یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکی نبود، مادربزرگ توی ایون خونه نشسته بود و نوه های کوچولوش دوروبرش داشتن بازی میکردن... امشب هم یکی دیگه از قصه های شبانه و قشنگ رو با صدای زیبای خانم نشیبا با همدیگه گوش می دیم. برای گوش دادن به این فایل صوتی(پادکست) روی دکمه زیر کلیک کنید.