محمدعلی فردین، یکی از برجستهترین چهرههای سینمای ایران قبل از انقلاب، تاثیر عمیقی بر این هنر گذاشته است. این هنرمند موفق که در نقشهای بازیگر، کارگردان و تهیهکننده فعالیت داشت، پس از انقلاب اسلامی از عرصههای هنری کنارهگیری کرد و در سکوت به کارهای شخصی پرداخت، در حالی که همچنان محبوبیت خود را میان مردم حفظ نمود.
فردین که سابقهای قابل توجه در رشته کشتی داشت، با غلامرضا تختی، عباس زندی و دیگر چهرههای برجسته ورزشی دوست و همکار بود. خاطرات فردین از تختی، بخشی جذاب از تاریخ شفاهی ورزش و سینما را روایت میکند و به زندگی و مرگ پرابهام تختی مرتبط است.
محمدعلی فردین در خاطرات خود به ماجرای خودکشی تختی اشاره کرده و این اتفاق را تایید میکند. او بیان میکند که تختی مدتها به این تصمیم فکر کرده بود و او و همسرش تلاش زیادی برای منصرف کردن تختی از این اقدام داشتند.
تختی از مشکلات خانوادگی رنج میبرد. فردین توضیح میدهد که برخی مشکلات خانوادگی روان تختی را تحت تاثیر قرار داده بود. در نهایت، ترکیب این فشارها و محدودیتها تختی را به تصمیمی نهایی سوق داد.
در شرح روز خودکشی تختی، فردین میگوید که آن روز در خارج از تهران بود. تختی چندین بار با او تماس گرفت اما موفق به صحبت با او نشد. روز بعد، خبر تلخ مرگ تختی توسط یکی از دوستانشان به او رسید. تختی در هتلی پیدا شد؛ در حالی که در اتاق را از پشت قفل کرده بود، قرصهای سیانور و تریاک مصرف کرده بود و در دفترچهای نوشته بود که مرگش به هیچکس ارتباط ندارد.
فردین بر این باور بوده که اگرچه تختی اقدام به خودکشی کرد اما چیزهای زیادی در این تصمیم موثر بودند. او با توجه به محبوبیت گستردهاش، حتی موفق شده بود مردم را برای کمک به زلزلهزدگان بویینزهرا بسیج کند. اما در نهایت، این فشارها زندگی تختی را به پایانی تلخ رساند.
