نکات تربیتی کودکان، چگونه محدودیت گذاری کنیم؟
چطور برای فرزنانمان محدودیت بگذاریم که مشکلی درست نشود؟ از چه سنی برای کودک محدودیت بگذاریم؟
چطور برای فرزنانمان محدودیت بگذاریم که مشکلی درست نشود؟ از چه سنی برای کودک محدودیت بگذاریم؟ چرا راههایی برای محدودیت گذاری برای کودک وجود دارد؟
دکتر گینوت به والدین پیشنهاد میدهد که محدودیتها را در خانواده با سه وضعیت مشخص کنند.
1)منطقهی سبز
رفتارهایی هستند که مورد پسند والدین قرار دارند.
۲)منطقهی زرد
منطقهای است که کودک مجاز به بعضی رفتارها نیست، اما به بعضی شروط میتوان از خطای انجام دادن آن چشمپوشی کرد.
- آزادی عمل به خردسالان. (تحمل نکردن مراسم مذهبی توسط یک کودک ۳ ساله.)
- آزادی عمل در شرایط سخت. (تحمل بیحوصلگیها و گریههای بیمورد ـ بهانهگیریها ـ کودک در زمان بیماری.)
3)منطقهی قرمز:
منطقهای که در آن، انجام بعضی رفتارها قابل قبول نیست. مثل رفتارهایی که شکنندهی هنجارهای خانواده و اجتماع است یا رفتارهایی که باعث به خطر افتادن جان کودک یا دیگران میشود.
پس از اعلام قوانین خاص و قرار دادن چهارچوبی برای رفتار کودک، باید برنامهای برای کودک تدوین کرد که او عواقب ناشی از تخطی قوانین را درک کند. مثلاً او باید بداند که اگر کار پسندیدهای را انجام دهد، با تشویق، جایزه و توجهی بیشتر روبهرو خواهد شد؛ یا اگر رفتار ناپسندی از او سر بزند، با محرومیت از برخی امتیازات و پاداشها روبهرو خواهد شد. اگر این روهن عادلانه انجام شود، بهترین نتیجهی ممکن رقم خواهد خورد.
۴) محروم کردن کودک
این روش برای جلوگیری از ادامهی رفتارهای ناپسند کودکان بین سه تا هشت سال مورد استفاده قرار میگیرد. و شامل محرومیت از بازی، ارتباط با افراد خانواده و دوستان و ... میباشد که اگر به طور صحیحی انجام شود، باعث توقف رفتارهای نامناسب کودک خواهد شد.
5) خشونت و ناسزا را دور بریزید
در این روش خشونت و ناسزاگویی جایی ندارد؛ اگر این رفتارها با محروم کردن همراه شود، جز احساس طرد شدگی و حقارت چیزی نصیب کودک شما نخواهد کرد.
یکی دیگر از تنبیههای رایج در دنیا، ضربه زدن به باسن کودک است. اما بیش از 90 درصد مردمی که این تنبیه را برای بدرفتاریهای کودکشان انتخاب میکنند، نمیدانند که این تنبیه برای مدتی کوتاه تأثیر گذار است و اگر تبدیل به عادتی برای کودک شود، این تأثیر کوتاه مدت خود را هم ازدست خواهد داد. این تنبیه معمولاً پس از عملی شدن، فرصت آموزش خویشتنداری و حل مشکلات را از والدین خواهد گرفت و در طولانی مدت، کاراییاش را از دست خواهد داد.
برخی از روانشناسان علوم تربیتی براین عقیدهاند که این نوع تنبیه نتیجهی عکس در هدف والدین میگذارد. یعنی کودکی که با این روش تنبیه میشود، اول در خود احساسا درماندگی و ضعف میکند، دوم نتیجه میگیرد که والدین اصلاً رفتار عادلانهای با او نداشتهاند و سوم احساس خشم نسبت به پدر و مادر در آنها شعلهور شده و با هر ضربهای که میخورد، فکر انتقام در او شدت میگیرد.
احساس حقارت، سبب میشود تا کودک قبول نکند که رفتارش نامناسب بوده و با هر روشی که میتواند ـ مثلاً دروغ ـ مانع تنبیه مجدد برای رفتار نامناسب خود شود. ضربه زدن به باسن به عنوان تنبیه، باعث میشود که زمینهی پرخاشگری در کودک شکل بگیرد و باعث بروز خشونت در او ـ به خصوص نسبت به کودکان کوچکتر یا ضعیفترشود.
نتیجهگیری
روشهایی که در آن، شأن، حرمت، عزت نفس و توانمندی کودک حفظ میشود، کارایی بهتری دارد. زمانی که کودک قانونمند رفتار میکند (محدود است به یک سری محدودیتها)، کنترل زندگیاش در دستان خودش قرار دارد و احتمال بدرفتاریاش بسیار کاهش مییابد.
۷) تعیین هدف برای کودک
مرحلهی تعیین هدف بعد از قرار دادن چهارچوب و قوانین رفتاری، قرار گرفته که شما خود به خود وارد آن میشوید تا به کمک آن مشکلات کودکتان را حل کنید.
اگر گاهی احساس میکنید که در روند تعیین هدفها، به مشکل برخوردهاید، شاید احساسات فرزندانتان را کاملاً درک نکردهاید یا در انتخاب هدف عجله کردهاید. اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، مبادا دلسرد شده و روند پرورش را متوقف کنید. یک گام به عقب بردارید و با همدلی بیشتر، به شناخت از احساسات فرزندتان عمق بیشتری ببخشید و دوباره تعیین هدف نمایید تا بتوانید مشکلات را یکی یکی حل کنید.
روانشناسان علوم تربیتی، پیشنهادی به شما والدین گرامی دارند که برای حل مشکلات کودکان، نظر آنها را دربارهی نحوهی حل مشکلاتش بپرسید. درست است که اکثر اوقات، نظر کودک این است که اسباببازیهای شکستهاش تعمیر شود؛ اما گاهی مسأله نیاز به شرح پیدا میکند و از یکی دو کلمه فراتر میرود، آنجاست که میتوانید از این روش بهره ببرید. به عنوان نمونه، زمانی که قرار است با مشکلی جبران ناپذیر ـ مثل مردن جوجه پنبهای زیبایش ـ کنار بیاید.
8) چاره جویی برای مشکلات تربیتی کودک
همانگونه که با کودکتان همدلانه صحبت میکنید تا احساساتش را دریابید، به همان ترتیب با او حرف بزنید و دربارهی حل مشکلاتش از او نظرخواهی کنید و یاری بخواهید. به هیچ عنوان مسئولیت حل مشکلات کودک رابر عهده نگیرید. بار این مهم باید روی دوش خود کودک قرار بگیرد، البته شما باید در تمام مراحل مانند یک پشت و پناه قرص و محکم در کنار او باشید تا احساسا شکست یا خستگی نکند.
این همفکریها هم بستگی به سن کودک دارد، کودکان زیر ده سال قدرت چندانی در تجزیه و تحلیل ندارند، پس منطقی است اگر نتوانند بیش از یک راهحل ارائه دهند.
این کودکان پس از ارائهی همان یک راهحل، به شدت در پی امتحان آن برمیآیند؛ اگر احساس میکنید که آن راهحل، مشکلی برای فرزندتان بهوجود نمیآورد، به او اجازه دهید تا آن روش را بیازماید. پس از شکست، او را در آغوش گرفته، مشکلات عملکردش را برایش شرح دهید دعوتش کنید تا راهحل دیگری را بجوید.
نقش بازی کردن را میتوان از راههای نشان دادن راهحلها به خردسالان دانست. مثلاً میتوانید با استفاده از شخصیتهای اسباببازی او، یکی را در نقش خود و دیگری را در نقش او قرار داده و پیامتان را به کودک منتقل کنید. چون ذهن کودکان بر پایهی سیاه و سفید (درست و غلط) بنا شده، باید هر دو قسمت قضیه را برای او شرح دهید که اگر اینگونه عمل شود، حاصل این خواهد شد، که غلط است. اگر اینطور رفتار شود، نتیجه این خواهد شد که درست است.
۹) در مورد کودکان بزرگسالتر باید از همفکری بیشتر استفاده کرد تا ایفای نقش
برای اینکه کودک را به ارائه نظراتش ترغیب کنید، به او بگویید که ارزیابی و بررسی ایدهها را با بررسی تمام نظرات او شروع خواهید کرد. به او بگویید، نترسد از اینکه ایدههایش احمقانه به نظر برسد. نظراتی را که در گذشته بیان کرده و نتیجهی مثبتی در بر داشته را برایش یادآوری کنید تا شوقش برای نظر دادن بیشتر شود.
برای اینکه به کودکتان بقبولانید طرح نظرات کاملاً جدی است، همهی ایدههای خود و او را روی دفتری بنویسید و بر حل مشکل، تأکید کنید.
ارزیابی و بررسی ایدهها
حالا نوبت آن شده تا راهحلهای درست و مفید را از راهحلهای اشتباه جدا کرد. فرزندتان را تشویق کنید که برای ادامه این مسیر، به سؤالات مطرح شدهی زیر پاسخ دهد. فقط در یاد داشته باشید این سؤالات باید برای هر راهکار پیشنهادی تکرار شود.
۱) آیا این راهحل عادلانه است؟
۲)آیا این راهکار جواب خواهد داد؟
۳) آیا این پیشنهاد، مشکل یا خطری را در بر ندارد؟
۴)فکر میکند که در حال انجام این پیشنهاد، چه احساسی خواهد داشت؟
۵)فکر میکند که دیگران در حال انجام این پیشنهاد، چه احساسی خواهند داشت؟
این پرسشها باعث آن میشود که فرزندتان در کنار شما به اهمیت وجود قوانین رفتاری (حد و مرز) آگاه شود.
10) کمک به کودک در انتخاب راهحل
بعد از تفکیک و بررسی راهکارهای مناسب و نامناسب نوبت آن میرسد به کودک کمک کنید تا یک ایده را برای حل مشکلاتش انتخاب کند و آن را به اجرا درآورد. نحوهی روبهرو شدنتان با مشکلات را در سنین کودکی و نوجوانی، برای فرزندتان بیان کنید تا او در اجرای این راهکارها، احساس بهتری داشته باشد.
زمانی که کودکان راهکاری را انتخاب میکنند، اما در آخر نتیجهای عایدشان نمیشود، کمکشان کنید تا علت شکست خود را در بیابند؛ بعد کار را دوباره از سر بگیرید. این روند به او کمک میکند تا بیاموزد، شکست پایان همه چیز نیست و میشود از هر شکست چیی برای پیروزیهای بعدی آموخت.
منبع:
کودکان طلایی
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼