۲۵۳۱۸۷

مصاحبه جنجالی زن شاکی پژمان جمشیدی: پرده‌برداری از پیشنهاد میلیاردی!

مصاحبه جنجالی زن شاکی پژمان جمشیدی: پرده‌برداری از پیشنهاد میلیاردی!

نی نی بان: زن جوانی که از پژمان جمشیدی شکایت کرده است، مدعی شد که پس از وقوع حادثه در منزل او، پیشنهاد ۵۰ میلیارد تومانی برای انصراف از شکایت دریافت کرده اما این پیشنهاد را رد کرده است.

زن جوانی که شاکی پرونده پژمان جمشیدی است، به همراه مادرش برای اولین بار درباره جزئیات شکایت خود از وی صحبت کرده و بر اساس مستندات موجود در پرونده ، روایت خود از حوادث پیش آمده را شرح داده‌اند.

طبق گفته‌های این زن، او به منظور امضای قرارداد همکاری با پژمان جمشیدی، از دفتر کار او به خانه شخصی‌اش رفته و در آنجا مورد تجاوز قرار گرفته است. همچنین اشاره شده که یک زن دیگر نیز در این قضیه دخیل بوده و دلیل اعتماد او به این زن باعث شده تا به خانه جمشیدی برود.

زن شاکی و مادرش اظهار داشته‌اند که همان شب با مراجعه به دادگاه موفق به دریافت حکم قاضی شدند. سپس آزمایش‌های پزشکی قانونی انجام شده و این آزمایش‌ها ادعای تجاوز را تأیید کرده است. در مرحله بعد نیز دادگاه استعلام‌های تکمیلی از پزشکی قانونی شامل تست DNA طرفین پرونده انجام داده که این آزمایش‌ها بار دیگر تاییدیه‌ای بر گزارش اولیه بوده است. به گفته این زن، قضات مربوطه همراهی خوبی در بررسی این پرونده داشته‌اند و اکنون آن‌ها منتظر رأی نهایی دادگاه هستند.

وی همچنین مدعی است که تاکنون چند بار از سمت پژمان جمشیدی و نزدیکان وی، پیشنهاد ۵۰ میلیارد تومانی برای منصرف شدن از شکایت دریافت کرده ولی این پیشنهادها را نپذیرفته است.

پاسخ وکیل متهم: آیا سخن از تجاوز درست است؟

کامبیز برجاس، یکی از وکلای مطرح این پرونده، اعلام کرد که پرونده هنوز به طور کامل بررسی نشده است. وی تاکید کرد که اتهام تجاوز برای موکلش، یعنی شخص پژمان جمشیدی ، قابل قبول نیست.

 

پرده‌برداری شاکی از ماجرا: آیا پیشنهاد میلیاردی حقیقت دارد؟

زن جوان شاکی این پرونده، در گفت‌وگویی جنجالی اظهار داشت که سال‌ها در تلاش بوده تا وارد عرصه سینما شود و تجربه‌هایی کوتاه در این زمینه داشته است. او در روایتی از این پرونده بیان کرد که رزومه خود را برای افراد برجسته‌ای چون پژمان جمشیدی ارسال کرده بوده است.

وی در ادامه افزود: «رزومه من توجه ویژه پژمان جمشیدی را به خود جلب کرد. یک روز، او شخصاً با من تماس گرفت و دعوتم کرد تا به صحنه فیلم‌برداری سریال "محکوم" بروم. در آنجا با کلمات تحسین‌آمیز از من یاد کرد و گفت که بسیار بااستعداد هستم. او وعده داد که تمام تلاش خود را برای تبدیل کردن من به یک بازیگر حرفه‌ای انجام خواهد داد.»

زن شاکی اظهار داشت، چند روز بعد مجدداً از طرف جمشیدی با او تماس گرفته شده و دعوت به نشست درباره فیلمنامه و قرارداد همکاری شد: «من به محل سریال رفتم اما او گفت قرارداد در جای دیگری است و باید همراهش به آنجا بروم. من هم اطمینان کردم و همراهش رفتم.»

او ادامه می‌دهد: «وقتی وارد خانه شدیم، او درب را قفل کرد.»

بعد از داد و بیداد او، چندنفر از اهالی آنجا نزد او می‌روند و از ماجرا می‌پرسند: «دو نفرشان گفتند، باید به پزشکی قانونی برویم و سریع من را به آنجا بردند. همان شب، پزشکی قانونی تجاوز را تایید کرد. بعد از اینکه شکایت کردیم دوباره دادگاه از پزشکی قانونی استعلام خواست. این‌بار از جمشیدی هم تست DNA گرفتند و وقتی با آزمایش قبلی تطابق دادند، باز هم تجاوز را تایید کردند. تا همین جواب بیاید، دو ماه طول کشید و چقدر مادرم دوندگی کرد. همه این مستندات در پرونده موجود است.»

روند شکایت این شاکی شش‌ماه طول کشیده و آنطور که شاکی و مادرش می‌گویند در تمام این‌مدت، تحت فشار بوده‌اند؛ پیشنهادهایی برای سکوت، تماس‌های مکرر و تلاش‌هایی برای متوقف‌کردن روند پرونده: «در تمام این‌مدت، بارها دوستانش خواستند ساکتم کنند؛ همین هفته پیش در روزی که او را بازداشت کردند پیشنهادهای میلیاردی به ما دادند و ما قبول نکردیم. خودش چند بار گفته چقدر بدهم تا رضایت بدهید و از شکایت صرفنظر کنید؟ حتی وکلایش هم ما را تحت فشار گذاشتند. در مدتی که از شکایت کردن‌مان گذشته با متهم روبه‌رو نشدیم، نمی‌خواهم حتی دیگر لحظه‌ای او را ببینم.»

یکی از سخت‌ترین لحظات برای این زن جوان، لحظه‌ای بود که متهم را بازداشت کرده‌اند و او می‌خواسته آن لحظه را خودش به‌چشم ببیند: «سه‌شنبه هفته پیش، می‌خواستم فقط یک لحظه کوتاه آن لحظه را که به او دستنبد می‌زنند، ببینم تا شاید کمی آرام شوم. اما اجازه ندادند. همان روز کلی سند آورده بودند که او بازداشت نشود، اما قاضی قبول نکرد. قاضی تلاش کرد عدالت را اجرا کند، گفت که ممکن است او از کشور خارج شود و باید در بازداشت بماند تا تحقیقات کامل شود. همه حرفم این است که چرا اجازه ندادند حداقل ۱۰ روز در زندان بماند، شاید کمی از رنج من کم شود؟»

او می‌گوید شنبه همین هفته برایش پیامک ثنا آمده مبنی بر اینکه پرونده از دادگاه کیفری یک به شعبه یک دادگاه تجدیدنظر استان تهران رفته: «دو ساعت بعد از ارسال این پیامک خبر آمد که آزادش کرده‌اند.»

در بخش دیگری از این گفت‌وگو، این زن جوان از فشارهای اجتماعی و رسانه‌ای در این مدت می‌گوید: «خواندن نظرات بعضی از مردم، بیشتر از هر چیز دیگری دردآور بود. وقتی کامنت‌ها و نظرات عده‌ای را در این مدت خواندم، واقعاً رنجم صدبرابر شد. در این مدتی که بعضی از کارگردان‌ها متوجه شدند من از متهم شکایت کرده‌ام، بارها پیشنهاد کاری به من دادند که بتوانند ساکتم کنند؛ همان کسانی که قبلاً حتی به رزومه‌ام نگاه هم نمی‌کردند.»

روایت مادر شاکی پرونده

مادر این زن جوان هم از اتفاقی برای «هم‌میهن» روایت می‌کند که از شش‌ماه پیش زندگی خودش و دخترش را متحول کرده؛ او در تمام طول این مصاحبه حضوری، با گریه از روندی که با دخترش در این ماه‌ها طی کرده‌اند گفت و از آن روزی که این اتفاق برای دخترش افتاد: «من تهران نبودم، همان شب با من تماس گرفتند و گفتند دخترت تصادف کرده و خودت را به پزشکی قانونی برسان. خودم را به تهران رساندم و مستقیم رفتم آنجا و فهمیدم موضوع از چه قرار است. حال دخترم خیلی خیلی بد بود و پزشکی قانونی هم می‌گفت که باید دستور قاضی باشد تا بتوانند آزمایش بگیرند. آنقدر خودم را آنجا زدم، گریه کردم و گفتم آزمایش را انجام بدهید تا بالاخره دستور قاضی را گرفتیم و آزمایش انجام شد. همان موقع هم جواب پزشکی قانونی تایید می‌کرد که تجاوز صورت گرفته است.»

به گفته مادر شاکی، آنها حتی همان اول برای شکایت کردن تردید داشتند اما بعد از چندروز برای دخترش ابلاغیه می‌آید که پژمان جمشیدی از او به‌جرم اخاذی شکایت کرده: «دست پیش را گرفته بود؛ خیلی عصبانی شدم، خودم به او زنگ زدم و گفتم به‌جای اینکه بگویی غلط کردم چنین کاری کردم، از دخترم شکایت کردی؟! حالا که این کار را کردی ما هم از تو شکایت می‌کنیم. شکایت کردیم و بعد از ۲۰ روز دستور بازبینی صحنه جرم داده شد.»

این مادر از سختی‌هایی که در این شش‌ماه از سر گذرانده می‌گوید؛ از زخم زبان‌هایی که به او زدند و می‌خواستند او را هم مثل دخترش از شکایت کردن منصرف کنند: «چقدر در این شش ماه به من می‌گفتند تو مادر نبودی، اگر مادر خوبی بودی اجازه نمی‌دادی دخترت بازیگر شود! می‌گفتند تقصیر خودت است، پژمان جمشیدی حق داشته!»

او از جلسه سه‌شنبه هفته پیش دادگاه می‌گوید که در آن پژمان جمشیدی به قاضی و مستشارانش گفته با دخترش صیغه محرمیت خوانده: «قاضی همان لحظه به او گفته، خودت خواندی؟ گفته بله. قاضی گفته الان خطبه را بخوان ببینم بلدی؟ و او نتوانسته بخواند. دروغ گفته بود و دروغ‌اش معلوم شد. آن روز از دخترم هم خیلی سوال پرسیدند. طبق جواب پزشکی قانونی و اظهارات دخترم، دادگاه تشخیص اولیه داد که این جرم اتفاق افتاده و به‌همین‌دلیل قرار بازداشت صادر شد. قاضی‌ها آدم‌های خوبی بودند و حرف‌های دخترم را شنیدند و قانع شدند.»

مادر شاکی می‌گوید: «ما آدم‌هایی نیستیم که دوست داشته باشیم کسی اعدام شود، اما از این ناراحتیم که این پرونده چطور به این سرعت از دادگاه کیفری به تجدیدنظر ارسال شد؟ چرا اینقدر زود آزادش کردند؟ آیا کار تمام مردم که در پله‌های دادگستری گرفتار بوروکراسی اداری‌اند به همین سرعت انجام می‌شود؟! روز دادگاه در هفته پیش، وکلای ایشان که وکلای پرنفوذی‌اند به ما گفتند که شنبه آزادش می‌کنیم و همین را در رسانه‌ها هم اعلام کردند. شنبه هم با وثیقه خیلی سنگین آزاد شد؛ همین وثیقه سنگین نشان می‌دهد که این پرونده در حال رسیدگی است و مدارکی وجود دارد که به نفع شاکی بوده است.»

منبع: شرق

لینک هدیه

برای اولین بار در ایران! پودر جلبک لاغری!

3 تا 5 کیلو کاهش وزن در یک ماه

از اینجا بخرید

سریال شفرونی نسخه کامل

با تخفیف ویژه در فیلیمو

تماشا کنید

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

وبگردی

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

هم اکنون دیگران می خوانند