۲۰۶۵۱۲
۱۰۲۵
۱۰۲۵
پ

رشد عاطفی نوزاد، نه تا دوازده ماهگی

وقتی کودک نه ماه دارد، می‌داند که پدر به احساس درون او آگاه است.

در این دوره کودک شروع به درک این نکته می‌کند که آدم‌ها می‌توانند عواطف و افکارشان را با یکدیگر سهیم شوند. برای نمونه، کودک اسباب‌بازی شکسته‌ای را به پدر می‌دهد و پدر می‌گوید: اوه شکسته. خیلی بد شد، تو احساس غم می‌کنی، مگر نه؟
وقتی کودک نه ماه دارد، می‌داند که پدر به احساس درون او آگاه است. پیش از آن، هنگامی‌که والد با کودک همدلی می‌کرد و احساس کودک را با آهنگ صدا، حالت چهره و پیام بدن به او منعکس می‌کرد، کودک درباره جهانِ ابراز عاطفی می‌آموخت. اما کودک از این آگاه نبود که والد و فرزند می‌توانند واقعاً افکار و احساسات مشابهی داشته باشند.
او اکنون می‌داند که چنین مشارکتی ممکن است و همین امر، پیوند عاطفی در حال رشد بین والد و فرزند را تقویت می‌کند. این درک جدید جهش بسیار مهمی در چارچوب راهنمایی عاطفه به شمار می‌آید، زیرا همین است که گفتگوی دوجانبه دربارۀ احساسات را ممکن می‌سازد.
علاوه بر این، کودک در حال پرورش این درک است که اشیاء و افراد زندگی او تا حدی ثابت و ماندگار هستند. اگر توپی زیر صندلی برود و از دید پنهان شود، به این معنا نیست که دیگر وجود ندارد؛ و اگرچه مادر اتاق را ترک کرده است و نمی‌تواند صدای مرا بشنود، بازهم بخشی از دنیای من است و می‌تواند بازگردد.
درحالی‌که کودکتان این مفهوم ثبات اشیاء را بررسی می‌کند، ممکن است مجذوب بازی‌هایی شود که به او این امکان را می‌دهد که اشیای کوچک را در جعبه بگذارد یا از آن خارج کند؛ یعنی اشیاء را پنهان و دوباره آشکار سازد. شاید هم‌بارها و بارها قاشق را از صندلیِ پایه‌بلندش به پایین و جایی که دیده نمی‌شود، بیندازد و سپس هر بار از شما بخواهد که آن را برای او بیاورید.
این درکِ در حال رشد دربارۀ ثبات اشیاء و افراد شاید به دستاورد مهم دیگری در زندگی کودکتان مربوط باشد: او به‌طور فزاینده‌ای به اشخاص خاصی - والدینش - دل‌بسته می‌شود. اکنون او مطمئن است که حتی هنگامی‌که در کنارش نیستید، وجود دارید. او می‌تواند برای شما دل‌تنگ شود و از شما بخواهد که بمانید.
هنگامی‌که می‌بیند کت به تن می‌کنید یا هر نشانۀ دیگری حاکی از رفتن شما می‌بیند، ممکن است دادوفریاد راه بیندازد و گریه کند. هنگامی‌که در کنار او نیستید، او می‌فهمد که باید جایی باشید، اما نمی‌داند کجا و شاید این برایش ناراحت‌کننده باشد. علاوه بر این، او با مفهوم زمان به‌خوبی آشنا نیست و درنتیجه برایش دشوار است که بفهمد شما چه مدتی در کنار او نخواهید بود.
روانشناسان، به‌منظور مطالعۀ دل‌بستگی نوزادان، مشاهده کرده‌اند که کودکان یک‌ساله چگونه به رفتن والدین، مراقبت بزرگ‌سالی ناآشنا و تجدید دیدار والدین واکنش نشان می‌دهند. این پژوهشگران متوجه شده‌اند کودکانی که احساس امنیت دارند شاید هنگام بازگشت والدین ناراحت بشوند، اما به خود اجازه می‌دهند که تسکین یابند و هنگامی‌که والدین آن‌ها را در آغوش می‌گیرند و با آن‌ها حرف می‌زنند، کاملاً خود را در آغوش آن‌ها جا می‌دهند.
اما کودکانی که در رابطه با دسترسی به عواطف پدر و مادر احساس ناامنی می‌کنند، به بازگشت والدین به گونه متفاوتی واکنش نشان می‌دهند. آن‌ها معمولاً یکی از این دو کار را انجام می‌دهند: یکی بی‌اعتنایی یا اجتناب است. با این شیوه، وقتی والدین بازمی‌گردند، کودک آن‌ها را نادیده می‌گیرد و طوری رفتار می‌کند که گویی حالش خوب است. هنگامی‌که مادر و پدر می‌کوشند تا او را تسکین دهند، ممکن است به‌جای آنکه در آغوش پدر و مادر جا بگیرد، آن‌ها را به عقب براند.
شیوۀ دوم با اضطراب و نگرانی همراه است. وقتی والد بازمی‌گردد، کودک به او آویزان می‌شود و به‌سختی آرام می‌گیرد. اگر در فرزندتان چنین نشانه‌هایی از ناامنی را مشاهده می‌کنید، شاید به آن نیاز دارد که وقتی در کنار او هستید ازلحاظ عاطفی بیشتر در دسترس او باشید. به‌عبارت‌دیگر، او به شما نیاز دارد تا به ابراز عواطف او با همدلی، علاقه‌مندی و محبت پاسخ دهید. این رفتارها پیوند عاطفی‌تان را محکم‌تر می‌کند.
برای آنکه به کودکتان در این سن کمک کنید تا با اضطراب جدایی - که معمولاً هنگامی پیش می‌آید که والدین مجبورند او را ترک کنند - کنار بیاید، به او اطمینان خاطر دهید که بازمی‌گردید. به یاد داشته باشید که اگرچه شاید یک کودک یک‌ساله نتواند خوب صحبت کند، اما بخش عمدۀ صحبت‌های شما را می‌فهمد، بنابراین اطمینان خاطر شما برای او مفید خواهد بود.
همچنین به یاد داشته باشید که او برای سرنخ‌های عاطفی به شما می‌نگرد، پس اگر شما از جدا شدن از فرزندتان مضطرب یا هراسان به نظر برسید، شاید احساس شما را بگیرد و خود همان احساس را پیدا کند. پس بهتر این است مراقبی پیدا کنید که خیالتان از او راحت باشد و دقت کنید پیش از آنکه مجبور به ترک فرزندتان شوید، مدتی را به آشنا شدن بیشتر شما سه نفر - کودک، مراقب و شما - اختصاص دهید.
به‌این‌ترتیب شما . درنتیجه کودک احساس آرامش بیشتری خواهید کرد. سرانجام می‌توانید به کودکتان کمک کنید تا جدایی از شما را تمرین کند. برای این کار اجازه دهید فضاهایی را در خانه، جدا از شما و به‌تنهایی کاوش نماید. برای نمونه، اگر او به اتاق دیگری (که برای کودک بی‌خطر است) سینه‌خیز برود، اجازه دهید مدتی از شما دور باشد و سپس به او سر بزنید.
اگر با یکدیگر در یک اتاق هستید و باید به اتاق دیگری بروید، به او بگویید که کجا می‌روید و خیلی زود برمی‌گردید. به‌تدریج او یاد می‌گیرد که والدین می‌توانند او را ترک کنند و هیچ اتفاق بدی رخ نخواهد داد و نیز او می‌تواند به پدر و مادر اعتماد کند و آن‌ها همان موقعی که می‌گویند، برمی‌گردند.
به یاد داشته باشید هنگامی‌که به کودکتان ابراز می‌کنید که افکار و احساسات او را درک می‌کنید، به فرزندتان کمک کرده‌اید تا احساس امنیت بیشتری کند و پیوند عاطفی محکم‌تری با شما داشته باشد. این کار را می‌توانید لحظه‌به‌لحظه به هنگام مراقبت و بازی با او انجام دهید. یا می‌توانید همچنان بازی‌هایی را اختراع کنید که تقلید و بیان‌های متنوعی از عواطف را تشویق می‌کنند.

پ

محتوای حمایت شده

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • گوناگون
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.