علت نخوابیدن کودک، بهانهگیری هایش را می شناسید؟
یکی از دغدغههای همیشگی بسیاری از والدین در سالهای نخست زندگی کودک خواباندن اوست، به ویژه در شب هنگام.
کودکتان نمیخوابد؟ میدانید که مشکلی ندارد اما نمیخوابد؟ یکی از دغدغههای همیشگی بسیاری از والدین در سالهای نخست زندگی کودک خواباندن اوست، به ویژه در شب هنگام. اما خبر خوشحال کننده این است که همزمان با بزرگتر شدن کودک، والدین هم به شیطنتهای او اشراف بیشتری پیدا کرده و میتوانند حدس بزنند که در چه مواقعی واقعا مشکلی برای خواب دارد و در چه مواردی نیز دنبال بهانه جویی است!
در این گزارش کوتاه مجموعهای از بهانه ها مطرح شده که ممکن است هر کودکی به آن متوسل شود تا به خواب نرود:
من نمیتوانم عروسکم را پیدا کنم، کجاست؟
پیکی دوست دارد که صورتش را ببوسم، من مطمئنم!
من احساس میکنم پیکی دوست دارد او را در آغوش بگیرم!
من فراموش کردم که قرص ویتامین بخورم. الان باید بخورم!
با پیکی قهر کردهام، دیگر دوست ندارم در اتاقم باشد!
کولر روشن است، خوابم نمیبرد!
کولر خاموش است، خوابم نمی برد!
تشنه هستم، یک لیوان آب میخواهم!
تشنه هستم، ممنون که آب آوردی (مادر) ولی دوست دارم چند تکه یخ در آن باشد!
آبی که برایم آوردید خیلی سرد است، کمی گرمش کنید!
مسواک زدم ولی فکر میکنم باید از دوباره مسواک بزنم!
اینجا خیلی سرد است، یک پتو کم است!
پیکی (عروسک مورد علاقه کودک) صورتم را لیس زده، باید دستشویی بروم و صورتم را بشویم!
تشک تخت خوابم خیلی سفت است دوست ندارم روی آن بخوابم!
آرنجم به لبه تخت خورده و الان خیلی درد میکند، مامان، بابا! لطفا بوسش کنید!
باز هم سردم است، باز هم پتو بیاورید!
این پتویی که برایم آوردهاید ستارههای زیادی دارد، خوابم نمیبرد. پتوی بدون سطح برایم بیاورید!
چرا مامان بزرگ و بابا بزرگ حیوان خانگی در خانه شان ندارند!!
خوابم نمیبرد! هنوز صبح نشده؟!
من خیلی گرسنه هستم!
ترسیدهام! مامان، بابا، شما هم مثل من ترسیدهاید؟!
من نمیتوانم جایی را ببینم! اینجا خیلی تاریک است!
در این گزارش کوتاه مجموعهای از بهانه ها مطرح شده که ممکن است هر کودکی به آن متوسل شود تا به خواب نرود:
من نمیتوانم عروسکم را پیدا کنم، کجاست؟
پیکی دوست دارد که صورتش را ببوسم، من مطمئنم!
من احساس میکنم پیکی دوست دارد او را در آغوش بگیرم!
من فراموش کردم که قرص ویتامین بخورم. الان باید بخورم!
با پیکی قهر کردهام، دیگر دوست ندارم در اتاقم باشد!
کولر روشن است، خوابم نمیبرد!
کولر خاموش است، خوابم نمی برد!
تشنه هستم، یک لیوان آب میخواهم!
تشنه هستم، ممنون که آب آوردی (مادر) ولی دوست دارم چند تکه یخ در آن باشد!
آبی که برایم آوردید خیلی سرد است، کمی گرمش کنید!
مسواک زدم ولی فکر میکنم باید از دوباره مسواک بزنم!
اینجا خیلی سرد است، یک پتو کم است!
پیکی (عروسک مورد علاقه کودک) صورتم را لیس زده، باید دستشویی بروم و صورتم را بشویم!
تشک تخت خوابم خیلی سفت است دوست ندارم روی آن بخوابم!
آرنجم به لبه تخت خورده و الان خیلی درد میکند، مامان، بابا! لطفا بوسش کنید!
باز هم سردم است، باز هم پتو بیاورید!
این پتویی که برایم آوردهاید ستارههای زیادی دارد، خوابم نمیبرد. پتوی بدون سطح برایم بیاورید!
چرا مامان بزرگ و بابا بزرگ حیوان خانگی در خانه شان ندارند!!
خوابم نمیبرد! هنوز صبح نشده؟!
من خیلی گرسنه هستم!
ترسیدهام! مامان، بابا، شما هم مثل من ترسیدهاید؟!
من نمیتوانم جایی را ببینم! اینجا خیلی تاریک است!
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼