ارتباطات اجتماعی کودکان، اختلال در آن مصیبت آور است؟
بعضی ارتباطات سادۀ اجتماعی ممکن است برای این کودکان مصیبتبار باشد.
در دوران اولیۀ ایجاد رشتۀ تحصیلی ناتوانی در یادگیری، بر شناسایی اختلالات پردازشی (ادراک، توجه، حافظه، شناخت) و اختلالات تحصیلی (خواندن، نوشتن، هجی کردن، ریاضی) تأکید میشد. سپس طی مدت بیست سال، والدین مرتباً اظهار میکردند که علاوه بر مشکلات تحصیلی، فرزندشان دوستی ندارد و با کودکان کوچکتر بهتر ارتباط برقرار میکند. این کودکان مطالب اشتباه را درزمانی نابجا به کار میبردند.
والدین متوجه شده بودند که مشکلات ناتوانی در یادگیری درواقع ماورای مسائل آموزشی است. این ناهنجاری، در رشد اجتماعی و احساسی این کودکان تأثیر میگذارد.
کارشناسان امر به همین نتیجه رسیدند و تشخیص دادند که بسیاری از افراد در ارتباط برقرار کردن با دیگران و درک محدودیتهای اجتماعی دچار اشکال میشوند. این مشکلات تحت عنوان اختلالات ادراکی - اجتماعی شناختهشده است. باوجوداینکه این اختلال مانند برخی از مشکلات دیگر، غالب نیست، اما مشکلات مهمی برای کودکان، نوجوانان و خانوادههایشان ایجاد میکند.
بعضی ارتباطات سادۀ اجتماعی ممکن است برای این کودکان مصیبتبار باشد. بهعنوانمثال، ممکن است آنها در درک حالتهای صورت و زبانِ بدن مشکل داشته باشند و نتوانند بر اساس حالت شخص تشخیص دهند که مخاطب آنها خوشحال، غمگین یا عصبانی است. چنین مشکلی همراه با اختلالات زبانی منجر به دشوار شدن ارتباطات میشود.
بسیاری از کودکانی که مشکل ناتوانی ندارند، ممکن است درزمانی خاص رفتارهای حماقتآمیز از خود بروز دهند اما حتی اگر آموزگار هم آنها را منع نکند، آنها پس از مدتی به چنین رفتارهایی خاتمه میدهند. اما کودکی که در یادگیری ناتوان است، نمیتواند حدود اعمال و رفتار خود را درک کند و ممکن است آنقدر آن را تکرار کند تا آموزگار او را از کلاس اخراج کند.
بیشتر دانشآموزانی که در یادگیری ناتوان هستند، احساس میکنند که بیدلیل در خانه و مدرسه مورد سرزنش قرار میگیرند. زمانی که آنها موضوع را توضیح میدهند، اغلب مشخص میشود که آموزگار و والدین فرصتهای بسیار زیادی در اختیار کودک گذاشتهاند تا رفتار نامناسب خود را اصلاح کند. البته واضح است که کودک بههیچوجه متوجه این فرصت نشده است.
توانایی تشخیص این موقعیتهای اجتماعی در چنین کودکانی تضعیفشده است. والدین اغلب موقعیتهای مشابهی را توصیف میکنند و میگویند: او نمیداند چه موقع دست از کار بکشد.
ناتوانی جهت تفسیر موقعیتهای اجتماعی به حالتهای صورت و زبان بدن محدود نمیشود. این افراد ممکن است ماهیت مکانی را نیز درک نکنند. انتظارات افراد یا گروهی را که با او کار یا معاشرت میکنند، تشخیص نمیدهند و از حالتهای ظریف و نهفته در ارتباطات اجتماعی لذت نمیبرند.
کودکان و نوجوانانی که دچار این اختلال هستند اغلب تصویر ناخوشایند خودمحور از خود در ذهنها باقی میگذارند. ممکن است آنها نتوانند خود را جای شخص دیگری فرض کنند و همین امر باعث میشود که آنها خودمحور به نظر برسند. آنها زمانی گیج و مبهوت میگردند که متوجه میشوند افراد چنین برداشتی از آنها دارند.
دانشآموزانی که در فراگیری ناتوان هستند، بدون آنکه به نتایج گفتههایشان بیندیشند، معمولاً افکارشان را بهصراحت بر زبان میآورند. آموزگاران و والدین نمونههای زیادی را از چنین اظهارنظرهایی ذکر میکنند. حداقل اِشکال این اظهارنظرها آن است که نابجا ذکرشدهاند: تو واقعاً فکر میکنی که این کراوات برای این پیراهن مناسب است؟ یا آزاردهنده بودهاند: عکس تو در کتاب سال خیلی زشت است.
نکتۀ مهم آن است که این حرفها از روی بدذاتی نیست. کودکانی که دچار این اختلال نیستند، متوجه میشوند که این اظهارنظرها احساسات اشخاص را جریحهدار میکند.
والدین کودکانی که در یادگیری ناتوان هستند، اغلب میگویند که فرزندشان رازنگهدار نیست. این کودکان اغلب درک نمیکنند که آنچه در خانه گفته میشود، بهتر است از چهاردیواری خانه بیرون نرود و کلمات و جملاتی را که در هنگام خشم و عصبانیت گفته میشود نباید در حضور دیگران به زبان آورد.
بهعنوانمثال، خانوادهای با اتومبیل خود راهی تعطیلات طولانی شده است و در این اثنا برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگ توقف میکنند. مسیر خانۀ پدربزرگ نامناسب است و مادر خانواده از اینکه مجبور است این مسیر و تأخیر را تحمل کند گلهمنداست. زمانی که خانواده به خانۀ پدربزرگ میرسند، مادر از دیدن پدرشوهر و مادر شوهر خود اظهار خوشحالی میکند، اما پسر دهسالۀ او که دچار ناتوانی در فراگیری است، بیمقدمه میگوید: اما تو که در اتومبیل حرفهای دیگری میزدی!
این کودکان نمیتوانند بهدرستی احتیاجات خود را بیان کنند و متوجه نیستند که خواستۀ خود را بیمقدمه اعلام کردن، درست نیست. برای کودکی که در یادگیری ناتوان است، اختلالات ادراکی - اجتماعی بیش از اختلالات تحصیلی تضعیفکننده است. این اختلالات باعث میشود که توانایی فرد در جهت دوستیابی کم شود، موقعیت اجتماعی شدن را محدود کند و کودک را هدف توبیخ والدین و آموزگاران خود قرار دهد. بعضی از بزرگسالان نمیفهمند که چگونه چنین کودکان باهوشی، قادرند چنین مطالبی را بیان کنند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼