۱۸۱۳۳۴
۷۶۲
۷۶۲

ارتباط کلامی با کودکان، وقتی دو سالشه

افکار و احساسات کودک دو ساله به تدریج کامل تر می شود. اکنون او میخواهد طیف ارتباطات کلامی خود را با شما گسترده تر کند.

افکار و احساسات کودک دو ساله به تدریج کامل تر می شود. اکنون او میخواهد طیف ارتباطات کلامی خود را با شما گسترده تر کند و شما نیز به تدریج از او میخواهید که هر چه بیشتر درکتان کند پس لازم است مهارت های ارتباطی خوبی را در او پرورش دهید تا بتواند هم در حال حاضر و هم در سالهای آینده از آنها استفاده کند.
حوزه ارتباط کلامی در صحبت کردن خلاصه نمی شود بلکه گوش دادن به صحبت های فرد مقابل و تلاش برای درک احساسات او را نیز در بر میگیرد. اگر با این روش به طرف مقابل گوش کنیم به او نیز کمک کرده ایم خودش را به ما بیشتر بشناساند و از شناساندن خود به ما احساس خوبی به او دست می دهد.
والدین بچه های کوچک اغلب شکایت میکنند : (( وقتی با فرزندم صحبت می کنم طوری رفتار میکند که انگار هیچیک از گفته های مرا نشنیده است.)) حقیقت دارد که بچه ها گاهی گفته های بزرگسالان را نشنیده می گیرند یا حداقل طوری رفتار میکنند که آن را نشنیده اند.
البته بزرگسالان نیز در بسیاری از اوقات گفته های کودکان را نشنیده می گیرند یا حداقل طوری رفتار میکنند که آن را نشنیده اند. اگر میخواهید به فرزندتان کمک کنید به صحبت های شما توجه کند یک روش موثر این است که وقتی با شما صحبت میکند به او توجه کنید.
وقتی با فرزندتان صحبت میکنید یا به او گوش میکنید سعی کنید کارهای زیر را انجام دهید :
- وقتی او با شما صحبت می کند با او تماس چشمی برقرار کنید. حتی وقتی می توایند بدون نگاه کردن به او صدایش را بشنوید به او نگاه کنید.
- وقتی به رانندگی یا کاری دیگر مشغول هستید که باید نگاهتان به کارتان باشد به فرزندتان بگویید : (( دارم گوش میکنم. الان نمیتوانم نگاه کنم ولی حرف هایت را می شنوم.))
- برای اینکه با فرزندتان هم صحبت شوید و به او گوش فرا دهید خود را هم سطح او کنید. مثلا زانو بزنید یا او را طوری بلند کنید تا به خوبی بتوانید تماس چشمی برقرار کنید. اگر چیز مهمی را به او میگویید سعی کنید دستتان را روی شانه یا زانوی او بگذارید تا حواس او را متوجه خود کنید.
- هنگامی که فرزندتان صحبت میکند کمی به جلو خم شوید و با حالت چهره تان به او نشان دهید که به آنچه می گوید علاقه مندید. با بیان عباراتی مانند (( آها )) ، (( خوب )) ، (( برایم بیشتر تعریف کن )) او را تشویق کنید که به صحبت خود ادامه دهد.
تبادل ساده ی اطلاعات بخش عمده ی ارتباط کلامی است : (( کفش هایت کجاست؟)) ، (( به نظرم در راهرو است.)) (( بیا پیدایشان کنیم تا بتوانیم بیرون برویم.)) حتی در تبادل های ساده نیز میتواند در بسیاری از اوقات احساس نهفته باشد : (( این دفعه کفشهایت را کجا گذاشته ای؟)) ، (( به نظرم در راهرو است)) (( چرا هیچوقت نمیتوانی آنها را سر جایشان بگذاری؟))
می بینید که کلمات و لحن های متفاوت چگونه نوع ارتباط کلامی بین والد و کودک را تغییر میدهد. کودکان علاوه بر کلمات ما به احساساتمان نیز توجه میکنند و نسبت به هر دوی آنها واکنش نشان می دهند. اگر هنگامی که فرزندمان صحبت می کند به احساسات او آگاه باشیم میتوانیم نسبت به طرز بیان و لحن خود نیز هنگامی که با او صحبت میکنیم آگاهی بیشتری به دست بیاوریم.
با استفاده از روش گوش کردن انعکاسی میتوانید علاوه بر کلمات فرزندتان احساس او را نیز دریافت کنید. روش گوش کردن انعکاسی مانند این است که هنگامی که فرزندتان صحبت میکند در مقابل او آیینه ای نگه دارید یعنی با کلمات خود احساسات او را منعکس کنید.
کودک دو ساله در بسیاری از اوقات نمیتواند احساسات خود را بدون کمک شما بیان کند. اگر به طرز بیان او توجه کنید و کلماتی را به او پیشنهاد کنید که به نظرتان با احساساتش مطابقت دارد به او نشان می دهید که به آنچه میخواهد به شما بگوید اهمیت می دهید. در عین حال کلماتی را هم به او می آموزید که در آینده میتواند برای بیان بهتر منظور خود از آنها استفاده کند.
اگر والدین به جای دادن پیام های منفی به فرزندان خود به آنها پیام های مثبت بدهند میتوانند به آنها کمک کنند بهتر ارتباط کلامی برقرار کنند. پیام های منفی باعث می شود که فرد درباره ی خود احساس خوبی پیدا نکند. اگر به کودک دو ساله به طور مکرر پیام های منفی ندهیم او نیز بهتر می تواند حرف ها را گوش کند.
وقتی فرزندتان بدرفتاری میکند به جای توبیخ کردنش سعی کنید توجه او را به سویی دیگر هدایت کنید. به جای اینکه تنها کارهایی را به او گوشزد کنیم که میخواهیم انجام ندهد بهتر است کارهایی را به او بگوییم که میخواهیم انجام بدهد.مثلا وقتی فرزند دو ساله مان داد می زند به جای اینکه بگوییم (( داد نزن)) میتوانیم بگوییم (( هر وقت در فضای آزاد بازی میکنی میتوانی داد بزنی. لطفا به جای داد زدن آرام صحبت کن.))
برخی از نام ها یا صفت هایی که برای فرزندانمان به کار می بریم به او می فهماند که از او انتظار بدرفتاری داریم (( مثلا شیطان یا شر)) . از به کار بردن این گونه القاب پرهیز کنید.
هنگامی که خشمگین ، شاد ، ناامید ، هیجان زده یا غمگین هستید احساس خود را با یک توضیح ساده برای فرزندتان بیان کنید. اگر به فرزندتان کمک کنید که احساسات شما را درک کند او نسبت به اینکه دیگران نیز احساسات دارند آگاهی بیشتری پیدا میکند.
هنوز چند سالی طول خواهد کشید تا بتواند به احساسات دیگران به اندازه ی احساسات خودش اهمیت بدهد اما هم اکنون زمان آن رسیده است که واژگان لازم را برای صحبت درباره نحوه ی بیان احساسات در اختیار او قرار بدهیم. میتوانید احساساتی را که بیان آنها در قالب کلمات مشکل است برای او توضیح دهید.
مثلا : (( من خشمگین هستم چون وقتی داشتم کفشهای تو را پایت می کردم مرا زدی.)) یا (( من غمگین هستم چون کتابم را کنار ساحل گم کردم.)) یک توضیح کوتاه معمولا کودک دو ساله را راضی میکند.
وقتی به برقراری ارتباط کلامی با فرزند دو ساله خود می اندیشید به خاطر داشته باشید که او همیشه به گفت و گوی شما و همسرتان گوش میکند. اگر بشنود که هنگام ارتباط کلامی محبت و احترام خود را نسبت به هم ابراز می کنید او نیز از شما الگوبرداری میکند.
اگر احساس میکنید بهتر است الگوی ارتباطی تان را با بزرگسالان بهبود ببخشید بهترین موقع الان است. به این ترتیب فرزند دو ساله تان نیز بهترین مهارت های ممکن را از شما می آموزد.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.