افزایش استقلال کودکان، تاکتیک داره!
استقلال چیه؟ کی وابسته است، کی مستقل؟ کسی استقلال داره که بتونه برای خودش تصمیم بگیره.
استقلال چیه؟ کی وابسته است، کی مستقل؟ کسی استقلال داره که بتونه برای خودش تصمیم بگیره. اگه یکی تصمیم بگیره و من بهدستور اون عمل کنم، من مستقل نیستم. اینطور نیس؟
پس اگه کمک کردیم تا بچهمون، خودش تصمیم بگیره چی درسته و چی غلط، اونو مستقل بار آوردیم و اگه هی باید بهش بگیم چی درسته و چی غلط و نمیتونه خودش تصمیم بگیره، اونوقت اون وابسته است. با این توضیح، معلومه که برای مستقل بار آوردنش، باید کاری کنیم تا درست تصمیم گیری کردن رو خوب یاد بگیره.
برای تصمیمگیری بهچی احتیاج داره؟ حتماً میدونین که برای تصمیمگیری، باید اطلاعات وارد ذهن بشه، در موردشون فکر بشه، بعد بین چند گزینه یا مورد، یکی انتخاب بشه. و هرچه ما برای انجام این سه کار، یعنی پرسیدن، فکر کردن و انتخاب کردن، نقش کمتری داشته باشیم، یعنی از ما کمتر بپرسه، کمتر بهجاش فکر کنیم و کمتر بهجاش انتخاب کنیم، تونوقت مستقل تصمیمگیری کرده و لذا، مستقل بار اومده.
و مثل هر کار خوب دیگهای، اگه برای تصمیمگیری مستقل تشویقش کنیم، بهتر و زودتر مستقل بار میآد. حتماً نحوۀ تشویق کردن رو بهخاطر دارین؟ اما برای تشویق برای مستقل تصمیم گرفتن، بهترین کار تمرین تصمیمگیریه. تمرین تصمیمگیری یعنی چی؟
یعنی بهش اجازه بدیم، یا این فرصت رو در اختیارش قرار بدیم که خودش تصمیم بگیره و بهتصمیم او، حتی وقتی تصمیم نادرستی گرفته، احترام بزاریم. این کار بهترین روشیه که باعث میشه تا باز هم بخواد خودش تصمیمگیری کنه. احترام گذاشتن بهتصمیم اون، مهمترین و بهترین تشویق برای تصمیمگیریه.
پسر لباس نامناسبی را برای پوشیدن در هوای سرد زمستان انتخاب کرده است.
پدر: فکر میکنم توی این هوا، این لباس مناسب نباشه، اما اگه تو این تصمیم رو گرفتی، من بهتصمیم تو احترام میزارم.
پدر بهتصمیم فرزندش احتراک گذاش، حتی وقتی میدونه که اون تصمیم، درست نیس. بهنظر این پدر، ارزش مستقل بارآوردن فرزندش بیشتره تا عواقب چنین تصمیم نادرستی.
فراموش نکنین که حتی وقتی این پسر چنین تصمیمی میگیره، امنیت فرزند در برابر سرما، باز هم برعهدۀ پدره. یک پدر نمیتونه بهپسرش بگه خودت اشتباه کردی. چرا؟ چون فرزند امانته که بهپدر سپرده شده.
پس یک پدر خوب، بهتصمیم فرزندش احترام میذاره اما لباس گرم هم برمیداره. اگه فرزندش فهمید که تصمیم اشتباهی گرفته، پدر باید بهش کمک کنه و لباس گرم رو در اختیارش بذاره. اگه تصمیمش اشتباه نبود و مشکلی پیش نیومد، چه بهتر.
اما اگه این کار رو نکنیم، یعنی بهتصمیم فرزندتون توی این سن، احترام نذاریم و نتونه در کودکی تمرین کنه، اونوقت فرزندی رو تربیت کردیم که در موقع انتخاب همسر یا انتخاب شغل، تازه میخواد خودش باشه. خودش تصمیم بگیره و اونوقت هرچی بهش بگیم تصمیم تو اشتباهه، یا حالا این تصمیم برامون سرنوشت سازه و وقت تمرین تصمیمگیری نیس، فایدهای نداره. عواقب تصمیمها هم گاهی اونقدر بد و دشواره که نمیشه با یک لباس گرم برداشتن، جبرانش کرد.
پس نکتهای که میخواییم بهش تاکید کنیم اینه که تمرین تصمیمگیری وقتی ارزش داره که در دوران کودکی انجام بشه. یعنی تا در دوران کودکیه و موضوع مهمی در کار نیس، اجازه بدین و بزارین خودش تمرین کنه و تصمیمگیریکردن رو یاد بگیره تا اگه تصمیم نادرستی گرفت، عواقب تصمیمگیری نادرستش پرخطر نباشه و با ضرر جزئی، نتیجه کارش رو بفهمه و خودش درس بگیره.
یادتون باشه، دوران کودکی وقت تمرینه، نه بزرگسالی. پس تا میتونین در کودکی، اونها رو بهتمرین تصمیمگیری تشویق کنین.
ببینیم این پدر، توی نمایش بعد، داره چیکار میکنه؟ بهنظر داره بهفرزندش استقلال رو یاد میده. میتونین حدس بزنین داره روی کدوم کار میکنه: پرسیدن، فکر کردن یا انتخاب کردن؟
دختر: بابا خدا چه شکلیه؟
پدر: سؤال مشکلیه، فکر میکنی کی میتونه کمکمون کنه جواب درستش رو پیدا کنیم؟
اینجا پدر زود جواب سؤال رو نداد، بلکه سعی کرد ذهن دخترش رو بهاین سمت هدایت کنه که ببینه از چه کسای دیگهای، جز پدر و مادرش میتونه سؤال کنه و اطلاعات بدس بیاره. بهاین کار پدر میگیم اجرای تکنیک از کی بپرسیم.
یادتون باشه، جواب سؤال رو دادن وظیفه پدر و مادرها نیس، ساختن شخصیت سالم و مستقل وظیفۀ اونهاس. اگه بچه سؤالی داره و میخواین جواب بدین، جواب بدین. اشکالی نداره. فرزندپروری مثل بازیه، گاهی از تاکتیک استقلال استفاده میکنیم، گاهی تاکتیک تشویق، گاهی تاکتیک احساس، گاهی از هیچکدوم.
یعنی تاکتیکی در کار نیس، چون نمیخوایم تکنیک بزنیم یا اصلاً نمیخوایم امروز فرزندپروری بازی کنیم. یعنی امروز حوصله نداریم روی شخصیتش کار کنیم. زوری نیس که.
پس اگه کمک کردیم تا بچهمون، خودش تصمیم بگیره چی درسته و چی غلط، اونو مستقل بار آوردیم و اگه هی باید بهش بگیم چی درسته و چی غلط و نمیتونه خودش تصمیم بگیره، اونوقت اون وابسته است. با این توضیح، معلومه که برای مستقل بار آوردنش، باید کاری کنیم تا درست تصمیم گیری کردن رو خوب یاد بگیره.
برای تصمیمگیری بهچی احتیاج داره؟ حتماً میدونین که برای تصمیمگیری، باید اطلاعات وارد ذهن بشه، در موردشون فکر بشه، بعد بین چند گزینه یا مورد، یکی انتخاب بشه. و هرچه ما برای انجام این سه کار، یعنی پرسیدن، فکر کردن و انتخاب کردن، نقش کمتری داشته باشیم، یعنی از ما کمتر بپرسه، کمتر بهجاش فکر کنیم و کمتر بهجاش انتخاب کنیم، تونوقت مستقل تصمیمگیری کرده و لذا، مستقل بار اومده.
و مثل هر کار خوب دیگهای، اگه برای تصمیمگیری مستقل تشویقش کنیم، بهتر و زودتر مستقل بار میآد. حتماً نحوۀ تشویق کردن رو بهخاطر دارین؟ اما برای تشویق برای مستقل تصمیم گرفتن، بهترین کار تمرین تصمیمگیریه. تمرین تصمیمگیری یعنی چی؟
یعنی بهش اجازه بدیم، یا این فرصت رو در اختیارش قرار بدیم که خودش تصمیم بگیره و بهتصمیم او، حتی وقتی تصمیم نادرستی گرفته، احترام بزاریم. این کار بهترین روشیه که باعث میشه تا باز هم بخواد خودش تصمیمگیری کنه. احترام گذاشتن بهتصمیم اون، مهمترین و بهترین تشویق برای تصمیمگیریه.
پسر لباس نامناسبی را برای پوشیدن در هوای سرد زمستان انتخاب کرده است.
پدر: فکر میکنم توی این هوا، این لباس مناسب نباشه، اما اگه تو این تصمیم رو گرفتی، من بهتصمیم تو احترام میزارم.
پدر بهتصمیم فرزندش احتراک گذاش، حتی وقتی میدونه که اون تصمیم، درست نیس. بهنظر این پدر، ارزش مستقل بارآوردن فرزندش بیشتره تا عواقب چنین تصمیم نادرستی.
فراموش نکنین که حتی وقتی این پسر چنین تصمیمی میگیره، امنیت فرزند در برابر سرما، باز هم برعهدۀ پدره. یک پدر نمیتونه بهپسرش بگه خودت اشتباه کردی. چرا؟ چون فرزند امانته که بهپدر سپرده شده.
پس یک پدر خوب، بهتصمیم فرزندش احترام میذاره اما لباس گرم هم برمیداره. اگه فرزندش فهمید که تصمیم اشتباهی گرفته، پدر باید بهش کمک کنه و لباس گرم رو در اختیارش بذاره. اگه تصمیمش اشتباه نبود و مشکلی پیش نیومد، چه بهتر.
اما اگه این کار رو نکنیم، یعنی بهتصمیم فرزندتون توی این سن، احترام نذاریم و نتونه در کودکی تمرین کنه، اونوقت فرزندی رو تربیت کردیم که در موقع انتخاب همسر یا انتخاب شغل، تازه میخواد خودش باشه. خودش تصمیم بگیره و اونوقت هرچی بهش بگیم تصمیم تو اشتباهه، یا حالا این تصمیم برامون سرنوشت سازه و وقت تمرین تصمیمگیری نیس، فایدهای نداره. عواقب تصمیمها هم گاهی اونقدر بد و دشواره که نمیشه با یک لباس گرم برداشتن، جبرانش کرد.
پس نکتهای که میخواییم بهش تاکید کنیم اینه که تمرین تصمیمگیری وقتی ارزش داره که در دوران کودکی انجام بشه. یعنی تا در دوران کودکیه و موضوع مهمی در کار نیس، اجازه بدین و بزارین خودش تمرین کنه و تصمیمگیریکردن رو یاد بگیره تا اگه تصمیم نادرستی گرفت، عواقب تصمیمگیری نادرستش پرخطر نباشه و با ضرر جزئی، نتیجه کارش رو بفهمه و خودش درس بگیره.
یادتون باشه، دوران کودکی وقت تمرینه، نه بزرگسالی. پس تا میتونین در کودکی، اونها رو بهتمرین تصمیمگیری تشویق کنین.
ببینیم این پدر، توی نمایش بعد، داره چیکار میکنه؟ بهنظر داره بهفرزندش استقلال رو یاد میده. میتونین حدس بزنین داره روی کدوم کار میکنه: پرسیدن، فکر کردن یا انتخاب کردن؟
دختر: بابا خدا چه شکلیه؟
پدر: سؤال مشکلیه، فکر میکنی کی میتونه کمکمون کنه جواب درستش رو پیدا کنیم؟
اینجا پدر زود جواب سؤال رو نداد، بلکه سعی کرد ذهن دخترش رو بهاین سمت هدایت کنه که ببینه از چه کسای دیگهای، جز پدر و مادرش میتونه سؤال کنه و اطلاعات بدس بیاره. بهاین کار پدر میگیم اجرای تکنیک از کی بپرسیم.
یادتون باشه، جواب سؤال رو دادن وظیفه پدر و مادرها نیس، ساختن شخصیت سالم و مستقل وظیفۀ اونهاس. اگه بچه سؤالی داره و میخواین جواب بدین، جواب بدین. اشکالی نداره. فرزندپروری مثل بازیه، گاهی از تاکتیک استقلال استفاده میکنیم، گاهی تاکتیک تشویق، گاهی تاکتیک احساس، گاهی از هیچکدوم.
یعنی تاکتیکی در کار نیس، چون نمیخوایم تکنیک بزنیم یا اصلاً نمیخوایم امروز فرزندپروری بازی کنیم. یعنی امروز حوصله نداریم روی شخصیتش کار کنیم. زوری نیس که.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼