رضایت در زندگی زناشویی، توصیه های مهم
بهترین راه برای دستیابی به رضایت در زندگی زناشویی، این است که همواره به خاطر داشته باشیم پیشگیری مقدم بر درمان است.
اولین و مهمترین عامل در رضایت از زناشویی، بلوغ روانشناختی و استقلال روانی است. بلوغ روانی به سن و سال بستگی ندارد، بلکه به این بستگی دارد که فرد به رشد روانی و اجتماعی رسیده باشد. در این حالت وقتی زوج دچار مشکل شدند، میتوانند آن را حل کنند.
رضایت زناشویی
دکتر آناهیتا خدابخش کولایی، مشاور خانواده گفت: بلوغ روانی پس از بلوغ جنسی در انسان صورت میگیرد که با تغییر عادات همراه است مانند تغییر در روابط ، تغییر در کارها و ترک بعضی عادتها. دومین عامل مهم در رضایت از زناشویی، رشد عاطفی است. رشد عاطفی جلوی خشونتهای خانوادگی را میگیرد یعنی اگر زن و شوهر به لحاظ عاطفی به رشد کافی رسیده باشند، وقتی در زندگی با مشکل مواجه شدند سعی میکنند با علاقه به صحبتهای هم گوش دهند و برای حل آن راهی بیابند. در حالی که اگر رشد عاطفی کافی نداشته نباشند، صحبتهای آنها با عصبانیت و درگیری همراه خواهد بود و به نتیجه نخواهد رسید.
این مشاور خانواده درباره ازدیاد درگیری در بعضی خانوادهها اظهار کرد: عاملی که از اهمیت بسیاری برخوردار است و پیش از ازدواج باید مورد توجه قرار گیرد، باور به ارزشهای اخلاقی مشابه است. یعنی دو نفر به مسائل اخلاقی نگاه مشترکی داشته باشند. بهتر است زوج، تشابه پایگاه اجتماعی- اقتصادی داشته باشند و از پایگاه مشابهی برخاسته باشند.
دوام زندگی مشترک
وی تاکید کرد: ویژگیای که در انتخاب همسر و دوام زندگی مشترک نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای دارد، مسئلهی هم کفو بودن است. هر قدر بین دو نفر، هماهنگی، همفکری و تناسب بیشتری وجود داشته باشد، ازدواج استوارتر و مستحکمتر خواهد بود .
در رضایت از زندگی بحث مکمل بودن مطرح است
رابطه زن و شوهر، نه مثل مدلهای زندگی سنّتی که در آن زن خانهدار و مرد نانآور است خشک و غیرقابل انعطاف است و نه اینکه زن و شوهر نقش برابر داشته باشند، رو به روی هم قرار گیرند و بر سر قدرت جدال کنند. آنچه در رابطه زن و شوهر مطلوب است، تناسب و مکمل بودن است، یعنی هر کس نیمهای از زندگی را کامل کند.
این مشاور خانواده در پاسخ به این پرسش که چه عوامل دیگری در رضایت از زناشویی اهمیت دارند، اظهار کرد: یک نکته مهم این است که زن و شوهر مشکلات جنسی نداشته باشند و از این لحاظ احساس رضایت کنند. از عوامل تاثیرگذار دیگر میتوان به اعتماد متقابل، صداقت، قدردانی، وفاق و همدلی اشاره کرد.
در واقع اینکه زن و شوهر از هم سپاسگزاری کنند و زحمات همدیگر را ارج نهند و درک کنند، تأثیر بسیاری در رضایت آنها از زندگی مشترکشان دارد. برای دستیابی به رضایت در زندگی زناشویی، نیاز به صمیمیت وجود دارد. صمیمیت در همه ابعاد روانی، فراغت، جسمی، روحی، معنوی و … باید وجود داشته باشد. صمیمیت به زن و شوهر امکان میدهد از دنیای تنهایی و جدایی به درآیند و به فضای یکپارچگی احساس قدم بگذارند.
منظور از صمیمیت در میان گذاشتن و با هم سهیم شدن مکنونات قلبی است.در میان گذاشتن عمیقترین احساسات، رویاها، خواستهها، نگرانیها و شادیهاست. صمیمیت بدون در میان گذاشتن احساسات و عواطف خود با دیگران ایجاد نمیشود. بنابراین همسران باید باورها و تجارب خود را با هم در میان بگذارند، هرچه وجه مشترک بیشتر شود، صمیمیت عمیقتر میشود.
آیا در رضایت زناشویی فقط زن و شوهر نقش دارند؟
این موضوع فقط به زن و شوهر خلاصه نمیشود. خانوادهها هم در این میان نقش مهمی دارند. اینکه دخالت بی مورد در زندگی فرزندان خود نداشته باشند وآنان را طوری تربیت کنند که به استقلال روانی برسند و ایمان داشته باشند زندگی خودشان رامیسازند.
به طور قطع مهمترین نقش خانوادهها آموزش اصول اخلاقی به فرزندان است. تعهد و وفاداری زنوشوهر نسبت به یکدیگریکی از اصول اخلاقی است که تضمینکنندهی دوام زندگی خانوادگی آنها و نیز زمینهساز اعتماد زوجین نسبت به یکدیگر است.
ازدواج موفق و داشتن خانوادهای سالم مستلزم تعهدی عمیق و برای همه مدت عمر است. وفاداری در زندگی زناشویی، اعتماد و صمیمیت را امکانپذیر میسازد. همچنین دستور زندگی، صبر و شکیبایی در برابر مشکلات، گذشت و فداکاری برای ادامه حیات است.
برخورداری از تحمل و بردباری در برابر مشکلات و حتی مصائب عامل فوقالعاده مهمی برای موفقیت در زندگی است و در سایه آن امکان تحمل بارهای سنگین مسئولیت پدید خواهد آمد.
اصول اخلاقی که در رضایت زناشویی موثر است
از جمله اصول اخلاقی که در پایداری و دوام زندگی زناشویی و روابط بین زنوشوهر تأثیر بسزایی دارد، صداقت و درستی است. ضرورت توجه به این ویژگی، در دو مرحله باید احساس شود و مورد توجه قرار گیرد، یعنی هم برای شروع زندگی، طرفین ازدواج باید صداقت داشته باشند و هم صداقت و درستی را در طول زندگی بهکارگیرند.
صداقت و راست کرداری بهعنوان شرط موفقیت در زندگی محسوب میشوند. از دیگر عوامل اخلاقی مؤثر در دوام زندگی مشترک سخاوت و بخشش است. این صفت عالی انسانی و مذهبی است که دین مبین اسلام بدان توصیه کرده است.
موانع دستیابی به رضایت زناشویی
اطمینان از سلامت جسمی و روانی طرفین به آرامش خانوادگی و جلوگیری از اختلاف کمک میکند و این خود در حقیقت اولین قدم در راه بهداشت عمومی بویژه بهداشت روانی است. گاهی تزلزل خانواده به علت وجود بیماریهای زن یا مرد است؛ وجود حالت سادیستی (آزار و اذیت دیگران) در هر کدام یا تمایلات مازوخیستی (آزار خود)، وجود وسواس در همسر، وجود حالات اضطراب یا عقدههای روانی همه و همه میتوانند زندگی را بر زوج تیره سازند.
چگونه میتوان به رضایت از ازدواج دست یافت
بهترین راه برای دستیابی به رضایت در زندگی زناشویی، این است که همواره به خاطر داشته باشیم پیشگیری مقدم بر درمان است. افراد باید قبل از تصمیم به ازدواج، در مشاورههای پیش از ازدواج شرکت کنند تا تا از دستیابی به بلوغ عاطفی و روانی مطمئن شوند. بلوغ عاطفی و روانی ارتباط مستقیمی با هوش هیجانی دارد. اینکه فرد بتواند احساسات خود و دیگران را درک کند و بداند چه رفتارهایی بر دیگران اثر سوء میگذارند.
هوش هیجانی در توانایی فرد در سازگاری با محیط و تطابق با مسائل هم اثرگذار است بنابراین، برای هر دختر و پسری لازم است قبل از ازدواج در مورد انتخاب همسر اطلاعات کافی کسب و سپس اقدام کنند. در انتخاب همسر باید معیارهایی را در نظر داشت تا بر اساس آنان بتوان فرد بهتر و مناسبتری را برگزید.
تعریف هوش عاطفی
هوش عاطفی، هوش احساسی یا هوش هیجانی، شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای خود است. به عبارت دیگر، شخصی که EQ بالایی دارد، سه مؤلفه هیجانها را بهطور موفقیتآمیزی با یکدیگر تلفیق میکند؛ یعنی مؤلفهی شناختی، مؤلفه فیزیولوژیک و مؤلفه رفتاری. هوش هیجانی به دلیل کاربردهایش جایگاهی بسیار مهم پیدا کرده است.
هوش هیجانی به افراد کمک میکند در موقعیتهای تهدیدکننده و خطرناک، عکسالعمل مناسبتری برای نجات خود نشان دهند. همچنین با کمک هوش هیجانی می توانند به ریشههای غم و شادی در خود پی ببرند و آنها را مدیریت کنند. حساسیت و هوش هیجانی بالاتر به افراد کمک میکند نیازهای دیگران را درک کنند، حداقل با همدلی به آنها کمک و با کنترل بر احساسات خود، حس مسئولیت پذیری را در خود تقویت کنند. در مجموع هوش هیجانی سبب میشود افراد یادگیری بهتری داشته باشند و خوشحالتر، سالم تر و موفقتر از دیگران به نظر برسند.
علت فروپاشی بسیاری از ازدواجها این است که زن و شوهر نمیدانند چگونه با اختلافات خود کنار بیایند. به همین دلیل است که توصیه میشود زن و مردی که قصد ازدواج دارند در زمینهی حل اختلافات مهارت کافی کسب کنند. بهترین ازدواجها، آنهایی است که زن و شوهر با هم رکوراست هستند. رسیدن به این مهم امکانپذیر نیست مگر اینکه آنها به اختلافات خود با یکدیگر پی ببرند و درصدد حلوفصل این اختلافات برآیند، زیرا در طی این فرآیند است که زن و شوهر میتوانند یکدیگر را بیشتر بشناسند و برای هم احترام بیشتری قائل شوند، چرا که احترام متقابل روش سازنده و مثبتی برای حلوفصل اختلافات زنوشوهر است.
منبع:
ایسنا
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼