نی نی بان: همهگیری و گسترش فرهنگ تلویزیون، دستاندرکاران امور تربیتی و آموزشی را به فکر ایجاد شبکه و برنامهای آموزشی انداخته است.
تلویزیون این امکان را ایجاد کرده که کودکان به جای مواجهه با آموزش و تربیت صرف، موضوعات جدی آموزشی را با اندکی تفریح وسرگرمی اعم از تصویری، صوتی یا صوتی تصویری فرابگیرند. مثلاً میتوان از آموزش الفبا از طریق تلویزیون به کودکان به عنوان یک مثال یاد کرد، مثالی که تقریباً در تمام کشورها مصداق دارد. نوع فراگیری کودکان از تلویزیون به دلیل ویژگیهای این وسیله ارتباط جمعی، مزیتهایی دارد که ماندگاری آموزهها از آن جملهاند.
هنگامی که برای آموزش از تمام امکانات تلویزیون بهره میبریم بیشتر در فکر تهیه یک برنامه تلویزیونی برتر هستیم تا برنامهای که تأثیر بیشتری در یادگیری بچهها داشته باشد. به همین دلیل و دلایل دیگری از این دست، برخی صاحبنظران اساساً معتقدند، تلویزیون کارکرد خود را دارد و ایجاد شبکههای آموزشی تخصصی که این روزها باب شده ، عملکرد مطلوبی نیست.
ژوزف اسمیت، کارشناس رسانههای خبری در این باره میگوید: درست است که در عصر حاضر که عصر ارتباطات لقب گرفته بسیاری از مرزبندیها مفهوم خود را از دست دادهاند اما باید به خاطر داشته باشیم که اگر به اصرار، کارکرد، وظیفه و قابلیتهای رسانهها را نادیده بگیریم، کار خودمان را سختتر کردهایم. آقای اسمیت میگوید، برای استفاده از پتانسیلهای تلویزیون در آموزش و تبلیغ دین، بهتر آن است که روش غیرمستقیمی انتخاب شود.
کارشناسان معتقدند، پرداختن به آموزشهای دینی در دل کارتونها، فیلمها و داستانها، هم کاراتر از پرداختن مستقیم به این موارد است و هم حرفهایتر. نکته دیگر اینکه مخاطب کودک با مخاطب بزرگسال تفاوتهای بسیار عمدهای دارد و این تفاوتها هستند که موجب میشوند به مقوله مخاطب کودک و نوجوان، اصولاً از زاویهای دیگر نگریسته شود.
ضمیر کودکان همچون لوح پاکی است که آموزشها و اصول تربیتی به راحتی برآنها نقش میبندد، به همین دلیل اگر اصول نادرست یا شیوههای ناصواب به آنها ارایه شود، آنچه حک میشود به راحتی قابل تغییر و اصلاح نخواهد بود. یکی از اصول تربیتی که برای اعتلای کیفیت رشد کودکان در بعد معنوی بسیار با اهمیت است، آموزش صحیح دین است. استفاده صحیح و کارشناسانه از رسانهای مانند تلویزیون به این منظور، روش موثری است.
کودک، دین و تلویزیون
روانشناسان معتقدند، همانطورکه نصیحت از نوع مستقیم به اندازه نوع غیرمستقیم آن خارج از فرم معمول، موثرتر است، ارایه آموزشهای دینی نیز به طور غیرمستقیم در رادیو و تلویزیون بر کودکان تاثیرات ماندگارتر و مطلوبتری میگذارد.
زهرا شهرابی، کارشناس روانشناسی کودکان در اینباره میگوید:« رسانه و دین به شکلهای مختلف با یکدیگر در رشد کیفی جامعه ارتباط دارند و هر مقوله به این دلیل که یک جهانبینی خاص را در ذهن مخاطبان ایجاد میکنند، باید در ارتباط با یکدیگر فعالیت داشته باشند. از این رو دین، باورها و ارزشهای خاصی را به مخاطبان انتقال میدهد و گروهی اعتقاد دارند که رسانهها نیز در همین راستا فعالیت کنند.»
او درباره تعامل برنامههای دین محور رسانهها به ویژه تلویزیون با کودکان میگوید، بچهها به طور ذاتی، خود آگاه یا ناخودآگاه تشنه پذیرش آموزشهایی هستند که به آنها ارایه میشود. استفاده درست از این مزیت که در بزرگسالان شاید به ندرت پیدا شود، برای انتقال اصول دینی که پایه و بنیان زندگی سالم آینده آنان خواهد شد، مقولهای پیچیده و کارشناسی است. آموزش غیرمسقیم به کودکان هم مانند بزرگسالان بازنده بیشتری خواهد داشت. پس بهتر آن است که از فرصت مغتنم کودکی استفاده کنیم و با استفاده از متخصصین و اهل فن، اصول هر دین آسمانی را که پیرو آن هستیم به دور از خرافهها به آنها منتقل کنیم. اما مثلث کودک، رسانه و دین در دل مبحثی گستردهتری جای دارد و آن، تعامل رسانه با دین است.
تلویزیون نقش محوری در اشاعه فرهنگ دینی دارد
رئیس فرهنگسرای قرآن با تاکید بر اینکه تلویزیون محور اشاعه فرهنگ دینی در جامعه است، گفت:« به کارگیری برنامههای مطلوب دینی در تلویزیون یکی از اساسیترین اقدامات این رسانه فراگیر وتأثیرگذار در راستای ارتقای معرفت دینی در جامعه است.»
محمدرضا پورمعین رئیس فرهنگسرای قرآن در ادامه افزود: «از آنجا که تلویزیون رسانهای دیداری است و مخاطبین بسیاری دارد نقش اول را در ایفای معارف و فرهنگ دینی در جامعه ایفا میکند»، وی یادآور شد، شک نیست برنامههای تلویزیون در هر قالب و ساختاری که باشند، اثرگذاری ویژهای داشته و در ذهن مخاطبان ماندگار میشوند، به همین دلیل میتوان از این ویژگی خاص برای تربیت دینی صحیح و ارتقاء معرفت دینی بهرهمند شد.
پورمعین با بیان اینکه برای بهینه شدن برنامههای تلویزیون درگسترش معارف اسلامی میبایست کاستیهای موجود رفع شود، اظهار داشت:« استخدام کارشناسان زبده دینی در کنار تهیهکنندگان برنامههای تلویزیونی در قالبهای مختلف به عنوان مشاورهای دینی و همچنین ارایه آموزشهای لازم برای نویسندگان، بازیگران و دیگر عوامل اجرایی در نهاد تلویزیون میتواند یک راهکار اجرایی برای بهبود فعالیتهای تلویزیون باشد.»
تلویزیون یکی از موثرترین نهادها برای تبلیغ دین اسلام است
حجت الاسلام یعقوب جعفرینیا قرآن پروژه و محقق با اشاره به اینکه تلویزیون یکی از مهمترین نهاهای تبلیغی دین اسلام است ، گفت :« مسئولین تلویزیون در ارایه برنامهها باید با در نظرداشتن ابعاد مختلف جامعه و سلایق عموم معارف اسلامی را با شیوههای تاثیرگذار ارایه کنند.»
حجتالاسلام جعفری نیا با تاکید براهمیت نقش گسترده تلویزیون در ارتقای معارف دینی در جامعه، اظهار داشت: آموزش و پرورش و صدا وسیما هر از مهمترین نهادهای فرهنگی و آموزشی موثر در سطح کشور هستند، بنابراین نمیتوان عملکرد این دو نهاد را در مقابل یکدیگر قراردارد، به نحوی هرکدام از این نهادها در ترویج آموزههای دینی در سطح جامعه موثر هستند.»
بهره گیری از کارشناس کیفیت برنامه های دینی تلویزیون را ارتقا می بخشد
دکتر حسین ساری مدیر شبکه قرآن سیما با بیان اینکه تلویزیون یکی از عوامل مهم در ارتقای معارف دینی جامعه است، اظهار داشت:« در شرایط کنونی با اهمیت فوقالعادهای که رسانههای ارتباط جمعی در میزان اثر بخشی برافکار عمومی در جامعه دارند را نمیتوان از یکدیگر تفکیک کرد و گفت که کدام یک از اینها تاثیر گذاری بیشتری دارند بلکه هر کدام از این رسانه ها مکمل یکدیگر محسوب می شوند و در حیطه عمل خود نقش مهمی دارند.
مدیر سیمای قرآن همچنین افزود :« شیوههای نوین تبلیغی که ارایه می شود نیز باید ازتنوع برخوردار باشد. البته با در نظر داشتن نوع و شرایط و اقتضائات موجود در جامعه تبیین شوند ، در برنامههای تلویزیونی استفاده از انواع برنامههای نمایشی و غیر نمایشی باید مورد توجه برنامه سازان دینی قرار گیرد ، فعالیت در این راستا یکی از عوامل اشاعه فرهنگ دین اسلام در جامعه است.
عملکرد صحیح تلویزیون اصلاح جامعه را موجب میشود
حجتالاسلام کاظم صدیقی پژوهشگر دینی با اشاره به نقش گسترده تلویزیون در ارایه خدمات به مخاطبین، گفت:« اگر رسانهها به ویژه تلویزیون از عملکرد صحیحی برخوردار باشند، سطح اطلاعات و آگاهیهای عمومی بالا رفته و موجب اصلاح و تعالی جامعه میشود.»
حجتالاسلام صدیقی افزود:« برنامههای تلویزیونی در ارایه معارف اسلامی با برنامهریزی و اقدامات مطلوب میتوانند جاذب مخاطبین بسیاری باشند، به این دلیل که به طور طبیعی اکثر اعضای خانواده برنامهسازان دینی میتوانند با ارایه برنامههایی با محتوای دینی و اثرگذار به این امر اهتمام ورزند.»
وی با بیان اینکه نهادهای فرهنگساز با اقدامات مطلوب موجب اصلاح جامعه میشوند، تصریح کرد:« تلویزیون اگر در فعالیت خود ناتوان باشد جامعه را به سوی فساد و تباهی سوق میدهد، تلویزیون با تولید برنامههایی با محتوای دینی به شیوههای تأثیرگذار میتواند احیاگر این امر و تحول در انسانها و جامعه باشد.»
تعامل تلویزیون با آموزش و پرورش
عملکرد مثبت آن را افزایش میدهد
سردبیر فصلنامه تخصصی بانوان شیعه دکتر مهدیه سادات مستقیمی با اشاره به اینکه تلویزیون در ارایه برنامههای دینی ایدهآل عمل نکرده است، گفت:« برنامههای تلویزیون در جریان ارتقای سطح معرفت در جامعه میبایست بستری برای همیاری سیاستهای آموزش و پرورش باشد، اگر این همفکری ایجاد شود زمینه مناسب برای ارتقای جامعه به سوی اهداف متعالی فراهم شده است.»
دکتر مستقیمی با اشاره به تأثیرپذیری زنجیرهای گروههای مختلف سنی، یادآور شد:« طبق کارشناسیهای انجام شده بر روی مخاطبین رسانهها، کودکان به دلیل ذهن آمادهای که در پذیرش مسائل مختلف دارند از تأثیرپذیری بیشتری نسبت به نوجوانان برخوردار هستند، بنابراین تلویزیون در طراحی و ارایه برنامههای مدون و به ویژه برنامههای دینی میبایست براساس سلایق و نیازهای گروههای مختلف سنی برنامهسازی کند.»