ترس کودک از آمپول، راههای مقابله
آمپول خوردن لذت بخش نیست وخون خیلی ترسناک است. بنابراین دکترها و بیمارستان هم نمی توانند خوب باشند.
آمپول خوردن لذت بخش نیست وخون خیلی ترسناک است. بنابراین دکترها و بیمارستان هم نمی توانند خوب باشند. شما می توانید به کودک خود کمک کنید تا در مورد درمان دارویی ارامش داشته باشد و آن را با صبوری و بدون قشقرق راه انداختن، بپذیرد. مهم است که او به ترس بیش از حد ادامه ندهد، چون درمانهای پزشکی را بسیار دشوار می کند و حتی تا بزرگسالی نیز با او همراه می شود.
توصیه های زیر به شما کمک می کند و پزشک نیزدر حل بسیاری از مشکلات می تواند قبل از اینکه به یک مشکل دایمی تبدیل شوند، کمک کند.
توصیه های زیر به شما کمک می کند و پزشک نیزدر حل بسیاری از مشکلات می تواند قبل از اینکه به یک مشکل دایمی تبدیل شوند، کمک کند.
درک اشتباه و غلط را اصلاح کنید
ما همیشه از ایده ها و عقاید کودکان در مورد درمان دارویی متعجب می شویم، اما توضیحات ساده معمولا این نگرانی ها را متعادل می کنند.
حقایق را برایش بگویید. کودکان لزوما نمی دانند خون لخته خواهد شد و از خونی که به خاطر آمپول زدن بیرون زده است، نخواهد مرد. به کودکتان بگویید ۴ لیتر خون دارد و در تمام بدنش در حال گردش هستند و داروی تزریق شده را به بخش بیمار بدن می برند. وقتی قرار است از او آزمایش خون گرفته شود، به او توضیح دهید و نشان دهید که چقدر کم از او خون گرفته می شود. برایش توضیح دهید که شاید حتی بیشتر از خونی که گرفته شده است خون تولید کند.
در مورد آمپول زدن توضیح دهید و روش را نشان دهید. یک پسر کوچک قانع شده بود که آمپول خوردن درست مثل خنجر خوردن است. وقتی او دید سوزن چقدر کوچک است، طی یک نمایش تجربی با استفاده از پرتقال که به او نشان دادند سوزن فقط زیر پوست می رود، آرام شد.
به کودک بگویید که آمپول زدن چقدر طول می کشد. چون اکثر کودکان تصور می کنند آمپول زدن برای همیشه ادامه خواهد داشت، به او یک چهار چوب زمانی بدهید. یک سیستم ساده ی شمارش اغلب کافی است تا یک "ابدیت" را کاملا قابل مدیریت کند.
مهارت های روبرو شدن را بیاموزید
وقتی کودک راههای کنترل واکنش خود را می داند، تجربه کمتر ناخوشایند خواهد بود.
راههایی برای آرام ماندن آموزش دهید. مهارت های تمدد اعصاب مهم هستند. توضیح دهید یک عضله ی آرامش یافته در طول و بعد از تزریق آمپول آسیب کمتری می بیند. مهارت های تمدد اعصاب را به کودک آموزش دهید. به او بیاموزید قبل، در طول و بعد از تزریق آمپول واژه ی "آرامش" را وقتی که نفس عمیق می کشد و به آرامی نفسش را بیرون می دهد، تکرار کند.
حواس پرتی را آموزش دهید. اگر چه بسیاری از پزشکان و پرستاران در پرت کردن حواس کودک هنگام آمپول زدن به آنها تخصص دارند، اما از نظر آنها ایرادی ندارد شما نیز کمی کمک کنید. بعد از اینکه برای کودک توضیح دادید می خواهید چه کار کنید، به او یاد آوری کنید چگونه و چه وقت او سخت غرق در تماشای یک برنامه تلویزیونی می شود، وقتی شما او را صدا می زنید یا متوجه می شود که تلفن زنگ می زند، حواسش پرت می شود. به او بگویید همین روش در مطب دکتر هم موثر است. هرگز سعی نکنید کودک را فریب دهید. چون باید کاری کنید که دفعه ی بعد هم به شما اعتماد کند. اگر کودک به دنبال راه حلی برای مشکل ترس خود است، حواس پرتی بهترین راه حل است. توصیه هایی از حواس پرتی های بصری و شنیداری به او بدهید. حواس او را از تزریق پرت کردن و تماشای مطب دکتر، هر دو می توانند کمک کنند. کتاب خواندن، موسیقی گوش دادن از طریق گوشی، شمردن موزاییک ها و فکر کردن به مساله ی ریاضی برای اکثر کودکان موثر است.
کودک را نسبت به ترس از آمپول بی تفاوت کنید
اگر کودک همچنان به شدت می ترسد، الان زمان آنست که برنامه ی خنثی سازی را اجرا کنید. قبل از شروع، به کودک سیستم رتبه بندی را بیاموزید که در شروع همین فصل ارایه دادیم.
۱- از تصاویر متناسب با ترس کودک (آمپول، سوزن، خون، بازو و پرستار) بیابید. در کتاب های کتابخانه یا جزوه های پزشکی و راهنماهای کمک های اولیه، مجموعأ عکس هایی که خودتان از دوستان گرفته اید یا عکس از آمپولی که به شما زده شده است. تصاویر را مطابق با کمترین تا بیشترین ترس مرتب کنید.
۲- از کودک بخواهید به تصاویر در حالی که کاملا آرام است، نگاه کند. از او بخواهید به تصاویری که کمترین ترس را دارند برای چند ثانیه نگاه کند و سپس ناراحتی خود را درجه بندی کند. اگر سطح اضطراب خیلی بالا نیست، از کودک بخواهید بطور مکرر به تصاویر نگاه کند تا سطح ترس پایین بیاید. سپس به عکس بعدی بروید و به همین ترتیب اینچنین پیش بروید تا اینکه کودک بتواند به هر یک از تصاویر با آرامش و راحتی نگاه کند. توجه کنید این کار طی چند جلسه باید انجام شود.
۳- به کودک تجهیزات حقیقی بدهید. وقتی در تصاویر مهارت کسب کرده به تدریج ابزارهای پزشکی (مثل مهر، سرنگ های استریل یا کیت های تست خون ) را در دسترس او بگذارید. ابتدا از فاصله دور به او نشان دهید و وقتی ترسش کاهش یافت، اجازه دهید به آرامی نزدیک تر برود. وقتی مایکل را دیدیم که از آمپول می ترسید و در تمام راه رفتن به مطب دکتر گریه می کرد، حتی وقتی که نمی دانست آمپولی در کار هست یا خیر، از ترس جیغ می کشید. در جلسات تمرینی ما، وقتی سرنگی که بسته ی آن باز نشده بود به اتاق آورده شد، او احساس راحتی نداشت. اما وقتی او توانست وجود کارتن روی میز را تحمل کند، ما آن را باز کردیم. درجه های ترس از طریق عملکرد های ما کنترل شد. به تدریج ما آنها را به او نزدیک تر کردیم. در حقیقت، او توانست آنها در دست بگیرد و به ما اجازه داد که وانمود کنیم می خواهیم به او آمپول بزنیم. این خنثی سازی به او امکان داد تا بدون ترس به دکتر برود.
۴- شرایط واقعی را مشاهده کنید. برای اکثر کودکان، معاینه . بررسی مواد و شناخت و درک روش ها باعث می شود ترس آنها کم شود. بنابراین آنها می توانند نسبت به آمپول و آزمایش ها مقاومت و تحمل داشته باشند. با وجود این، اگر این اتفاق نیفتاده به تدریج او را به شرایط واقعی نزدیک کنید. از کودک بخواهید به کودکان دیگر و والدینی که از آمپول خوردن نمی ترسند نگاه کند ( می توانید از دکتر بخواهید به شما کمک کند) یا از یک مرکز انتقال خون بازدید کنید.
اگر قبل از تصمیم با مقامات دفتری درباره ی هدف خود صحبت کنید آنها با شما همکاری خواهند کرد و به کودک اجازه می دهند تا روش را مشاهده کند. اگر کودک احساس ضعف و غش کرد، اجازه دهید بنشیند و تماشا کند. وقتی او راحت تر شد، می تواند به تدریج سرش را بالا بیاورد. با وجود این، پیشاپیش از روش های تمدد اعصاب برای این کودک استفاده نکنید، چون این تمرینات فشار خون را کاهش می دهند و احساس ضعف و سرگیجه را افزایش می دهند.
۵- کودک را در تجربیات حقیقی وارد کنید. وقتی او نسبت به دیدن آمپول زدن به دیگران و آزمایش خون احساس راحتی کرد، با دکتر صحبت کنید و برنامه ای بگذارید تا خود کودک به تدریج در معرض این شرایط قرار بگیرد. فهرستی از برنامه و روش هایی که کودک باید آنها را یاد بگیرد، فراهم کنید و در برابر شان مقاومت و تحمل داشته باشد. (خراش انگشت با سوزن برای تست خون، واکنش های ایمنی، معاینات بدنی و غیره). وقتی مطب دکتر شلوغ نیست، از آن دیدن کنید. عوامل حواس پرتی را با خود بردارید و خیلی زودتر از نوبت خود به مطب بروید تا کودک به محیط اطراف خود عادت کند. او را به پرستار و دکتر معرفی کنید و به او یاد آوری کنید از مهارت های برخورد خود استفاده کند. به خاطر همکاری و پیشرفت کودک به او پاداش بدهید. علاوه بر همه ی اینها انتظار کامل و بی نقصی بودن را نداشته باشید. هدف شما، پیشرفت تدریجی است.
در مورد پزشکان و بیمارستان ها، احساس خوب را پرورش دهید
ترس از پزشکان و بیمارستان ها، معمولا از تجربیات حقیقی ریشه می گیرند. اعتماد و اطمینان جدید کودک را با برنامه های از پیش طرح ریزی شده، به شرایط دیگر نیز تعمیم دهید. در صورت امکان به خصوص با پزشکان جدید و برنامه های قبل از اینکه نیاز به درمان های پزشکی پیش بیاید - بازدید هایی از این موارد جدید به عمل آورید. بنابراین وقتی زمان انجام آنها فرابرسد، کودک احساس آرامش و راحتی بیشتری می کند.
معاینات عمومی و بازدید های سلامت کودک را در برنامه خود قرار دهید. اگر بطور منظم برای معاینه نزد دکتر بروید کودک می فهمد دکتر از ما مراقبت می کند، حتی وقتی که ما کاملا خوب هستیم. از دکتر بخواهید به کودک پاداش دهد (که شما باید آن را تهیه کنید)، تا او احساس خوبی نسبت به همکاری خود داشته باشد.
از بیمارستان بازدید کنید. همیشه کودک را قبل از اینکه نیاز داشته باشید، با بیمارستان منطقه آشنا کنید و به آنجا بروید. چون ممکن است در موارد اورژانسی زمان رفتن به آنجا را نداشته باشید. اگر بیمارستان اجازه داد، او را با خود به ملاقات کودک تازه متولد شده یا یک دوست بیمار ببرید و یا او را به نهاد بهداری منطقه ببرید. وقتی برنامه ای پیش آمد که باید بستری شود، او را به یک بازدید ببرید و بررسی کنید . او را با بچه های دیگر که در این محیط قبل از او قرار گرفته اند، آشنا کنید.
به کودک بگویید قرار است کجا برود و چرا به او بگویید چرا باید در بیمارستان بستری شود، چه اتفاقی می افتد و چه مدتی باید آنجا بماند. اینکه به کودک بگویید هیچ صدمه ای نخواهد دید یا وعده های دیگری بدهید که نمی توانید عمل کنید، هیچ کمکی به او نخواهند کرد. دقت کنید که او حداقل چند روز قبل از برنامه ی بستری شدن خود از بیمارستان دیدن کرده باشد و برنامه ای بگذارید که با دکتر خود صحبت کند تا بتواند سوالات خود را بپرسد.
کودک را در مقدمات شرکت دهید. وقتی زمان بستری شدن فرا رسید، اجازه دهید کودک بعضی از چیز هایی که دوست دارد را با خود بردارد ( یک حیوان پارچه ای، کمی اسباب بازی، عکس ها، پتوی مخصوص) تا اطمینان و امنیت او بیشتر شود.
ما همیشه از ایده ها و عقاید کودکان در مورد درمان دارویی متعجب می شویم، اما توضیحات ساده معمولا این نگرانی ها را متعادل می کنند.
حقایق را برایش بگویید. کودکان لزوما نمی دانند خون لخته خواهد شد و از خونی که به خاطر آمپول زدن بیرون زده است، نخواهد مرد. به کودکتان بگویید ۴ لیتر خون دارد و در تمام بدنش در حال گردش هستند و داروی تزریق شده را به بخش بیمار بدن می برند. وقتی قرار است از او آزمایش خون گرفته شود، به او توضیح دهید و نشان دهید که چقدر کم از او خون گرفته می شود. برایش توضیح دهید که شاید حتی بیشتر از خونی که گرفته شده است خون تولید کند.
در مورد آمپول زدن توضیح دهید و روش را نشان دهید. یک پسر کوچک قانع شده بود که آمپول خوردن درست مثل خنجر خوردن است. وقتی او دید سوزن چقدر کوچک است، طی یک نمایش تجربی با استفاده از پرتقال که به او نشان دادند سوزن فقط زیر پوست می رود، آرام شد.
به کودک بگویید که آمپول زدن چقدر طول می کشد. چون اکثر کودکان تصور می کنند آمپول زدن برای همیشه ادامه خواهد داشت، به او یک چهار چوب زمانی بدهید. یک سیستم ساده ی شمارش اغلب کافی است تا یک "ابدیت" را کاملا قابل مدیریت کند.
مهارت های روبرو شدن را بیاموزید
وقتی کودک راههای کنترل واکنش خود را می داند، تجربه کمتر ناخوشایند خواهد بود.
راههایی برای آرام ماندن آموزش دهید. مهارت های تمدد اعصاب مهم هستند. توضیح دهید یک عضله ی آرامش یافته در طول و بعد از تزریق آمپول آسیب کمتری می بیند. مهارت های تمدد اعصاب را به کودک آموزش دهید. به او بیاموزید قبل، در طول و بعد از تزریق آمپول واژه ی "آرامش" را وقتی که نفس عمیق می کشد و به آرامی نفسش را بیرون می دهد، تکرار کند.
حواس پرتی را آموزش دهید. اگر چه بسیاری از پزشکان و پرستاران در پرت کردن حواس کودک هنگام آمپول زدن به آنها تخصص دارند، اما از نظر آنها ایرادی ندارد شما نیز کمی کمک کنید. بعد از اینکه برای کودک توضیح دادید می خواهید چه کار کنید، به او یاد آوری کنید چگونه و چه وقت او سخت غرق در تماشای یک برنامه تلویزیونی می شود، وقتی شما او را صدا می زنید یا متوجه می شود که تلفن زنگ می زند، حواسش پرت می شود. به او بگویید همین روش در مطب دکتر هم موثر است. هرگز سعی نکنید کودک را فریب دهید. چون باید کاری کنید که دفعه ی بعد هم به شما اعتماد کند. اگر کودک به دنبال راه حلی برای مشکل ترس خود است، حواس پرتی بهترین راه حل است. توصیه هایی از حواس پرتی های بصری و شنیداری به او بدهید. حواس او را از تزریق پرت کردن و تماشای مطب دکتر، هر دو می توانند کمک کنند. کتاب خواندن، موسیقی گوش دادن از طریق گوشی، شمردن موزاییک ها و فکر کردن به مساله ی ریاضی برای اکثر کودکان موثر است.
کودک را نسبت به ترس از آمپول بی تفاوت کنید
اگر کودک همچنان به شدت می ترسد، الان زمان آنست که برنامه ی خنثی سازی را اجرا کنید. قبل از شروع، به کودک سیستم رتبه بندی را بیاموزید که در شروع همین فصل ارایه دادیم.
۱- از تصاویر متناسب با ترس کودک (آمپول، سوزن، خون، بازو و پرستار) بیابید. در کتاب های کتابخانه یا جزوه های پزشکی و راهنماهای کمک های اولیه، مجموعأ عکس هایی که خودتان از دوستان گرفته اید یا عکس از آمپولی که به شما زده شده است. تصاویر را مطابق با کمترین تا بیشترین ترس مرتب کنید.
۲- از کودک بخواهید به تصاویر در حالی که کاملا آرام است، نگاه کند. از او بخواهید به تصاویری که کمترین ترس را دارند برای چند ثانیه نگاه کند و سپس ناراحتی خود را درجه بندی کند. اگر سطح اضطراب خیلی بالا نیست، از کودک بخواهید بطور مکرر به تصاویر نگاه کند تا سطح ترس پایین بیاید. سپس به عکس بعدی بروید و به همین ترتیب اینچنین پیش بروید تا اینکه کودک بتواند به هر یک از تصاویر با آرامش و راحتی نگاه کند. توجه کنید این کار طی چند جلسه باید انجام شود.
۳- به کودک تجهیزات حقیقی بدهید. وقتی در تصاویر مهارت کسب کرده به تدریج ابزارهای پزشکی (مثل مهر، سرنگ های استریل یا کیت های تست خون ) را در دسترس او بگذارید. ابتدا از فاصله دور به او نشان دهید و وقتی ترسش کاهش یافت، اجازه دهید به آرامی نزدیک تر برود. وقتی مایکل را دیدیم که از آمپول می ترسید و در تمام راه رفتن به مطب دکتر گریه می کرد، حتی وقتی که نمی دانست آمپولی در کار هست یا خیر، از ترس جیغ می کشید. در جلسات تمرینی ما، وقتی سرنگی که بسته ی آن باز نشده بود به اتاق آورده شد، او احساس راحتی نداشت. اما وقتی او توانست وجود کارتن روی میز را تحمل کند، ما آن را باز کردیم. درجه های ترس از طریق عملکرد های ما کنترل شد. به تدریج ما آنها را به او نزدیک تر کردیم. در حقیقت، او توانست آنها در دست بگیرد و به ما اجازه داد که وانمود کنیم می خواهیم به او آمپول بزنیم. این خنثی سازی به او امکان داد تا بدون ترس به دکتر برود.
۴- شرایط واقعی را مشاهده کنید. برای اکثر کودکان، معاینه . بررسی مواد و شناخت و درک روش ها باعث می شود ترس آنها کم شود. بنابراین آنها می توانند نسبت به آمپول و آزمایش ها مقاومت و تحمل داشته باشند. با وجود این، اگر این اتفاق نیفتاده به تدریج او را به شرایط واقعی نزدیک کنید. از کودک بخواهید به کودکان دیگر و والدینی که از آمپول خوردن نمی ترسند نگاه کند ( می توانید از دکتر بخواهید به شما کمک کند) یا از یک مرکز انتقال خون بازدید کنید.
اگر قبل از تصمیم با مقامات دفتری درباره ی هدف خود صحبت کنید آنها با شما همکاری خواهند کرد و به کودک اجازه می دهند تا روش را مشاهده کند. اگر کودک احساس ضعف و غش کرد، اجازه دهید بنشیند و تماشا کند. وقتی او راحت تر شد، می تواند به تدریج سرش را بالا بیاورد. با وجود این، پیشاپیش از روش های تمدد اعصاب برای این کودک استفاده نکنید، چون این تمرینات فشار خون را کاهش می دهند و احساس ضعف و سرگیجه را افزایش می دهند.
۵- کودک را در تجربیات حقیقی وارد کنید. وقتی او نسبت به دیدن آمپول زدن به دیگران و آزمایش خون احساس راحتی کرد، با دکتر صحبت کنید و برنامه ای بگذارید تا خود کودک به تدریج در معرض این شرایط قرار بگیرد. فهرستی از برنامه و روش هایی که کودک باید آنها را یاد بگیرد، فراهم کنید و در برابر شان مقاومت و تحمل داشته باشد. (خراش انگشت با سوزن برای تست خون، واکنش های ایمنی، معاینات بدنی و غیره). وقتی مطب دکتر شلوغ نیست، از آن دیدن کنید. عوامل حواس پرتی را با خود بردارید و خیلی زودتر از نوبت خود به مطب بروید تا کودک به محیط اطراف خود عادت کند. او را به پرستار و دکتر معرفی کنید و به او یاد آوری کنید از مهارت های برخورد خود استفاده کند. به خاطر همکاری و پیشرفت کودک به او پاداش بدهید. علاوه بر همه ی اینها انتظار کامل و بی نقصی بودن را نداشته باشید. هدف شما، پیشرفت تدریجی است.
در مورد پزشکان و بیمارستان ها، احساس خوب را پرورش دهید
ترس از پزشکان و بیمارستان ها، معمولا از تجربیات حقیقی ریشه می گیرند. اعتماد و اطمینان جدید کودک را با برنامه های از پیش طرح ریزی شده، به شرایط دیگر نیز تعمیم دهید. در صورت امکان به خصوص با پزشکان جدید و برنامه های قبل از اینکه نیاز به درمان های پزشکی پیش بیاید - بازدید هایی از این موارد جدید به عمل آورید. بنابراین وقتی زمان انجام آنها فرابرسد، کودک احساس آرامش و راحتی بیشتری می کند.
معاینات عمومی و بازدید های سلامت کودک را در برنامه خود قرار دهید. اگر بطور منظم برای معاینه نزد دکتر بروید کودک می فهمد دکتر از ما مراقبت می کند، حتی وقتی که ما کاملا خوب هستیم. از دکتر بخواهید به کودک پاداش دهد (که شما باید آن را تهیه کنید)، تا او احساس خوبی نسبت به همکاری خود داشته باشد.
از بیمارستان بازدید کنید. همیشه کودک را قبل از اینکه نیاز داشته باشید، با بیمارستان منطقه آشنا کنید و به آنجا بروید. چون ممکن است در موارد اورژانسی زمان رفتن به آنجا را نداشته باشید. اگر بیمارستان اجازه داد، او را با خود به ملاقات کودک تازه متولد شده یا یک دوست بیمار ببرید و یا او را به نهاد بهداری منطقه ببرید. وقتی برنامه ای پیش آمد که باید بستری شود، او را به یک بازدید ببرید و بررسی کنید . او را با بچه های دیگر که در این محیط قبل از او قرار گرفته اند، آشنا کنید.
به کودک بگویید قرار است کجا برود و چرا به او بگویید چرا باید در بیمارستان بستری شود، چه اتفاقی می افتد و چه مدتی باید آنجا بماند. اینکه به کودک بگویید هیچ صدمه ای نخواهد دید یا وعده های دیگری بدهید که نمی توانید عمل کنید، هیچ کمکی به او نخواهند کرد. دقت کنید که او حداقل چند روز قبل از برنامه ی بستری شدن خود از بیمارستان دیدن کرده باشد و برنامه ای بگذارید که با دکتر خود صحبت کند تا بتواند سوالات خود را بپرسد.
کودک را در مقدمات شرکت دهید. وقتی زمان بستری شدن فرا رسید، اجازه دهید کودک بعضی از چیز هایی که دوست دارد را با خود بردارد ( یک حیوان پارچه ای، کمی اسباب بازی، عکس ها، پتوی مخصوص) تا اطمینان و امنیت او بیشتر شود.
منبع:
از من بپرس
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼