عدم تمایل به رابطه زناشویی، چرا نه؟
صادق باشید این ماه چند بار رابطه جنسی را رد کرده اید؟ وقتی گریز از رابطه جنسی به عادتی هر روزه تبدیل میشود، ازدواج شبیه مناطق قطبی خواهد شد...
حتی بهترین زوجها نیز بیحوصلگیهای جنسی و مشکلات روزمرهای -مثل ضربالاجلهای فشرده کاری، بیماری والدین، یا مشکلات نوجوانان- دارند که میتواند روابط آنها را سرد کند. اما وقتی گریز از رابطه جنسی به عادتی هر روزه تبدیل میشود، ازدواج شبیه مناطق قطبی خواهد شد. به طور کلّی، قبل از شروع مشکلات جدی، همیشه شبهای زیادی هست که سوال «واقعاً باید این کار رو بکنیم؟ من سردرد بدی دارم» در آنها مطرح میشود. این شبها مقدمه مشکلات جدی است.
در نظر گرفتن رابطه جنسی به عنوان یک حساب بانکی برای بسیاری از زوجها مفید است. اگر تازه از تعطیلاتی برگشتهاید که در آن مدت زیادی را با هم تنها بودهاید، و بگویید «امشب خیلی خستهام» مشکلی وجود ندارد. اما اگر در شش ماه اخیر رابطه جنسی چندانی نداشتهاید و بعد همسرتان باید با تردید از شما در مورد رابطه سوال کند. و اگر شما پاسخ منفی بدهید، این روند میتواند آسیب بزند.
و هر دو طرف، نه فقط کسی که از رابطه اجتناب میکند، آسیب دیدهاند. همسری که احساسات پرشورتری دارد رد میشود و کسی که احساسات کمتری دارد مجبور به رابطه میشود.
اگر شما اجتنابکننده هستید، سعی کنید خود را جای همسرتان بگذارید. وقتی همسری رابطه جنسی را رد میکند، در مقابل از شوهر خود چه انتظاری دارد؟ آیا او باید خودارضایی کند؟ اغلب زنان میگویند که، «نه، من دوست ندارم این کار را بکند!» و هیچ یک هم دوست ندارند شوهرشان وقتش را در سایتهای مبتذل صرف کند.
یک دلیل دیگر برای جواب مثبت در مقابل درخواست شوهرتان: این کار برای سلامت شما مفید است. رابطه جنسی، و همآغوشی همراه با آن، تمام هورمونهای شیمیایی مورد نیاز زن، از جمله هورمونهایی مثل دوپامین، نوراِپینفرین، و اکسیتوسین، که شرایط روحی فرد را بهبود میبخشند، را آزاد میکند. همچنین، مطالعات نشان میدهد که زوجهایی که بطور منظم رابطه جنسی دارند، در قیاس با زوجهایی که این رابطه منظم را ندارند، سطح بالاتری از پادتنهای ضد بیماری را دارا هستند.
بنابراین وقت آن رسیده که خودِ بهانهتراشتان را کنار بزنید (به حرفش گوش نکنید -احتمالاً او فقط از پوشیدن لباسهای جذاب خسته شده است). در اینجا، شش بهانه رایج، و آنچه که به جای آنها باید به خودتان و همسرتان بگویید را آوردهایم:
«ما همین هفته پیش این کار رو نکردیم؟»
میزان ناهماهنگ تمایل یکی از رایجترین شکایاتی است که مشاوران ازدواج میشنوند -اما کارشناسان میگویند که این بهانه کاملاً بیمعنی است. دو فرد متفاوت هرگز تمایل، انگیزه و زمانبندی کاملاً یکسانی نخواهند داشت. گاهی شما باید به خاطر رضایت طرف مقابل رابطه داشته باشید، حتی اگر خودتان در آن لحظه نیازی به رابطه نداشته باشید.
چیزی به عنوان سطح مناسب تمایل وجود ندارد. معمولاً هر سطحی از تمایل که زوج با آن هماهنگ باشند، عادی است. (اگر کنجکاوید بدانید زوجهای دیگر چه میزان تمایلی را عادی میدانند، بد نیست بدانید طبق آمارها: حدود 38 درصد از زنان متاهل چند بار در هفته رابطه دارند؛ 47 درصد چند بار در ماه؛ و 15 درصد چند بار در سال.)
به خودتان چه بگویید:
روز ازدواجتان را به یاد دارید؟ وقتی «بله» را گفتید، به رابطه جنسی هم «بله» گفتهاید. اگرچه هفتهای یک بار رابطه جنسی دقیقاً جزو قولهای شما نبوده است، اما وقتی به ازدواج متعهد شدید، متوجه بودید که رابطه جنسی هم بخشی از قرارداد است. و بله، گاهی شما باید محرک طرف مقابل باشید. وقتی بحث به سطح متفاوت تمایلات میرسد، توپ توی زمین کسی است که میل کمتری دارد.
به شوهرتان چه بگویید:
«میتونی کمکم کنی سرحال بیام؟» بگذارید دو لیوان نوشیدنی بیاورد؛ بعد شانههایش را ماساژ دهید. اگر شما واقعاً حوصله رابطه جنسی را ندارید، راه دیگری را برای لذت بردن او -مثل خاراندن پشتش، نوازش آرام بازوهایش، یا هر کار دیگری که موجب لذت او میشود- بیابید. بدین ترتیب، حتی اگر رابطه جنسی هم نداشته باشید، همسرتان احساس بهتری خواهد داشت زیرا شما به جای یک نه خشک و خالی، با لطافت جسمی به او پاسخ دادهاید.
«دوست دارم، اما [خمیازه] خیییلی خستهام»
همه ما اوقاتی را تجربه کردهایم که حس میکنیم بیش از حد خستهایم و نای تفریح نداریم. و زوجها ممکن است به حدی از خستگی برسند که اصلاً رابطه جنسی را تفریح محسوب نکنند. حتی فکرش را هم نمیتوانید بکنید که چه تعداد از زوجها بودهاند که در طول روز مدام بچههای خود را در آغوش گرفته و میبوسند اما وقتی عصر دوباره همسرشان را میبینند تنها بوسهای سریع بر گونه نصیبش میشود و حال تمام آنها درمان شدهاند. زنان میگویند، «من بیش از حد مشغله دارم، و شب دیگر نایی ندارم -تو هم که همیشه به فکر خودت هستی». اما این زوجها تشنه ارتباط با یکدیگر هستند.
رابطه جنسی نیازمند تلاش و انرژی است. اما اغلب زنان قبول دارند که در هنگام ضرورت، رابطه جنسی انرژی نیز تولید میکند. (مثل یک ورزش به آن نگاه کنید. شاید ابتدا تمایلی به رفتن روی تردمیل نداشته باشید، اما اغلب ما پس از کمی تمرین از گرمای آن لذت میبریم.)
همچنین عشقبازی ارتباطی را ایجاد میکند که موجب تسکین زنان در هنگام خستگی شدید میشود. اغلب زنان پس از رابطه جنسی احساس صمیمیت بیشتری با همسر خود دارند. مشکل اصلی آن است که ما همیشه فراموش میکنیم که احساس صمیمیت چقدر عالی است.
به خودتان چه بگویید:
دوباره به آخرین رابطه جنسی عالی بین خود و شوهرتان، یا حتی روابط جنسی ساده در گذشته، فکر کنید و به یاد آورید که بعد از رابطه جنسی چقدر در میان بازوان او احساس آرامش میکردید. این کار باعث میشود معکوس کردن بهانهها راحتتر شود و به جای «خیلی خستهام، نمیتوانم رابطه داشته باشم» بگویید، «خیلی خستهام، نیاز به رابطه دارم».
به شوهرتان چه بگویید:
«بله، متشکرم!» به یاد داشته باشید که او فقط به دنبال کاری نیست که خودش از آن لذت ببرد، بلکه کاری را به شما پیشنهاد میکند که موجب لذت شما هم خواهد شد. و فقط برای سرگرمی هم شده میتوانید در مورد اولین دفعات رابطه جنسی خودتان و اهمیت بیخوابی در آن روزها صحبت کنید.
«یه وقت دیگه. امشب اصلاً میل جنسی ندارم.»
بسیاری از زنان در طول روز نقشهای مختلفی را ایفاء میکنند: مادر، راننده، نظافتچی منزل، کارمند، آشپز. بنابراین ترجیح میدهند فراموش کنند که نقش زن فریبنده نیز بین نقشها وجود دارد -و اینکه او موجود دلفریبی است که میتواند به راحتی با یک کرشمه چشم لباسهای شوهرش را درآورد.
به خودتان چه بگویید:
طوری عمل کنید که انگار احساس میل جنسی دارید و مشغول تغییر لباس شوید. اگر ذهنتان را وارد بازی کنید، احساسات نیز ایجاد میشوند. پس از آنکه بچهها به رختخواب رفتند، یک لباس کوتاه یا لباس شب جذاب بپوشید. شما این کار را به خاطر شوهرتان نمیکنید، بلکه به خاطر خودتان است تا دوباره به هویت جنسی خود بازگردید. خیلی زود، این کار از یک نمایش به واقعیت بدل میشود. شما دوباره به یاد میآورید که چقدر جذاب هستید.
به شوهرتان چه بگویید:
هیچ. اما مطمئن باشید که با شستن ظرفها یا جارو زدن در مقابل او، پس از بیرون بردن زبالهها واقعاً او را متعجب میکنید. اجازه دهید همسرتان بداند که، بله، شما خودتان را جذاب میبینید. و همینطور او را نیز جذاب میدانید. این کار برای هردو طرف بسیار اطمینانبخش است.
«نمیشه فقط همدیگرو بغل کنیم و سریال ببینیم؟»
وقتی زن و شوهری وارد منطقه سردی جنسی میشوند -و حس میکنند که زنده کردن دوباره میل جنسی نیازمند شام گرانقیمت یا معجزه است- مشکلات زیادی سر راهشان قرار میگیرد.
البته از نظر تئوری، نداشتن رابطه جنسی، تا وقتی که زوجین راضی باشند، خوب است. اما کارشناسان میگویند که حتی اگر شریکی که اغلب رد میشود، تسلیم شده و دیگر درخواست رابطه جنسی نکند، چنین حالتی به ندرت پیش میآید که واقعا خوشحال و راضی باشد.
به خودتان چه بگویید:
«من حق دارم کمی تفریح کنم». حتی بیرون رفتن تنهایی یا با دوستان میتواند به سرحال شدن مجدد شما کمک کند. اگر شوهرتان اپرا دوست ندارد، با خواهرتان بروید. موقع برگشتن به خانه سرزنده و شاد خواهید بود و آماده برخوردی صمیمی هستید.
به شوهرتان چه بگویید:
«من نیاز به یک قرار دارم». انجام کارهای جدید در کنار یکدیگر میتواند اشتهای جنسی شما را دوباره فعال کند. دوری در شهر زده یا حتی صرفاً برای شام به بخش جدیدی از شهر بروید. هیجان موجب افزایش دوپامین در مغز شده و میل جنسی شما را تحریک میکند. (باور نمیکنید؟ فقط امتحانش کنید.)
«نمیتونم. هنوز به خاطر .... عصبانیم.»
برای بسیاری از زنان، آغاز رابطه جنسی در حالی که اختلافی ناتمام دارند، احساس بدی ایجاد میکند. و اگرچه امتناع از بازیچه جنسی بودن خوب است، اما میتواند به یک بنبست جنسی طولانی و خطرناک منجر شود. به خودتان اجازه ندهید که رابطه جنسی به عنوان وسیله ای برای جنگ قدرت باشد زیرا هیچ کس همیشه برنده نیست.
به خودتان چه بگویید:
«بحث ما تمام نشده، اما میتونم این بحث رو برای بعد بگذارم». (مثل این است که تصمیم بگیرید با عصبانیت به تخت نروید). پیامی که این کار شما برای شوهرتان میفرستد کاملاً مثبت است: رابطه شما بزرگتر از این دعوا است.
به شوهرتان چه بگویید:
«میخواهم فعلاً این اختلاف را کنار بگذارم، پس میتوانیم به این بحث خاتمه دهیم.» یا میتوانید از روشی دیگر استفاده کنید که البته کمی قدیمی است: روی یک برگه کاغذ، خلاصهای یک خطی از درگیری را بنویسید (ماشین جدید؛ برنامه شغلی)، بعد کاغذ را در جعبه یا سبدی خارج از اتاق خواب خود بگذارید. این کار به شوهرتان میگوید که: «مطمئن باش، ما همچنان مشکل داریم. اما نمیگذاریم این مشکلات مانع راه ما شود»
عصبانیت و دلخوری یکی از دلایل رد کردن رابطه جنسی است
«میدانم که رابطه جنسی در صبح را دوست داری، اما من واقعاً باید به کلاس یوگای ساعت ۷ صبح خودم برسم.»
هر زوجی به سادگی میتواند زندگی خود را براساس برنامههای دیگرش پیش ببرد. اما اگر برای رابطه جنسی وقت نگذارید، ممکن است کلاً از لیست کارهایتان حذف شود. یک راهحل آن است که یک قرار جنسی هفتگی گذاشته و به آن پایبند باشید. مثلاً در دین یهود، جمعه شب «سبت» زمانی است که اغلب زوجها در آن شب به معاشقه میپردازند. هر زوجی حتماً باید چنین شبی را داشته باشد. مهم نیست که این شب دقیقاً چه زمانی است، اما باید تعهدی هفتگی به جدا شدن از دنیای فردی و متمرکز شدن بر یکدیگر باشد.
(بسیاری از زوجها بیش از یک بار در هفته رابطه دارند، اما به این شکل دست کم در مورد حداقلها توافق کردهاید.)
در حقیقت، برنامهریزی قبلی -گاهی تنها راه انجام کارها در خانوادههای پرمشغله است. رابطه جنسی نیز مانند هر بخش دیگری از ازدواج مهم است، با این حال مردم برای همهچیز غیر از رابطه جنسی وقت میگذارند. زنان حاضرند برای تمام همسایهها شیرینی بپزند ولی برای یک عشقبازی کوتاه و سریع وقت ندارند.
به خودتان چه بگویید:
اگر حس میکنید که رابطه جنسی موجب کاهش وقت شخصی شما میشود، راهحل آن کاهش رابطه جنسی نیست، بلکه باید مصالحه بیشتری داشته باشید. شما میتوانید سه صبح در هفته به کلاس یوگا رفته، ولی یک یا دو صبح در هفته را هم با شوهرتان بگذرانید.
به شوهرتان چه بگویید:
از حالا به بعد، میتونی هر چهارشنبه صبح روی سرحال بودن من حساب کنی. ببخشید که عشق برنامهریزی شده خیلی مکانیکی بنظر میرسه، ولی میخوام مطمئن باشم که وقت کافی برای خودمون داریم.
و احتمالاً این مهمترین پیام شما را به او میرساند. رابطه جنسی بیشتر به رابطه صمیمی دو نفر مربوط است تا به شهوت. مهمترین چیزی که یک زوج میتواند انجام دهد شکستن چرخه اجتناب است و گفتن این نکته به یکدیگر است که میخواهند ارتباطشان به چه شکل باشد.
در نظر گرفتن رابطه جنسی به عنوان یک حساب بانکی برای بسیاری از زوجها مفید است. اگر تازه از تعطیلاتی برگشتهاید که در آن مدت زیادی را با هم تنها بودهاید، و بگویید «امشب خیلی خستهام» مشکلی وجود ندارد. اما اگر در شش ماه اخیر رابطه جنسی چندانی نداشتهاید و بعد همسرتان باید با تردید از شما در مورد رابطه سوال کند. و اگر شما پاسخ منفی بدهید، این روند میتواند آسیب بزند.
و هر دو طرف، نه فقط کسی که از رابطه اجتناب میکند، آسیب دیدهاند. همسری که احساسات پرشورتری دارد رد میشود و کسی که احساسات کمتری دارد مجبور به رابطه میشود.
اگر شما اجتنابکننده هستید، سعی کنید خود را جای همسرتان بگذارید. وقتی همسری رابطه جنسی را رد میکند، در مقابل از شوهر خود چه انتظاری دارد؟ آیا او باید خودارضایی کند؟ اغلب زنان میگویند که، «نه، من دوست ندارم این کار را بکند!» و هیچ یک هم دوست ندارند شوهرشان وقتش را در سایتهای مبتذل صرف کند.
یک دلیل دیگر برای جواب مثبت در مقابل درخواست شوهرتان: این کار برای سلامت شما مفید است. رابطه جنسی، و همآغوشی همراه با آن، تمام هورمونهای شیمیایی مورد نیاز زن، از جمله هورمونهایی مثل دوپامین، نوراِپینفرین، و اکسیتوسین، که شرایط روحی فرد را بهبود میبخشند، را آزاد میکند. همچنین، مطالعات نشان میدهد که زوجهایی که بطور منظم رابطه جنسی دارند، در قیاس با زوجهایی که این رابطه منظم را ندارند، سطح بالاتری از پادتنهای ضد بیماری را دارا هستند.
بنابراین وقت آن رسیده که خودِ بهانهتراشتان را کنار بزنید (به حرفش گوش نکنید -احتمالاً او فقط از پوشیدن لباسهای جذاب خسته شده است). در اینجا، شش بهانه رایج، و آنچه که به جای آنها باید به خودتان و همسرتان بگویید را آوردهایم:
«ما همین هفته پیش این کار رو نکردیم؟»
میزان ناهماهنگ تمایل یکی از رایجترین شکایاتی است که مشاوران ازدواج میشنوند -اما کارشناسان میگویند که این بهانه کاملاً بیمعنی است. دو فرد متفاوت هرگز تمایل، انگیزه و زمانبندی کاملاً یکسانی نخواهند داشت. گاهی شما باید به خاطر رضایت طرف مقابل رابطه داشته باشید، حتی اگر خودتان در آن لحظه نیازی به رابطه نداشته باشید.
چیزی به عنوان سطح مناسب تمایل وجود ندارد. معمولاً هر سطحی از تمایل که زوج با آن هماهنگ باشند، عادی است. (اگر کنجکاوید بدانید زوجهای دیگر چه میزان تمایلی را عادی میدانند، بد نیست بدانید طبق آمارها: حدود 38 درصد از زنان متاهل چند بار در هفته رابطه دارند؛ 47 درصد چند بار در ماه؛ و 15 درصد چند بار در سال.)
به خودتان چه بگویید:
روز ازدواجتان را به یاد دارید؟ وقتی «بله» را گفتید، به رابطه جنسی هم «بله» گفتهاید. اگرچه هفتهای یک بار رابطه جنسی دقیقاً جزو قولهای شما نبوده است، اما وقتی به ازدواج متعهد شدید، متوجه بودید که رابطه جنسی هم بخشی از قرارداد است. و بله، گاهی شما باید محرک طرف مقابل باشید. وقتی بحث به سطح متفاوت تمایلات میرسد، توپ توی زمین کسی است که میل کمتری دارد.
به شوهرتان چه بگویید:
«میتونی کمکم کنی سرحال بیام؟» بگذارید دو لیوان نوشیدنی بیاورد؛ بعد شانههایش را ماساژ دهید. اگر شما واقعاً حوصله رابطه جنسی را ندارید، راه دیگری را برای لذت بردن او -مثل خاراندن پشتش، نوازش آرام بازوهایش، یا هر کار دیگری که موجب لذت او میشود- بیابید. بدین ترتیب، حتی اگر رابطه جنسی هم نداشته باشید، همسرتان احساس بهتری خواهد داشت زیرا شما به جای یک نه خشک و خالی، با لطافت جسمی به او پاسخ دادهاید.
«دوست دارم، اما [خمیازه] خیییلی خستهام»
همه ما اوقاتی را تجربه کردهایم که حس میکنیم بیش از حد خستهایم و نای تفریح نداریم. و زوجها ممکن است به حدی از خستگی برسند که اصلاً رابطه جنسی را تفریح محسوب نکنند. حتی فکرش را هم نمیتوانید بکنید که چه تعداد از زوجها بودهاند که در طول روز مدام بچههای خود را در آغوش گرفته و میبوسند اما وقتی عصر دوباره همسرشان را میبینند تنها بوسهای سریع بر گونه نصیبش میشود و حال تمام آنها درمان شدهاند. زنان میگویند، «من بیش از حد مشغله دارم، و شب دیگر نایی ندارم -تو هم که همیشه به فکر خودت هستی». اما این زوجها تشنه ارتباط با یکدیگر هستند.
رابطه جنسی نیازمند تلاش و انرژی است. اما اغلب زنان قبول دارند که در هنگام ضرورت، رابطه جنسی انرژی نیز تولید میکند. (مثل یک ورزش به آن نگاه کنید. شاید ابتدا تمایلی به رفتن روی تردمیل نداشته باشید، اما اغلب ما پس از کمی تمرین از گرمای آن لذت میبریم.)
همچنین عشقبازی ارتباطی را ایجاد میکند که موجب تسکین زنان در هنگام خستگی شدید میشود. اغلب زنان پس از رابطه جنسی احساس صمیمیت بیشتری با همسر خود دارند. مشکل اصلی آن است که ما همیشه فراموش میکنیم که احساس صمیمیت چقدر عالی است.
به خودتان چه بگویید:
دوباره به آخرین رابطه جنسی عالی بین خود و شوهرتان، یا حتی روابط جنسی ساده در گذشته، فکر کنید و به یاد آورید که بعد از رابطه جنسی چقدر در میان بازوان او احساس آرامش میکردید. این کار باعث میشود معکوس کردن بهانهها راحتتر شود و به جای «خیلی خستهام، نمیتوانم رابطه داشته باشم» بگویید، «خیلی خستهام، نیاز به رابطه دارم».
به شوهرتان چه بگویید:
«بله، متشکرم!» به یاد داشته باشید که او فقط به دنبال کاری نیست که خودش از آن لذت ببرد، بلکه کاری را به شما پیشنهاد میکند که موجب لذت شما هم خواهد شد. و فقط برای سرگرمی هم شده میتوانید در مورد اولین دفعات رابطه جنسی خودتان و اهمیت بیخوابی در آن روزها صحبت کنید.
«یه وقت دیگه. امشب اصلاً میل جنسی ندارم.»
بسیاری از زنان در طول روز نقشهای مختلفی را ایفاء میکنند: مادر، راننده، نظافتچی منزل، کارمند، آشپز. بنابراین ترجیح میدهند فراموش کنند که نقش زن فریبنده نیز بین نقشها وجود دارد -و اینکه او موجود دلفریبی است که میتواند به راحتی با یک کرشمه چشم لباسهای شوهرش را درآورد.
به خودتان چه بگویید:
طوری عمل کنید که انگار احساس میل جنسی دارید و مشغول تغییر لباس شوید. اگر ذهنتان را وارد بازی کنید، احساسات نیز ایجاد میشوند. پس از آنکه بچهها به رختخواب رفتند، یک لباس کوتاه یا لباس شب جذاب بپوشید. شما این کار را به خاطر شوهرتان نمیکنید، بلکه به خاطر خودتان است تا دوباره به هویت جنسی خود بازگردید. خیلی زود، این کار از یک نمایش به واقعیت بدل میشود. شما دوباره به یاد میآورید که چقدر جذاب هستید.
به شوهرتان چه بگویید:
هیچ. اما مطمئن باشید که با شستن ظرفها یا جارو زدن در مقابل او، پس از بیرون بردن زبالهها واقعاً او را متعجب میکنید. اجازه دهید همسرتان بداند که، بله، شما خودتان را جذاب میبینید. و همینطور او را نیز جذاب میدانید. این کار برای هردو طرف بسیار اطمینانبخش است.
«نمیشه فقط همدیگرو بغل کنیم و سریال ببینیم؟»
وقتی زن و شوهری وارد منطقه سردی جنسی میشوند -و حس میکنند که زنده کردن دوباره میل جنسی نیازمند شام گرانقیمت یا معجزه است- مشکلات زیادی سر راهشان قرار میگیرد.
البته از نظر تئوری، نداشتن رابطه جنسی، تا وقتی که زوجین راضی باشند، خوب است. اما کارشناسان میگویند که حتی اگر شریکی که اغلب رد میشود، تسلیم شده و دیگر درخواست رابطه جنسی نکند، چنین حالتی به ندرت پیش میآید که واقعا خوشحال و راضی باشد.
به خودتان چه بگویید:
«من حق دارم کمی تفریح کنم». حتی بیرون رفتن تنهایی یا با دوستان میتواند به سرحال شدن مجدد شما کمک کند. اگر شوهرتان اپرا دوست ندارد، با خواهرتان بروید. موقع برگشتن به خانه سرزنده و شاد خواهید بود و آماده برخوردی صمیمی هستید.
به شوهرتان چه بگویید:
«من نیاز به یک قرار دارم». انجام کارهای جدید در کنار یکدیگر میتواند اشتهای جنسی شما را دوباره فعال کند. دوری در شهر زده یا حتی صرفاً برای شام به بخش جدیدی از شهر بروید. هیجان موجب افزایش دوپامین در مغز شده و میل جنسی شما را تحریک میکند. (باور نمیکنید؟ فقط امتحانش کنید.)
«نمیتونم. هنوز به خاطر .... عصبانیم.»
برای بسیاری از زنان، آغاز رابطه جنسی در حالی که اختلافی ناتمام دارند، احساس بدی ایجاد میکند. و اگرچه امتناع از بازیچه جنسی بودن خوب است، اما میتواند به یک بنبست جنسی طولانی و خطرناک منجر شود. به خودتان اجازه ندهید که رابطه جنسی به عنوان وسیله ای برای جنگ قدرت باشد زیرا هیچ کس همیشه برنده نیست.
به خودتان چه بگویید:
«بحث ما تمام نشده، اما میتونم این بحث رو برای بعد بگذارم». (مثل این است که تصمیم بگیرید با عصبانیت به تخت نروید). پیامی که این کار شما برای شوهرتان میفرستد کاملاً مثبت است: رابطه شما بزرگتر از این دعوا است.
به شوهرتان چه بگویید:
«میخواهم فعلاً این اختلاف را کنار بگذارم، پس میتوانیم به این بحث خاتمه دهیم.» یا میتوانید از روشی دیگر استفاده کنید که البته کمی قدیمی است: روی یک برگه کاغذ، خلاصهای یک خطی از درگیری را بنویسید (ماشین جدید؛ برنامه شغلی)، بعد کاغذ را در جعبه یا سبدی خارج از اتاق خواب خود بگذارید. این کار به شوهرتان میگوید که: «مطمئن باش، ما همچنان مشکل داریم. اما نمیگذاریم این مشکلات مانع راه ما شود»
عصبانیت و دلخوری یکی از دلایل رد کردن رابطه جنسی است
«میدانم که رابطه جنسی در صبح را دوست داری، اما من واقعاً باید به کلاس یوگای ساعت ۷ صبح خودم برسم.»
هر زوجی به سادگی میتواند زندگی خود را براساس برنامههای دیگرش پیش ببرد. اما اگر برای رابطه جنسی وقت نگذارید، ممکن است کلاً از لیست کارهایتان حذف شود. یک راهحل آن است که یک قرار جنسی هفتگی گذاشته و به آن پایبند باشید. مثلاً در دین یهود، جمعه شب «سبت» زمانی است که اغلب زوجها در آن شب به معاشقه میپردازند. هر زوجی حتماً باید چنین شبی را داشته باشد. مهم نیست که این شب دقیقاً چه زمانی است، اما باید تعهدی هفتگی به جدا شدن از دنیای فردی و متمرکز شدن بر یکدیگر باشد.
(بسیاری از زوجها بیش از یک بار در هفته رابطه دارند، اما به این شکل دست کم در مورد حداقلها توافق کردهاید.)
در حقیقت، برنامهریزی قبلی -گاهی تنها راه انجام کارها در خانوادههای پرمشغله است. رابطه جنسی نیز مانند هر بخش دیگری از ازدواج مهم است، با این حال مردم برای همهچیز غیر از رابطه جنسی وقت میگذارند. زنان حاضرند برای تمام همسایهها شیرینی بپزند ولی برای یک عشقبازی کوتاه و سریع وقت ندارند.
به خودتان چه بگویید:
اگر حس میکنید که رابطه جنسی موجب کاهش وقت شخصی شما میشود، راهحل آن کاهش رابطه جنسی نیست، بلکه باید مصالحه بیشتری داشته باشید. شما میتوانید سه صبح در هفته به کلاس یوگا رفته، ولی یک یا دو صبح در هفته را هم با شوهرتان بگذرانید.
به شوهرتان چه بگویید:
از حالا به بعد، میتونی هر چهارشنبه صبح روی سرحال بودن من حساب کنی. ببخشید که عشق برنامهریزی شده خیلی مکانیکی بنظر میرسه، ولی میخوام مطمئن باشم که وقت کافی برای خودمون داریم.
و احتمالاً این مهمترین پیام شما را به او میرساند. رابطه جنسی بیشتر به رابطه صمیمی دو نفر مربوط است تا به شهوت. مهمترین چیزی که یک زوج میتواند انجام دهد شکستن چرخه اجتناب است و گفتن این نکته به یکدیگر است که میخواهند ارتباطشان به چه شکل باشد.
منبع:
آریا سلامت
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼