناهی که پای به این دنیا می گذارد در ابتدا ذهنش خالی است.
وقتی صحبت از ترس کودکان میشود، نخست باید ترس مادر یا پدر را بررسی کرد! چون کودک بیگناهی که پای به این دنیا میگذارد در ابتدا ذهنش خالی است و هیچ ترس و واهمهای ندارد و این ما هستیم که در کسوت مادر و پدر، ناخواسته به او یاد میدهیم بترسد و گاهی نیز با ایجاد شرایط نامناسب زندگی، او را از چیزهای مختلف میترسانیم.
ترس مادرو پدر یا ترسهای درونی هر کسی که از کودک نگهداری میکند! یکی از اقوام من تعریف میکرد که سالهای سال وقتی طوفان شروع میشده ناگهان ترس عمیقی به سراغش میآمده است. او مدتها به این موضوع فکر میکرد که ترس او از طوفان از کجا نشات میگیرد و چرا طوفان تا به این حد او را میترساند؟ تا این که بالاخره یک روز به خاطر آورد که زن خدمتکاری که در کودکی رختهای آنها را میشسته، هر بار که طوفان میشده فریاد میزده کهای وای طوفان !
احتمالا آن بنده خدا رختهایی را شسته و روی بند رخت، پهن کرده بوده و از این میترسیده که باد و طوفان رختها را کثیف یا خاکی کند و یا به زمین بیاندازد و علت فریاد او این بوده که نتیجه زحماتش به هدر رود. در حالیکه پسر کوچولویی که آن فریاد را میشنیده و علت آن را نمیدانسته، گمان میکرده که این خود طوفان است که ترس و وحشت دارد و در واقع وحشت از طوفان را بطور ناخودآگاه آموخته است!
بسیاری از ترسهای کودکان ما از این دسته هستند. وقتی مادری از تاریکی میترسد، یا وقتی مادری از ابراز وجود و گفتن حرفهای منطقی و دفاع از خود هراس دارد، یا وقتی پدری اعتماد به نفس پایین دارد و از گفتگوی منطقی با همسایهها یا اطرافیان سر باز میزند، همچنین هر زمان که مادر و پدر یا اطرافیان کودک، در درون از چیزهایی میترسند، حتی اگرجلوی کودک به ترس خود اعتراف نکنند ، باز هم کودک آن ترس را حس میکند و به احتمال بالا میآموزد که بترسد.
چرا که کودک از روی لحن و حالت و کلمات بزرگترها احساس آنها را عمیقا حس میکند و میفهمد. بنابراین بهترین راه برای پدر ومادرهایی که در درون خود ترسهای ناگفته دارند این است که حتی قبل از بچهدار شدن این ترسها را شناسایی کنند و با کمک مشاور و روانشناس و خودشناسی هر چه بیشتر، ترسهای خود را از بین ببرد. در غیر این صورت میتوانند به سادگی انتظار داشته باشند که کودکشان با همان ترسها یا ترسهای مشابه آن یا حتی با ترسهایی که به ظاهر مشابه آن ترس هم نیست بار بیاید.
پنج روش برای حساسیت کودکان عبارتند از:
پنج روش برای حساسیت کودکان عبارتند از:
ترس کودک خود را ارزیابی کنید
فرض کنید کودک شما بشدت از گربه میترسد. باید این بررسی را انجام بدهید که آیا از همه گربهها میترسد یا مثلا فقط از گربههای بزرگ یا سیاه؟ اگر از رعد و برق میترسد ببینید از صدای رعد میترسد یا از نور برق؟ با کودکتان حرف بزنید و واکنشهای او را در موقعیتهایی که ترسیده است زیر نظر بگیرید تا آگاهی بیشتری نسبت به ترس کودکتان پیدا کنید.
از کودکتان بخواهید که خودش میزان ترسش را مشخص کند
ترس، سطوح و درجات گوناگونی دارد به طوری که دانستن میزان آن به شما کمک میکند تا رویارویی کودک را در موقعیتهای ترسآور کنترل کنید و نیز به کودک کمک میکند تا متوجه کاهش شدت ترساش شود. برای کودکان بزرگتر بهتر است از درجهبندی صفر تا ده استفاده کنید. یعنی از آنها بخواهید میزان ترسشان را با یکی از اعداد بین صفر تا ده بیان کنند. برای کودکان کوچکتر که درک مفهوم اعداد برایشان مشکل است، بهتر است میزان وحشت خودشان را با فاصله دو دست از هم نشان دهند.
ترسها را بر اساس درجه آنها فهرست کنید
وقتی فرزندتان در بیان میزان و درجه ی اضطرابش ماهر شد، ترسهای او را به بخشهای قابل بررسی تقسیم کنید. یعنی درآخر فهرست ترسهای خفیفتر و در بالای آن، موارد جدیتر را قرار دهید. سپس کار را از ترسهای خفیفتر شروع کنید و به سمت موارد شدیدتر پیش بروید. برای مثال، ترس از گربه درجات گوناگونی دارد. کمترین درجه ترس هنگامی است که کودک کتابی را در بارهی گربه ورق میزند. یک درجه بالاتر، تماشای یک گربه واقعی است و در نهایت بالاترین درجه ترس، نوازش کردن آن گربه است.
راههای از بین بردن اضطراب را به کودکتان بیاموزید
اول مطمئن شوید که در این لحظه اضطراب کودک کم ست. چون اگر ترس به سرعت تشدید شود، کودک قبل از آن که نتیجه ی مقاومت در برابر آن را دریابد، از موقعیت یاد شده فرار خواهد کرد. بنابراین پیش از آنکه به حساسیتزدایی کودک نسبت به ترسش بپردازید راههای خنثی کردن اضطراب را به او یاد دهید. راههای کسب آرامش بدنی (ریلکسیشن) که البته والدین باید قبلا آن را بیاموزند و سپس به کودک یاد بدهند ، تنفس عمیق، تکرار واژههای آرامش دهنده و مشابه اینها میتواند به آرامش کودکتان کمک کند.
همچنین حضور مادر و پدر نوعی حمایت عاطفی بهشمار میآید و تماس و نزدیکی شما به کودک به او احساس امنیت میدهد و تشویقش میکند تا به جای عقبنشینی، به تلاش خود برای غلبه بر اضطراب ادامه دهد. همچنین گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، شمارش اعداد، خوردن خوراکی و مشابه اینها هم میتوانند به آرامش کودک کمک کنند.
برای ترس از گربه
اینک عکسهایی از گربه را به کودک نشان دهید. دربارهی طرز ایستادن و نشستنن گربه با کودک گفتگو کنید. عکسها را در همه جای خانه بگذارید تا کودک به آنها نگاه کند. در مرحله بعد داستانهایی دربارهی گربه به کودک خود بگویید. دربارهی خطرات گربه اطلاعات صحیح به او ارائه دهید و حالات دوستانه یا خصمانه حیوان را برایش تشریح کنید. در مرحله بعدی برای کودکتان فیلمها یا کارتونهایی دربارهی گربه تهیه کنید تا ببیند. اگر هنرپیشه اول این فیلمها کودک باشد چه بهتر.
در مرحله بعدی کودک را به نزدیک شدن به گربه تشویق نکنید اما بگذارید از فاصلهای مطمئن و نسبتا دور به گربه نگاه کند. کم کم فاصله را کم کنید اما مراقب احساس امنیت در کودک باشید. صبور باشید. گاهی ممکن است چند قدم نزدیک شدن به گربه چند روز تمرین لازم داشته باشد. در مرحله بعد در حالی که کودک دورتر و کنار کسی ایستاده خودتان به گربه نزدیک شوید و با صدای بلند برای فرزندتان توضیح دهید مثلا بگویید ببین داره دستم رو بو میکنه، ببین دارم نوازشش میکنم و... در مرحله بعدی درمنزل نقش گربه را بازی کنید تا کودک بتواند نزدیک شدن به گربه را با شما تمرین کند.
در مرحله بعد یک گربه کوچک و آرام را انتخاب کنید و با کودکتان به آن نزدیک شوید. در حالیکه دست کودک را گرفتهاید به آرامی به طرف گربه بروید و او را تحسین کنید و به کودکتان هم یادآور شوید که نفس عمیق بکشد. به او بیاموزید با خودش بگوید من از گربه نمیترسم این گربه خیلی بامزه است. در هنگام نزدیک شدن به گربه از کودکتان بخواهید میزان ترسش را بیان کند. هر قدم که جلو میرود او باید میزان ترسش را به شما بگوید. اگر درجه ترس پایین آمده بود قدم بعدی را بردارید.
تا بهتدریج به فاصلهای برسید که بتوانید حیوان را لمس کنید. از این به بعد موقعیتهای بیشتری ایجاد کنید تا کودک با گربه روبرو شود. زمانی را صرف بازی کردن با گربه کنید و او را تشویق کنید که گربه را کمکم نوازش کند. بهتدریج گربه بزرگتری را جایگزین گربه کوچکتر کنید. علائم دوستانه هر حیوانی را به کودکتان بیاموزید. اگر اجرای این گامها برایتان دشوار است حتما از متخصص روانشناسی کودک کمک بگیرید. اما توجه داشته باشید که پیشگیری از درمان بهتر است و لازم است بر ترسهای خود و بر ترساندن کودک خود غلبه کنید.
ترسهایی که خودمان مستقیما به کودکانمان تزریق میکنیم!
اکثر ما با این نوع ترسها آشنایی داریم. این نوع ترسها همانهایی هستند که خودمان به کودکمان تزریق میکنیم. مثلا میگوییم اگر نمرهات بیست نشود... اگر در مهمانی زیاد شلوغ کنی ... اگر در امتحان قبول نشوی ... اگر لباست کثیف شود ... اگر وسایلت را خراب کنی ... چنین و چنان خواهم کرد. مسلم بدانید حتی اگر کودکتان به روی خود نیاورد با این نوع تهدیدها کودکی مضطرب و ترسو بار خواهد آمد و اضطراب او ممکن است در زمینههای متعدد و متفاوتی خود را نشان بدهد.
ترسهایی که خودمان مستقیما به کودکانمان تزریق میکنیم!
اکثر ما با این نوع ترسها آشنایی داریم. این نوع ترسها همانهایی هستند که خودمان به کودکمان تزریق میکنیم. مثلا میگوییم اگر نمرهات بیست نشود... اگر در مهمانی زیاد شلوغ کنی ... اگر در امتحان قبول نشوی ... اگر لباست کثیف شود ... اگر وسایلت را خراب کنی ... چنین و چنان خواهم کرد. مسلم بدانید حتی اگر کودکتان به روی خود نیاورد با این نوع تهدیدها کودکی مضطرب و ترسو بار خواهد آمد و اضطراب او ممکن است در زمینههای متعدد و متفاوتی خود را نشان بدهد.
مثلا ممکن است کابوس ببیند خواب ناراحتی داشته باشد، ترس خود را به موجودات خیالی نسبت دهد، دچار ترس شدید از سگ یا از سایر حیوانات بشود، از تنهایی یا تاریکی بترسد، از امتحان یا از جمع بترسد و همینطور تا آخر. بدیهی است که وقتی والدین کودک را میترسانند ناچارند منتظر عواقب ناهنجار آن هم باشند.
کنترل صحیح کودکان
اگر میخواهید کودکتان کاری را انجام ندهد یا انجام بدهد، اگر میخواهید زیاد شلوغ نکند یا زیاد شما را اذیت نکند راههای کنترلی غیر از ترساندن پیدا کنید. توضیح علت چیزها، فراهم کردن فضای باز و مناسب برای بازی و تفریح، برخی محرومیتها، مواجه کردن کودک با نتایج عملاش، سرگرم کردن او با کودکان دیگر، سرگرم کردناش با اسباب بازیهای فکری و خلاقانه و مانند اینها راههایی منطقیتر برای کنترل اوست.
کنترل صحیح کودکان
اگر میخواهید کودکتان کاری را انجام ندهد یا انجام بدهد، اگر میخواهید زیاد شلوغ نکند یا زیاد شما را اذیت نکند راههای کنترلی غیر از ترساندن پیدا کنید. توضیح علت چیزها، فراهم کردن فضای باز و مناسب برای بازی و تفریح، برخی محرومیتها، مواجه کردن کودک با نتایج عملاش، سرگرم کردن او با کودکان دیگر، سرگرم کردناش با اسباب بازیهای فکری و خلاقانه و مانند اینها راههایی منطقیتر برای کنترل اوست.
بسیاری از مادر و پدرها میخواهند اولین راهی را که به ذهنشان میرسد برای کنترل کودک خود بکار گیرند. خود مادر و پدرها حوصله خلاقیت و فکر کردن دربارهی بهترین روشهای کنترل کودکان را ندارند. در چنین حالتی بدیهی است که تنها از روشهای قدیمی مانند ترساندن استفاده میکنند. روشهایی که در رشد روانی کودک آنها نقش تخریبی دارد و کودک آنها را با ترس و اندوه بار میآورد.
راهنماییهایی برای غلبه بر ترسهای کودکان
اگر روشهای پیشگیرانهای که بیان شد اجرا نشده باشند ممکن است کودک شما دچار ترس از چیز یا چیزهای خاصی شود. وقتی ترس کودک، بیش از مدت زمانی که انتظار میرفته طول بکشد یا چنان شدید باشد که فعالیتهای زندگیاش را مختل کند، تلاش مادر و پدر برای کم کردن این ترس ضروری تلقی میشود. زیرا اگر به این ترس رسیدگی نشود ممکن است به فوبی ( یعنی ترس مرضی تبدیل شود).
راهنماییهایی برای غلبه بر ترسهای کودکان
اگر روشهای پیشگیرانهای که بیان شد اجرا نشده باشند ممکن است کودک شما دچار ترس از چیز یا چیزهای خاصی شود. وقتی ترس کودک، بیش از مدت زمانی که انتظار میرفته طول بکشد یا چنان شدید باشد که فعالیتهای زندگیاش را مختل کند، تلاش مادر و پدر برای کم کردن این ترس ضروری تلقی میشود. زیرا اگر به این ترس رسیدگی نشود ممکن است به فوبی ( یعنی ترس مرضی تبدیل شود).
معمولا بیمار مبتلا به فوبی در بسیاری از موارد از غیرمنطقی بودن ترسهای خود آگاه است، اما نمیتواند در مقابل آن مقاومت کند. در این صورت لازم است که از متخصص برای رفع یا کاهش ترس کودک کمک بگیرید. اما روشهایی هم وجود دارد که خود والدین میتوانند از آنها بهره بگیرند. این روشها عمدتا دربارهی کم کردن حساسیتهای کودک نسبت به موضوع ترس است که بدان حساسیت زدایی گفته میشود.
منبع:
زندگی آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼