کنترل استرس در کودکان، ایده های ناب مخصوص والدین
از نظرِ بزرگسالان دورانِ کودکی ممکن است دورانِ بیخیالی و عاری از مشکل به نظر برسد، اما کودکان نیز استرس را تجربه میکنند.
از نظرِ بزرگسالان دورانِ کودکی ممکن است دورانِ بیخیالی و عاری از مشکل به نظر برسد، اما کودکان نیز استرس را تجربه میکنند. مواردی مانندِ مدرسه و زندگیِ اجتماعی، گاهی اوقات فشارِ زیادی را ایجاد میکند که ممکن است برایِ کودکان غیر قابلِ تحمل باشد. به عنوانِ پدر یا مادر شما نمیتوانید کودکتان را در برابرِ استرس مصون کنید، اما میتوانید راههایِ سالمی را برایِ مقابله با استرس به آنها آموزش داده و به آنها یاد دهید تا مشکلاتِ روزمرهشان را حل کنند.
کودکان به استرس به صورت سالم یا ناسالم واکنش نشان میدهند. همچنین نشان داده شده است که حتی زمانی که آنها از مشکلِ خود صحبت نمیکنند نیز دوست دارند مادر و پدرشان متوجهِ مشکلشان شده و آنها را در حلِ مساله یاری دهند.
اما آیا همیشه برایِ والدین آسان است که بدانند برایِ کودکی که احساسِ استرس میکند باید چه کاری انجام دهند؟ در اینجا چند ایده را به شما ارائه میکنیم:
به کودکتان بگویید که متوجه مشکلش شدهاید
زمانی که متوجه شدید چیزی کودکتان را آزار میدهد، این مسأله را به او بگویید. اگر میتوانید احساسی که فکر میکنید کودکتان دارد را نیز ذکر کنید: «به نظر میرسد هنوز هم از چیزی که در زمینِ بازی اتفاق افتاده است عصبانی هستی». جملهتان نباید اتهام آمیز یا سرزنشکننده باشد؛ برای مثال نباید بگویید: «خیلی خوب! حالا مگر چه شده؟ هنوز هم از آن عصبانی هستی؟» همچنین نباید او را تحتِ فشار بگذارید. شما باید تنها نشان دهید که متوجهِ مشکلی شدهاید و دوست دارید در موردِ نگرانیِ فرزندتان بشنوید. با او همدلی کنید و نشان دهید که نگرانیاش برایتان مهم است و دوست دارید راجع به آن بیشتر بدانید.
به حرفهای کودکتان گوش دهید
از کودکتان بخواهید تا به شما بگوید مشکلش چیست. سپس با توجه و آرامش به او گوش کنید. گوش دادنتان باید همراه با علاقه، صبر، گشودگی و توجه باشد. قضاوت، سرزنش یا نصیحت نکنید و کاری را که فکر میکنید درست است به کودکتان گوشزد نکنید. ابتدا فقط اجازه بدهید کودکتان صحبت کند و همه احساسات و نگرانیهایش را بیان کند. سعی کنید با پرسشِ سؤالاتی مانندِ «و بعد چه شد؟» او را به بیانِ تمامِ ماجرا ترغیب کنید. بعد زمانی را به صحبت با او بپردازید و دوباره به او زمان بدهید تا صحبت کند.
در موردِ احساساتی که فکر میکنید کودکتان تجربه میکند، به طورِ مختصر اظهارِ نظر کنید
برای مثال بگویید «این باید ناراحت کننده باشد!»، «عجیب نیست که زمانی که به بازی راهت ندادند عصبانی شدی»، «این بیعدالتی به نظر میرسد». انجامِ این کار موجب میشود که کودکتان متوجه شود شما احساسش را درک میکنید و برایِ آن ارزش قائلید. حسِ شنیده شدن و درک شدن (حتی اگر کارِ خاصی در رابطه با مشکل انجام ندهید)، به کودکتان کمک میکند تا از جانبِ شما احساسِ حمایت و پشتیبانی کند و این امر هنگامی که او احساسِ استرس میکند بسیار مهم و کمککننده است.
به حسشان برچسب بزنید
بسیاری از کودکان هنوز نمیتوانند کلمهها را به احساساتشان ارتباط دهند. اگر کودکتان عصبانی یا ناامید به نظر میرسد، از این نامها استفاده کنید تا به او یاد دهید که برایِ بیانِ هیجاناتش از کلمات استفاده کند. قرار دادنِ احساسات در قالبِ کلمات به کودکان کمک میکند تا بهتر ارتباط برقرار کرده و آگاهیِ هیجانیِ خود را رشد دهند. آگاهیِ هیجانی به معنایِ تشخیصِ وضعیتِ هیجانیِ خود است. کودکانی که به این مهارت دست پیدا میکنند، به احتمالِ کمتری جوش آورده و سریع از کوره در میروند. در این کودکان هیجاناتِ قوی به جایِ اینکه بر رفتارها سلطه پیدا کنند، در قالبِ کلمات ببرون میریزند.
به کودکتان کمک کنید در موردِ کارهایی که باید انجام دهد، فکر کند
اگر مشکلِ خاصی وجود دارد که موجبِ استرس شده است، با هم در موردِ کاری که باید انجام شود، صحبت کنید. کودکتان را تشویق کنید که در موردِ ایدههایِ مختلفی فکر کند. همه فکرها را خودتان به تنهایی ارائه ندهید. اجازه دهید کودکتان در موردِ راهِ حل شرکتِ فعالانه داشته باشد تا احساسِ اعتماد به نفس کند. از ایدههایِ خوبِ کودکتان پشتیبانی کنید و در صورتِ نیاز راهنماییهایی را به آنها اضافه کنید. از کودکتان بپرسید «نظرت در موردِ این کار چیست؟»
گوش کنید و سپس بحث را عوض کنید
گاهی اوقات صحبت کردن، شنیده شدن و درک شدن تنها چیزهایی هستند که کودکتان برای از بین رفتنِ ناراحتیاش به آنها نیاز دارد. پس از آن سعی کنید بحث را به سمتِ موضوعی مثبت و آرامکننده تغییرِ جهت دهید. به کودکتان کمک کنید تا کارهایی را کشف کند که با انجامِ آنها احساسِ بهتری میکند. در توجه نشان دادن به مشکلِ کودکتان افراط نکنید.
تا جایی که امکان دارد مواردِ استرسزا را محدود کنید
اگر موقعیت هایِخاصی موجبِ استرسِ کودکتان میشوند، در صورتِ امکان راههایی را برایِ تغییر و یا محدود نمودنِ آن موقعیتها به کار بگیرید. برای مثال اگر فعالیتهایِ فوقبرنامه بیش از اندازه موجبِ بروزِ استرسِ ناشی از نداشتنِ وقت برایِ انجامِ تکالیف در کودکتان میشود، بهتر است میزانِ این فعالیتها را کاهش دهید تا کودکتان انرژی و وقتِ لازم را برایِ انجامِ تکالیفش داشته باشد.
صبور باشید
به عنوانِ پدر و مادر ممکن است مضطرب بودن و ناراحتیِ کودکتان، شما را ناراحت کند. اما سعی کنید از این احساس پیشگیری کنید و به جایِ آن، مشکل را برطرف کنید و رویِ کمک کردن به کودکتان تمرکز کنید. به او کمک کنید تا کمکم مشکلاتِ خودش را به بهترین وجه حل کند. کودکی را پرورش دهید تا با پستیها و بلندی هایِ زندگی به بهترین وجه کنار بیاید، مشکلاتش را با کلمات بیان کند و خود را کنترل کند.
منبع:
پارسه گرد
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼