تربیت کودکان شاد، روشهای کارآمد
تقریباً تمام متخصصان و روان شناسان کودک معتقدند که یک کودک شاد، دارای ویژگی های خاصی است که او را از سایر کودکان متمایز می کند.
تقریباً تمام متخصصان و روان شناسان کودک معتقدند که یک کودک شاد، دارای ویژگی های خاصی است که او را از سایر کودکان متمایز می کند. برخی از این ویژگی ها عبارتند از : اعتماد به نفس، آرامش، درک بهتر محیط، اجتماعی بودن، خوش بینی و… و صد البته، این شما والدین هستید که نقش اساسی را در شاد بودن یا غمگین و پراسترس بودن او بازی می کنید. برای اینکه نقشی ماندگار و جاوید در زندگی فرزندتان به جا بگذارید، راهکارهای زیر را بخوانید و به آن ها عمل کنید:
«فراموش نکنید که شاد بودن با لوس بودن تفاوت زیادی دارد!»
برای کودک تان از خاطرات کودکی تان بگویید
همه بچه ها عاشق شنیدن داستان هایی درباره کودکی و شیطنت های پدر و مادرشان هستند. با این کار، هم رابطه بین شما و فرزندتان صمیمی تر می شود و هم اینکه زمان خوبی را در کنار یکدیگر سپری خواهید کرد البته به شرط آنکه در هنگام تعریف خاطره، تنها خود خاطره را بگویید و دست از مقایسه و نصیحت برداشته و بگذارید حتی اگر پندی در آن خاطره است، خود کودک به آن دست یابد و یا در نهایت با طرح یک سۆال از او بپرسید که به نظرت من کار اشتباهی کردم؟ اگر تو بودی چه کار می کردی؟
باهم خندیدن را فراموش نکنید
خندیدن با فرزند نشان از این دارد که شما از نقش یک والد همیشه سختگیر خارج شده و لحظات خوشی را با او و در کنارش دارید. سعی کنید فضای خندیدن را در محیط خانه به وجود بیاورید. اینکه مدام در آشپزخانه اید یا در حال روزنامه خواندن، شما را از فرزندتان دورتر و دورتر می کند و او به ناچار به دنیای بازی های رایانه ای پناه می برد. با کودک خندیدن کار مشکلی نیست، ولی با این کار چیزی را به او هدیه می دهید که در تمام عمر به دردش می خورد؛ یعنی شاد بودن.
دنیای او را باور کنید هرچند که کوچک باشد
یکی از ارزنده ترین هدیه ها به فرزندتان این است که در تمام مراحل زندگی او ( از کودکی تا بزرگ سالی ) به دقت به او و باورهایش توجه کنید. شما می توانید با گوش کردن و مسخره نکردن باورهای فرزندتان آن ها را کم کم جهت دهید، حتی اگر خیلی ابتدایی یا نادرست به نظر می رسند، آن ها را اصلاح کنید. مطمئن باشید با مسخره کردن، آن باور از ذهن او پاک نمی شود، بلکه تنها با شما در میان نمی گذارد.
در عین حال با همین کار ساده می توانید فرزندتان را از فردی عادی به فردی خلاق تبدیل کنید. این مسئله به ویژه در مورد ترس های او حائز اهمیت است. به ترس های او نسبت به تاریکی، هیولا، دیو و…بسیار توجه کنید، زیرا همین ترس های کوچک، در بزرگ سالی به معضلات ریشه ای و غیرقابل حلی تبدیل می گردد.
با کودک تان به پیاده روی بروید
اگر همراه کودکتان حداقل هفته ای یک بار به پیاده روی بروید (پیاده روی، نه برای خرید!) و دنیا را از دریچه چشم او ببینید و در مورد مسایل گوناگون حرف بزنید، مطمئن باشید در دوره نوجوانی، مجبور نخواهید بود که پیش دوستان تان از تک روی های فرزندتان بنالید، چون از کودکی به او یاد داده اید که می تواند برای حرف زدن درباره همه چیز، روی شما حساب کند.
به فرزندتان فرصت دهید تا خود را نشان دهد
هر کودکی استعداد مخصوص به خود را دارد. به او فرصت بیان استعدادهایش را بدهید. نه آن ها را بیش از حد بزرگ کنید و نه به دیده تحقیر نگاه کنید. به این بیندیشید که فرزندتان در حال تلاش است و همین موضوع، عامل تمام موفقیت های آینده اش خواهد بود.
بگذارید در کنار شما زندگی را تجربه کند. اگر با هم به خرید می روید به او یاد بدهید که چگونه جنس خوب را انتخاب کند و پس از مدتی، هنگامی که در فروشگاه قدم می زنید، این کار را به او بسپارید. اگر او دوست دارد که برای شما کتابی بخواند یا فیلمی را تعریف کند، زمانی را برایش مشخص کنید تا این کار را انجام دهد. روزی ۱۵ دقیقه از شما چیزی را کم نمی کند، ولی به کودک تان شادی فراوانی را ارزانی می کند. این ۱۵ دقیقه می تواند هنگامی که شما در آشپزخانه و در حال آشپزی هستید، رخ دهد.
همراه با فرزندتان به سراغ کودکان بی بضاعت بروید
همواره در تمام ادیان الهی، انسان ها را تشویق به کمک به مستمندان می کنند، زیرا یکی از راه های شاد بودن و رسیدن به آرامش، دیدن خوشحالی در نگاه یک فرد نیازمند است. اگر از کودکی فرزندتان را با بخشیدن و یاری رساندن آشنا کنید، او در بزرگ سالی نیز همواره این توشه پربار را به همراه خواهد داشت و علاوه بر اینکه با این کار روح خود را جلا می بخشد، شادی و رضایتمندی را نیز برایش به ارمغان خواهد آورد و مهم تراز همه، قدر زندگی خود را بهتر خواهد دانست و از توقعات بی جا که مسبب ناخشنودی در زندگی هر فردی است، دور می ماند.
مبارزه با مشکلات و یافتن بهترین راه حل را، به کودکتان بیاموزید
هر فردی (چه کودک و چه بزرگ سال) هنگامی که از مسئله یا مشکلی پیروز بیرون می آید، حس خوشایندی پیدا می کند. این مشکلات برای کودک شما ممکن است بسیار ساده باشد: ناتوانی در درست کردن یک پازل یا بستن بند کفش، قهر با یک دوست و…
با صبر و حوصله بسیار به او بیاموزید که گریه کردن مشکلی را حل نمی کند. البته یاد دادن این موضوع بسیار سخت و زمان بر است. به او یاد دهید که در برابر هر مشکلی به راه حل های آن فکر کند و سپس ببیند که آیا می تواند به تنهایی آن را حل کند یا اینکه به کمک شما نیاز دارد. اگر واقعاً به کمک شما احتیاج داشت، دریغ نکنید، وگرنه بگذارید تا طعم خوش پیروزی را به تنهایی بچشد.
«فراموش نکنید که شاد بودن با لوس بودن تفاوت زیادی دارد!»
برای کودک تان از خاطرات کودکی تان بگویید
همه بچه ها عاشق شنیدن داستان هایی درباره کودکی و شیطنت های پدر و مادرشان هستند. با این کار، هم رابطه بین شما و فرزندتان صمیمی تر می شود و هم اینکه زمان خوبی را در کنار یکدیگر سپری خواهید کرد البته به شرط آنکه در هنگام تعریف خاطره، تنها خود خاطره را بگویید و دست از مقایسه و نصیحت برداشته و بگذارید حتی اگر پندی در آن خاطره است، خود کودک به آن دست یابد و یا در نهایت با طرح یک سۆال از او بپرسید که به نظرت من کار اشتباهی کردم؟ اگر تو بودی چه کار می کردی؟
باهم خندیدن را فراموش نکنید
خندیدن با فرزند نشان از این دارد که شما از نقش یک والد همیشه سختگیر خارج شده و لحظات خوشی را با او و در کنارش دارید. سعی کنید فضای خندیدن را در محیط خانه به وجود بیاورید. اینکه مدام در آشپزخانه اید یا در حال روزنامه خواندن، شما را از فرزندتان دورتر و دورتر می کند و او به ناچار به دنیای بازی های رایانه ای پناه می برد. با کودک خندیدن کار مشکلی نیست، ولی با این کار چیزی را به او هدیه می دهید که در تمام عمر به دردش می خورد؛ یعنی شاد بودن.
دنیای او را باور کنید هرچند که کوچک باشد
یکی از ارزنده ترین هدیه ها به فرزندتان این است که در تمام مراحل زندگی او ( از کودکی تا بزرگ سالی ) به دقت به او و باورهایش توجه کنید. شما می توانید با گوش کردن و مسخره نکردن باورهای فرزندتان آن ها را کم کم جهت دهید، حتی اگر خیلی ابتدایی یا نادرست به نظر می رسند، آن ها را اصلاح کنید. مطمئن باشید با مسخره کردن، آن باور از ذهن او پاک نمی شود، بلکه تنها با شما در میان نمی گذارد.
در عین حال با همین کار ساده می توانید فرزندتان را از فردی عادی به فردی خلاق تبدیل کنید. این مسئله به ویژه در مورد ترس های او حائز اهمیت است. به ترس های او نسبت به تاریکی، هیولا، دیو و…بسیار توجه کنید، زیرا همین ترس های کوچک، در بزرگ سالی به معضلات ریشه ای و غیرقابل حلی تبدیل می گردد.
با کودک تان به پیاده روی بروید
اگر همراه کودکتان حداقل هفته ای یک بار به پیاده روی بروید (پیاده روی، نه برای خرید!) و دنیا را از دریچه چشم او ببینید و در مورد مسایل گوناگون حرف بزنید، مطمئن باشید در دوره نوجوانی، مجبور نخواهید بود که پیش دوستان تان از تک روی های فرزندتان بنالید، چون از کودکی به او یاد داده اید که می تواند برای حرف زدن درباره همه چیز، روی شما حساب کند.
به فرزندتان فرصت دهید تا خود را نشان دهد
هر کودکی استعداد مخصوص به خود را دارد. به او فرصت بیان استعدادهایش را بدهید. نه آن ها را بیش از حد بزرگ کنید و نه به دیده تحقیر نگاه کنید. به این بیندیشید که فرزندتان در حال تلاش است و همین موضوع، عامل تمام موفقیت های آینده اش خواهد بود.
بگذارید در کنار شما زندگی را تجربه کند. اگر با هم به خرید می روید به او یاد بدهید که چگونه جنس خوب را انتخاب کند و پس از مدتی، هنگامی که در فروشگاه قدم می زنید، این کار را به او بسپارید. اگر او دوست دارد که برای شما کتابی بخواند یا فیلمی را تعریف کند، زمانی را برایش مشخص کنید تا این کار را انجام دهد. روزی ۱۵ دقیقه از شما چیزی را کم نمی کند، ولی به کودک تان شادی فراوانی را ارزانی می کند. این ۱۵ دقیقه می تواند هنگامی که شما در آشپزخانه و در حال آشپزی هستید، رخ دهد.
همراه با فرزندتان به سراغ کودکان بی بضاعت بروید
همواره در تمام ادیان الهی، انسان ها را تشویق به کمک به مستمندان می کنند، زیرا یکی از راه های شاد بودن و رسیدن به آرامش، دیدن خوشحالی در نگاه یک فرد نیازمند است. اگر از کودکی فرزندتان را با بخشیدن و یاری رساندن آشنا کنید، او در بزرگ سالی نیز همواره این توشه پربار را به همراه خواهد داشت و علاوه بر اینکه با این کار روح خود را جلا می بخشد، شادی و رضایتمندی را نیز برایش به ارمغان خواهد آورد و مهم تراز همه، قدر زندگی خود را بهتر خواهد دانست و از توقعات بی جا که مسبب ناخشنودی در زندگی هر فردی است، دور می ماند.
مبارزه با مشکلات و یافتن بهترین راه حل را، به کودکتان بیاموزید
هر فردی (چه کودک و چه بزرگ سال) هنگامی که از مسئله یا مشکلی پیروز بیرون می آید، حس خوشایندی پیدا می کند. این مشکلات برای کودک شما ممکن است بسیار ساده باشد: ناتوانی در درست کردن یک پازل یا بستن بند کفش، قهر با یک دوست و…
با صبر و حوصله بسیار به او بیاموزید که گریه کردن مشکلی را حل نمی کند. البته یاد دادن این موضوع بسیار سخت و زمان بر است. به او یاد دهید که در برابر هر مشکلی به راه حل های آن فکر کند و سپس ببیند که آیا می تواند به تنهایی آن را حل کند یا اینکه به کمک شما نیاز دارد. اگر واقعاً به کمک شما احتیاج داشت، دریغ نکنید، وگرنه بگذارید تا طعم خوش پیروزی را به تنهایی بچشد.
منبع:
تبیان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼