شهرزاد: موسیقی کودک، نادیده گرفته میشود
کافی است نگاهی به کتابهای پشت ویترین کتابفروشی ها بیندازید تا در میان انبوه کتابهای دانشگاهی، علمی، شعر و ادبیات و موسیقی، جای خالی کتابهای موسیقی کودک را به وضوح حس کنید. همین اتفاق را در عرصه تولید آلبوم های موسیقی نیز می توان مشاهده کرد. گویا این عرصه، رغبتی در هنرمندان و پژوهشگران ایجاد نمی کند تا شوق و ذوق آنها را برای ارائه کاری در سطح مطلوب برانگیزاند.
بازار کتاب و موسیقی از رنگها و ریتم های شاد کودکی، تهی شده و کودکان امروز به موسیقی هایی گوش می دهند که هیچ هماهنگی با فرهنگ و روحیه آنها ندارد. صاحب نظران و فعالان موسیقی کودک شرایط نامناسب فعلی و عدم صدور مجوز برای انتشار کتاب و آلبومهای موسیقیایی را دلیل کم کاری خود میدانند.
تعداد کتابهایی که تاکنون در زمینه موسیقی کودک منتشر شده، آنقدر کم و محدود است که هیچ کدام از مشکلات موسیقی کودکان را برطرف نمی کند. بگذریم از اینکه کتابهای جدی که در این ارتباط منتشر شده از انگشتان دو دست هم فراتر نمی رود.
سودابه سالم از جمله کسانی است که به طور جدی در عرصه موسیقی کودکان فعالیت می کند. او مربی و آهنگساز موسیقی کودکان است و آلبومهای صوتی «بازیهای صوتی» و «ترانه زمین» از جمله آثاری است که در این زمینه ارائه کرده. سالم از وضعیت موجود گله می کند و می گوید: مگر کارهایی که کرده ام دیده یا شنیده شده است؟ کسانی که با من حرف می زنند، کارهای مرا نه دیده و نه شنیدهاند، فقط اسم من به گوششان خورده است.
نویسنده کتابهای «بخوان با من، بساز با من» و «ترانه های من و ما» ، عرصه موسیقی کودک در ایران را بسیار بغرنج توصیف می کند و می گوید:«خود کودک اصلا مهم نیست، چه برسد به موسیقی کودک. کار کودک فقط خلاصه شده به اینکه از آن پول دربیاورند. یکی کتابی چاپ می کند که فقط چند تا نت و چند تا نقاشی در آن پیدا می کنید. یکی هم با گذاشتن اشعار ضعیف و سطح پایین و موسیقی به مراتب ضعیفتر، اسم و رسمی برای خودش به دست میآورد و موسیقی کودک را به لجن می کشد.
تلخی این واقعیت زمانی آشکارتر میشود که به سراغ ناشرانی میروی که به صورت تخصصی برای کودکان فعالیت می کنند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از مهمترین این ناشران است. حمیدرضا شاه آبادی، مدیر انتشارات کانون پرورش فکری درباره عملکرد این سازمان در زمینه انتشار کتاب یا نوار موسیقی کودک می گوید: من اطلاعی در زمینه موسیقی ندارم و پیگیری هم نکردهام که ببینم چه کارهایی در بازار هست یا نیست.
نویسنده کتاب «لالایی برای دختر مرده» با اشاره به اینکه موسیقی در کشور ما بلاتکلیف و بسیاری مسایل آن ، بدون پاسخ باقی مانده است میگوید: موسیقی کودک هم به عنوان زیرمجموعهای از کل موسیقی کشور دچار همین مشکل است. ضمن اینکه چون کار به کودک تعلق دارد، متاسفانه جدی گرفته نمی شود و فعالیت های مناسب زیادی در این زمینه صورت نگرفته است. ضعف مباحث نظری در حوزه موسیقی کودک باعث شده که متاسفانه این نوع موسیقی جدی گرفته نشود.
شاهآبادی به تصویرکلی که از کار برای بچهها وجود دارد اشاره و بیان میکند: تصور کلی راجع به کار کودک این است که بچه ها، بزرگسالان رشد نیافته هستند و هر کاری که برای بزرگسالان مفید است، ساده تر و سطحی ترش برای کودکان هم مفید است. در حالی که کار برای کودکان و دریافتن ذهن و زبان انها، بسیار دشوار است.
سودابه سالم نیز به همین موضوع اشاره می کند. وی عنوان موسیقی کودک را بسیار کلی و بزرگ می داند و می گوید:اگر کودک مطرح است، اگر کتابی نوشته می شود، اگر برنامه تلویزیونی ساخته می شود، برای این نیست که دل کسی برای کودک می سوزد، کسی کاری ندارد که کودک چگونه می خواهد به دنیا نگاه کند. دل همه فقط برای جیب خودشان می سوزد و می خواهند از این راه پول دربیاورند. برای همین است که سطح کارها تا این اندازه ضعیف است. واقعیت این است که چون کودکان قدرت اجتماعی ندارند، هر چه را می خواهند به آنها تحمیل و ادعا می کنند که بهترین کار را برای بچهها انجام می دهند.»