برخورد با كودكان تيزهوش، تیزهوشان چه ویژگی هایی دارند؟
در جهان كنونى، علىرغم رشد تكنولوژى و پيشرفت در جنبه هاى مختلف علم پزشكى، تولد انسانها به صورت نابغه، عادى و يا عقب مانده ذهنى، انسان را با ناشكفته هاى زيادى روبه رو ساخته است. گرچه علل بسيارى از مسائل براى انسان شناسايى شده است ولى هنوز دنيايى از مسائل براى او روشن نگرديده است
شهرزاد: در جهان كنونى، علىرغم رشد تكنولوژى و پيشرفت در جنبه هاى مختلف علم پزشكى، تولد انسانها به صورت نابغه، عادى و يا عقب مانده ذهنى، انسان را با ناشكفته هاى زيادى روبه رو ساخته است. گرچه علل بسيارى از مسائل براى انسان شناسايى شده است ولى هنوز دنيايى از مسائل براى او روشن نگرديده است.
تيزهوشان و ويژگى هاى آنان براساس تست هوشى وكسلر معمولاً كودكانى كه ضريب هوشى (130 =IQ) به بالا دارند تيزهوش ناميده مى شوند. تيزهوشان را با توجه به ويژگى ها و ملاك هايى شناسايى مى كنند كه عبارتند از:
توانايى هوش كلى، استعداد درسى ويژه، توانايى فكرى آفريننده، توانايى رهبرى، ذوق و استعداد هنرى، توانايى حركتى فوق العاده كه اين افراد سه تا پنج درصد جمعيت هر جامعه اى را تشكيل مى دهند.
كودكان نابغه، برخلاف كودكان عقب مانده ذهنى كه به سادگى خود را نشان مى دهند و اطرافيان مى توانند به زودى پى به نارسايى ذهنى آنان ببرند، ممكن است تا مدت طولانى قابل شناسايى نباشند و كسى به نبوغ آنان پى نبرد. همانطور كه نابغه بزرگ جهان، آلبرت انيشتن تا سن ۳۰ سالگى نبوغ او آشكار نگرديده بود.
بنابراين به كودكى تيزهوش گفته مى شود كه با كمك فكر و استدلال و استفاده از فرآيندهاى ذهنى عالى بتواند قضاوت صحيح بكند و داراى استعداد خاص در كارهاى خلاقه باشد. لذا نابغه، فردى است كه تيزهوشى، نيروى خلاقيت و داشتن انگيزه هاى خاص و با ارزش او را كاملاً از همسالان متمايز مى كند و او توانايى اين را دارد كه سهم و ارزش قابل قبولى در اجتماع خود داشته باشد.
ضريب هوشى بالا مهمترين ملاك تيزهوشان است ولى عده اى از متخصصان بهره هوشی را تنها ملاك نمى دانند، بلكه قدرت خلاقه و ابتكار، توانايى در حل مشكلات و انجام پروژه هاى ابتكارى مختلف را از جمله شرايط تيزهوشى مى دانند ولى به هر حال همه روانشناسان بهره هوشى را به عنوان پايه اصلى و يا لااقل يكى از وسايل مهم شناخت قبول دارند.
هر كدام از متخصصان ملاكها و ويژگىهايى را براى تيزهوشان در نظر دارند از جمله، جيمزگالاگر معتقد است كه كودكان سرآمد از توانايى ذهنى، قدرت رهبرى، خلاقيت، استعداد عالى تحصيلى و سازندگى بالايى برخوردارند.
برخى معتقد هستند كه افراد تيزهوش، معمولاً والدين با تحصيلات بالايى دارند و در بين اين خانواده ها افراد باهوش بيشتر است.
به هر جهت كودكان نابغه نياز به برنامه هاى آموزشى خاص و ويژه اى دارند زيرا آنها سرمايه هاى جامعه هستند و بايد به تعليم و تربيت آنان همت گمارد تا در آينده آنها مشكلى از مشكلات جامعه را حل نمايند.
كودكان تيزهوش در مقام مقايسه با ساير كودكان در كيفيت زبان، وسعت اطلاعات، استدلال، قضاوت، تمايل به مبارزه در حل مسائل، رد و بدل كردن تجارب و خصوصياتى از اين قبيل برترند. همچنين در راه رفتن و سخن گفتن از ديگر كودكان جلوتر هستند. كودكان تيزهوش كمتر به ديگران متكى و افرادى مستقل هستند. از تمامى مطالعات مى توان استنباط کرد كه تيزهوشان در جنبه هاى مختلف از ساير افراد برتر هستند.
در ارتباط با ويژگى هاى افراد نابغه مطالعات وسيعى توسط لوئيس ترمن و همكارانش صورت پذيرفته است كه در كتابى به نام «مطالعات ژنتيكى نوابغ» به چاپ رسيده است. ترمن، اعتقاد بر اين داشت كه نبوغ ارثى است. همچنين گالتون كه مطالعات او در زمينه روانشناسى تفاوتهاى فردى از اهميت خاصى برخوردار است، هوش را ارثى مى داند. كودكان نابغه علاوه بر برترى ويژگى هاى روانى از نظر خصوصيات جسمانى هم نسبت به ديگران برترى و تفاوت دارند.
تيزهوشان از نظر وزن، قد، تكامل جسمانى و ساير خصوصيات، افرادى سالمتر و تواناتر از كودكان عادى هستند. مثلاً اولين دندان آنها حدود دو ماه زودتر از ساير كودكان درمى آيد. در يادگيرى و تحصيل برتر از ساير كودكان هستند و بيشتر به دوره هاى عالى راه مى يابند. اين كودكان علاقه وافرى به بازى دارند و معمولاً كودكان بزرگتر از خود را به عنوان همبازى انتخاب مى كنند. اغلب بازى هايى را كه تمركز فكرى بيشترى نياز دارد انتخاب مى كنند. همچنين در راه رفتن و سخن گفتن از ديگر كودكان جلوتر هستند.
درصد نوابغ در جامعه
هيل شرلى، درصد نوابغ را با توجه به ضرايب هوشى به قرار زير بيان مى كند.
10000001 به بالا 180 = iQ
۱۰۰۰۰۰۱ = ۱۷۰ = iQ
100001 = 160 = iQ
۱۰۰۰۱ = ۱۵۰ = iQ
1701 = 140 = iQ
۱۰۰۱ = ۱۳۰ iQ
با توجه به اعداد تقريبى داده شده مى توان نتيجه گرفت كه هر چقدر ضريب هوشى بالا مى رود در عوض درصد آن كاهش مى يابد به طورى كه ضريب هوشى مثلاً 200 = iQ به ندرت ديده مى شود و اكثريت افراد جامعه ضريب هوشى عادى (90 تا 110) دارند و نوعا ضريب هوشى 130 به بالا را نابغه در نظر مى گيرند.
برخى از افراد مشهور به طور تقريبى داراى ضريب هوشى زير بوده اند:
سرفرانيس گالتون (200 = iQ)،
جان استوارت ميل (۱۹۰ = iQ)،
يوهان گوته (185 = iQ)،
ولتر (۱۷۰ = iQ)،
ويكتور هوگو (150 = iQ)،
توماس جفرسون (۱۴۵ = iQ)،
جان ميلتون (145 = iQ)،
فرانيس بيكن (۱۴۵ = iQ)،
الكساندر دوما (140 = iQ)،
ناپلئون بناپارت (۱۳۵ = iQ)،
چارلز داروين (135 = iQ) داشته اند.
اگر دوران كودكى برخى از نوابغ را مورد مطالعه قرار دهيم مطالب شگفتانگيزى از زندگى آنها درمىيابيم كه به چند نمونه مىپردازيم. جان استوارت ميل، فيلسوف و اقتصاددان بزرگ انگليسى، در سن سه سالگى زبان يونانى را آموخت، كتابهاى افلاطون را در سن هفت سالگى مىخواند و لاتين و جغرافيا و جبر را در هشت سالگى فرا گرفته بود. در سن ۱۳ سالگى فلسفه مىخواند و در سن ۱۶ سالگى مطالعه تاريخ روم را شروع كرد. گوته در سن هشت سالگى خود را براى ورود به دانشگاه آماده مىكرد و در سن ۱۰ سالگى مقالاتى مىنوشت كه اكنون نيز اين مقالات معروف است. گوته در سن شانزده سالگى، علاوه بر زبان آلمانى، پنج زبان ديگر را هم مىخواند.
بلوغ و جنسيت
با توجه به تحقيقات جديد دانشمندان، امروزه عقيده بيشتر آنها به ارثى بودن هوش است و بايد اين نكته مهم را به خاطر داشت كه افراد باهوش در هر جنسى، نژاد، طبقه و جامعه اى وجود دارد و عامل نبوغ هر چه باشد ملاك برترى انسانها هيچ كدام از اين عوامل نيست. بلكه تقوا املاك برترى انسانها نسبت به يكديگر است.
بررسى عده اى از متخصصان از جمله كالاهان نشانگر آن است كه تيزهوشى در بين پسران بيش از دختران است، به عقيده وى در يك گروه سنى تعداد مذكران باهوش از مؤنث ها بيشتر است ولى پاسخ به سؤال: آيا در واقع تيزهوشى با جنسيت رابطه اى دارد يا نه؟ نياز به بررسى هاى بيشترى دارد و هنوز به ثبوت نرسيده است.
ترمن تعداد ۱۵۲۸ نابغه را مورد مطالعه قرار داد و به اين نتيجه رسيد كه افراد تيزهوش متعلق به خانوادههايى هستند كه از نظر اقتصادى و تحصيلات در سطح بالاترى مىباشند كه البته مسائل تربيتى، تغذيه، بهداشت و ارتباط عاطفى سالم را بايد مدنظر داشت.
البته بايد در نظر داشت كه محيط اجتماعى عامل بسيار مهمى است زيرا امكانات بيشترى را جهت رشد استعدادهاى پسران مهيا مىكند. عواملى از قبيل كتابخانه، سينما، پارك و غيره كه بيشتر پسران مىتوانند از اين امكانات بهره مند باشند.
تفاوتهاى پيشرفت پسران و دختران در رشتههاى علوم و رياضيات توجه دانشمندان را به خود جلب كرده و تحقيقات آنان نشان مىدهد كه به ويژه در زمينه رياضيات اين تفاوتها واقعى و معنىدار است. همچنين نشان داده شده است كه موانع محيطى و فرهنگى نيز در اين تفاوتها مؤثر است. در واقع بايد گفت كه تيزهوشى منحصر به پسران نيست بلكه هر دو جنس پسر و دختر از اين موهبت برخوردارند.
متأسفانه دختران تيزهوش در معرض اين خطر جدى قرار مى گيرند كه با آنان به صورت تبعيض آميز رفتار مىشود و در بسيارى از فرهنگ ها، به ويژه در كشورهاى جهان سوم، اين تبعيض به صورت گستردهاى اعمال مى شود. در عين حال نبايد فراموش كرد كه
ويژگىهاى عاطفى دختران كه سازگارانهتر و داراى حساسيت بيشترى است و كمتر جنبه كنكاش علمى پيدا مى كند، به صورت عاملى در مىآيد كه تا حدى مانع از بروز تمام ظرفيتهاى هوشى آنان مى شود.
معمولاً تيزهوشان خواندن را زودتر از كودكان ديگر شروع مى كنند، براى مثال 92% از كودكان تيزهوش در سن پنج سالگى و ده ماهگى تا شش سالگى مى توانند بخوانند. پژوهشهاى بسيارى نشان داده است كه شاگردان تيزهوش اكثرا رابطه اى خوب و مثبت با ديگران برقرار مى كنند. اينگونه دانش آموزان بيشتر به عنوان رهبران كلاس و مدرسه انتخاب مىشوند و در فعاليتهاى خارج از كلاس مانند شركت در ورزشهاى مختلف، رويدادهاى فرهنگى و اجتماعى و كارهاى ابتكارى، بيش از ساير دانش آموزان فعاليت مى كنند.
البته بايد توجه داشت كه نبوغ در تمام زمينه ها وجود ندارد و نبايد از يك فرد نابغه انتظار داشت در تمام زمينه هاى زندگى فردى و اجتماعى از استعداد شگرفى برخوردار باشد بلكه اكثريت نابغه ها در زمينه خاصى استعداد شايانى دارند و در جنبه هاى ديگر عادى هستند.
به نظر متخصصان افراد نابغه و سرآمد نوعا داراى ويژگىهايى به شرح زير هستند :
۱ـ درس را در مقايسه با همسالان خود زودتر و آسانتر ياد مى گيرند؛
2ـ داراى حافظه قوى بوده براى يادگيرى مطالب به تكرار و تمرين كمترى نياز دارند؛
۳ـ اطلاعات عمومى آنان از همسالانشان بيشتر است؛
4ـ كارهاى دشوار ذهنى را به آسانى انجام مى دهند؛
۵ـ روابط بين پديده هاى محيطى را بخوبى درك مى كنند؛
6ـ يك يا دو سال زودتر از همسالان خود خواندن را ياد مى گيرند؛
۷ـ خزانه لغات آنان غنى است؛
8ـ كنجكاوند و زياد سؤال مى كنند؛
۹ـ دامنه علايق گسترده اى دارند؛
10ـ در انجام كارها ابتكار و خلاقيت از خود نشان مى دهند؛
۱۱ـ از عهده خواندن و فهميدن كتابهايى برمى آيند كه از سطح توانايى همسالانشان بالاتر است؛
12ـ به محيط خود توجه داشته و تغييرات محيطى را به سرعت درك مى كنند؛
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼