یک دست لباس خاکستری، کفشهای ساده سیاه و کولهپشتی، پر از خاطرههای رنگی بازمانده از روزهای مدرسهاند. لابهلای لباسهای تاریخ مصرف گذشته هر خانهای، بخشی از خاطره روزهای دور و نزدیک مدرسه در تار و پود لباسهایی جا مانده خوب که نگاه میکنی، انگار دستی ماهرانه همه آنها را شبیه هم دوخته است.
حالا از آن روزهای دور جز خاطرهای نمانده و شاید آن لباسهای خاکستری همین روزها دور ریخته شوند اما جایی نزدیکتر از دنیای خاطرهها این لباسها، هنوز مهمان مدرسهاند و پشت نیمکتهای فرسوده و کلاسهایی که رنگی به بیرنگی آنها نیست، دانشآموزانی نشستهاند که تاریخ مصرف لباسهایشان گذشته است.
به مدرسه که میرسی، دیوارهای زمخت و نیمکتهای بدقواره، چشمانداز کلاسهایی را ترسیم میکنند که دانشآموزان بیشمار نسل اندر نسل خاطره روزهای کودکی و نوجوانیشان را در آنها جا گذاشتهاند و رفتهاند. مدرسه همان مدرسه است با همان دیوارهای آجری که هرازگاه رنگی بر فرسودگیهایشان مینشیند اما دانشآموزان، دیگر همان دخترهای ساکت و همان پسرهای آرام سالهای دور نیستند. آنها نارضایتیها و دلبستگیهایشان را با صدای بلند فکر میکنند و وقتی از لباسهای ملول و کلاسهای افسرده میپرسی، ابروهایشان را در هم میکشند و میگویند لباسهایشان را دوست ندارند.
تحقیقات هم همین را میگوید. این لباسهای افسرده برای آنها جذابیتی ندارد. مریم زمانی، دبیر یکی از مدارس تهران و مدرس دانشگاه که تحقیقی را در ارتباط با کیفیت لباسهای مدارس انجام داده، رضایتمندی دانشآموزان از لباس فرم مدارس را بسیار پایین اعلام میکند. به گفته او آنها از رنگ، جنس و طراحی لباسهایشان رضایت ندارند و میگویند اگر اجبار نبود، هیچوقت این لباسها را نمیپوشیدند.
بسیاری از مدارس دخترانه و پسرانه تهران سالهاست برای تهیه لباس فرم دانشآموزان از رنگهای قهوهای، سرمهای، خاکستری یا سبز سدری استفاده میکنند، حال آن که به گفته زمانی نتایج تحقیق نشان داده این رنگها در ردهبندی علاقهمندی دانشآموزان بویژه در مقاطع راهنمایی و دبستان کمترین امتیاز را کسب کردهاند.
رنگها و دنیای خلاقیت
اگرچه ممکن است برای بسیاری از مدیران و برنامهریزان توجه به رنگ در طراحی لباسهای مدارس، ایدهای لوکس و تشریفاتی به نظر برسد اما رنگ از فاکتورهای بسیار موثر در ایجاد خلاقیت ذهنی و پرورش آن است. حتما این تجربه را داشتهاید که در فضای باز مانند پارکها و جنگلها ذهن بازتری دارید، بهتر فکر میکنید و بهتر مینویسید و تماشای گستره رنگها در غروب آفتاب برایتان خوشایند و آرامشبخش است، اما تاکنون فکر کردهاید چرا؟ علم روانشناسی به این پرسش پاسخ میدهد. مهرانه شکری، روانشناس میگوید: این احساس آرامش یا پویایی ارتباط مستقیمی است که از دیدن رنگها برای انسان حاصل میشود. وضعیت روانی افراد تا اندازه زیادی مرتبط با دریافتهای بصری آنهاست. به گفته او برخی رنگها مانند سبز، زرد و نارنجی ذهن را فعال میکند و خلاقیت را بالا میبرد، اما رنگهای تیره ضدخلاقیتند، مثلا رنگی مانند خاکستری- که در طراحی لباسهای مدارس متداول است- خنثی است و اساسا خلاقیت را صفر میکند. چنانکه شکری میگوید، مدیران مدارس توجه ندارند که از برخی رنگها در برخی مقاطع سنی نباید استفاده کرد. او رنگ سرمهای را برای مقطع راهنمایی مناسب نمیداند چرا که این رنگ حس خستگی چشم را افزایش میدهد و دانشآموزان برای خروج از این تنگنا ممکن است رفتارهای خشونتآمیز از خود نشان دهند.
در مدارس ژاپن که یکی از بهترین سیستمهای آموزشی جهان بر آنها حاکم است لباسهای مدارس بویژه در مقاطع ابتدایی و راهنمایی -که زیربنای خلاقیت افراد در این سنین شکل میگیرد- با رنگهای روشن طراحی میشوند. بیشتر مدارس ژاپن رنگ سفید را برای فرم مدارس انتخاب و آن را با رنگهای دیگر ترکیب میکنند تا جایی که رنگ سفید در این کشور به رنگ دانایی معروف شده است. آنها به جنس لباس مدارس توجه ویژهای دارند و این لباسها را با پارچههای نخی و کتانی میدوزند چرا که معتقدند بدن با این پارچههای طبیعی ارتباط بهتری برقرار میکند و زمانی که بدن در آسایش است، روح در آرامش خواهد بود و دانایی افزایش مییابد.
زمانی هم میگوید: ما کت و شلوارهای سرمهای با جنسهای نامرغوب و سنگین را برای پسربچههای ۷ ساله انتخاب میکنیم و در سنی که آنها باید بیشترین پویایی و تحرک را داشته باشند، ظاهری برای آنها طراحی میکنیم که مناسب مردان ۴۰ ساله است. در چنین شرایطی چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم در لباسهایشان احساس راحتی کنند و آنها را دوست داشته باشند؟
کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت تاکید میکنند رنگ شاد برای مانتوی مدارس می تواند به ایجاد نشاط در دانشآموزان بینجامد و انرژی آنها را دوچندان کندزمانی معتقد است با وجود تحولاتی که در سالهای اخیر در ارتباط با طراحی لباس مدارس در تهران و برخی شهرهای بزرگ کشور رخ داده، اما مدیران مدارس و مجموع سیاستگذاران حوزه آموزش هنوز اهمیت این مساله را درک نکردهاند. او به نکات متعددی که در طراحی لباس مدارس نادیده گرفته شده است اشاره میکند و میگوید: «یکی از مهمترین آنها بیتوجهی به شرایط آب و هوایی و اقلیمی کشور است. در بسیاری از کشورهای جهان دانشآموزان لباسهای فرم تابستانی و زمستانی دارند، در حالی که علیرغم چهار فصل بودن و نیز شرایط آب و هوایی متفاوت کشور در شمال و جنوب، دانشآموزان تنها یک دست لباس دارند که در هر شرایطی همان را میپوشند.»
فرزانه شاکوپا، طراح لباس و مدرس دانشگاه هم با زمانی همعقیده است. از دیدگاه او طراحی لباس فرم برای مدارس یکی از پیچیدهترین زیرشاخههای رشته طراحی لباس است، چرا که قرار است کسانی آن را بپوشند که در سن رشد هستند، پوست حساسی دارند، در دوران بلوغ سختسلیقه میشوند و به هر رنگ و طرحی ایراد میگیرند و بویژه اینکه درست زمانی قرار است این لباسها را بپوشند که بیشترین اهمیت را به ظاهرشان میدهند. او تاکید میکند که دختران بویژه در دوران راهنمایی و دبیرستان به لباسی که میپوشند اهمیت زیادی میدهند و پوششی که طبق سلیقه آنها نباشد، از اعتماد به نفسشان میکاهد.
ایدههایی نو اما ...
وضعیت نهچندان امیدوارکننده لباسهای مدارس در ایران در حالی است که سابقه طراحی نخستین فرم مدارس در کشور به اواخر سالهای دهه ۲۰ بازمیگردد. نخستین لباس فرم دانشآموزی برای مدارس ابتدایی پسرانه طراحی شد و مدارس دخترانه به دلیل شرایط مذهبی حاکم بر جامعه لباس فرم نداشتند، اما بتدریج از دهه ۳۰ به بعد برای آنها نیز سارافون یا بلوز و دامنهایی طراحی شد و هم دختران و هم پسران نهتنها در دوران تحصیل در مدارس که حتی زمانی که وارد دانشسرا میشدند هم از لباسهای مخصوص استفاده میکردند.
اسناد موجود در آموزش و پرورش نشان میدهد پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال تحولات اساسی در کشور لباسهای گشاد برای مدارس دخترانه طراحی شد و نخستین بار در زمان حضور شهید رجایی در وزارت آموزش و پرورش دستورالعملی به همراه یک نمونه الگوی مانتو به مدارس کشور ابلاغ و براساس آن مقرر شد فرم مدارس مطابق همان الگو و صرفا با استفاده از ۳ رنگ قهوهای، خاکستری و سرمهای طراحی شود؛ سنتی که هنوز هم ادامه دارد. با این همه حالا از آن روزها سالها گذشته و زنگ مدارس که میخورد، دانشآموزانی در خیابانهای دور و نزدیک پایتخت به چشم میخورند که لباسهایشان نه خاکستری و سرمهای که زرد و سبز و صورتی است. سرخط این تحولات به مدارس غیرانتفاعی تهران میرسد، آنها که آرام آرام تابوی استفاده از رنگهای تیره را در مدارس ابتدایی شکستند و سیاستهای جدید را بتدریج به دیگر پایههای آموزشی تسری دادند.
چنانکه شاکوپا میگوید مدیران در مدارس غیرانتفاعی بویژه در تهران جسارت بیشتری برای استفاده از رنگهای شاد و طراحیهای جدید لباس مدارس داشتهاند. با این همه به نظر میرسد فراتر از سلیقه مدیران امکانات مالی بیشتر و حمایت خانوادهها از اصلیترین عواملی است که موجب شده لباسهایی برای دانشآموزان این مدارس طراحی شود که جنس و طراحی بهتری دارند. با چنین دیدگاهی است که برخی تحلیلگران از تحولاتی قابل تامل در طراحی لباسهای مدارس در دهه اخیر خبر میدهند، اما منتقدان میگویند این تحولات محدود به مدارس غیرانتفاعی است و تنها اقلیتی از دانشآموزان کل کشور را شامل میشود و توجه به این اقلیت نباید ما را درباره وضعیت اکثریت دانشآموزان کشور به اشتباه بیندازد.
به اعتقاد آنها اگرچه شرایط اجتماعی پایتخت و برخی شهرهای بزرگ این امکان را به مدیران داده تا از رنگهای شاد و ترکیب پارچههای چهارخانه و راه راه و حتی پارچههای جین نخی برای فرم مدارس استفاده کنند، اما در شهرهای کوچک و شهرستانها هنوز این عرف است که حرف اول را میزند، اگر مدیران هم بخواهند، خانوادهها نمیخواهند و شاید شکستن دیوارهای بلند افسردگی در مدارس و رهایی دانشآموزان از لباسهای سرد و ملول جز با نگاهی فراگیر و دستورالعملهایی که از سوی وزارت آموزشوپرورش ابلاغ شده و لازمالاجرا تلقی میشود، ممکن نباشد.