کتک زدن زن باردار، مشکلات جنین
شیوع زایمان زودرس در مادران متحمل خشونت ۵/۳ برابر بیشتر از مادرانی است که تحت خشونت خانگی قرار نگرفته اند.
خانواده اصلیترین پایه و ستون هر جامعه و بهترین الگو برای حفظ سلامت جسمانی و بهداشت روانی افراد است. زنان در خانواده عنصر کلیدی در شکل گیری شخصیت فرزندان و رشد و تعالی آنان محسوب میشوند؛ بنابراین تجربه خشونت و آزار در زنان به ویژه زنان باردار و آگاهی از اهمیت خشونت خانگی و عوارض آن درخور توجه جدی و راهگشا است و این مهم متأسفانه از دید برخی جوامع از جمله جامعه ما پوشیده مانده است.
خشونت خانگی علیه زنان در دوران حاملگی واقعه ای بسیار دردناک و یک مشکل عمده بهداشتی و اجتماعی در سرتاسر جهان است که صدمات جسمانی و روانی مهمی را برای زنان باردار و فرزندان او به بار می آورد. بر اساس آمارهای بین المللی، از هر ۵ زن حداقل یک زن در طول زندگی خود توسط همسرش مورد خشونت خانگی قرار می گیرد و این خشونت، برای بسیاری از زنان در دوران بارداری ادامه مییابد.
شیوع خشونت خانگی در دوران حاملگی از ۳ تا ۳۰ درصد متغیر است. بر اساس مطالعات اخیر، ۶۰ درصد از زنان ایرانی انواع مختلفی از خشونت های خانگی را در دوران حاملگی تجربه می کنند و میانگین خشونت خانگی در تهران ۷/۳۵ درصد گزارش شده است. تعریف خشونت خانگی علیه زنان از دیدگاه سازمان ملل: هرگونه عمل خشونت آمیز که منتج به آسیبهای جسمانی، روانی، جنسی و آزار زنان شود؛ از جمله تهدید به اینگونه اعمال، زورگویی و محرومیت از آزادی چه در اجتماع و چه در زندگی خصوصی.
انواع خشونتهای خانگی
خشونت خانگی میتواند در سه شکل روحی-روانی، جنسی، جسمی و رفتارهای کنترل کننده توسط همسر و یا سایر اطرافیان اعمال شود.
خشونتهای روانی-عاطفی شامل: انتقاد به طور مکرر، صدا کردن نام وی با عناوین زشت، فریاد کشیدن، ندادن خرجی، تهدید به آسیب او یا فرزندان وی، تهدید به خراب کردن اموال و اشیا و تحقیر و سرافکنده کردن او در جمع.
رفتارهای کنترل کننده شامل: محصور کردن وی در منزل و یا ممانعت از دیدن اقوام و دوستان، پافشاری به اینکه مرد باید بداند همسرش در تمام اوقات کجا میرود، در اکثر اوقات به خیانتکار بودن همسرش مشکوک باشد و عدم اجازه دسترسی وی به مراقبتهای بهداشتی.
خشونت فیزیکی و جنسی شامل: کتک زدن، سیلی زدن، هل دادن، پرت کردن اشیا به سمت وی، مشت زدن، اقدام به اعمال جنسی به اجبار و یا با خشونت.
مکانیسم زمینه ساز جهت اعمال خشونت در دوران بارداری ناشناخته باقی مانده است؛ فرضیههای احتمالی شامل تغییرات طبیعی در دوران بارداری که موجب کاهش وضعیت بهداشت فیزیکی و کاهش توان زن به انجام وظایف روزانه آنها می شود، انتقال به نقش والدی و نگرانی از ایفای درست این مسئولیت مهم، کاهش روابط جنسی در این دوران، آسیب پذیری زنان در این دوره و بالارفتن فشار اقتصادی میباشد.
بر اساس نتایج تحقیقات مختلف زنانی که دارای حداقل تحصیلات هستند، بیشتر قربانی خشونت خانگی میشوند. بارداری ناخواسته و تعیین جنسیت کودک نیز از دیگر فاکتورهای مرتبط بر خشونت خانگی هستند؛ تعیین جنسیت کودک و عدم تطابق آن با خواسته همسر میتواند زمینه ساز اعمال خشونت باشد.
سایر فاکتورهای خطر مسبب خشونت
کم بودن تحصیلات مرد و بیکاری او، سطوح پایین وضعیت اقتصادی-اجتماعی، سوء مصرف مواد مخدر و الکل، وابسته بودن درآمد زن به همسرش، دخالتهای بی جای خانواده در زندگی مشترک دختر و پسرشان، تعصبات مرد، سلامت جسمانی و روانی و میزان برخورداری از حمایت اجتماعی.
عواقب مادری منفی ناشی از تجربه خشونت خانگی در دوران حاملگی
پارگی رحم و طحال، عفونتهای مادری و پیامدهای تلخ روانی نظیر تلاش برای خودکشی، افسردگی، اضطراب، استرس، تحریک پذیری، گرایش به رفتارهای پرخطر مثل مصرف سیگار، الکل، تأخیر در مراجعه برای دریافت مراقبتهای دوران بارداری، سوءتغذیه و کاهش انگیزه لازم برای ایفای نقش مادری.
عواقب جنینی و نوزادی
سقط، مرده زایی، شکستگی استخوانهای جنینی، محدودیت رشد در داخل رحم.
سایر عواقب ناخوشایند و قابل تأمل بر اساس تحقیقات اخیر
زایمان زودرس: شیوع زایمان زودرس در مادران متحمل خشونت 5/3 برابر بیشتر از مادرانی است که تحت خشونت خانگی قرار نگرفته اند.
تأثیرات منفی بر دلبستگی مادر و شیرخوار: تحقیقات نشان داده اند مادران خشونت دیده نسبت به سایر مادران فرآیند دلبستگی و رفتارهای محبت آمیز و به تبع آن شیردهی را با تأخیر آغاز میکنند. کودکی که محروم از روابط محبت آمیز در سنین پایین میشود، به تکامل عاطفی و شناختی کمتری دست پیدا میکند و در بزرگسالی گرایش به رفتارهای نابهنجار نظیر مدرسه گریزی، تعاملات اجتماعی ضعیف و رفتارهای خشن و تهاجمی در آنها بیشتر دیده میشود.
افسردگی پس از زایمان: محققان دریافته اند زنان خشونت دیده نسبت به سایر زنان 3/3 برابر بیشتر به سمت افسردگی سوق پیدا میکنند.
وزن کم هنگام تولد: در مطالعه گذشته نگری نشان داده شد زنانی که نوزادان کم وزن به دنیا آورده بودند ۵/۱۲ برابر بیشتر از زنان دارای نوزادان با وزن مطلوب، در معرض سوء رفتار قرار قرار گرفته بودند.
راهکارهایی جهت پیشگیری و مقابله با این معضل اجتماعی و بهداشتی
توجه به سلامت جسمانی و روانی زنان واقع در سنین تولید مثل به خصوص در دوران بارداری باید در رأس سیاستهای برنامه ریزی بهداشتی قرار گیرد.
تصویب قوانین قاطع در راستای مقابله با خشونت خانگی
باید زنان را به حقوق قانونی خود آشنا کرد و به آنها آموزش داد تا در صورت هر گونه تعرض به قوانین حقوقی خود بدون هیچگونه واهمه و نگرانی آن را با پرسنل بهداشتی به خصوص ماماها که بیشتر در متن جامعه حضور دارند، در میان بگذارند.
فراهم کردن بستر تحصیلی، شغلی و درآمد برای مردان و زنان متأهل و برقراری تمهیدات لازم جهت استقلال مالی زنان
ایجاد مراکز مشاوره، ارائه خدمات حقوقی، پزشکی، روانشناختی و برگزاری کلاسهای آموزشی جهت مادران در معرض خشونت و همسران آنها و در نهایت لازم است که منشوری جهت حمایت از زنان باردار وضع شود و رعایت احترام به آن برای همه الزامی باشد.
خشونت خانگی علیه زنان در دوران حاملگی واقعه ای بسیار دردناک و یک مشکل عمده بهداشتی و اجتماعی در سرتاسر جهان است که صدمات جسمانی و روانی مهمی را برای زنان باردار و فرزندان او به بار می آورد. بر اساس آمارهای بین المللی، از هر ۵ زن حداقل یک زن در طول زندگی خود توسط همسرش مورد خشونت خانگی قرار می گیرد و این خشونت، برای بسیاری از زنان در دوران بارداری ادامه مییابد.
شیوع خشونت خانگی در دوران حاملگی از ۳ تا ۳۰ درصد متغیر است. بر اساس مطالعات اخیر، ۶۰ درصد از زنان ایرانی انواع مختلفی از خشونت های خانگی را در دوران حاملگی تجربه می کنند و میانگین خشونت خانگی در تهران ۷/۳۵ درصد گزارش شده است. تعریف خشونت خانگی علیه زنان از دیدگاه سازمان ملل: هرگونه عمل خشونت آمیز که منتج به آسیبهای جسمانی، روانی، جنسی و آزار زنان شود؛ از جمله تهدید به اینگونه اعمال، زورگویی و محرومیت از آزادی چه در اجتماع و چه در زندگی خصوصی.
انواع خشونتهای خانگی
خشونت خانگی میتواند در سه شکل روحی-روانی، جنسی، جسمی و رفتارهای کنترل کننده توسط همسر و یا سایر اطرافیان اعمال شود.
خشونتهای روانی-عاطفی شامل: انتقاد به طور مکرر، صدا کردن نام وی با عناوین زشت، فریاد کشیدن، ندادن خرجی، تهدید به آسیب او یا فرزندان وی، تهدید به خراب کردن اموال و اشیا و تحقیر و سرافکنده کردن او در جمع.
رفتارهای کنترل کننده شامل: محصور کردن وی در منزل و یا ممانعت از دیدن اقوام و دوستان، پافشاری به اینکه مرد باید بداند همسرش در تمام اوقات کجا میرود، در اکثر اوقات به خیانتکار بودن همسرش مشکوک باشد و عدم اجازه دسترسی وی به مراقبتهای بهداشتی.
خشونت فیزیکی و جنسی شامل: کتک زدن، سیلی زدن، هل دادن، پرت کردن اشیا به سمت وی، مشت زدن، اقدام به اعمال جنسی به اجبار و یا با خشونت.
مکانیسم زمینه ساز جهت اعمال خشونت در دوران بارداری ناشناخته باقی مانده است؛ فرضیههای احتمالی شامل تغییرات طبیعی در دوران بارداری که موجب کاهش وضعیت بهداشت فیزیکی و کاهش توان زن به انجام وظایف روزانه آنها می شود، انتقال به نقش والدی و نگرانی از ایفای درست این مسئولیت مهم، کاهش روابط جنسی در این دوران، آسیب پذیری زنان در این دوره و بالارفتن فشار اقتصادی میباشد.
بر اساس نتایج تحقیقات مختلف زنانی که دارای حداقل تحصیلات هستند، بیشتر قربانی خشونت خانگی میشوند. بارداری ناخواسته و تعیین جنسیت کودک نیز از دیگر فاکتورهای مرتبط بر خشونت خانگی هستند؛ تعیین جنسیت کودک و عدم تطابق آن با خواسته همسر میتواند زمینه ساز اعمال خشونت باشد.
سایر فاکتورهای خطر مسبب خشونت
کم بودن تحصیلات مرد و بیکاری او، سطوح پایین وضعیت اقتصادی-اجتماعی، سوء مصرف مواد مخدر و الکل، وابسته بودن درآمد زن به همسرش، دخالتهای بی جای خانواده در زندگی مشترک دختر و پسرشان، تعصبات مرد، سلامت جسمانی و روانی و میزان برخورداری از حمایت اجتماعی.
عواقب مادری منفی ناشی از تجربه خشونت خانگی در دوران حاملگی
پارگی رحم و طحال، عفونتهای مادری و پیامدهای تلخ روانی نظیر تلاش برای خودکشی، افسردگی، اضطراب، استرس، تحریک پذیری، گرایش به رفتارهای پرخطر مثل مصرف سیگار، الکل، تأخیر در مراجعه برای دریافت مراقبتهای دوران بارداری، سوءتغذیه و کاهش انگیزه لازم برای ایفای نقش مادری.
عواقب جنینی و نوزادی
سقط، مرده زایی، شکستگی استخوانهای جنینی، محدودیت رشد در داخل رحم.
سایر عواقب ناخوشایند و قابل تأمل بر اساس تحقیقات اخیر
زایمان زودرس: شیوع زایمان زودرس در مادران متحمل خشونت 5/3 برابر بیشتر از مادرانی است که تحت خشونت خانگی قرار نگرفته اند.
تأثیرات منفی بر دلبستگی مادر و شیرخوار: تحقیقات نشان داده اند مادران خشونت دیده نسبت به سایر مادران فرآیند دلبستگی و رفتارهای محبت آمیز و به تبع آن شیردهی را با تأخیر آغاز میکنند. کودکی که محروم از روابط محبت آمیز در سنین پایین میشود، به تکامل عاطفی و شناختی کمتری دست پیدا میکند و در بزرگسالی گرایش به رفتارهای نابهنجار نظیر مدرسه گریزی، تعاملات اجتماعی ضعیف و رفتارهای خشن و تهاجمی در آنها بیشتر دیده میشود.
افسردگی پس از زایمان: محققان دریافته اند زنان خشونت دیده نسبت به سایر زنان 3/3 برابر بیشتر به سمت افسردگی سوق پیدا میکنند.
وزن کم هنگام تولد: در مطالعه گذشته نگری نشان داده شد زنانی که نوزادان کم وزن به دنیا آورده بودند ۵/۱۲ برابر بیشتر از زنان دارای نوزادان با وزن مطلوب، در معرض سوء رفتار قرار قرار گرفته بودند.
راهکارهایی جهت پیشگیری و مقابله با این معضل اجتماعی و بهداشتی
توجه به سلامت جسمانی و روانی زنان واقع در سنین تولید مثل به خصوص در دوران بارداری باید در رأس سیاستهای برنامه ریزی بهداشتی قرار گیرد.
تصویب قوانین قاطع در راستای مقابله با خشونت خانگی
باید زنان را به حقوق قانونی خود آشنا کرد و به آنها آموزش داد تا در صورت هر گونه تعرض به قوانین حقوقی خود بدون هیچگونه واهمه و نگرانی آن را با پرسنل بهداشتی به خصوص ماماها که بیشتر در متن جامعه حضور دارند، در میان بگذارند.
فراهم کردن بستر تحصیلی، شغلی و درآمد برای مردان و زنان متأهل و برقراری تمهیدات لازم جهت استقلال مالی زنان
ایجاد مراکز مشاوره، ارائه خدمات حقوقی، پزشکی، روانشناختی و برگزاری کلاسهای آموزشی جهت مادران در معرض خشونت و همسران آنها و در نهایت لازم است که منشوری جهت حمایت از زنان باردار وضع شود و رعایت احترام به آن برای همه الزامی باشد.
منبع:
زندگی آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼