شهرزاد: خانواده مهمترین واحد ساختاری جامعه و مکان رشد و پرورش اعضای آن به ویژه شکلدهنده شخصیت کودکان است. به همین دلیل دوران کودکی نیازمند مراقبت و توجه ویژه است. همین که پدر و مادری دارای فرزند میشوند، این فرزند به طور طبیعی، عرفی و قانونی دارای حق و حقوقی میشود. بنابراین در کنار مسائل عاطفی و پرورشی کودک، مسائل حقوقی او هم اهمیت و ضرورت پیدا میکند. همان قدر که ما خود را نسبت به تربیت عاطفی و روانی کودک، مسئول و پاسخگو میدانیم، در مقابل حق و حقوق او نیز مسئول و پاسخگو هستیم.
اگر به دلایل مختلف مانند مسافرت یا اختلاف و طلاق والدین، آنها از همدیگر جدا زندگی کنند، بحث «حضانت فرزندان» پیش میآید؛ اینکه کودک باید یا با پدر زندگی کند یا مادر. قانونگذار با توجه به اهمیت حقوق کودک، با تصویب مقررات قانونی خاصی، درباره نگهداری و تربیت اطفال مواردی را تعیین کرده است.
حضانت یعنی پرورش و نگهداری طفل. اولین و مهمترین نکته در مورد نگهداری و تربیت کودکان که در باب دوم قوانین حقوق مدنی به آن اشاره شده، این است که حضانت کودکان هم «حق» است و هم «تکلیف». حق حضانت تا زمانی مطرح است که طفل به سن بلوغ نرسیده باشد؛ اما پس از بالغ شدن، هیچکس حتی پدر و مادر حق حضانت بر او ندارد، بلکه او برای خود انسانی است که اختیار خود را دارد؛ چه پسر باشد و چه دختر. طبق قوانین ۱۸سال تمام سن رشد است. این نکته را هم باید اضافه کرد که براساس ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی، نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیفی است که بر عهده ابوین قرار داده شده است و در ظاهر این تنها موردی است که در قانون هم به عنوان حق در نظرگرفته شده است و هم تکلیف. به این معنی که حق حضانت فقط حق نیست که بگوییم اگر والدین نخواستند، پس مسئولیت از آنها ساقط است. حضانت، تکلیف و مسئولیت هم برای والدین محسوب میشود.
وقتی فرزندی به دنیا میآوریم، مسئول او هستیم و نمیتوانیم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم. به تعبیری فرزند، امانتی است در دست ما که باید از این امانت به بهترین شکل ممکن مراقبت کنیم.
تا قبل از اصلاح قانون در سال ۱۳۸۲، حضانت فرزندان تا پایان دو سالگی در پسران و تا هفت سالگی در دختران به عهده مادر بود و بعد از آن، فرزندان تحویل پدران داده میشدند. در این سنین، فرزندان دختر یا پسر از نظر جسمانی و روانی نیاز به ادامه سرپرستی مادر داشتند و تحویل آنها به پدران به ویژه آنکه اگر پدران بعد از جدایی از همسرانشان، همسر دیگری انتخاب میکردند، مشکلات تربیتی، آموزشی و اخلاقی در کودکان به وجود میآورد. به همین دلیل زنان مجلس ششم پس از مشورت با کارشناسان فقهی، طرحی را به مجلس ارائه دادند که بر مبنای آن، حضانت فرزندان پسر هم تا سن هفت سالگی افزایش مییافت. اکنون طبق ماده ۱۱۶۹ حقوق مدنی، اصلاحی شش مرداد ۱۳۸۲، حضانت تا سن هفت سالگی در دختر و پسر به عهده مادر است. پس از هفت سالگی دوباره حضانت به پدر برمیگردد و طبق تبصره الحاقی شش مرداد ۱۳۸۲، بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف بین پدر و مادر، تعیین حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک، به تشخیص دادگاه است. به عبارت دیگر دادگاه تشخیص میدهد که طفل نزد پدر بماند یا مادر.
ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی هم اضافه میکند: «اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با اوست، مبتلا به جنون شود یا با دیگری ازدواج کند، حق حضانت با پدر خواهد بود.» باید به این نکته نیز اشاره کرد که اگر پدران ازدواج کنند، حق حضانت از آنها گرفته نمیشود. ماده ۱۱۷۱ هم میگوید: «در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت با آنکه زنده است، خواهد بود. هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد.»
قیم کیست؟
قیمومیت نوعی سرپرستی طفل است. قیم از طرف «دادگاه» برای تربیت طفل صغیر، در صورتی که ولی خاص نداشته باشد و برای اداره امور مالی وی تعیین میشود. قیم میتواند مادر طفل یا هر شخص دیگری باشد که صلاحیت سرپرستی طفل را دارا است و فرقی نمیکند که با طفل قرابت داشته باشد یا خیر. اگر طفل صغیر مادر داشته باشد، مادر وی نسبت به دیگران برای قیمومیت اولویت دارد.
ولی خاص کیست؟
ولایت قهری طبق ماده ۱۱۸۰ و ۱۱۸۱ قانون مدنی به عهده پدر و جد پدری (ولی خاص) و یا ولی منصوب از طرف آنهاست. فقط زمانی که طفل به سن کبر و رشد میرسد، از ولایت خارج میشود؛ یعنی ۱۸سالگی. متأسفانه ولایت مادر برای طفل در نظرگرفته نشده است.
حالا مسئله این است که آیا مادر با داشتن حق حضانت میتواند فرزند خود را از کشور خارج کند؟ پدر یا مادر که حضانت طفل به آنها واگذار شده، نمیتوانند طفل را به شهرستانی غیر از محل اقامت طرفین یا به خارج از کشور بفرستند؛ مگر در صورت ضرورت و کسب اجازه از دادگاه. ضمانت اجرایی که از طرف قانونگذار برای تخطی از امر حضانت پیشبینی شده، ماده ۱۱۷۲ است که میگوید: «هیچیک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده آنهاست، از نگهداری او امتناع کنند. در صورت امتناع یکی از ابوین، حاکم باید به تقاضای دیگری یا تقاضای قیم یا یکی از نزدیکان یا به تقاضای مدعیالعموم، نگاهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت طفل بر عهده اوست، الزام کند و در صورتی که الزام، ممکن یا مؤثر نباشد، حضانت را به خرج پدر و هر گاه پدر فوت کرده باشد، به خرج مادر تأمین میکند و دادگاه فقط میتواند پدر یا مادری را که از نظر قانونی حضانت به او سپرده شده، به انجام وظیفه الزام کند.»
قانونگذار در جایی دیگر اینگونه ذکر میکند: «اگر کسی از دادن طفلی که به او سپرده شده است، در موقع مطالبه اشخاصی که از نظر قانونی حق مطالبه دارند، امتناع کند، به مجازات از سه تا شش ماه حبس یا به جزای نقدی ۵۰۰هزار ریال تا سه میلیون ریال محکوم میشود.»
موارد سقوط حضانت
حق حضانت پدر یا مادری که مسئول نگهداری طفل خود هستند، در مواردی مانند ابتلا به بیماریهای روانی، ازدواج مجدد مادر طفل، نداشتن صلاحیت اخلاقی و رفتاری و عدم مواظبت از طفل، سوءاستفاده از طفل یا اجبار او در ورود به مشاغل ضداخلاقی مانند فساد، فحشا، تکدیگری و قاچاق و کودکآزاری ساقط میشود.
حق ملاقات طفل
در صورت جدایی والدین هم طبق ماده ۱۱۷۴ قانون مدنی، هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نیست، حق ملاقات طفل خود را دارد و تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوط به آن، در صورت اختلاف بین ابوین، با دادگاه است. در ماده ۱۱۷۵ نیز طفل تحت حضانت را بدون هیچ علت قانونی نمیتوان از ابوین گرفت، مگر در صورت وجود علت قانونی و از آنجا که حضانت فرزند به جز نگهداری شامل تربیت او نیز هست، طبق ماده ۱۱۷۸ قانون مدنی ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود، به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند.