دروغ در رابطه زناشویی، مشکل از کجاست؟
حس دردناکی است وقتی از همسری دروغ بشنوید که با صداقت و درستی با او رفتار کرده اید و تمام زندگی تان را وقفش کرده اید. این کاملا طبیعی است.
اعتماد جوهره زندگی زناشویی است و اگر دروغگویی باعث شود اعتماد زوجها نسبت به یکدیگر سلب شود، زندگی به کام آنها تلخ خواهد شد و سردی عاطفی جای صمیمیت را خواهد گرفت.
حس دردناکی است وقتی از همسری دروغ بشنوید که با صداقت و درستی با او رفتار کرده اید و تمام زندگی تان را وقفش کرده اید. این کاملا طبیعی است.
در مقابل دروغ های همسرتان عکس العمل تند نشان دهید و عصبانی شوید، اما بی شک می دانید با ناراحتی راه به جایی نخواهید برد، بهتر است به طور کاملا اصولی با این مشکل برخورد کنید.
خودتان را بی تقصیر ندانید
علت دروغگویی همسرتان را پیدا کنید، چه بسا در بعضی موارد علت دروغگویی همسر، خود شما و نحوه برخورد شماست. بسنجید ببینید که دروغ های همسرتان تا چه حدی به عکس العمل های شما مربوط است.
یکی از پیامدهای سختگیری های بی مورد، حساسیت بیجا و کنترل شدید، سرزنش ها و… توسل به دروغگویی است. در حقیقت همسر تان به خاطر بعضی از رفتارهای شما تبدیل به یک دروغگو شده است. مثلا ممکن است همسرتان به خاطر گفتن حقیقتی، از جانب شما مورد مواخذه قرار گرفته و کار به دعوا و تلخی رسیده است.
در چنین شرایطی دروغ گفتن همسر، راهی برای حفظ شخصیت، ایجاد آرامش و دوستی است، چه بسا با خود می گوید: «اگر درباره کارهایم دروغ بگویم راحت ترم تا آن که بخواهم مورد توهین قرار بگیرم یا از انجام کاری که دوست دارم محروم شوم.»
بهترین راه حل
برای این که همسرتان دروغ نگوید، به همسرتان احساس امنیت بدهید و شرایطی را فراهم کنید که او از راست گویی هراسی نداشته باشد.
به جای این که نسبت به دروغ حساس باشید به موضوعی حساسیت نشان دهید که سختگیری در مورد آن بیجاست و توجیه عقلی و شرعی و عرفی ندارد.
تقویت رابطه عاطفی
می تواند این هراس را از بین ببرد و امنیت لازم را به وجود آورد. اگر همدیگر را کمی آزاد بگذارید و اجازه دهید هر کدام آن طور که دوست دارید زندگی کنید، بی شک به مرور تبدیل به دو دوست خواهید شد که دیگر لزومی بر دروغ گفتن هم نیست.
البته لازم است اگر خودتان نیز در مواردی بنا بر دلایلی دروغ گفته اید، آن را ترک کنید. از خودتان شروع کنید و با خود و همسرتان قول دهید تحت هیچ شرایطی دروغ نخواهید گفت.
چشم بر بعضی دروغ ها ببندید
گرچه دروغ، دروغ است و همیشه امری مذموم و ناپسند محسوب می شود، اما خواه یا ناخواه در زندگی با آن مواجه می شویم و از آنجا که مفری از آن نیست مجبور به پذیرش این حقیقت هستیم که دروغ وجود دارد و ما باید راه حلی برای مواجهه و مقابله با آن داشته باشیم.
در نخستین گام مواجهه با دروغگویی، توجه به نوع دروغ است و این که با توجه به مدت زمان رابطه تان، چه مقدار دروغ شنیده اید؟
گاهی زوجین، دروغ های کوچک و کم اهمیتی به یکدیگر می گویند که تاثیر چندانی در ادامه یا قطع رابطه ندارد، مثلا همسرتان به شما می گوید وقت پزشک دارد، اما به جای رفتن به مطب دکتر، به خانه یکی از دوستانش می رود، گرچه این رفتار شما را ناراحت و اذیت می کند.
اما احتمالا مشکل خیلی بزرگ و جدی در زندگی تان ایجاد نمی کند. بهتر است همیشه این مساله را مدنظر داشته باشید که دروغگویی های همسرتان تا چه حد در زندگی و سرنوشت شما تاثیرگذار است، گاهی دروغ از اهمیت کمی برخوردار است و تاتیر چندانی در زندگی تان نداشته و نخواهد داشت، اینجاست که شما می توانید از آن چشم پوشی کنید.
زن و شوهرها باید بپذیرند گاهی دروغ گفتن یک نفر و انعطاف پذیری طرف دیگر درباره آن دروغ، می تواند تنش کمتری را در زندگی ایجاد کند، یعنی بعضی دروغ ها را می شود به قول معروف زیر سبیلی رد کرد، گرچه گاهی نیز دروغ های همسران آن قدر بزرگ است که یکی از طرفین طاقت شنیدن و تحمل آن را ندارد و به یک مشکل کاملا پیچیده منجر می شود.
بی شک عدم صداقت در مسائلی چون درجه تحصیلی و شغلی، رابطه های پنهانی و… جزو دروغ های کوچک محسوب نمی شود. معمولا دروغ های بزرگ باعث می شود یکی از طرفین مدام در حال اثبات بی گناهی خود باشد یا در حال مچ گرفتن و پیدا کردن سرنخ هایی برای اطمینان از خطاهای دیگری باشد. این کش و قوس های بسیار، به رابطه زن و شوهر لطمه زده یا گاه آن را مختل می کند.
نگاه تان را تغییر دهید
دست خودتان است که مشخص کنید تا چه حد مجاز به دروغ گفتن یا دروغ شنیدن هستید. گاهی رفتار و کلام یکی از همسران به دروغگویی منجر می شود، این در حالی است که هیچ یک قصد چنین کاری نداشته اند.
اما شرایط طوری رقم می خورد که شما یا همسرتان دروغگو شناخته شوید. مثلا همسر شما می گوید تا یک ساعت دیگر خانه است، اما این یک ساعت کجا و خانه رسیدن او کجا؟ در این مواقع، اگر چه همسرتان خود متوجه شده است که زمان به خانه آمدنش را خیلی هم درست نگفته، ولی متمایل است در همان زمانی که به شما گفته است به منزل آید.
اما تلاش او برای عملی کردن حرفش چندان کافی نیست و در نتیجه حرف و عملش دو تا می شود و این تنها یک نمونه از اتفاقاتی است که در زندگی خیلی از زن و شوهرها پیش می آید.
در این شرایط شما می توانید این مساله را از دو زاویه مورد توجه قرار دهید، از یک نظر می توانید این گونه فکر کنید که همسرتان توانایی چندانی در برنامه ریزی زمانی خود ندارد و نمی تواند کارهای خود را بدرستی تنظیم کند یا آن که علتی دیگر، برای تاخیر آمدنش پیدا کنید
و از نظر دیگر آن که، این طور به موضوع نگاه کنید که همسرتان فردی دروغگو ست که هیچ اهمیتی برای شما قائل نیست. شما کدام یک از این نظرگاه ها را بیشتر می پسندید؟ به نظر شما کدام یک برخورد مناسب و پسندیده تری است؟ این امر بسیار مهم است که بدانید در به وجود آمدن چنین رفتاری ممکن است شما و همسرتان هر دو مقصر باشید.
گفت وگو کنید
اگر اعتمادتان را از دست داده اید و احساس می کنید دیگر نمی توانید با دروغگویی همسرتان کنار بیایید، بهتر است به دنبال یک راه حل برای مواجهه با دروغگویی همسرتان باشید، قطعا با انتخاب راه حلی مناسب، نه تنها می توانید رفتار مناسبی داشته باشید، بلکه خواهید دانست که چگونه احساس تان را مدیریت و آنها را ابراز کنید.
گفت وگو یکی از راه حل هاست. پیش از آن که بخواهید درباره درغگویی همسرتان با او صحبت کنید، بهتر است حسابی فکر کنید و واکنش ها و جواب های او را پیش بینی کنید. به عبارت دیگر، پیش بینی کنید؛ بعد شروع به صحبت کنید.
بی شک اگر به پاسخ های احتمالی نیندیشید، هرگز نمی توانید بدرستی با او حرف بزنید و گفت وگوی مفید و ثمربخشی داشته باشید. با حدس زدن واکنش ها و تمام جواب های احتمالی همسرتان می توانید کاملا مجهز شوید و با دستی پر پیش بروید. با این روش شما خواهید دانست اگر همسرتان فلان جواب را داد در مقابل آن پاسخ، چه عکس العملی نشان دهید.
به دیگر سخن، شما با پیش بینی رفتارهای همسرتان، خیلی خوب می دانید چه رفتاری باید نشان دهید و بهترین تصمیم تان چیست. البته لازم است خودتان را آماده به شنیدن هر حقیقتی کنید ممکن است چیزهایی به شما بگوید که غافلگیر شوید یا دوست نداشته باشید، آنها را بشنوید.
البته ممکن است بعضی از دلایلی که همسرتان را بیان می کند، شما را قانع کند، به طور کاملا روشن و صریح به او بگویید که حرف هایش را قبول دارید، اما دوست ندارید حتی به خاطر آن دلایل هم دروغ بشنوید ولو آن که به قیمت ناراحتی بسیارتان تمام شود.
بهتر است در انتهای صحبت تان، خط قرمزها و حدها را برای هم مشخص کنید و به همسرتان بگویید در چه مواقعی جایز به دروغ گفتن نیست و شما او را بابت آنها، نخواهید بخشید. صبر داشته باشید و برای چند بار هم شده به او فرصت جبران بدهید تا بتواند خود را اصلاح کند.
نزد روان شناس بروید
اگر دروغگویی همسرتان تبدیل به یک عادت شده است او را نزد مشاور بروید تا در یک پروسه درمانی بتوانید این مشکل را حل کنید، چه بسا زندگی با فردی دروغگو، امنیت روانی شما را تهدید کند و باعث اضطراب و افسردگی تان شود.
حس دردناکی است وقتی از همسری دروغ بشنوید که با صداقت و درستی با او رفتار کرده اید و تمام زندگی تان را وقفش کرده اید. این کاملا طبیعی است.
در مقابل دروغ های همسرتان عکس العمل تند نشان دهید و عصبانی شوید، اما بی شک می دانید با ناراحتی راه به جایی نخواهید برد، بهتر است به طور کاملا اصولی با این مشکل برخورد کنید.
خودتان را بی تقصیر ندانید
علت دروغگویی همسرتان را پیدا کنید، چه بسا در بعضی موارد علت دروغگویی همسر، خود شما و نحوه برخورد شماست. بسنجید ببینید که دروغ های همسرتان تا چه حدی به عکس العمل های شما مربوط است.
یکی از پیامدهای سختگیری های بی مورد، حساسیت بیجا و کنترل شدید، سرزنش ها و… توسل به دروغگویی است. در حقیقت همسر تان به خاطر بعضی از رفتارهای شما تبدیل به یک دروغگو شده است. مثلا ممکن است همسرتان به خاطر گفتن حقیقتی، از جانب شما مورد مواخذه قرار گرفته و کار به دعوا و تلخی رسیده است.
در چنین شرایطی دروغ گفتن همسر، راهی برای حفظ شخصیت، ایجاد آرامش و دوستی است، چه بسا با خود می گوید: «اگر درباره کارهایم دروغ بگویم راحت ترم تا آن که بخواهم مورد توهین قرار بگیرم یا از انجام کاری که دوست دارم محروم شوم.»
بهترین راه حل
برای این که همسرتان دروغ نگوید، به همسرتان احساس امنیت بدهید و شرایطی را فراهم کنید که او از راست گویی هراسی نداشته باشد.
به جای این که نسبت به دروغ حساس باشید به موضوعی حساسیت نشان دهید که سختگیری در مورد آن بیجاست و توجیه عقلی و شرعی و عرفی ندارد.
تقویت رابطه عاطفی
می تواند این هراس را از بین ببرد و امنیت لازم را به وجود آورد. اگر همدیگر را کمی آزاد بگذارید و اجازه دهید هر کدام آن طور که دوست دارید زندگی کنید، بی شک به مرور تبدیل به دو دوست خواهید شد که دیگر لزومی بر دروغ گفتن هم نیست.
البته لازم است اگر خودتان نیز در مواردی بنا بر دلایلی دروغ گفته اید، آن را ترک کنید. از خودتان شروع کنید و با خود و همسرتان قول دهید تحت هیچ شرایطی دروغ نخواهید گفت.
چشم بر بعضی دروغ ها ببندید
گرچه دروغ، دروغ است و همیشه امری مذموم و ناپسند محسوب می شود، اما خواه یا ناخواه در زندگی با آن مواجه می شویم و از آنجا که مفری از آن نیست مجبور به پذیرش این حقیقت هستیم که دروغ وجود دارد و ما باید راه حلی برای مواجهه و مقابله با آن داشته باشیم.
در نخستین گام مواجهه با دروغگویی، توجه به نوع دروغ است و این که با توجه به مدت زمان رابطه تان، چه مقدار دروغ شنیده اید؟
گاهی زوجین، دروغ های کوچک و کم اهمیتی به یکدیگر می گویند که تاثیر چندانی در ادامه یا قطع رابطه ندارد، مثلا همسرتان به شما می گوید وقت پزشک دارد، اما به جای رفتن به مطب دکتر، به خانه یکی از دوستانش می رود، گرچه این رفتار شما را ناراحت و اذیت می کند.
اما احتمالا مشکل خیلی بزرگ و جدی در زندگی تان ایجاد نمی کند. بهتر است همیشه این مساله را مدنظر داشته باشید که دروغگویی های همسرتان تا چه حد در زندگی و سرنوشت شما تاثیرگذار است، گاهی دروغ از اهمیت کمی برخوردار است و تاتیر چندانی در زندگی تان نداشته و نخواهد داشت، اینجاست که شما می توانید از آن چشم پوشی کنید.
زن و شوهرها باید بپذیرند گاهی دروغ گفتن یک نفر و انعطاف پذیری طرف دیگر درباره آن دروغ، می تواند تنش کمتری را در زندگی ایجاد کند، یعنی بعضی دروغ ها را می شود به قول معروف زیر سبیلی رد کرد، گرچه گاهی نیز دروغ های همسران آن قدر بزرگ است که یکی از طرفین طاقت شنیدن و تحمل آن را ندارد و به یک مشکل کاملا پیچیده منجر می شود.
بی شک عدم صداقت در مسائلی چون درجه تحصیلی و شغلی، رابطه های پنهانی و… جزو دروغ های کوچک محسوب نمی شود. معمولا دروغ های بزرگ باعث می شود یکی از طرفین مدام در حال اثبات بی گناهی خود باشد یا در حال مچ گرفتن و پیدا کردن سرنخ هایی برای اطمینان از خطاهای دیگری باشد. این کش و قوس های بسیار، به رابطه زن و شوهر لطمه زده یا گاه آن را مختل می کند.
نگاه تان را تغییر دهید
دست خودتان است که مشخص کنید تا چه حد مجاز به دروغ گفتن یا دروغ شنیدن هستید. گاهی رفتار و کلام یکی از همسران به دروغگویی منجر می شود، این در حالی است که هیچ یک قصد چنین کاری نداشته اند.
اما شرایط طوری رقم می خورد که شما یا همسرتان دروغگو شناخته شوید. مثلا همسر شما می گوید تا یک ساعت دیگر خانه است، اما این یک ساعت کجا و خانه رسیدن او کجا؟ در این مواقع، اگر چه همسرتان خود متوجه شده است که زمان به خانه آمدنش را خیلی هم درست نگفته، ولی متمایل است در همان زمانی که به شما گفته است به منزل آید.
اما تلاش او برای عملی کردن حرفش چندان کافی نیست و در نتیجه حرف و عملش دو تا می شود و این تنها یک نمونه از اتفاقاتی است که در زندگی خیلی از زن و شوهرها پیش می آید.
در این شرایط شما می توانید این مساله را از دو زاویه مورد توجه قرار دهید، از یک نظر می توانید این گونه فکر کنید که همسرتان توانایی چندانی در برنامه ریزی زمانی خود ندارد و نمی تواند کارهای خود را بدرستی تنظیم کند یا آن که علتی دیگر، برای تاخیر آمدنش پیدا کنید
و از نظر دیگر آن که، این طور به موضوع نگاه کنید که همسرتان فردی دروغگو ست که هیچ اهمیتی برای شما قائل نیست. شما کدام یک از این نظرگاه ها را بیشتر می پسندید؟ به نظر شما کدام یک برخورد مناسب و پسندیده تری است؟ این امر بسیار مهم است که بدانید در به وجود آمدن چنین رفتاری ممکن است شما و همسرتان هر دو مقصر باشید.
گفت وگو کنید
اگر اعتمادتان را از دست داده اید و احساس می کنید دیگر نمی توانید با دروغگویی همسرتان کنار بیایید، بهتر است به دنبال یک راه حل برای مواجهه با دروغگویی همسرتان باشید، قطعا با انتخاب راه حلی مناسب، نه تنها می توانید رفتار مناسبی داشته باشید، بلکه خواهید دانست که چگونه احساس تان را مدیریت و آنها را ابراز کنید.
گفت وگو یکی از راه حل هاست. پیش از آن که بخواهید درباره درغگویی همسرتان با او صحبت کنید، بهتر است حسابی فکر کنید و واکنش ها و جواب های او را پیش بینی کنید. به عبارت دیگر، پیش بینی کنید؛ بعد شروع به صحبت کنید.
بی شک اگر به پاسخ های احتمالی نیندیشید، هرگز نمی توانید بدرستی با او حرف بزنید و گفت وگوی مفید و ثمربخشی داشته باشید. با حدس زدن واکنش ها و تمام جواب های احتمالی همسرتان می توانید کاملا مجهز شوید و با دستی پر پیش بروید. با این روش شما خواهید دانست اگر همسرتان فلان جواب را داد در مقابل آن پاسخ، چه عکس العملی نشان دهید.
به دیگر سخن، شما با پیش بینی رفتارهای همسرتان، خیلی خوب می دانید چه رفتاری باید نشان دهید و بهترین تصمیم تان چیست. البته لازم است خودتان را آماده به شنیدن هر حقیقتی کنید ممکن است چیزهایی به شما بگوید که غافلگیر شوید یا دوست نداشته باشید، آنها را بشنوید.
البته ممکن است بعضی از دلایلی که همسرتان را بیان می کند، شما را قانع کند، به طور کاملا روشن و صریح به او بگویید که حرف هایش را قبول دارید، اما دوست ندارید حتی به خاطر آن دلایل هم دروغ بشنوید ولو آن که به قیمت ناراحتی بسیارتان تمام شود.
بهتر است در انتهای صحبت تان، خط قرمزها و حدها را برای هم مشخص کنید و به همسرتان بگویید در چه مواقعی جایز به دروغ گفتن نیست و شما او را بابت آنها، نخواهید بخشید. صبر داشته باشید و برای چند بار هم شده به او فرصت جبران بدهید تا بتواند خود را اصلاح کند.
نزد روان شناس بروید
اگر دروغگویی همسرتان تبدیل به یک عادت شده است او را نزد مشاور بروید تا در یک پروسه درمانی بتوانید این مشکل را حل کنید، چه بسا زندگی با فردی دروغگو، امنیت روانی شما را تهدید کند و باعث اضطراب و افسردگی تان شود.
منبع:
دکتر سلام
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼