خانواده های تک والد و حرف مردم (۱)
والدین اسمش دونفره است یعنی پدر و مادر؛ اما وقتی به هر دلیلی یکی از والدین دیگر حضور نداشته باشد برای خانواده سخت میشود که بار والد دیگر را به دوش بکشد.
«من سیزده سال است که برای فرزندانم هم پدر هستم هم مادر. خیلی وقتها از کتاب کمک میگیرم که توصیه میکند با فرزند خود چنین و چنان کنید تا موفق باشید. من سعی میکنم که بیشتر آنها را عملی کنم. وقتی که کم میآورم به مادر زنگ میزنم. وقتی که سه فرزندم کوچکتر بودند، گاهی کم میآوردم و حس میکردم در بچهداری غرق شدهام مادرم به من میگفت: یک روز هم آنها دست تو را میگیرند.
اما وقتی من آنها را بزرگ میکردم حتی به این فکر نمیکردم که یک روز دستم را بگیرند یا کاری برایم انجام دهند. من فقط به این فکر میکردم که آنها باید بزرگ شوند، سالم بمانند و یک روز در این دنیا گلیم خود را از آب بیرون بکشند. امسال وقتی اولین فرزندم ازدواج کرد در مقابل همسرش به من گفت: پدر تو همیشه بهترین کسی هستی که در زندگی دارم و تا ابد همینطور میماند و همسرش دستم را بوسید و گفت: حالا شما یک دختر دیگر هم دارید، شما برای همسر من هم مادری کردید و هم پدری و من به جای هردو نفر از شما سپاسگذارم و همیشه میتوانید روی من حساب کنید. وقتی این حرف را شنیدم آنقدر خوشحال شدم که اشک در چشمانم حلقه زد.»
این خاطره زیبا را احمد مفیدی پدر ۵۰ سالهای تعریف کرد که وقتی همسرش در گذشت سه فرزند ۱۰ساله، ۷ ساله و ۴ ساله داشت.
والدین اسمش دونفره است یعنی پدر و مادر؛ اما وقتی به هر دلیلی یکی از والدین دیگر حضور نداشته باشد برای خانواده سخت میشود که بار والد دیگر را به دوش بکشد. در چنین زمانی یا والد باقی مانده ازدواج میکند یا تا وقتی بچهها بزرگ شوند، با آنها میماند و به اصطلاح عمرش را پای آنها میگذارد.
ما در این نوشتار در مورد همین گروه صحبت میکنیم.
خیلی ساده است که بگوییم وقتی کودکان رشد میکنند بیشتر به خود متکی میشوند و برنامههای خاص زندگی خود را خواهند داشت. همیشه لازم نیست دست آنها را بگیرید و قدم به قدم راه ببرید. اما تا زمانی که بچهها به این حد برسند باید خودتان را تا حد امکان به آنها نزدیک کنید.
مینا طاهباز مادر دو فرزند که آنها را بهتنهایی بزرگ میکند، میگوید: من از یک روانشناس آموختم برای اینکه مادر بهتری باشم اول باید خود را بشناسم، کودک درون خود را دوست بدارم و از طریق او با بچهها حرف بزنم، جلوی والد سرزنشگر را که میخواهد برتریجویی خود را ثابت کند بگیرم و تصمیمات ضروری و درست را با کمک بخش بالغ وجود خود به دست آورم. من نیز تلاش کردم بین این سه بخش وجودی خود تعادل برقرار کنم تا بتوانم فرزندان متعادلتری داشته باشم. ما میتوانیم در یک خانواده تکوالدی نیز شاد و خوشبخت باشیم.
حرف مردم برای خودشان
حرف مردم برای خودشان؛ این جمله طلایی از حمیدرضا محمدی پدر 38 ساله مجرد است که یک دختر 8 ساله دارد.
او میگوید: وقتی تصمیم میگیری که دستکم تا مدت زمان خاصی مجرد بمانی و فرزندت را به سروسامان برسانی حرفها شروع میشود. آنها میخواهند جلوی تو را بگیرند. درک نمیکنند که بهترین تصمیم را خودت برای زندگیات میگیری و دیگران نمیتوانند بخوبی خودتان شرایط را درک کنند.
یکی میگوید: چرا زن نمیگیری؟
دیگری میگوید: بچه از مادر یتیم میشود.
سومی میگوید: یک مراسم مهمانی ترتیب دادهام حتما بیا! وقتی میروی متوجه میشوی میخواهند همسر آیندهات را به تو معرفی کنند.
در حالی که فقط تو میدانی که فرزندت چه حالی دارد و چه چیزی برایش بهتر است.
این پدر تنها توصیه میکند که بهترین تصمیم را با توجه به نیازهای خانواده باید گرفت و تحت فشار اطرافیان کاری نکنید. بگذارید آنها نظراتشان را بگویند، اما در نهایت این شما هستید که تصمیم میگیرید.
ادامه دارد...
اما وقتی من آنها را بزرگ میکردم حتی به این فکر نمیکردم که یک روز دستم را بگیرند یا کاری برایم انجام دهند. من فقط به این فکر میکردم که آنها باید بزرگ شوند، سالم بمانند و یک روز در این دنیا گلیم خود را از آب بیرون بکشند. امسال وقتی اولین فرزندم ازدواج کرد در مقابل همسرش به من گفت: پدر تو همیشه بهترین کسی هستی که در زندگی دارم و تا ابد همینطور میماند و همسرش دستم را بوسید و گفت: حالا شما یک دختر دیگر هم دارید، شما برای همسر من هم مادری کردید و هم پدری و من به جای هردو نفر از شما سپاسگذارم و همیشه میتوانید روی من حساب کنید. وقتی این حرف را شنیدم آنقدر خوشحال شدم که اشک در چشمانم حلقه زد.»
این خاطره زیبا را احمد مفیدی پدر ۵۰ سالهای تعریف کرد که وقتی همسرش در گذشت سه فرزند ۱۰ساله، ۷ ساله و ۴ ساله داشت.
والدین اسمش دونفره است یعنی پدر و مادر؛ اما وقتی به هر دلیلی یکی از والدین دیگر حضور نداشته باشد برای خانواده سخت میشود که بار والد دیگر را به دوش بکشد. در چنین زمانی یا والد باقی مانده ازدواج میکند یا تا وقتی بچهها بزرگ شوند، با آنها میماند و به اصطلاح عمرش را پای آنها میگذارد.
ما در این نوشتار در مورد همین گروه صحبت میکنیم.
خیلی ساده است که بگوییم وقتی کودکان رشد میکنند بیشتر به خود متکی میشوند و برنامههای خاص زندگی خود را خواهند داشت. همیشه لازم نیست دست آنها را بگیرید و قدم به قدم راه ببرید. اما تا زمانی که بچهها به این حد برسند باید خودتان را تا حد امکان به آنها نزدیک کنید.
مینا طاهباز مادر دو فرزند که آنها را بهتنهایی بزرگ میکند، میگوید: من از یک روانشناس آموختم برای اینکه مادر بهتری باشم اول باید خود را بشناسم، کودک درون خود را دوست بدارم و از طریق او با بچهها حرف بزنم، جلوی والد سرزنشگر را که میخواهد برتریجویی خود را ثابت کند بگیرم و تصمیمات ضروری و درست را با کمک بخش بالغ وجود خود به دست آورم. من نیز تلاش کردم بین این سه بخش وجودی خود تعادل برقرار کنم تا بتوانم فرزندان متعادلتری داشته باشم. ما میتوانیم در یک خانواده تکوالدی نیز شاد و خوشبخت باشیم.
حرف مردم برای خودشان
حرف مردم برای خودشان؛ این جمله طلایی از حمیدرضا محمدی پدر 38 ساله مجرد است که یک دختر 8 ساله دارد.
او میگوید: وقتی تصمیم میگیری که دستکم تا مدت زمان خاصی مجرد بمانی و فرزندت را به سروسامان برسانی حرفها شروع میشود. آنها میخواهند جلوی تو را بگیرند. درک نمیکنند که بهترین تصمیم را خودت برای زندگیات میگیری و دیگران نمیتوانند بخوبی خودتان شرایط را درک کنند.
یکی میگوید: چرا زن نمیگیری؟
دیگری میگوید: بچه از مادر یتیم میشود.
سومی میگوید: یک مراسم مهمانی ترتیب دادهام حتما بیا! وقتی میروی متوجه میشوی میخواهند همسر آیندهات را به تو معرفی کنند.
در حالی که فقط تو میدانی که فرزندت چه حالی دارد و چه چیزی برایش بهتر است.
این پدر تنها توصیه میکند که بهترین تصمیم را با توجه به نیازهای خانواده باید گرفت و تحت فشار اطرافیان کاری نکنید. بگذارید آنها نظراتشان را بگویند، اما در نهایت این شما هستید که تصمیم میگیرید.
ادامه دارد...
منبع:
جام جم
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼