تنظیم هیجان کودکان، تاثیر گروه همسالان
تنها والدین و معلمان نیستند که توانایی کودک را در تنظیم هیجان تحت تاثیر قرار می دهند.
تنها والدین و معلمان نیستند که توانایی کودک را در تنظیم هیجان تحت تاثیر قرار می دهند؛ گروه همسالان هم نقش مهمی را ایفا می کنند. همسالان برای همدیگر حکم آموزندگان را دارند.
کودکان در حین تعامل و بازی و یادگیری، شدیداً تحت تاثیر همسالانشان هستند. آنها همچنین در نتیجۀ خواسته های پیچیده ای که باید در روبه رو شدن با همسالان یاد بگیرند، به تنظیم هیجان دست می یابند.
وقتی که دانش آموزان وارد مدرسه می شوند، باید کنترل هیجانات و مهارت های گفتگو دربارۀ مشکلات را بدون از دست دادن کنترل یاد بگیرند. همسالان، کودکانی را که به آسانی هیجاناتشان را تنظیم می کنند دوست دارند و به دنبال همبازی ها و هم تیمی هایی مثل آنها می روند.
در بین پیش دبستانی ها، واکنش پذیری یک کودک به همراه توانایی او در برقراری ارتباط با هیجاناتش، هم با تعارض و هم همکاری با همسالانش رابطه دارد.
وقتی که کودکان به علت ناکامی در تعامل با همسالان خیلی برآشفته می شوند و با سروصدا واکنش نشان می دهند، به احتمال بیشتری با همسالانشان تعارض پیدا می کنند.
بعضی از پسران جوان ممکن است در طی یک بازی بی قاعده، به آسانی کنترل خود را از دست دهند. در پیش دبستانی و هم در کودکستان، پسرانی که در تنظیم هیجان ضعیف تر هستند، و زمان زیادی را در کنار افراد شبیه خود می گذرانند، شایستگی اجتماعی پایینی دارند.
کودکانی که کنترل هیجانات منفی را کار دشواری می دانند، از همسالانشان فاصلۀ بیشتر و بیشتری می گیرند. دختران و پسرانی که شدیداً احریک می شوند و نمی توانند به صورت سازمان یافته ای با هیجاناتشان روبه رو شوند، ممکن است دست به کناره گیری، بر هم زدن سرگرمی دیگران، یا برون ریزی پرخاشگرانه بزنند.
کودکانی که در شروع مدرسه و سال های اولیه تحصیل مشکلات تنظیم هیجاناتشان تداوم پیدا می کند، به احتمال بیشتری در شایستگی اجتماعی مشکل دارند، به این خاطر که واکنش های منفی و شدید، در کنار توانایی کنترل و هیجانات و توجه، رابطۀ بسیار شدیدی با شایستگی اجتماعی در این گرونه سنی دارند.
کودکانی که با هیجانات منفی واکنش نشان می دهند و در بیان احساسات منفی خود مشکل دارند، نه تنها همسالان این افراد را طرد می کنند، بلکه معلمانشان هم آنها را به عنوان افراد بدون دوست و بسیار پرخاشگر توصیف می کنند.
توانایی تعدیل یا بهبود عصبانیت یا هیجان شدید، با توانایی کودک در ابقاء مشارکت در یک سرگرمی و همچنین با حل تعارض رابطه دارد. دانش آموزان محبوب و دارای شایستگی اجتماعی، از رفتارهایی استفاده می کنند که رفتارهای منفی همسالانشان را به تاخیر می اندازد و آنها را از تجربۀ هیجانات شدیدشان باز می دارد.
تنظیم هیجان در دورۀ نوجوانی هم از اهمیت زیادی برخوردار است. نوجوانانی که مشکلاتی در مقابله با هیجانات منفی دارند، ممکن است به دنبال حمایت اجتماعی بروند، که این کار برای بعضی از آنها روشی برای احساس خُلق است.
نوجوانان دارای نیم رخ رفتاری متفاوت، وقتی که استرس همسالان را تجربه می کنند، به صورت متفاوتی دست به مقابله می زنند. متاسفانه نوجوانان بسیار پرخاشگر و نامحبوب، تمایل به استفاده از راهبردهای مقابلۀ منفی دارند.
معلمان معتقدند که همکاری و خودکنترلی، شامل کنترل هیجان، به ویژه کنترل خُلق فرد در ارتباط با همسالان و بزرگسالان، برای موفقیت در دورۀ نوجوانی بسیار مهم است.
قواعد ابراز
کودکان در طی تعامل با همسالانشان یاد می گیرند که چگونه و چه وقت هیجاناتشان را ابراز کنند. روش ابراز هیجان، تعیین کنندۀ نوع پاسخی است که فرد از همسالانش دریافت می کند.
اگر کودک می خواهد که تحت پذیرش همسالانش قرار بگیرد، روشی که او هیجان را ابراز می کند، باید با فرهنگ همسالان، همچنین فرهنگ عمومی هم خوانی داشته باشد.
قواعد ابراز باید در گروه همسالان یاد گرفته شوند. بیشتر بزرگسالان پیچیدگی این قواعد را می پذیرند و سعی در آموزش آنها ندارند. دانش آموزان مجبورند یاد بگیرند که چه زمانی برای ابراز هیجان مناسب است و چه زمانی برای این کار مناسب نیست.
برای مثال هیجان ترس نباید در حضور یک فرد زورگو نشان داده شود؛ وقتی همه چیز درست پیش نمی رود پسران نباید گریه کنند؛ دختران عصبانیت خود را به دوستانشان نشان نمی دهند.
به منظور درک قواعد ابراز، یک دانش آموز باید قادر باشد تا این قواعد ناگفته را که در طی برآشفتگی و طرد یاد گرفته است، درک کند.
دانش آموزانی که قواعد ابراز را یاد می گیرند و به آنها توجه می کنند، موفق هستند، اما افراد دارای اضطراب اجتماعی بالا، نقص در ادراک اجتماعی، ناتوانایی های یادگیری غیرکلامی، اختلالات اوتیسمی، در یادگیری این قواعد مشکل دارند.
اغلب کودکانی که توسط همسالانشان نادیده یا طرد می شوند، رفتارهایی از خود نشان می دهند که برای همسالان بسیار منزجر کننده است. همانند:
- تکرار مکرر یک چیز
- ادامه دادن به بحث حتی بعد از شروع بازی
- برهم زدن توجه
- عدم واکنش بعد از گفتن برو بیرون
- در نظر نگرفتن اقتضای شرایط
- عدم توجه کامل به بازی
- انجام رفتار احمقانه
- بحث منفی در طول بازی
دانش آموزانی که به طور منظم از فعالیت های گروه همسالان محروم می شوند، فرصت یادگیری دربارۀ فرهنگ همسالان که برای تعامل اجتماعی بسیار مهم است، شادی در مدرسه و موفقیت اجتماعی را از دست می دهند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼