دعوای کودکان با یکدیگر، نقش بزرگترها چیست؟
بهتر است در همه دعواها دخالت نکنید اما برای اینکه این جدالها مدام تکرار نشود، بچهها آسیب نبینند و بتوانند از آنها درس بگیرند، گاهی مداخله لازم است.
«اون بچه است، نمیفهمه تو بزرگتری»، «تو کوچیکتری باید خجالت بکشی» و.... حتما بارها هنگام دعوای بین بچهها و مخصوصا خواهر و برادرها چنین جملههایی را شنیدهاید و شاید آنها را به زبان آورده باشید اما یادتان باشد این جملهها نهتنها هیچ تاثیر مثبتی ندارند، بلکه باعث فاصله افتادن بین شما و بچهها و به وجود آمدن احساس تنفر بین آنها میشوند اما وقتی کودکان با هم جدال و کشمکش میکنند اصلا باید مداخله کنیم؟ در این مواقع چه باید کرد؟
بهتر است در همه دعواها دخالت نکنید اما برای اینکه این جدالها مدام تکرار نشود، بچهها آسیب نبینند و بتوانند از آنها درس بگیرند، گاهی مداخله لازم است، مثلا وقتی خطر آسیب جسمانی وجود دارد، خشونت کلامی از فحشهای رایج بین خواهر برادرها فراتر برود و به تحقیر، بیارزش کردن و حمله به هویت طرف مقابل بینجامد، وقتی که دعواها هر روز به یک شکل تکرار و یکی از بچهها همیشه مغلوب میشود و کتک میخورد. البته معمولا کودکان تا 8-7 سالگی به حمایت نیاز دارند و در مواقعی که کودک توان اتمام دعوا را ندارد، والدین میتوانند مداخله و از کودک خود حمایت کنند. هنگام مداخله فراموش نکنید آنچه کودک در ارتباط با خواهر و برادرش یاد میگیرد، در آینده، خارج از چارچوب خانواده، برایش مفید خواهد بود اما چگونه مداخله کنیم؟
نقش بزرگترها در جدال کوچکترها
ابتدا کودکی که مورد تهاجم خواهر یا برادر خود قرار گرفته، از صحنه دور کنید.
با هر دو طرف دعوا عادلانه و یکسان رفتار کنید؛ جانبگیری و تعیین مجازات متفاوت درست نیست.
دنبال شروعکننده دعوا و علت دقیق آن نباشید. دعوای خواهر و برادر ممکن است با دلایل بسیار پیش پاافتاده، شروع شود.
طوری رفتار کنید که میل به برد و باخت در دعوای بچهها از بین برود و تقویت نشود.
هرگز قضاوت نکنید. گفتن جمله «تو مقصری» روابط میان فرزندان را خرابتر میکند.
تا جایی که امکان دارد بگذارید فرزندان اختلافاتشان را خود خاتمه دهند زیرا ممکن است بچهها فکر کنند تا پدر و مادرشان در هر مسالهای وارد نشوند، مشکل حل نمیشود.
سر بچهها فریاد نکشید زیرا با این کار وقت و انرژی بسیاری از دست میدهید و به فرزندانتان یاد میدهید هنگام عصبانیت باید فریاد بزنند.
پند و اندرز ندهید تا بچه بزرگتر و عاقلتر مجبور به تسلیم شود. این رفتار باعث میشود در زندگی واقعیاش هم همیشه در برابر خواستههای منطقی و غیرمنطقی دیگران تسلیم شود. از طرفی، فرزند کوچک همیشه حق را به خود بدهد و از آنجا که حمایت والدین را میبیند، شروعکننده و تشدیدکننده درگیریها شود.
خشم کودک را درک کنید زیرا اگر حس کند مادر یا پدر در نقش میانجی حرف او را نمیفهمد و به علت عصبانیتش اهمیت نمیدهد، میانجیگریتان بیفایده است. بچه همچنان کینه برادر یا خواهرش را در دل نگه میدارد و منتظر میماند تا در فرصت مناسب تلافی کند.
بیان خاطرات دعواهای دوران کودکی خود با خواهران و برادرانتان، باعث میشود بچهها بفهمند مشکلات خودشان هم معمولی و قابلحل است.
بچهها را برای تقسیم کردن هر چیزی تحت فشار نگذارید. آنها باید وسایل مختص به خود را داشته باشند و بدانند باید به حریم خصوصی و اموال شخصی هم احترام بگذارند.
اگر زمانی که بچهها با هم کنار میآیند آنها را تشویق کنید، کمک بسیار زیادی به ایجاد رفتارهای مثبت در آنها خواهید کرد. رمز کار این است که جروبحثهایشان را نادیده بگیرید و وقتی درست رفتار میکنند، به آنها توجه کنید.
به بچهها راههایی آموزش دهید که با آرامش و همکاری برای مشکلاتشان راهحل پیدا کنند.
به کلمات کلیدی همیشه و هرگز توجه کنید. آیا این کلمات را زیاد به کار میبرند؟ از خودتان بپرسید آیا در صحبت بچهها حقیقتی وجود دارد یا نه؟ نکند در طرفداری از یکی از بچهها، ناعادلانه رفتار کرده باشید! آیا واقعا یکی از آنها را بیش از حد مقصر میدانید؟
گاهی دعوای کودکان بالا میگیرد و یکی از آنها نمیتواند از خودش دفاع کند. در این مواقع واکنش نشان دهید و مداخله کنید. بهترین روش برای اتمام دعوا در این موقعیت صحبت با کودکی است که دیگری را کتک زده است. گفتن جملاتی مانند «اگر دست از کار زشتت برنداری، با من طرفی» به فرزندمان دلگرمی میدهد و باعث میشود اعتمادبهنفس او بالاتر برود و در دعواهای بعدی، مقاومتر باشد.
فراموش نکنید اگر محیط خانواده آرام و بیتنش و روابط پدر و مادر با محبت و صمیمیت باشد، در تربیت بچهها با همسرتان توافق نظر داشته باشید و تبعیضی بین فرزندان نباشد، بچهها کمتر با هم دعوا میکنند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼