نه گفتن به کودکان، روش خاصی دارد؟
در جنگ بین کودک و والدین، همیشه این کودک است که پیروز بیرون میآید.
مادر: «وقت رفتن به رختخوابه».
کودک نوپا: «نه! من نمیخوام برم بخوابم».
مادر: «نه! تو باید بری بخوابی».
تنظیم محدودیتها و آموزش عواقب کارها به کودک، چیزی است که پایهی اصلی والدگری مدرن به حساب میآید. اما آیا واقعا راهی به جز درگیر شدن در چالشهای شدید با کودک، برای این کار وجود ندارد؟ مهارت نه گفتن به کودک چگونه ایجاد میشود؟ بیشتر ما در روزهای خاصی عذاب وجدان را تجربه کرده و برای کودک خود متاسف و ناراحت میشویم، چرا که به نظر میرسد تمام روز را صرف گفتن چنین جملاتی به کودک کردهایم:
-این کار رو نکن.
-اون کار رو نکن.
-نه. نه. نه!!
در صورتی که خودمان را به جای کودک بگذاریم، درک خواهیم کرد که اگر کسی تمام مدت روز به صورت مداوم در حال تذکر دادن و اصلاح ما بود، احساس ناامیدی و شکست میکردیم. اگر خوب دقت کنیم، میبینیم که در صورت مواجه شدن با این رفتار، خودمان هم دوست داریم که در اتاق حبس شده و با یک قطعه بزرگ شکلات، زیر ملحفهها مخفی شویم!
به همین دلیل، شاید بهتر باشد که در انتخاب و به کار بردن کلماتی که در گفتگو با کودک استفاده میکنیم، وسواس بیشتری به خرج داده و مهارت نه گفتن به کودک را در خود پرورش دهیم. ما میتوانیم با به کار بردن عباراتی که دارای معنی کلمهی «نه» هستند و بدون تلفظ این کلمه و دیگر جملات منفی (مثل اون کارو نکن)، محدودیتها را برقرار کرده و عواقب رفتارهای کودک را به او نشان دهیم. با این مقاله همراه باشید تا بیاموزید که مهارت نه گفتن به کودک شامل چه چیزهایی است و چگونه میتوانید برای دادن جواب منفی به کودک، با کلمات بازی کنید.
ابتدا با جملات مثبت، احساس کودک را تایید کنید
-البته که تو میخوای بیدار بمونی. منم دوست دارم بیدار بمونم. متوجه منظورت شدم.
-حتما دلت میخواد که فیلم تماشا کنی. منم میخوام فیلم تماشا کنم. گرفتم چی میگی!
-حتما دوس داری یه شیرینی دیگه بخوری. منم دوس دارم چند تا شیرینی دیگه بخورم. فهمیدم منظورت چیه.
شما میتوانید این کلمات را با هر واژهی دیگری جایگزین کنید. اما در ایجاد مهارت نه گفتن به کودک به طور کلی به یاد داشته باشید که کودکان نوپا و بچهها به سادگی میخواهند بدانند که شما متوجه منظور آنها شده اید، که میتوانید جهان آنها را درک کنید، که دیگران قادر به فهمیدن و درک آنها هستند.
گفتن «بله» و جملات مثبت در ابتدا، به کودک این احساس را میدهد که مورد تایید قرار گرفته است.
-تو میخوای بیشتر از زمان رفتن به رختخواب بیدار بمونی؟ باشه. چطوره یه روز از تعطیلات آخر هفته رو انتخاب کنی و اون وقت میتونی ۱۵ دقیقه بیشتر از زمان خوابت، بیدار بمونی. مامان این موضوع رو یادداشت میکنه تا فراموش نشه. ببین اگر الان به رختخوابت بری، انرژی خیلی بیشتری برای فردا داری.
-میخوای این فیلم رو تماشا کنی؟ تو میتونی این فیلمو ببینی اما وقتی بزرگتر شدی. مامان یه یادداشت روی جلد فیلم میذاره تا این حرفو فراموش نکنه. بیا با هم فیلمی پیدا کنیم که تو همین الان بتونی تماشاش کنی.
-دوس داری این شیرینی رو بخوری؟ باشه. مامان اینو برات نگه میداره تا بتونی بعد از تموم شدن ناهار فردات بخوریش. بیا با هم دنبال تنقلات دیگهای بگردیم که الان بتونی بخوری.
تغییر دادن انرژی مکالمه، کمک میکند که ذهنیت کودک را به سمت دیگری معطوف کنید. کودکان مصمم هستند که در جنگ با شما پیروز شوند، بنابراین اگر بتوانید با استفاده از مهارت نه گفتن به کودک انرژی را به کلی از جدال دور کنید، دیگر جنگی برای پیروز شدن یا شکست خوردن وجود نخواهد داشت.
- تو دوس داری بیدار بمونی و اینکه الان وقت خوابه واقعا تو رو عصبانی کرده. اینطور نیست؟
- تو واقعا میخوای این فیلمو ببینی و اینکه باید صبر کنی تا واسهی دیدنش بزرگتر بشی، جدا ناراحتت کرده.
-تو واقعا این شیرینی رو میخوای و خیلی ناراحت میشی که باید تا فردا برای خوردنش صبر کنی.
منعکس کردن احساسات کودک به خود او، یک روش دیگر در ایجاد مهارت نه گفتن به کودک و کمک به فرزند شماست تا احساس کند که تایید و درک شده است. به طور کلی احتمال اینکه کودک در زمانی که احساس میکند فهمیده شده، با سربلندی تسلیم شود، بسیار بیشتر است. به همین دلیل، از ایستادن و مقاومت کردن در مقابل کودک خود، به صورت جدی پرهیز کنید.
مسئولیت داشتن به معنی اعمال کنترل شدید و مداوم نیست و این نکتهای است که همهی ما به عنوان والدین، گاهی باید به خودمان یادآوری کنیم. برای والدگری صحیح و موفق، نیازی نیست که بیست و چهار ساعت شبانه روز، قدرت و اقتدار خود را به کودک نشان دهیم. در بیشتر مواقعی که کودک از خود مقاومت نشان میدهد، یک معنا یا دلیل زیربنایی برای این رفتار او وجود دارد. بنابراین شاید گاهی لازم است که ذهنیت خود را عوض کرده و گوش دادن با یک گوش سوم و دیدن با یک چشم سوم را آغاز کنیم.
آیا فرزندمان به این صورت رفتار میکند چون به قدر کافی توجه نگرفته است؟ آیا به دلیل ایجاد تغییرات در زندگی، عملکرد او این گونه شده است؟ آیا دلیل کج خلقی کودک، دوری کودک از پدرش است؟ آیا دلیل رفتار بد کودک، خستگی اوست یا آنکه امروز نتوانسته است انرژی خود را به شکل صحیح تخلیه کند؟
-به جای گفتن: «اجازه نداری بستنی بیشتری بخوری» بگویید: «میدونم بستنی دوس داری، اما خوردن بستنی زیاد برات خوب نیست.»
-به جای گفتن: «همین الان از روی اون میز بیا پایین» بگویید: «میشه آروم روی صندلی بشینی لطفا؟»
-به جای گفتن: «غذا رو پرت نکن» بگویید: «غذا برای خوردنه، نه ریختن و پرتاب کردن.»
-به جای گفتن: «به اون گلها دست نزن» بگویید: «این گلها باید رشد کنند. بیا باهاشون مهربون باشیم.»
-به جای گفتن «دیگه کسی رو نزن» بگویید: «ما از کلماتمون استفاده میکنیم نه دستهامون. لطفا با ادب باش.»
-به جای گفتن «بس کن دیگه غر نزن» بگویید: «وقتی اونجوری نق نق میکنی، نمیفهمم چی میگی. درست بهم بگو چی شده.»
-به جای گفتن «به تلفن دست نزن» بگویید: «میشه تلفن رو بدی به مامان؟ تو میتونی این اسباب بازی رو نگه داری.»
-به جای گفتن «کتک نزن» بگویید: «میشه بهم نشون بدی که چقدر با ادب هستی؟»
-به جای گفتن «کفشهاتو درنیار» بگویید: «بذار کفشها پات باشن و وقتی رسیدیم خونه، میتونی اونها رو دربیاری.»
-به جای گفتن «نه هیچ آب نباتی بهت نمیدم» بگویید: «آره. تو میتونی بعد از شام آب نبات بخوری. الان بیا بریم یه سیب بیاریم.»
-به جای گفتن «روی میز نکوب» بگویید: «وقتی روی میز ضربه میزنی، ممکنه خرابش کنی. میشه بهم نشون بدی چقدر با ادب هستی؟»
-به جای گفتن «اون توپ رو پرتاب نکن» بگویید: «تو میتونی توپ رو توی خونه قل بدی و برای پرتاب کردنش باید به حیاط بری. دوس داری کدوم کار رو انجام بدی؟»
-به جای گفتن «با غذات بازی نکن» بگویید: «میتونی بهم نشون بدی که چقدر قشنگ غذا میخوری؟»
-به جای گفتن «به چاقو دست نزن» بگویید: «چاقو خطرناکه. دیگه با چی میتونی بازی کنی که خطری نداشته باشه؟»
-به جای گفتن «اجازه نداری اون طرف خیابون بری» بگویید: «میشه تو کارای حیاط به مامان کمک کنی؟»
بنابراین هیچ وقت نباید به کودک نه بگوییم؟
البته که اینطور نیست. تقریبا غیر ممکن است که هیچ وقت به کودک نه نگوییم اما بهتر است تا حد امکان مهارت نه گفتن را در خود تقویت کرده و از همهی آنچه در توان داریم استفاده کنیم تا از جملات منفی پرهیز کنیم. بهتر است همهی تلاش خود را بکنیم تا بدون به کار بردن کلمهی «نه» به کودک جواب منفی بدهیم، اما گاهی اوقات به سادگی باید این کلمه را به کار برد. هدف ما باید این باشد که چگونه به سادگی کودک را از کار نادرست باز داشته و عواقب عمل را به او نشان دهیم، بدون آنکه این احساس را در فرزند خود ایجاد کنیم که تمام روز او را به انجام کارهایی که دوست نداشته است، مجبور کرده ایم.
رعایت همین نکات ساده و تقویت مهارت نه گفتن به کودک در خودمان، میتواند تفاوتهای بسیار بزرگی را در زندگی روزمرهی همهی ما ایجاد کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼