قرنطینه خانگی کرونا، احساسی امن در جهان
همهگیری کووید-۱۹ پیامدهای اجتماعی، روانشناختی و اقتصادی گستردهای در تمام جوامع داشته است.
همهگیری کووید-۱۹ پیامدهای اجتماعی، روانشناختی و اقتصادی گستردهای در تمام جوامع داشته است. نبود درمان و واکسن مشخص برای این بیماری ترس و اضطرابی را بر ذهن انسانها حاکم کرده که بر زندگی حال آنها و چشماندازی که در آینده برای خود متصور میشوند، تاثیر گذاشته است. در چنین شرایطی که علم تمام ابزار و امکانات خود را برای دستیابی به راهحلی عاجل برای این بیماری به کار گرفته است، انسانها برای کاهش بار اضطرابی خود گوش بر هر خبر و شایعهای گشودهاند و فضای غبارآلودی شکل گرفته که ادعاهای شبهعلمی و خرافی در آن جولان میدهند و نویدبخش درمان معجزهآسای بیماری میشوند.
تاریخ بشر همواره شاهد حرکت شانه به شانه علم و شبهعلم در کنار یکدیگر بوده است و برخی انسانها نسبت به بعضی دیگر ذهن مستعدتری برای متاثر شدن از ادعاهای شبه علمی نشان میدهند. چنین طرز تفکری با وجود آرامش اولیهای که به فرد میدهد در نهایت میتواند به قیمتی سنگین تمام شود.
انسان در گذار از دوران کودکی به بزرگسالی و بلوغ دستخوش تغییری در شیوه تفکر خود میشود که جهت آن از وابستگی به سوی استقلال، از قطعیت به سوی ابهام و از سیاه و سفید دیدن امور به سوی درک پیچیدگی پدیدههاست. کودک قادر به زندگی در ابهام نیست. پاسخ قطعی و مشخص برای سوالهای خود میطلبد و جهان را دو پاره میکند. نداشتن جواب، به بیقراری و اضطراب او دامن میزند. او برای رسیدن به احساسی امن در جهان باید به پاسخهای والدین، معلمان و بزرگترها اعتماد و اعتقاد پیدا کند. اگر از یک پاسخ قانع نشد، ذهن او به فوریت به دنبال پاسخی جایگزین میشود که آرامش از دست رفته را به او بازگرداند. شک و ابهامپذیری در شیوه تفکر او راه ندارد.
رابطه مکاتب شبهعلمی و خرافی با انسان رابطه والد- کودک است. آنها پاسخهای حاضر آماده برای پرسشها دارند و به شکلی تخیلی ذهن انسانها را از ابهام خارج میکنند و اضطراب برخاسته از بیجوابی را تخفیف میدهند. علم، از سوی دیگر با انسان رابطهای بالغ- بالغ برقرار میکند. به او میگوید در حال حاضر درمانی برای بیماری کرونا ندارم، برو و اقدامهای پیشگیرانه را تقویت کن اما شبهعلم به او وعده درمان با ادرار شتر و روغن بنفشه میدهد. این امر به یک منطقه خاص نیز محدود نیست. کافی است پای صحبت رهبر کشوری که پرچمدار علم در جهان است و نزدیک به ۸۰ درصد تولید علم را در اختیار دارد، بنشینید تا به قدرت تفکر شبهعلمی باور پیدا کنید.
علم اطمینان کاذب ایجاد نمیکند. متواضع است. ادعاهای بزرگ ندارد. قول و قرار بیجا نمیگذارد و میداند که آنچه امروز بیان میکند بیگمان در آینده کاملتر خواهد شد. این رویکرد برای انسان بالغ به شکلی پارادوکسیکال (متناقضنما) اعتمادآفرین است اما ذهنی که به بلوغ نرسیده، آرامش برخاسته از توهمی فریبکارانه را به اضطراب ناشی از نگریستن به نور حقیقت ترجیح میدهد. شکاکیت و نداشتن قطعیت بخشی مهم از برخورد علمی با پدیدهها هستند. در شبهعلم، اما گزارههای قطعی و متعصبانه فراوان مشاهده میشوند. زمانی فرانسیس بیکن گفت انسان ترجیح میدهد آنچه میخواهد و دوست دارد، باور کند. علم، آسودگی انسان را بر هم میزند. انسان بالغ توان برقراری تمایز میان تمایلات خود و واقعیت دارد، هرچند این فرایندی دشوار است که نیازمند رسیدن به درجهای از رشد روانی است. در حالی که شبهعلم هنوز برای بعضی انسانها که از توان لازم برای به چالش کشیدن تفکرات آرزومندانه خود برخوردار نیستند، جذابیت بیشتری دارد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼