برخورد با کودکان بیش فعال، موتورشان را تنظیم کنید
بچهها موجوداتی شاد و شیرین هستند که گاهی بیشازحد شیطنت میکنند؛ به گونهای که بعضیاوقات به نظر میرسد مشکل دارند.
بچهها موجوداتی شاد و شیرین هستند که گاهی بیشازحد شیطنت میکنند؛ به گونهای که بعضیاوقات به نظر میرسد مشکل دارند. متاسفانه گاهی بزرگسالان نمیتوانند تشخیص درستی از رفتار کودکان داشته باشند و به همین دلیل گاهی ذهنشان بهسمت نگرانیهای ناشی از «بیشفعالی» میرود. تشخیص این اختلال حتما باید تحتنظر پزشک متخصص انجام شود. دراینخصوص با دکتر زهرا رمضانخانی گفتوگو کردهایم که میتواند مفید واقع شود.
دلایل بروز بیشفعالی
عوامل زیادی درزمینه ابتلای کودکان به بیشفعالی وجود دارد که ازجمله آنها میتوان به عوامل ارثی و ژنتیک اشاره کرد؛ همچنین بین دو نیمکره مغز، مواد مترشحهای وجود دارد که جریان و سیناپسهای بین دو نیمکره را برقرار میکند و میزان این مواد در افراد بیشفعال کمتر است؛ البته ازجمله عوامل دیگر میتوان به آلودگی هوا، مشکلات قبل از بارداری و حین بارداری، استنشاق هوای آلوده و اختلالات پس از تولد نیز اشاره کرد.
تمایز بیشفعالی با شیطنت
اوایل کودکی، متمایزکردن نشانههای کمبود توجه و بیشفعالی با شیطنت و جنبوجوش زیاد از یکدیگر بسیار مشکل است. گاهی چون پدر و مادر در کودکی ساکت و آرام بودهاند، وقتی با بچه پرجنبوجوشی مواجه میشوند، فکر میکنند فرزندشان دچار بیشفعالی شده است.
درجات بیشفعالی
نشانههای فقدان توجه در بچههایی که بهرههوشی پایینی دارند نیز شایع است. باید بین اختلال در فعالیت و اختلال در توجه، تمایز قائل شویم. البته ممکن است این موارد در کودکی بهطور همزمان یا فقط یک مورد آن دیده شود؛ یعنی کودک ممکن است فقط درزمینه توجه نقص داشته باشد یا اینکه فقط جنبوجوش زیادی داشته باشد ولی توجهش بد نباشد، آنچه بیشتر شایع است، ترکیبی از هر دوی این موارد است؛ یعنی بیشفعالی توأم با کمبود توجه.
ملاکهای تشخیص
ما برای تشخیص بیشفعالی چند ملاک داریم که اگر ۶ مورد آنها بهمدت ۶ماه در کودکی تداوم داشته باشد و با سطح رشدی او هم همخوانی نداشته باشد (مثلا یک بچه ۹ساله کارهایی را انجام میدهد که متناسب با بچهای ۴ساله است.) میگوییم کودک دچار بیشفعالی است. در فقدان توجه، کودکان در انجام تکالیف مدرسه یا هنگام بازی توجه ندارند. وقتی کودک را صدا میزنیم انگار نمیشنود؛ تا جایی که فکر میکنیم شاید مشکل شنوایی داشته باشد اینگونه کودکان اغلب از دستورالعملها پیروی نمیکنند و در فهم آنها دچار اشتباه میشوند. وقتی میگوییم مدادت را بده، مفهوم آن را متوجه میشود و عمدا نافرمانی نمیکند اما نمیتواند برای انجام آن فرمان بهخوبی حواسش را جمع کند. همچنین در سازماندهی انجام تکالیف و فعالیتهایش مشکل دارد؛ مثلا نمیداند به چه ترتیب باید کارهایش را انجام دهد همین موضوع باعث میشود که کودک با نوعی بیمیلی نسبت به انجام کارهایش مواجه شود و اغلب به انجام کارهایی که به تلاش ذهنی نیاز دارند مثل انجام تکالیف مدرسه و درستکردن پازل و... بیمیلی نشان میدهد، چون تمرکز ندارد وسایلش را گم میکند و بر اثر محرکهای نامربوط به آسانی
دچار حواسپرتی میشود؛ مثلا هنگام انجام تکالیفش، کوچکترین صدایی حواس او را پرت میکند. این قبیل بچهها معمولا فراموشکار هستند، مثلا یادشان میرود قبل از خواب مسواک بزنند. اغلب بیقرارند و نمیتوانند آرام بنشینند. در انجام کارهای آرام و بیسروصدا مشکل دارند، زیاد حرف میزنند یا وسط حرف دیگران میآیند، تاجاییکه فکر میکنیم خیلی عجول هستند.
معمولا تا قبل از ورود به دبستان، مشکلات کودکان بیشفعال کمتر حس میشود ولی مشکل زمانی بیشتر به چشم میآید که کودک با ورود به مدرسه در انجام تکالیف و تمرکز بر درس ناتوان میشود؛ مثلا نمیتواند بنشیند تا معلم درسش را تمام کند، نقطه، خط یا جمله را جا میاندازد و ... . اگر مشکل بیشفعالی در کودکی حل نشود، این مشکل در بزرگسالی هم ادامه پیدا کند ولی اغلب با شروع بلوغ مشکل کمتر و کودک بهتدریج آرام میشود؛ ضمن اینکه فراوانی ابتلا در پسرها بیشتر از دخترهاست.
درمان
یکی از راههای اصلی درمان بیشفعالی استفاده از داروست، متاسفانه اشتباهی که معمولا خانوادهها درزمینه بیماریهای روحی-روانی دارند این است که فکر میکنند درمان فقط با استفاده از دارو تکمیل میشود؛ حال آنکه مصرف دارو در این بیماریها فقط بخشی از درمان به حساب میآید و درکنار دارو حتما باید درمانهای رفتاری، شناختی، بازی درمانی و تکنیکهای تغییر رفتار هم به کار گرفته شوند. تا زمانیکه تاثیر دارو در بدن کودک باشد کودک تمرکز بیشتری خواهد داشت و بهتر میتواند مطلب را یاد بگیرد، دارو فقط میتواند بیشفعالی را مهار کند اما اگر دارو استفاده نشود، مراحل یادگیری او بهخوبی انجام نمیشود.
راهکارهای مناسب در برخورد با کودکان بیشفعال
بهترین روش برای برخورد با کودکان بیشفعال علاوهبر دارو، رفتار مناسب با آنهاست؛ درمانهای کمکی میتوانند شامل رفتاردرمانی، بازی درمانی و کاردرمانی باشند. بهعلاوه کارکردن روی حسهای مختلف نیز کمک زیادی به آنها میکند، خوابیدن روی توپهای تعادلی بزرگ، راهرفتن روی تختههای تعادل یا کارکردن با سوزنهای ریز مخصوص بازی هم بسیار مفید است. درکنار استفاده از دارو برای افزایش تواناییهای مختلف او، حتما باید کار بر روان کودک هم انجام شود.
تقویت ذهن و روان
کاردرمانی ذهنی و فیزیکی یا بهنوعی فیزیوتراپی ذهن و روان، مهمترین عامل در درمان بیشفعالی کودکان است، البته این موارد باید با کمک متخصص انجام شود. گفتاردرمانی و کاردرمانی صرفا به معنای کارکردن کودک نیست؛ بلکه به معنای رشتهای است منشعب از فیزیوتراپی ذهن و روان برای تقویت هرچه بیشتر آن، ضمن اینکه خانوادهدرمانی هم میتواند دراینخصوص بسیار موثر باشد؛ یعنی همه اعضای خانواده باید با هم هماهنگ باشند و حتی مربی مهد یا معلم مدرسه نیز میتواند وارد برنامه تغییر رفتار و اصلاح آن شود.
پرهیز از خشونت
توجه داشته باشیم رفتاری که با اینگونه کودکان داریم، بههیچوجه نباید خشونتآمیز یا همراه با تنبیه بدنی باشد. اما در بحث یادگیری توصیه میشود که رفتار محبتآمیز توأم با قاطعیت فراموش نشود. شیوه آموزش بچههای بیشفعال نباید یکنواخت، ملایم یا کسلکننده باشد بلکه باید با خلاقیت و صبوری، هرلحظه بیشتر توجه او را به خود جلب کنیم.
متاسفانه کلاسهای عادی متناسب با کودکان بیشفعال نیستند و بهتر است این کودکان حتما در شرایط استاندارد و مطابق با شرایط خودشان آموزش ببیند؛ مثلا چون زود خسته میشوند، به آنها اجازه داده شود در فواصل کوتاهی استراحت کنند یا به فعالیتهای غیردرسی بپردازند و در تنظیم ساعتهای یادگیری این کودکان (در خانه یا مدرسه) انعطاف بیشتری داشته باشیم. بهتر است به این کودکان در کلاس درس توجه بیشتری شود؛ مثلا جلوی کلاس بنشینند تا کمتر حواسشان پرت شود؛ ضمن اینکه بهتر است حتما آموزش انفرادی هم انجام شود.
فعالیتهای خاص
معمولا پزشک، والدین را برای یافتن مراکز ویژه این کودکان راهنمایی خواهد کرد؛ بنابراین تا زمان رشد طلایی کودک یعنی 12سالگی، خانواده هم باید درکنار او تلاش کنند و از تمام خدمات توانبخشی برای بهبود کیفیت آموزش او بهره بگیرند؛ اما اگر شناخت بیشتری از این اختلالات داشته باشیم، هیچگاه بیدلیل کودکان را متهم به بیادبی نخواهیم کرد؛ ضمن اینکه والدین هم در پیشآمدن چنین مشکلاتی مقصر نیستند. اگرچه باید حتما آگاهیهای لازم را دراینخصوص کسب کنند تا این مشکل تبدیل به اختلالهای رفتاری آینده و کمبود اعتمادبهنفس کودکان نشود.
تغذیه کودکان بیشفعال
بهتر است درمورد تغذیه کودکان بیشفعال حتما با پزشک آنها مشورت کنیم، مثلا مصرف بعضی از مواد افزودنی مثل انواع پفک، چیپس، فستفودها، شکلات، شیرینیهای رنگی و مواد کافئیندار مثل انواع شکلاتها، نوشابههای انرژیزا، فلفل، غذاهای تند و تحریککننده موجب تحریک بیشتر آنها میشود. بهتر است تغذیه این کودکان هم تغذیهای سالم و ساده شامل میوهها، سبزیجات و انواع مغزها (گردو، پسته، بادام و..) باشد. ورزش و موسیقی هم برای این کودکان بسیار مناسب است؛ ضمن اینکه بهتر است از دیدن فیلمهای بهاصطلاح اکشن و خشن هم خودداری کنند تا آرامش بیشتری داشته باشند.
منبع:
موفقیت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼