نحوه رفتار با کودکان اوتیسم
محققان انگشت اشاره بیعاطفه و سرد بودن را که نسبت به اوتیسمیها نشانه میرود نادرست اعلام کردند.
محققان انگشت اشاره بیعاطفه و سرد بودن را که نسبت به اوتیسمیها نشانه میرود نادرست اعلام کردند. جدیدترین تحقیقات نشان میدهد، کوری احساسات در مبتلایان به اوتیسم در جریان حضور این افراد در اجتماع و انجام فعالیتهای اجتماعی کاهش پیدا میکند و اوتیسمیها نیز توانایی مراقبت و حمایت عاطفی از دیگران را دارند.
مطالعات انجام گرفته اثبات کرده است، آلکسی تایمی یا ناتوانی در بیان احساسات که معمولاً در بیماران مبتلا به اوتیسم وجود دارد با علائمی نظیر فقدان همدلی و بروز احساسات و تمایل نداشتن به برقراری روابط اجتماعی در محیطهای عمومی بروز میکند، این افراد معمولاً در استفاده از واژگانی که بتواند احساسات و هیجانهای درونی آنها را باز گو کند، ناتوان هستند و معمولاً با برچسب سردبودن، ضد اجتماع رفتار کردن و بیمهری نسبت به دیگران معرفی میشوند.
افراد مبتلا به آلکسی تایمی معمولاً در انتقال حسی که به دیگران دارند یا درک متقابل افراد در اجتماع ناتوان هستند و این اختلال بیشتر در افراد مبتلا به اوتیسم دیده میشود، با این حال محققان دانشگاه روانشناسی وینای ایتالیا در آخرین دستاوردهای خود به این نتیجه دست یافتهاند که بیش از نیمی از افراد مبتلا به اوتیسم قادر به همدلی و کمک کردن به همنوعان خود بوده و معرفی شدن آنها با صفاتی مانند سرد بودن و بیعاطفگی علت اصلی میل آنها به انزوا طلبی تلقی میشود.
پروفسور ایندراجیت پاتیل سرپرست این تیم تحقیقاتی در گزارش خود نوشت، مبتلایان به اوتیسم با تمایل ذاتی و درونی میل به همدلی کردن و تحت مراقبت و مورد محبت واقع شدن توسط دیگران رشد پیدا میکنند اما احساس همیشگی ترس از آسیب زدن و مورد آسیب واقع شدن نیز با آنها همراه است که همین مسأله به انزوا طلبی بیشترشان کمک میکند.
وی ادامه میدهد، این اختلال که معمولاً یک نفر از هر ۱۰۰ کودک را درگیر مشکلات ارتباطی و گفتاری میکند نباید باعث شود که بر میل درونی کودکان به انزوا طلبی کمک شود، امروز مشخص شده است، در افراد مبتلا به اوتیسم فقدان درک احساسات و هیجانات وجود دارد و با کمک به شناخت این هیجانات و حضور پررنگ تر کودکان در اجتماع میتوان در تقویت مهارتهای شناختی و افزایش امید به زندگی آنها مؤثر بود.
تحقیقات نشان میدهد افراد مبتلا به اوتیسم، استرسهای هیجانی زیادی را تجربه میکنند که در بیش از یک درصد آنها منجر به مرگ و کوتاه شدن عمر میشود.محققان بیتوجهی به هیجانات این گروه از افراد و کمک نکردن به شرکت آنها در اجتماع و استفاده از قابلیتها و نیازهای درونی آنان را به همدلی نوعی مشارکت در مرگ تدریجی این افراد میدانند.
مطالعات انجام گرفته اثبات کرده است، آلکسی تایمی یا ناتوانی در بیان احساسات که معمولاً در بیماران مبتلا به اوتیسم وجود دارد با علائمی نظیر فقدان همدلی و بروز احساسات و تمایل نداشتن به برقراری روابط اجتماعی در محیطهای عمومی بروز میکند، این افراد معمولاً در استفاده از واژگانی که بتواند احساسات و هیجانهای درونی آنها را باز گو کند، ناتوان هستند و معمولاً با برچسب سردبودن، ضد اجتماع رفتار کردن و بیمهری نسبت به دیگران معرفی میشوند.
افراد مبتلا به آلکسی تایمی معمولاً در انتقال حسی که به دیگران دارند یا درک متقابل افراد در اجتماع ناتوان هستند و این اختلال بیشتر در افراد مبتلا به اوتیسم دیده میشود، با این حال محققان دانشگاه روانشناسی وینای ایتالیا در آخرین دستاوردهای خود به این نتیجه دست یافتهاند که بیش از نیمی از افراد مبتلا به اوتیسم قادر به همدلی و کمک کردن به همنوعان خود بوده و معرفی شدن آنها با صفاتی مانند سرد بودن و بیعاطفگی علت اصلی میل آنها به انزوا طلبی تلقی میشود.
پروفسور ایندراجیت پاتیل سرپرست این تیم تحقیقاتی در گزارش خود نوشت، مبتلایان به اوتیسم با تمایل ذاتی و درونی میل به همدلی کردن و تحت مراقبت و مورد محبت واقع شدن توسط دیگران رشد پیدا میکنند اما احساس همیشگی ترس از آسیب زدن و مورد آسیب واقع شدن نیز با آنها همراه است که همین مسأله به انزوا طلبی بیشترشان کمک میکند.
وی ادامه میدهد، این اختلال که معمولاً یک نفر از هر ۱۰۰ کودک را درگیر مشکلات ارتباطی و گفتاری میکند نباید باعث شود که بر میل درونی کودکان به انزوا طلبی کمک شود، امروز مشخص شده است، در افراد مبتلا به اوتیسم فقدان درک احساسات و هیجانات وجود دارد و با کمک به شناخت این هیجانات و حضور پررنگ تر کودکان در اجتماع میتوان در تقویت مهارتهای شناختی و افزایش امید به زندگی آنها مؤثر بود.
تحقیقات نشان میدهد افراد مبتلا به اوتیسم، استرسهای هیجانی زیادی را تجربه میکنند که در بیش از یک درصد آنها منجر به مرگ و کوتاه شدن عمر میشود.محققان بیتوجهی به هیجانات این گروه از افراد و کمک نکردن به شرکت آنها در اجتماع و استفاده از قابلیتها و نیازهای درونی آنان را به همدلی نوعی مشارکت در مرگ تدریجی این افراد میدانند.
منبع:
روزنامه ایران
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼