۱۶۰۸۱۲
۴۴۰۸
۴۴۰۸
پ

شیوه تربیت کودک، بکن نکن ممنوع!

هربار که والدین عبارت " بکن ، نکن " را همانند پتکی بر سر کودکشان می کویند، از خودشان باید بپرسند آیا اگر آنها جای فرزندشان بودند، می توانستند این شرایط را تحمل کنند؟

هربار که والدین عبارت " بکن ، نکن " را همانند پتکی بر سر کودکشان می کویند، از خودشان باید بپرسند آیا اگر آنها جای فرزندشان بودند، می توانستند این شرایط را تحمل کنند؟ پس کودکان چطور این اوضاع را تحمل می کنند؟
کاملاً مشهود است، وقتی ما به عنوان پدر و مادر که نسبت به فرزندمان آگاهی بیشتری داریم، نمی توانیم مسائل خوب و بد را به طور کامل تشخیص دهیم، چطور از او انتظار چنین کاری داریم؟ پس باید چه کاری انجام دهیم؟ آیا نباید دیگر از " بکن ، نکن " استفاده کنیم؟
البته که نه. کودکان آنقدر کم تجربه، فاقد نیروی داوری و حتی توانایی هستند که ناچاریم برای سازگاری آنها با محیط، مهارشان کنیم و البته این کار را برای بهبود شرایط خود و کودک انجام می دهیم.
استفاده از " بکن ، نکن " هیچ ایرادی ندارد، به شرطی که زیاد از آن استفاده نکنیم و بدانیم در چه مواقعی به کارش ببریم. مشکلی که در استفاده از این عبارت وجود دارد، آن است که خیلی زود به عادت تبدیل می شود. حتماً نیز برای شما اتفاق افتاده است که به فرزند بزرگترتان بگویید: برو ببین برادرت دارد چه کار می کند، مراقب باش خرابکاری نکند.
متاسفانه در بسیاری مواقع به دلیل بی حوصلگی از این عبارت استفاده می کنیم، در حالی که کودک کار نامناسبی انجام نمی دهد.
نحوۀ استفاده از این عبارت نیز اهمیت بسیاری دارد و نباید با تندی و با صدای بلند همراه باشد. گاهی چنان از آن استفاده می کنیم، انگار یک فرمانده به سربازش دستور می دهد.
گاهی خودمان از اینکه مدام به فرزندمان امر و نهی می کنیم، به عذاب وجدان دچار می شویم. ما تصمیم می گیریم نحوۀ رفتار خود با کودک را تغییر دهیم، اما همواره شکست می خوریم و دوباره به نقطۀ اول باز می گردیم. گرچه شاید نتوانیم به راحتی در خودمان تغییر ایجاد کنیم، اما نگاهی دوباره به موضوع می تواند به بهبود شرایط کمک کند.
نخستین نکته ای که باید بدانید این است که کودک بندۀ خواسته های خود است و به ندرت می توانیم خواسته های او را محدود یا کنترل کنیم.
تصور غلطی است اگر بخواهیم روند کنترل کودک را طی مدتی کوتاه تقویت کنیم. در واقع نمی توان توقع داشت حتی طی چند سال نیز بتوانیم آنها را مجاب کنیم که یک کار را بعداً انجام دهند یا برای چیزی که می خواهند با یکدیگر به نتیجه برسیم یا خواسته هایشان را رد کنیم.
در عین حال نمی توان از آنها انتظار داشت یک موضوع را با یک بار توضیح دادن یا سرزنش کردن یاد بگیرند. شاید اگر از ابتدا بدانیم که چقدر زمان برای این کار وجود دارد، هرگز آن را شروع نکنیم.
نکتۀ دوم این است که اگر مشکل مهمی وجود دارد، اجازه دهید با رابطه ای صمیمانه و جدا از هرگونه خشونت و سرزنش و ... حل و فصل شود. اصلاح کودک در درجۀ دوم اهمیت قرار دارد، مهم تر این است که رابطۀ دوستانۀ میان ما و آنها همچنان پابرجا بماند.
نکتۀ سوم اینکه استفادۀ نابهنگام از " بکن ، نکن " می تواند بدون اینکه اصلاحی در خواسته ها و نیازهای فرزندمان پدید آورد، رفتارهای او را محدود کند. وقتی او پی در پی با این عبارت روبه رو شود، به کودکی محبوس و بی میل تبدیل می شود.
زمانی که کودک را از کاری که گمان می کنیم اشتباه است باز می داریم، آیا بهتر نیست جایگزینی برای خواستۀ کودک مهیا کنیم؟ شاید ما موفق شویم او را از انجام دادن کاری که می خواهد نهی کنیم، ولی در این صورت او را از تجربیاتی که کودکان دیگر به دست می آورند، محروم کرده ایم.
در نهایت اینکه اگر گمان می کنید طبیعت اخلاقی شما طبیعتی کم حوصله است، باید کارهای ویژه ای انجام دهید. مثلاً می توانید " بکن ، نکن " را به گونه ای دیگر استفاده کنید تا فرزندتان نیز کمتر سرخورده شود.
نهی کودکان به شیوه های دوستانه تر، تاثیر مثبت تری بر آنها خواهد گذاشت. شاید باز هم شما در نظر کودکان یک فرمانده باشید، اما نه آن فرمانده ای که با خشونت محض به سرباز خود دستور می دهد، بلکه فرمانده ای که عاشق سرباز خود است و در همه حال چنین حسی را به او منتقل می کند.
به عبارت دیگر، به عنوان والدین در زندگی قرار نیست به بچه ها دائماً " بکن و نکن " بگوییم و از آنها برده بسازیم. بلکه باید به آنها کار خوب را بیاموزیم. پدری و مادری یعنی آموختن کار خوب. فقط در موارد استثنائی بچه ها را از انجام کاری بازمی داریم.
پدری و مادری دو تا گوش شنوا می خواهد نه زبان گویا. هر پدر و مادری که حرف می زند بچه اش را از پای می اندازد.
قاعده تربیتی ده به یک است. به این صورت که ده تا جمله بچه می گوید؛ یک جمله پدر و مادر. وقتی بچه نوجوان می شود و با مسائل پیچیده روبرو می شود این قاعده بیست به یک می شود. یعنی روزی که شما به عنوان پدر و مادر وقتی یک جمله حرف می زنید تا نوجوان شما بیست جمله نگفته است شما حق ندارید جمله دوم را مطرح کنید.
مطالعات نشان می‌دهد که اگر به کودک چیزی را مدام بگویید او هم شروع به مخالفت با شما می‌کند. در حالیکه اگر بعد از یکبار گفتن ادامه ندهید کودک هم آن را رها خواهد کرد. به عنوان مثال، وقتی روی میز می‌زند اگر یکبار به او بگویید که " نزن پسرم " فوق دو بار می‌زند و بعد آن را کنار می‌گذارد ولی اگر بگوییم " نزن، نکن، من به تو نگفتم و ..." کودک شروع به لجبازی می‌کند و آن را ادامه می‌دهد.
پ

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • گوناگون
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.