فارس: تلویزیون به عنوان یک رسانه دیداری و شنیداری در تمام کشورهای دنیا به دلیل قدرت و امکان در دسترس بودن برای تمامی افراد یک جامعه، نقش بسزایی در ایجاد سلامت روانی و کاهش میزان جرم و معضلات اجتماعی دارد.
شخصیت و کاراکتر بازیگران از مهمترین مؤلفههایی است که روی مخاطبان خصوصاً کودکان و نوجوانان تأثیرگذار است و نه تنها این جنبه روی رفتارهای ظاهری این افراد مؤثر است بلکه روی ضمیر ناخودآگاه و الگوهای مثبت و منفی ذهن آنها نیز مؤثر خواهد بود. برای نمونه رفتار و سکنات بازیگران تأثیرگذار و نوع تکه کلامها، طرح حرکات و حتی نوع و رنگ لباس آنها روی ذهن و رفتار مخاطب تأثیر میگذارد لذا ضروری است در این زمینه تأملی جدی صورت گیرد و با یک برنامهریزی دقیق تهدیدات موجود را به مرز تحولات و فرصتهای مناسب رساند که مطمئناً این امر، نیاز به یک نگاه علمی و کارشناسی دقیق دارد و رویکرد سلیقهای و تجربی در این زمینه جوابگو نخواهد بود.
* اهمیت تلویزیون نزد مردم
در بین رسانههای جمعی تلویزیون تنها وسیلهای است که از حواس بینایی و شنوایی در آن واحد استفاده میشود و دارای پوشش وسیع و سرعت انتقال پیام است.
یک برنامه تلویزیونی برای رسیدن به مخاطب خود نیازی به واسطه ندارد و به علت ارتباط مستقیم و فوری با بیننده و عینیت دادن به رویدادها، رسانهای پرقدرت است؛ تلویزیون میتواند خدمتی عمومی در امر تسهیل و بهینهسازی فرآیندهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکامل فرهنگ، ارتقا آموزش و پرورش، سرگرمی و تفریح مردم باشد.
* احساس نا امنى با دیدن یک فیلم
فیلمهاى سینمایى و سریالهاى تلویزیونى، پیامهاى مثبت و منفى بسیارى را به بینندگان منتقل مىکنند، در این میان، پیامهاى منفى بر روى افراد حساس تأثیر بیشترى دارد.
افراد خیالپرداز با همزادپندارى با شخصیتهاى داستانی، تصویرسازى و فرضیهسازى در مورد خود و اطرافیانشان به ترسها و نگرانىهای خود دامن زده و در نتیجه اضطراب زیادى را از این طریق تجربه مىکنند، همچنین برخى از سریالهاى بىپیام تلویزیونى، بلاتکلیفى، انتظار و سردرگمى را در مخاطب القا مىکنند.
از آنجا که تماشاى برنامههاى تلویزیونى بهترین و بیشترین سرگرمى خانوادههاست، دست اندرکاران و برنامهریزان این رسانه، باید از راهنمایى روانشناسان، جامعهشناسان، استادان دانشگاه و کارشناسان تعلیم و تربیت در جهت شناسایى سوژههاى مورد نیاز جامعه بهرهمند شوند و درصدد تهیه و پخش برنامههایى متناسب براى گروههاى سنى مختلف برآیند و کودکان و نوجوانان را نیز به عنوان بیننده برنامه بزرگسالان مدنظر قرار دهند.
* تنها به منظور سرگرمی تلویزیون تماشا میکنیم
رضا جمشیدی، کارمند اداره پست که دارای 2 فرزند نوجوان است، میگوید: پسرم خیلی به سریالهای تلویزیونی علاقه ندارد و بیشتر وقت خود را، با ورزش کردن سپری میکند.
وی ادامه میدهد: بر خلاف پسرم، دختر و همسرم بیشتر سریالهای تلویزیونی از ایرانی تا خارجی را دنبال میکنند که فقط به منظور اینکه سرگرم باشند به تماشای سریالها میپردازند.
این کارمند بیان میکند: بنده نیز مشتاق سریالهای اکشن هستم و قبل از پدر شدن به نتیجه و آموزشی که سریالهای تلویزیونی میدادند توجهی نداشتم ولی حال به دلیل وجود مشکلات در جامعه ایران و سن بلوغ فرزندانم از این نکته غافل نمیشوم.
جمشیدی اضافه میکند: در جامعه کنونی افراد سودجو با دیدین سریالهای ضعیف و بدون آموزش موقعیت را به دست آورده و راههای نادرست مانند دزدی و قاچاق را از تلویزیون آموزش میبینند.
وی تصریح میکند: مسئولان در این زمینه باید شرایط را برای این افراد مهیا نکرده و فیلمهای آموزنده پخش کنند تا افراد جامعه به خصوص جوانان رسانه تلویزیون را مانند کتاب دوست و آموزنده بدانند.
* برخی سریالها تجملگرایی را نمایش میدهند
نجمه سماواتی، معلم دوره متوسطه، میگوید: برخی از برنامههای تلویزیونی سرگرم کننده است و در بسیاری از سریالها واقعیت اجتماع به خوبی نمایش داده میشود.
این معلم میگوید: متأسفانه یکی از مشکلاتی که برخی از سریالهای ایرانی به همراه دارند، تجملگرایی است که در بیشتر سریالها، نمایش خانهها و افراد شیک این تجملگرایی را در میان خانوادهها به خصوص زنان گسترش میدهد.
وی بیان میکند: با توجه به اینکه امسال به نام سال اصلاح الگوی مصرف نامگذاری شده است ولی هنوز این فرهنگ نه تنها در سریالها بلکه در برخی ادارات بزرگ رعایت نمیشود.
سماواتی اضافه میکند: مسئولان موظفند که این موضوع را در جامعه نهادینه کرده و رسانههای ملی به خصوص تلویزیون در این امر الگو همه افراد جامعه شوند تا دوری از تجملگرایی و صرفهجویی در جامعه فرهنگسازی شود.
* در برخی سریالها واقعیت نمایش داده نمیشود
علی اکبر سعیدی، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی، میافزاید: نمایش برخی سریالها که در آن زوجهای جوان دارای شغل و خانه مرفه و مجلل هستند، برای جوانانی که به سن ازدواج رسیدهاند، تأثیر خوبی ندارد.
وی میگوید: در حقیقت بیشتر جوانانی که قصد ازدواج دارند، شرایط فراهم کردن امکانات زندگی در سطح بالا را ندارند، ولی در برخی سریالها مشاهده میکنیم که زوجهای جوان با بالاترین امکانات زندگی میکنند که این با واقعیت جامعه هماهنگ نبوده و تأثیرات منفی و ناهنجاریهایی را در جامعه به وجود میآورد.
این دانشجو ادامه میدهد: بهتر است در سریالهای تلویزیونی، واقعیت را به صورت واضح نمایش داده و تنها هدف سازندگان سریالها، پر کردن وقت مردم نباشد.
* سریالها باید با فرهنگ خانوادهها همخوانی داشته باشند
رسول ربانی، یک جامعهشناس میگوید: اگر سریالها با فرهنگ خانوادهها همخوانی داشته باشند، مفید خواهند بود، در غیر این صورت تعارضهایی را در خانواده به وجود میآورند.
وی میافزاید: معمولاً سریالها چه داخلی چه خارجی در افزایش و کاهش یک سری از رفتارهای افراد خانواده تأثیرگذار هستند.
این جامعهشناس ادامه میدهد: برخی سریالها زندگیهای شیک و مدرن را نمایش میدهند و در این صورت اگر مخاطب آن، خانوادههایی باشند که از نظر مالی ضعیف یا متوسط هستند، باعث بروز تعارض در آنها میشود.
ربانی با اشاره به اینکه سریالها در سطحی یکسان تولید میشود ولی مخاطبان آن متفاوتند، بیان میکند: از آنجا که مخاطب سریالها، خانودههایی هستند که در سطوح مختلفی قرار دارند، اثرات متفاوتی هم ایجاد میکند.
وی مهمترین عامل در رشد اجتماعی افراد را خانواده میداند و میگوید: از طریق افزایش رشد فکری والدین میتوان فرزندان را به جهتهای مناسب سوق داد.
این جامعهشناس یکی دیگر از عوامل مؤثر در رشد اجتماعی افراد به خصوص جوانان را الگوهای رفتاری و گروههای مرجع ذکر میکند و میافزاید: جوانان به دنبال الگو هستند که این الگو میتواند از گروه ورزشکاران یا هنرمندان باشد.
وی با اشاره به متفاوت بودن الگوها در هر دوره، تصریح میکند: در هر زمان و دوره ارزشها متفاوت است؛ گاهی تجملگرایی و ثروت و گاهی فقر ارزش است.
ربانی میافزاید: باید الگوهای متناسب با شرایط ارائه شود و به نظرم در حال حاضر الگوهای علمی بهترین الگو برای جوانان است.
* ساعتهای تماشای تلویزیون را برای کودکان محدود کنیم
برخى والدین براى ساکت کردن بچههایشان آنها را تشویق مىکنند که بیشتر تلویزیون نگاه کنند و به هیچ وجه به برنامهاى که از تلویزیون در حال پخش است، توجه نمىکنند.
در بسیارى از خانهها نیز کودکان تا اواخر شب همراه پدر و مادر مشغول تماشاى برنامهها و سریالهاى پلیسى و خشن و یا فیلمهایى با موضوع دعواهاى خانوادگى هستند و این در حالی است که والدین به این نکته توجه ندارند که ممکن است در چنین شرایطی بچهها پرخاشگر و با احساس ترس و ناامنى پرورش یابند.
محققان تأکید دارند، چنانچه کودکان بیش از 5 ساعت تلویزیون تماشا کنند در معرض بسیارى از اختلالات جسمى و فکرى قرار مىگیرند زیرا تماشاى زیاد تلویزیون بر عملکرد طبیعى مغز اثر مىگذارد و باعث چاقى، خشونت و پرخاشگرى مىشود و اختلالاتى در حافظه ایجاد میکند.
تحقیقی در امریکا نشان مىدهد، کودکانى که در سنین بسیار کم تلویزیون تماشا میکنند، وقتى به سن مدرسه میرسند، قدرت تمرکز و دقتشان کاهش مىیابد.
از این رو محققان توصیه میکنند، کودکان کمتر از دو سال اصلاً تلویزیون تماشا نکنند زیرا ممکن است تکه کلامهاى نامناسب، رفتارهاى پرخاشگرانه پیدا کنند و حتی به رفتارهاى خطرناک دست بزنند.
*جوانان با شخصیت سریالها همانندسازی میکنند
سید جواد آرامی، یک روانشناس بیان میکند: یکی از راههای اجتماعی شدن در کلیه سنین تقلید یا همان آموزشهای غیر رسمی است که در چارچوب و معیارهای مشخصی صورت نمیگیرد.
وی ادامه میدهد: در واقع درصد بالایی از یادگیریها غیر رسمی است و آن چیزی است که ما به عنوان یادگیریهای غیر آکادمیک و غیر آموزشی در نظر میگیریم.
این روانشناس میافزاید: یکی از راههایی که امکان انتقال آموزشها و یادگیریها وجود دارد، همانند سازی است به ویژه زمانی که الگوها به صورت واقعی، غیر واقعی و یا به صورت الگوی جانشینی باشند.
وی میگوید: گاهی نوجوانان با فردی هم سن و سال خود یا بزرگتر، یک نوع نزدیکی احساس میکنند و سعی دارند رفتارهایی که مورد پسند آن اشخاص است، خود نیز انجام دهد.
آرامی میگوید: بیشتر مواقع این یادگیریها به صورت جایگزینی است یعنی نوجوان خود را در موقعیت فرد مورد نظر قرار میدهد و با توجه به پاداشها و تقویتهایی که ممکن است فرد الگو در آن موقعیت به دست آورد، نوجوان نیز آن رفتار را از خود نشان میدهد.
وی میگوید: خیلی از فیلمها و سریالهای تلویزیونی و حتی فیلمهای سینمایی که مورد استقبال عموم قرار میگیرند بُرد بسیار مؤثری است بر نیازی که در همه ما وجود دارد و آن همانندسازی است.
این روانشناس عنوان میکند: دوران نوجوانی، دورهای است که فرد در حال پیدا کردن هویت خود است و سعی دارد که خود را بروز دهد و امتیازات اجتماعی به دست آورد، جایگاهی برای خود در گروه همسالان و اجتماع به دست آْورد.
وی میافزاید: بنابراین نوجوان سعی دارد الگوهای انتخاب کند که متناسب با ارزشها، نیازها، تحصیلات و فرهنگ خانوادهاش باشد، البته گاهی اوقات ممکن است این الگوها متفاوت با ارزشهای فرد باشد ولی در هر صورت هرگاه کسی با فرد دیگری به عنوان الگو همانند سازی میکند دلیل این همانند سازی رسیدن به اهدافی است که انتظار دارد به آن دست پیدا کند.
آرامی عنوان میکند: نیاز به حس قهرمان پروری، هوش بالا، شجاعت، امتیازات ظاهری و امتیازاتی که ممکن است قابل توجه تمام سنین قرار گیرد در دوران نوجوانی بیشتر است.
وی ادامه میدهد: از آنجا که نوجوانان هنوز برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی آماده نیستند، نقشهای خود را تمرین میکنند تا بتوانند به یک بزرگسال پخته تبدیل شوند، از این رو با شخصیتهای فیلمها و سریالها همانند سازی میکنند.
این روانشناس میافزاید: در اینجا مسئله قابل توجه این است که الگو چه کسی است و بر اساس چه آرمانها، ارزشها، فرهنگ و اصولی انتخاب شده است و مسئله دیگر این است که عدهای به ویژه نوجوانان این افراد را الگوی خود قرار میدهند.
وی میگوید: از این رو لازم است متولیان، مسائل فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، مالی، همه فاکتورهای مهم و تأثیرگذار را در زمان تهیه فیلم در نظر گیرند.
آرامی میگوید: چنانچه نیازهای نوجوانان به صورت مناسب برطرف نشود و با هنجارها و فرهنگ جامعه سازگاری نداشته باشد، متأسفانه نوجوان در مسیر اشتباه قرار میگیرد و با کسی همانند سازی میکند که مورد تأیید نیست.
وی عنوان میکند: نیاز به همانندسازی در تمام دورهها و سنین وجود دارد اما این نیاز در دوران نوجوانی به دلیل اینکه شخصیت نوجوان هنوز به صورت کامل شکل نگرفته است بیشتر به چشم میخورد.
این جامعهشناس ادامه میدهد: از آنجا که معمولاً یکپارچگی و انسجام در رفتارهای نوجوانان دیده نمیشود، اگر الگوی مناسبی نداشته باشند ممکن است با مشکلاتی جبران ناپذیر مواجه شوند.
وی میگوید: یکی دیگر از مسائلی که باید مورد توجه قرار گیرد مسئله مطرح شدن و پذیرفته شدن نوجوانان است، آنها میخواهند خود را در موقعیتهای اجتماعی به عنوان یک فرد بزرگسال مطرح کنند و از همسالان خود پیشی گیرند بنابراین در جستوجوی افرادی هستند که دارای این فاکتورها بوده تا آنها را الگو قرار دهند.