چسبیدن کودک به والدین، ریشه در چه دارد؟
اضطراب جدایی یکی از مراحل طبیعی رشد عاطفی-هیجانی کودکان است و ارزش بقایی برای آنها دارد.
بسیاری از ما کودکانی را دیده ایم که همواره به والدین خود میچسبند و وقتی قرار است که در مدرسه، مهد کودک، خانه بستگان و حتی در اتاقی دیگر از والدین خود جدا شوند، قشقرق به پا میکنند. بدون والدین خود به ویژه مادر، تمایلی برای ماندن در هیچ مکانی ندارند. در هر زمانی جدایی و ترک والدین، برای این کودکان عامل آشفتگی و ناراحتی میباشد. در نبود والدین مضطرب و بی قرار میشوند و بسیار بی تابی میکنند. این نشانهها هم برای والدین و هم کودکان ناراحتکننده است و نقص کار کردی برای هر دو طرف ایجاد میکند. حال در مقاله اول به دنبال این هستیم که ابتدا با ویژگیهای این کودکان آشنا شویم و در مقاله دوم نحوه برخورد با آنها را بررسی کنیم.
اضطراب جدایی کودکان از یک مرحله طبیعی رشدی تا یک اختلال دست و پاگیر:
اضطراب جدایی را میتوان ناراحتی و آشفتگی کودکان ناشی از جدا شدن از کسانی که از آنها مراقبت و محافظت میکنند (والدین و مراقبین)، تعریف کرد.
اضطراب جدایی
اضطراب جدایی را میتوان ناراحتی و آشفتگی کودکان ناشی از جدا شدن از کسانی که از آنها مراقبت و محافظت میکنند (والدین و مراقبین)، تعریف کرد.
اضطراب جدایی یکی از مراحل طبیعی رشد عاطفی-هیجانی کودکان است و ارزش بقایی برای آنها دارد.
این حس طبیعی برای آن طراحی شده است که کودکان برای حفظ سلامتی خود و همچنین رفع نیازهای طبیعی خویش، نزد مراقبین خود بمانند.
این مکانیزم بقایی بیشتر در زمانی اهمیت پیدا میکند که کودکان چندان قدرت دفاع از خویش و تامین نیازهایشان را ندارند. زمان آغاز و شکل گیری این حس در کودکان، به طور تقریبی از دوازده تا هجده ماهگی میباشد. این حس کمکم به این دلیل در کودکان شکل میگیرد که آنها مفهوم پایداری شیء را میفهمند و تشخیص میدهند که افراد و اشیا حتی زمانی که حضور فیزیکی ندارند و قابل مشاهده نیستند، همچنان وجود دارند.
اضطراب جدایی یکی از مراحل طبیعی رشد عاطفی-هیجانی کودکان است و ارزش بقایی برای آنها دارد.
در حالی که کودکان قبل از این سنین، افراد و اشیایی که قابل مشاهده نیستند را بدون وجود خارجی تلقی میکنند و در نتیجه هیچ تلاشی برای نزدیکی و بازگشتن به افراد و اشیای غایب و غیر قابل مشاهده نمیکنند. باید در نظر داشت که رشد مفهوم پایداری شیء یکی از مراحل رشدی شناختی کودکان میباشد و به مرور در آنها شکل میگیرد.
ارتباط با والدین
اضطراب جدایی تا حدود سه سالگی که تفکر و زبان در مراحل اولیه رشد خود هستند، باقی میماند و به شدت در کودکان دیده میشود.
به سختی میتوان کودکان یک تا سه سال را، بدون حضور والدین یا مراقبینشان نگهداری کرد. چرا که در نبود والدین به شدت بی قراری میکنند و برای بازگشتن نزد مراقبین خود بیتابی از خویش نشان میدهند.
ولی به تدریج با رشد قدرت تفکر و زبان، کودکان میتوانند این مفهوم را نیز بفهمند که والدینشان اشخاصی مستقل از آنها هستند و مسئولیتها و وظایف خاص خود را دارند. اما اگر نیازی داشته باشند و یا خطر و مشکلی برایشان به وجود آید، والدین و مراقبینشان به سرعت از هر مکانی برای کمک کردن به آنها حاضر خواهند شد.
اضطراب جدایی تا حدود سه سالگی که تفکر و زبان در مراحل اولیه رشد خود هستند، باقی میماند و به شدت در کودکان دیده میشود.
با درک مفهوم زمان و وقت نیز میتوانند تامین نیازهای خود را به تعویق بیندازند. در نتیجه کمکم با والدین خود همکاری و مشارکت بیشتر و بهتری برای انجام مسئولیتها و وظایف مختلف خانوادگی-اجتماعی (حتی خارج از فضای خانه) از خود نشان میدهند و میتوانند منتظر آنها بمانند و در غیبت آنها خویش را سرگرم به انجام فعالیتهای مختلف کنند.
به سختی میتوان کودکان یک تا سه سال را، بدون حضور والدین یا مراقبینشان نگهداری کرد. چرا که در نبود والدین به شدت بی قراری میکنند و برای بازگشتن نزد مراقبین خود بیتابی از خویش نشان میدهند.
اضطراب جدایی کودکان
لازم به ذکر است که زمان خاتمه و شدت اضطراب جدایی طبیعی، تحت تاثیر فرهنگ جامعه و سبک فرزند پروری والدین میباشد. برخی از فرهنگها و والدین سریعتر به دنبال جدایی و استقلال کودکان هستند. به طبع در چنین شرایطی اضطراب جدایی کوتاهتر و ضعیفتر بروز میکند.
در مقابل برخی از جوامع و والدین با حمایت خود، کودکان را بیشتر وابسته میکنند و در نتیجه علائم اضطراب طولانی تر و شدیدتر دیده میشود.
ولی باید در نظر بگیریم که اضطراب جدایی در کودکان یک مرحله و ویژگی طبیعی محسوب میشود و نبود آن ناشی از تزلزل روابط عاطفی بین والدین و فرزندان و نبود دلبستگی ایمن بین آنها میباشد.
اضطراب جدایی وقتی مشکل ساز میشود که تا سنین بالا تداوم یابد یا شدت علائم آن بسیار شدید باشد. به طبع در چنین شرایطی اصطلاح اختلال اضطراب جدایی که متفاوت از مرحله رشدی اضطراب جدایی طبیعی میباشد، مطرح میشود و نیاز به مداخله و درمان این نوع از اختلال اضطرابی احساس میگردد.
۱لازم به ذکر است که زمان خاتمه و شدت اضطراب جدایی طبیعی، تحت تاثیر فرهنگ جامعه و سبک فرزند پروری والدین میباشد. ولی باید در نظر بگیریم که اضطراب جدایی در کودکان یک مرحله و ویژگی طبیعی محسوب میشود و نبود آن ناشی از دلبستگی نا ایمن است.
علائم کودکان با اختلال اضطراب جدایی
در ابتدا باید در نظر داشت که کودکان با اختلال اضطراب جدایی، نشانههای اضطرابی شدید از خود نشان میدهند که با مرحله سنی و رشدی آنها هماهنگ نیست. همچنین بر خلاف همسالان در عملکردهای تحصیلی، خانوادگی، دوستانه و اجتماعی خود دچار ضعف هستند.
این کودکان با علائم زیر از همسالان خود مجزا میشوند:
ترس از بروز اتفاقات بدی (مثل گم یا دزدیده شدن یا مردن) که موجب جدایی از فرد مورد وابسته خواهد شد
ترس از بروز احتمالی صدمات برای فرد مورد وابستگی یا شخص خود در هنگام جدایی
نرفتن به مدرسه یا سایر جمع های اجتماعی و پرهیز کردن از آنها
ترس از خوابیدن در خارج از منزل یا خوابیدن به تنهایی در اتاقی دیگر
ترس از تنها بودن در خانه یا سایر جمعها (مثل مهمانیها) بدون فرد مورد وابستگی
داشتن خیالات منفی یا کابوس های شبانه با مضمون جدایی
داشتن علائم جسمی در مدرسه یا هنگام جدایی (چون سر درد یا احساس تهوع)
داشتن ناراحتی مفرط (جسمی یا روانی) با پیش بینی جدایی
نشان دادن رفتارهای چسبنده هنگام جدایی
جهت داشتن اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید مطلب زیر را مطالعه کنید
کودک ترسو یا ترس کودک
برخی والدین وقتی ترس شدید کودک را می بینند سردرگم و نگران می شوند. بعضی ها فکر میکنند کودک ترسو دارند در حالی که ترس کودک در سنین مختلف طب…
علت بروز اختلال اضطراب جدایی در کودکان
لازم به ذکر است که اختلال اضطراب جدایی تحت تاثیر عوامل گوناگون، ایجاد میشود. برخی از حوادث یا اتفاق ها نیز میتواند باعث تشدید یا بازگشت مجدد اضطراب کودکان شوند. حتی اگر نشانههای اضطرابی در گذشته رفع شده یا کاهش یافته باشند. در ادامه مهمترین عوامل ایجاد و تشدید کننده یا بازگرداننده این اختلال بیان میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر مطلب زیر را مطالعه کنید :
داشتن وراثت و ژن اضطراب در کودکان
تجربه شخصی حوادث تلخ یا آسیب زا در طول زندگی توسط کودکان
اغراق گویی اطرافیان از خطرات و حوادث احتمالی برای کودکان
الگوبرداری کودکان از اضطراب و رفتارهای غیر انطباقی اطرافیان (مثل والدین)
بیتوجهی افراطی به نیازها و صحبت های کودکان توسط والدین
کنترل، حمایت و مراقبت بیش از حد والدین از کودکان
بروز تنش هایی چون بیماری یا فوت عزیزان
تغییر شرایط زندگی چون طلاق، اعتیاد یا بیکاری اعضای خانواده
تغییر محل سکونت و تحصیل کودکان
تعطیلی موقتی محل تحصیل کودکان
بیمار شدن کودکان
گریه و ناراحتی کودک
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼