مادر افسرده و کودک، چه در انتظارشان است؟
مادر افسرده مسلما نمیتواند مانند یک مادر سالم برای فرزندانش والدگری کند، چرا که غم فراوان و رنج حاصل از افسردگی، مانع از تعامل مثبت با بچههایش میشود.
مادر افسرده مسلما نمیتواند مانند یک مادر سالم برای فرزندانش والدگری کند، چرا که غم فراوان و رنج حاصل از افسردگی، مانع از تعامل مثبت با بچههایش میشود. کودک به دلیل افسردگی مادر همیشه مورد غفلت واقع میشود و هر زمان با اشتیاق به سمت مادر میدود با بیحوصلگی پس زده میشود؛ پس مجبور است در تنهایی خود آرام بازی کند، چون مادر انرژی کافی ندارد تا با او همراه شود و هر موقع صدای شیطنت کودک را میشنود از او میخواهد آرام باشد. مادر افسرده گذشته و حال کودک را به گونهای غمگین و تاریک رقم میزند به طوری که آینده او هم تحت تاثیر قرار میگیرد. در این مقاله به بررسی تاثیر افسردگی در خانواده پرداختهایم.
میراث مادر افسرده از گذشته خود
هر زنی براساس یک الگو از مادر درونی، فرزندش را بزرگ میکند که از طریق همانند سازی با مادرش آن را به دست آورده. اگر مادرتان در کودکی از مادر خود محبتی ندیده باشد، برایش سخت است عشقش را به شما نشان دهد. تنهایی در کودکی تنها همدم او و یا شاید یک عروسک بوده است، احتمالا همین عروسک هم توسط والدین او پس از مدتی دور انداخته شده.
عدم دریافت محبت از پدر نیز میتواند باعث احساس طرد، دوست داشتنی نبودن و پوچی از درون شود. برای کسب آگاهی در مورد نقش خانواده در بروز افسردگی افراد، به مقاله خانواده افسرده پرور مراجعه کنید.
دوران کودکی با مادر افسرده
مادر افسرده رفتارها و شیطنتهای کودک را که متناسب با هنجارهای رشدی او است به طور اغراق آمیزی منفی ارزیابی میکند. این مادران به خصوص برای پسران خود، برچسب بیش فعالی، سرپیچی و پرخاشگری میزنند و به دلیل بیماری خود، قادر به تشخیص مشکلات روحی کودک خود نیستند و فکر میکنند گوشه گیری کودک طبیعی است.
تجربه زندگی با مادر افسرده
شاید به خاطر بیاورید زمانی که با علاقه سمت مادر خود میرفتید و میخواستید با او صحبت کنید یا اتفاقات مدرسه را برای او تعریف کنید، او زیاد علاقه ای به شنیدن حرفهای شما نداشته. پس به مرور زمان این گفتگوها و تعاملها کمتر شد و به تدریج به سمت درون گرایی سوق پیدا کردید. در این شرایط ارتباط میان مادر و فرزندش به شدت افت میکند.
از طرفی ممکن است ترس و اضطراب، به دلیل احساس عدم امنیت نسبت به دنیا و عدم اعتماد به دیگران که تحت تاثیر افسردگی مادر و عدم پاسخگویی مناسب به نیازهایتان بوده، در شما شکل گرفته باشد. برای این که آسیبهای کمتری را در زندگی با مادر افسرده تجربه کنید لازم است نحوه رفتار با او را بلد باشید و به درمان او کمک کنید. برای اطلاع از نحوه رفتار با بیمار افسرده کلیک کنید.
تأثیراتی که مادر افسرده بر کودک خود میگذارد
بروز اختلال روانی
مادر افسرده نمیتواند با فرزندش دلبستگی ایمن ایجاد کند. احساس بیگانگی بین مادر و فرزند همیشه حس میشود. هر چه افسردگی مادر شدیدتر باشد و تعداد عوامل استرس زا در زندگی او بیشتر باشد یا از حمایت اجتماعی کمتری برخوردار باشد شرایط بدتر است و تاثیر منفی که بر کودک میگذارد به مراتب بیشتر است:
بروز اختلالات روانی
کودک ممکن است حالات افسردگی مادر را تقلید کند و به مرور یاد بگیرد مثل او رفتار کند. از آن جا که مولفههای لذت جویی و ابراز هیجان را در محیط خانه دریافت نمیکند، پس کمتر شادی میکند. مادر افسرده نسبت به رفتارهای کودک خود واکنش شدیدتری نشان میدهند و تربیت او فاقد روشهای تشویق کودک است.
تمام اینها به نافرمانی و پرخاشگری، اضطراب و افسردگی در کودکان دامن میزند، همچنین این کودکان در بزرگسالی نیز سطوح پایینی از همدلی را نسبت به درد و رنج دیگران نشان دهند. برای اطلاع از نشانههای افسردگی در کودکان کلیک کنید.
روابط اجتماعی آشفته
افسردگی مادر، در روابط اجتماعی و خلقیات کودک در بزرگسالی، تاثیر منفی زیادی میگذارد. به خاطر افسردگی مادرتان، نتوانستید ارتباط و تعامل مثبتی با او داشته باشید، پس ممکن است این ذهنیت در شما ریشه گرفته باشد که فردی مزاحم هستید که دوست داشتنی نبوده و لیاقت دوست داشته شدن هم ندارید.
پس به تدریج به سمت انزوا کشیده میشوید، مهارتهای ارتباطی و تعامل با دیگران به درستی شکل نمیگیرد و عزت نفس تان را از دست میدهید، اعتماد کردن به دیگران برایتان سخت میشود. ادامه این روند باعث گوشه گیری بیشتر در شما میشود.
ابتلا به اختلال شخصیت وابسته
همان طور که توضیح دادیم مادر افسرده، حس طرد شدگی و تنهایی را در کودک تداعی میکند. پس اگر مادرتان افسرده باشد ممکن است فردی وابسته شوید که به هر قیمتی شده نمیخواهید محبت دیگران به خصوص افراد خاص زندگی تان را از دست بدهید؛ پس خودتان را نادیده میگیرید تا دیگران را راضی نگه دارید.
از طرفی چون در زندگی نادیده گرفته شدید نمیتوانید خودتان را دوست داشته باشید یا به خودتان عشق بورزید. شاید از نظر دیگران یک فرد آرام و مهربان هستید ولی خودتان در درون احساس بدبختی و درماندگی میکنید.
دیدگاههای مادر افسرده نسبت به بچه دار شدن
احساس خلا عمیق
قبل از اقدام به بارداری تکلیف خودتان را مشخص کنید. با چه هدفی میخواهید صاحب فرزند شوید. آیا میخواهید رفع تکلیف کنید و صرفا وظیفه خودتان را به عنوان همسر انجام دهید یا واقعا دوست دارید مادر بودن را تجربه کنید. اگر مادری افسرده داشتید، ممکن است دو دیدگاه متفاوت نسبت به بچه دار شدن در ذهنتان ایجاد شود:
احساس خلا عمیق
ممکن است عطش شدیدی برای مادر شدن داشته باشید تا بدین طریق بتوانید تمام تنهاییها، محبت ندیدنها و کم و کاستیهایی که در کودکی داشتید، برای فرزندتان به گونه ای افراطی جبران کنید. البته توجه داشته باشید که این نگرش، ممکن است آسیبهایی برای کودکتان داشته باشد و کودکی نازپروده که توانایی پذیرش مسئولیت ندارد و از تواناییهای حل مسئله پایین برخوردار است تربیت کنید. پس پیش از بچه دار شدن بهتر است با شیوههای فرزندپروری مناسب آشنا شوید.
ترس از مادر شدن
زخمهای روحی نیاز به التیام و درمان دارند، گذشت زمان موجب بهبودی زخم هایتان نمیشود، فقط باعث میشود به دردی کهنه و قدیمی تبدیل شوند. شاید اصلا علاقه ای به مادر شدن نداشته باشید. اگر محرومیتهای دوران کودکی باعث افسردگیتان شود مسلما زندگی برای خودتان تیره و تار است و از زندگی لذت نمیبرید چه برسد به اینکه بخواهید نوزادی را به دنیای تاریک خود وارد کنید.
ترس از مادر شدن همیشه در وجودتان بوده چون حس مثبتی به کلمه مادر ندارید. شاید چون عشقی دریافت نکردید الان هم نمیتوانید این عشق را به کس دیگری بدهید؛ پس تکالیف بچه داری برایتان لذت بخش نخواهد بود.
ویژگی بارز افرادی که با مادر افسرده زندگی کردهاند
فردی که از کودکی نادیده گرفته شده است، فکر میکند که محبت دیگران نیز ساختگی است چون اعتمادی به آنها ندارد. پس به فردی خشک و انعطاف ناپذیر تبدیل میشود که هیچ چیز و هیچ کس نمیتواند او را واقعا شاد کند. شاید اگر از شما بپرسند چه چیز در دنیا واقعا شما را خوشحال میکند جوابی برای آن نداشته باشید یا نسبت به همه چیز بی خیال باشید.
شاید زنده باشید ولی در واقع زندگی نمیکنید. شما نیز خودتان را مورد بی مهری قرار میدهید و از خودتان مراقبت نمیکنید و جز دست و پا زدنهای بی هدف، هیچ تلاشی برای نجات خود نمیکنید.
راه حل مشکل چیست؟
اگر تجربه کودکیتان با مادری افسرده رقم خورده است، اکنون میتواند زمان مناسبی برای تغییر باشد. گذشته خودتان را نمیتوانید تغییر دهید ولی میتوانید تاثیر آن را در زندگی امروزتان کم کنید و آیندهای زیباتر را تجربه کنید. به خودتان عشق بورزید و درجهت بهبود سبک زندگی خود قدم بردارید. قبل از اقدام به بارداری برای درمان خود اقدام کنید و خودتان را از لذت مادر شدن محروم نکنید.
تغییر باورهایی که سالها همراه شما بودهاند نیاز به صرف زمان و بهرهمندی از راهنماییهای تخصصی دارد؛ صحبت با یک روانشناس به شما کمک میکند تا بتوانید گرههای ذهنیتان را که از کودکی با شما همراه بودهاند باز کنید. بنابراین مراجعه به مشاوره افسردگی میتواند راهگشای شما باشد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼