قصه های کودکانه ملل
قصه گویی برای کودکان نقش مهمی در پرورش شخصیت و خلقیات آنها دارد و به والدین برای برقراری رابطه عاطفی عمیقتر با فرزندان کمک میکند.
برای شنیدن و دریافت قصههای بیشتر اینجا را کلیک کنید
افسانه به روایتی تخیلی گفته می شود که معمولا اشخاص، کارها و اتفاقات ماوراء طبیعی را شامل می شود و بعضی از تصورات متداول مربوط به پدیده های طبیعی یا تاریخی را بیان میکند. اغلب این داستان ها به اشخاص و کارهای ماورالطبیعه آنها می پردازد و از این طریق شنونده با دنیای مردمان سرزمین های مختلف آشنا می شود.
افسانه های هر ملتی، دریچه ای به آرزوها و رویاهای آن قوم برای آینده شان است. اگر با افسانه های کهن ملل مختلف آشنا شویم، می بینیم که همه ی ملل از گذشته آرزوهایی یک سان داشته اند. رسیدن به صلح و آرامش و خوشبختی. در افسانه های تمام ملل کار نیک پاداشی شیرین دارد و کار شر، تقاصی سهمگین.
افسانهها انواع مختلفی دارند. این گوناگونی هم، نشانگر وسعت اندیشه و تخیل انسانهاست. برخی از آنها برای آموزش، برخی برای پندآموزی و نصیحت و برخی برای سرگرمی و موارد دیگرند.
جایگاه افسانه در ذهن کودک
مسلم است که در شکلگیری شخصیت و تربیت کودکان و نوجوانان، شناخت و جنبهها و ارزشهای تربیتی و نیازهای متناسب زمانی و مکانی، امری بدیهی است. که از این جمله روشها میتوان قائل شدن حرمت به زندگی و پرورش ارزشهای اخلاقی، خلاقیت و تربیت ذوق هنری، بیان ارزش دانایی و نادانی، و گسترش حس کنجکاوی در کودکان را نام برد؛ که غالب افسانهها حاوی چنین جنبههای تربیتی (با توجه به نوع افسانهها) هستند.
از چه سنی برای کودک افسانه تعریف کنیم؟
نکته ی مهم اینجاست از چه سنی می توان افسانه ها را به دایره ی مطالعاتی ادبی کودکان افزود؟ برای شناخت و چگونگی رشد تخیل کودک و نیاز او به قصه ها و افسانه ها و تأثیر این قصه ها روی او، نیاز است که با خصوصیات سنی کودکان و شرایط روحی و روانی آن ها آشنا بود.
میزان پیشرفت ذهنی هر کودک، به مقدار فعالیت های ذهنی او برمی گردد. این فعالیت های ذهنی، خود شامل جنبه های مختلف واکنش ذهنی است مثل: ادراک، حافظه، تخیل، حکم و استدلال. این سه جنبه فعالیت ذهنی، به طور مجزا نیستند، بلکه با یکدیگر همبستگی دارند، به طوری که ما آثار همکاری متقابل آن را در کودکان می بینیم و به مرور زمان که شخصیت کودک پیشرفت می کند، این قوای سه گانه به کودک کمک می کند تا نیروی ذهنی او پرورش یابد.
-
سه سالگی
کودکان از سن سه سالگی شروع به کنجکاوی محیط اطراف و افراد دیگر می کنند. در ابتدا، اشیا را جاندار تصور کند و آن ها را موجودات زنده ای می پندارد و با خود مقایسه می کند. به طور مثال، هرگاه برای کودک قصه ای درباره ی خرس گفته شود، او سعی می کند که حرکات و رفتار خرس میان داستان را تقلید کند. سن سه سالگی برای ورود کودک به دایره ی شنیدن افسانه ها مناسب نیست و ممکن است کودک با همذات پنداری های ذهنی و تقلید ماجرا به خود آسیب بزند. گروهی بدون در نظر گرفتن سن کودک، افسانه هایی را تعریف میکنند و به جای کمک به کودکان، آنان را در معرض خطر قرار می دهد.
-
چهار سالگی به بعد
از چهار سالگی تا شش سالگی ، قوای ذهنی کودک، به سرعت پرورش می یابد. او به راحتی صحبت می کند و معنی حرف های خود را می فهمد.
در این سن، حس کنجکاوی او بیدار شده و نسبت به هر چیز جدید، خصوصاً در مقابل اشیاء غیر عادی، عکس العمل مستقیم نشان می دهد. او از زندگی خانوادگی تقلید می کند.
در چنین سنینی، لذت بخش ترین زمان، گوش دادن به لحن قصه گویی یک بزرگسال است. حتی در مقابل قصه های تکراری چنین وانمود می کند که همچنان مشتاق شنیدن است و با زیرکی خاصی دقت می کند که نکته ی ظریفی از داستان حذف نشود. از این زمان است که می توان برخی از افسانه ها را به زندگی خیال انگیز او وارد کرد. او برای شخصیت های افسانه، شکل هایی را تصور می کند و حتی گاهی مانند یک بازیگر، نقش آنان را با استفاده از وسایل محیط خود بازی می کند.
چه افسانه هایی را تعریف کنیم؟
ممکن است والدین گمان کنند که شخصیت های جادویی، همچون جادوگر، دیو و حیوانات غیر عادی و… روحیه ی کودک را دچار مشکل کند اما واقعیت چنین نیست، در این افسانه ها، خوبی پیروز و بدی همیشه مجازات می شود و قهرمانان همیشه به آرزوی خود می رسند. این با طرز فکر ساده ی کودکانی که در این سن قرار دارند، مطابقت دارد و برای او، این مسئله مهم است که شخصیت بد تنبیه شود.
البته، باید تلاش کرد که خشونت ها و بدی ها، پر رنگ جلوه گر نشوند. در قصه های انتخابی باید به سن و رشد فکری کودک توجه شود و افسانه ها را بر طبق شرایط موجود و قوای فکری کودک در نظر گرفت، تا کودک بتواند با آن ارتباط برقرار کند و از شنیدن اش لذت ببرد.
اصلاح رفتار کودک با تعریف افسانه ها
با تعریف برخی افسانه ها در این سنین، می توان جنبه های رفتاری کودکان را اصلاح کرد و نیازهای روحی آنان را تعادل بخشید. برای نمونه: کودکان افسرده یا بیمار، به افسانه های شاد نیاز دارند و برای کودکان ترسو یا دچار نقص و عیب، می توان قصه هایی را تعریف کرد که در آن قهرمان داستان با وجود کوچک تر بودن، بی تجربه بودن، نازیبا بودن یا به دلیلی که عجیب به نظر می آید، به علت داشتن قلب مهربان و یا شجاعت، به هدف و آرزوی خود می رسند. داستان هایی که در آن، ضعیف ترها بر اثر مهارت و تجربه و فکر درست، بر قوی ترها و بد جنس ترها غلبه می کنند. کودک بی باک می تواند از افسانه ها بیاموزد که نباید به حیوانات و گیاهان آزار برساند.
از آنجا که در چنین سنینی، کودکان، که همه چیز را از آن خود می دانند و حاضر نیستند هیچ چیزی را با دیگران قسمت کنند و با حسادت از تعلقات خود نگهداری می کنند، در افسانه ها به طور غیر مستقیم می آموزند که اگر به دیگران هدیه بدهند، فقیر نمی شوند و برای خوشبخت شدن در زندگی، باید قلبی مهربان داشته باشند و به دیگران کمک کنند. با تعریف قصه های گوناگون، می توان به مغز کودک و افکار او نفوذ کرد و او را برای زندگی با سعادت پرورش داد.
توصیه ای به والدین
همه پدر و مادرها دوست دارند برای فرزندشان قصه بخوانند، اما شاید بعضی از آن ها به دلایلی نتوانند این کار را انجام دهند. در این صورت می توانند قصه ها و افسانه هایی را از دیگران یاد بگیرند، یا اینکه حتی برای فرزندشان دانلود کنند. نینیبان در این بخش بهترین افسانه های ملل مختلف را برای فرزندان شما گردآوری کرده است. اگر شما هم علاقه مند به شنیدن این افسانه ها هستید همراه فرزند دبندتان گوش کنید و لذت ببرید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼