قصه های شب بخیر کوچولو، خواب قطار/ پادکست
صبح که فرشته کوچولو از خواب بیدار شد و صبحانشو خورد، رفت که عروسکشو برداره و بازی کنه...
صبح که فرشته کوچولو از خواب بیدار شد و صبحانشو خورد، رفت که عروسکشو برداره و بازی کنه ولی مادر گفت امروز میخوایم بریم خونه مادربزرگ باید زودتر آماده بشیم...
امشب هم یکی دیگه از قصه های شبانه و قشنگ رو با صدای زیبای خانم نشیبا با همدیگه گوش می دیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼