حس مسئولیت پذیری در کودکان، چگونه آموزش دهیم؟
در ابتدا بهتر است بدانیم که مسئولیت چیست؟ واژه مسئولیت از لحاظ لغوی به معنی توانایی پاسخ دادن، و در عرف عام به مفهوم تصمیم گیری های مناسب و موثر است.
در ابتدا بهتر است بدانیم که مسئولیت چیست؟ واژه مسئولیت از لحاظ لغوی به معنی توانایی پاسخ دادن، و در عرف عام به مفهوم تصمیم گیری های مناسب و موثر است. منظور از تصمیم گیری مناسب، آن است که کودک در چارچوب هنجارهای اجتماعی و انتظاراتی که معمول ا از او می رود، دست به انتخابی بزند که سبب ایجاد روابط انسانی مثبت، افزایش ایمنی، موفقیت و آسایش خاطر وی شود.
مسئولیت ارثی نیست و باید از طریق تجربه آموخته شود. آموزش مسئولیت پذیری به کودکان، نیازمند جوّی خاص در خانه و مدرسه است. چنین جوی در مورد تصمیم گیری ها و پیامدهای آنها، اطلاعاتی به کودکان می دهد و منابعی را برایشان فراهم می کند تا بتوانند تصمیمات صحیحی بگیرند و در بزرگسالی، بتوانند مسئولیت هر آنچه را که در زندگی شان رخ می دهد، بر عهده گیرند. حس مسئولیت هنگامی در کودک به وجود می آید که به او مسئولیت داده شود، زمانی که کودک بزرگ می شود بر تعداد موقعیت هایی که او قبول مسئولیت خواهد کرد، افزوده خواهد شد. چیزهایی که او مسئولیت شان را بر عهده می گیرد، تغییر خواهد کرد، و پاسخ هایش ظریفتر از پیش خواهد شد.
قابلیت کودکان برای تصمیم گیری های موثر از زمانی به زمان دیگر، از کودکی به کودک دیگر متغیر است، و در برخی از موارد بهتر است که آنان به لحاظ کمی سن، ناپختگی و نداشتن تجربه، تصمیم نگیرند. پس برای آموزش مسئولیت پذیری به کودکان، باید هر چه زودتر، و تا حد امکان هر چه بیشتر، فرصت های تصمیم گیری در اختیار آنان قرار گیرد.
البته باید توجه داشته باشیم که به سبب رابطه ای که بین تصمیم گیری و مسئولیت وجود دارد، جای شک نیست که مردّد و بی تصمیم بودن، یک راه بی مسئولیت بودن است. زیرا هنگامی که لازم است انتخابی صورت گیرد و شخص در این کار تردید می کند، تردید او سایرین را ناگزیر می سازد که مسئولیت انتخاب کردن را بر عهده گیرند. در اوایل زندگی کودک، معمولا قبول مسئولیت، بازی توام است بازی کردن، عامل مهمی در ایجاد احساس مسئولیت در کودک است. تعاریف زیر در مورد کار و بازی می تواند به والدین کمک کند تا برخی بلاتکلیفی هایی را که ممکن است هم آنان و هم کودکان با آن روبرو شوند، پیش بینی کنند:
بازی:
به فعالیت هایی اطلاق می شود که کودکان به سبب نوع احساس خود، انجام می دهند. بازی را می توان پاسخی به آرزوها، تمایلات و خواسته ها دانست.
کار :
شامل فعالیت هایی است که کودکان علی رغم نوع احساس خود انجام می دهند. این فعالیت ها مستلزم آن هستند که کودکان برای انجام تعهداتی که نسبت به دیگران دارند، از لذت شخصی چشم بپوشند، و از آنچه که دوست دارند در آن موقع انجام دهند، منصرف شوند. والدین، ناگزیرند که در طول رشد کودکان، تعادل بین کار و بازی آنان، برقرارنمایند. با وجود آنکه بازی می تواند فرآیندها و مهارت هایی را به کودکان بیاموزد، آنان باید به انجام تکالیفی غیر از بازی نیز ملزم شوند. اگر فعالیت های کودکان با مهربانی، گرمی و شوخی بزرگترها توام شود، کارها برای آنان به صورت سرگرمی و تفریح در می آید.
بازی:
به فعالیت هایی اطلاق می شود که کودکان به سبب نوع احساس خود، انجام می دهند. بازی را می توان پاسخی به آرزوها، تمایلات و خواسته ها دانست.
کار :
شامل فعالیت هایی است که کودکان علی رغم نوع احساس خود انجام می دهند. این فعالیت ها مستلزم آن هستند که کودکان برای انجام تعهداتی که نسبت به دیگران دارند، از لذت شخصی چشم بپوشند، و از آنچه که دوست دارند در آن موقع انجام دهند، منصرف شوند. والدین، ناگزیرند که در طول رشد کودکان، تعادل بین کار و بازی آنان، برقرارنمایند. با وجود آنکه بازی می تواند فرآیندها و مهارت هایی را به کودکان بیاموزد، آنان باید به انجام تکالیفی غیر از بازی نیز ملزم شوند. اگر فعالیت های کودکان با مهربانی، گرمی و شوخی بزرگترها توام شود، کارها برای آنان به صورت سرگرمی و تفریح در می آید.
مثلا زمانی که به کودک گفته می شود حال که مامان دستش بند است، این چند تا اسباب بازی را جمع کن، کودک احساس می کند که بدون کمک او کارها تمام نمی شود. اما به طور کلی، جمع کردن اسباب بازی ها پس از مدتی از شکل سرگرمی و بازی خارج می شود و به صورت کار در می آید. بنابراین، حالت تفریحی خود را از دست می دهند و سرانجام کودک چون خود را مسئول جمع کردن اسباب بازی هایش می داند دست به کار می شود و مهارت مهم والدین در آن است که بدانند گذر از بازی به کار را به نحوی ترتیب دهند که کودکان به راحتی حس مسئولیت داشتن نسبت به خود، خویشان و اطرافیان را تکامل بخشند.
کودکان، مسئولیت پذیر خواهند شد، اگر :
1- بدانند که چگونه تصمیم بگیرند و تصمیمات درست شان، به آنان خاطرنشان و با پاداش های مناسب، تقویت شود.
2- والدین و معلمان از تصمیم گیری های کودکان آگاه باشند و مطمئن باشند که برای آنان فرصت های لازم برای تصمیم گیری وجود دارد.
3- بزرگترها باید جوی را ایجاد کنند که در آن برمسئولیت فردی تاکید شود ومقصر شمردن دیگران، بی تصمیمی و عدم مسئولیت پذیری، کاهش یابد.
4- والدین و مربیان در مواردی که کودکان قادر به تصمیم گیری هستند، باید ازتصمیم گیری به جای آنان پرهیز کنند. تصمیم گیری برای کودکان، باعث تضعیف قدرت مسئولیت پذیری شان می شود.
در نتیجه:
اگر کودکان بتوانند، مخصوصاً در دوران کودکی، تصمیماتی بگیرند که بر رفتار والدین شان اثربگذارند، برایشان سودمند است. به عنوان مثال، هنگامی که پدری تصمیم می گیرد مدتی با کودک خود بازی کند، می تواند بگوید: بیا برویم به اتاق تو، و بدون سروصدا کمی بازی کنیم.
خوب، تو چه بازی ای را دوست داری؟
در اینجا کودک می تواندتصمیم بگیرد و نظرخود را بگوید. کودکان می توانند حتی در سال های اول زندگی تصمیم بگیرند که مثلا: در حمام، چه بازی ای کنند؟ کدام لباس را بپوشند؟ چه کتابی برای شان خوانده شود؟ کودکان نیاز ندارند که دائم کنترل شوند، اما چنانچه بدانند که والدین به آنان اجازه می دهند که برخی از روابط و کنشهای متقابل خویش را تحت اختیار و کنترل داشته باشند، حس ارزشمندی و با کفایت بودن شان افزایش، و احساس مسئولیت شان تکامل می یابد.
کودکان، مسئولیت پذیر خواهند شد، اگر :
1- بدانند که چگونه تصمیم بگیرند و تصمیمات درست شان، به آنان خاطرنشان و با پاداش های مناسب، تقویت شود.
2- والدین و معلمان از تصمیم گیری های کودکان آگاه باشند و مطمئن باشند که برای آنان فرصت های لازم برای تصمیم گیری وجود دارد.
3- بزرگترها باید جوی را ایجاد کنند که در آن برمسئولیت فردی تاکید شود ومقصر شمردن دیگران، بی تصمیمی و عدم مسئولیت پذیری، کاهش یابد.
4- والدین و مربیان در مواردی که کودکان قادر به تصمیم گیری هستند، باید ازتصمیم گیری به جای آنان پرهیز کنند. تصمیم گیری برای کودکان، باعث تضعیف قدرت مسئولیت پذیری شان می شود.
در نتیجه:
اگر کودکان بتوانند، مخصوصاً در دوران کودکی، تصمیماتی بگیرند که بر رفتار والدین شان اثربگذارند، برایشان سودمند است. به عنوان مثال، هنگامی که پدری تصمیم می گیرد مدتی با کودک خود بازی کند، می تواند بگوید: بیا برویم به اتاق تو، و بدون سروصدا کمی بازی کنیم.
خوب، تو چه بازی ای را دوست داری؟
در اینجا کودک می تواندتصمیم بگیرد و نظرخود را بگوید. کودکان می توانند حتی در سال های اول زندگی تصمیم بگیرند که مثلا: در حمام، چه بازی ای کنند؟ کدام لباس را بپوشند؟ چه کتابی برای شان خوانده شود؟ کودکان نیاز ندارند که دائم کنترل شوند، اما چنانچه بدانند که والدین به آنان اجازه می دهند که برخی از روابط و کنشهای متقابل خویش را تحت اختیار و کنترل داشته باشند، حس ارزشمندی و با کفایت بودن شان افزایش، و احساس مسئولیت شان تکامل می یابد.
منبع:
ماهنامه پزشک شهر
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼